برهان علیت
مقدمه
یکی از راههای اثبات وجود خدا، برهان موسوم به «برهان علّی» است که در آن خدا از راه معلولیت عالم، ثابت میشود. امام علی(ع) در تعابیری، به این برهان اشاره کردهاند؛ از جمله:
- هر موجودی غیر از خداوند معلول است؛ «كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُولٌ»[۱].
- هر چیزی به خدا قیام دارد؛ «كُلُّ شَيْءٍ قَائِمٌ بِهِ»[۲].
- هر چیزی خاشع و قائم به خدا است و خدا غنای هر فقیری و عزت هر خواری و قوت هر ضعیفی است؛ «كُلُّ شَيْءٍ خَاشِعٌ لَهُ وَ كُلُّ شَيْءٍ قَائِمٌ بِهِ غِنَى كُلِّ فَقِيرٍ وَ عِزُّ كُلِّ ذَلِيلٍ وَ قُوَّةُ كُلِّ ضَعِيفٍ»[۳].
- خدا از هر چیزی بینیاز است و هیچ چیز از او بینیاز نیست؛ «سبحان الغني عن كل شيء ولا شيء من الأشياء يغني عنه»[۴].
- خلق هر چیزی از خدا است؛ «مِنْهُ كَانَ كُلُّ شَيْءٍ لِلْخَلْقِ»[۵].
- هر قوی غیر از خداوند، ضعیف است و هر ضعیفی وابسته به غنی است و فقط خدا بینیاز از هر چیزی است؛ «كُلُّ قَوِيٍ غَيْرَهُ ضَعِيفٌ»[۶].
از این بیانات نیک برمیآید که همه اشیا غیر از خداوند، معلول و در نتیجه قائم به خداوندند. تقریر برهان علی، به اختصار، چنین است:
یک. جهان معلول است؛ دو. هر معلولی نیازمند علت است. بنابراین جهان که معلول است، نیازمند علتی است که آن یا خدا است و یا در نهایت به خدا منتهی میشود. از این رو خدا وجود دارد. در واقع امکان ندارد که شیء معلول، علت فاعلی خود نیز باشد؛ زیرا مستلزم آن است که شیء بر خود مقدم شود که امری محال است. همچنین در سلسله علل فاعلی، نمیتوان تا بینهایت پیش رفت؛ زیرا در سلسله علل فاعلی، علت نخستین، علتِ علت واسطه است و واسطه، علتِ علت اخیر است. فرقی هم نمیکند که علت واسطه، واحد باشد، یا متعدد. از آنجا که رفع علت، همان رفع معلول است، اگر علت نخستین در سلسله علل فاعلی نباشد، دیگر علت اخیر و علت واسطه وجود نخواهد داشت. اما در این فرض که سلسله علل فاعلی میتواند تا بینهایت پیش رود، در آن صورت، علتِ فاعلی نخستینی در کار نخواهد بود. در نتیجه علل واسطه و معلول اخیر هم نخواهد بود، و همه این فرضها، آشکارا باطل است. بنابراین ضروری است که علت فاعلی اولایی را بپذیریم که همگان آن را خدا مینامند.
بنابراین جهان، معلول است و امام علی(ع) نیز فرمودهاند: هر چیزی غیر از خداوند، معلول است؛ «كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُولٌ»[۷]. در کلامی دیگر، قیام همه اشیا را به خداوند، دانستهاند؛ «كُلُّ شَيْءٍ قَائِمٌ بِهِ»[۸]. نیز نقل کردهاند که فرمود: او است که حیات و نور هر موجودی است؛ «هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْءٍ»[۹]. امام علی(ع) گاه صفاتی را از خدا سلب میکند که معنای آن اتصاف ماسوی الله به آن صفات است و همه آنها از لوازم معلولیت است. صفاتی که در کلام ایشان، از خداوند سلب شدهاند، عبارتند از:
- گذر زمان و تغییر: «لَا يُغَيِّرُهُ صُرُوفُ الْأَزْمَانِ[۱۰]؛ لَا يُغَيِّرُهُ زَمَانٌ[۱۱]؛ لَيْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ[۱۲]؛ لَيْسَ لَهُ حَدٌّ يُنْتَهَى إِلَى حَدِّهِ»[۱۳].
- تغییر حالت: «لَا يَتَغَيَّرُ بِحَالٍ وَ لَا يَتَبَدَّلُ فِي الْأَحْوَالِ»[۱۴].
- سکون و حرکت: «لَا تَجْرِي عَلَيْهِ الْحَرَكَةُ وَ السُّكُونُ»[۱۵].
- شریک پذیری: «لَا لَهُ مِثْلٌ فَيُعْرَفَ بِمِثْلِهِ[۱۶]؛ فَلَا شَيْءَ كَمِثْلِهِ»[۱۷].
- زاد و ولد: «لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْلُوداً وَ لَمْ يُولَدْ فَيَصِيرَ مَحْدُوداً»[۱۸].
- افول و زوال: «الَّذِي لَا يَحُولُ وَ لَا يَزُولُ وَ لَا يَجُوزُ عَلَيْهِ الْأُفُولُ»[۱۹].
به حتم موجودی که صفات پیش گفته را دارا باشد، متصف به معلولیت است و ما تمامی موجودات جهان را متصف به این صفات میدانیم؛ در نتیجه تمامی آنها معلولند. خداوند از همه این گونه صفات، مبرا است. به گفته حضرت علی(ع) صفات خدا مباین با صفات مخلوقات است؛ «مُبَايِنٌ لِجَمِيعِ مَا أَحْدَثَ فِي الصِّفَاتِ»[۲۰].[۲۱].
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ بحار الانوار، ج۷۷، ص۳۱۰، ح۱۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹؛ بحار الانوار، ج۴، ص۳۱۷، ح۴۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۴۸.
- ↑ بحار الانوار، ج۸۴، ص۱۳۱، ح۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۶۵؛ غرر الحکم، ح۶۸۸۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ بحار الانوار، ج۷۷، ص۳۱۰، ح۱۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹؛ بحار الانوار، ج۴، ص۳۱۷، ح۴۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۳۰، ح۱؛ بحار الانوار، ج۵۸، ص۱۰، ح۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۳۵، ح۱.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۳۴، ح۱؛ بحار الانوار، ج۴، ص۲۶۹، ح۱۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۴۲، ح۷؛ التوحید، ص۳۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ الاحتجاج، ج۱، ص۴۷۷؛ بحار الانوار، ج۴، ص۲۵۴، ح۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ الاحتجاج، ج۱، ص۴۷۶؛ بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۰، ح۶۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۴۲، ح۷؛ التوحید، ص۳۲؛ بحار الانوار، ج۴، ص۲۶۶، ح۱۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۴۲، ح۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ الاحتجاج، ج۱، ص۴۷۶، ج۱۱۶؛ بحار الانوار، ج۴، ص۲۵۴، ح۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶؛ بحار الانوار، ج۷۷، ص۳۱۰، ح۱۴.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۲۱، ح۱۵؛ بحار الانوار، ج۴، ص۲۲۱، ح۲.
- ↑ محمدرضایی، محمد، مقاله «برهانهای اثبات وجود خدا»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۳۲.