بیعت النساء

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بیعت زنان با رسول خداa از امور مهم در سیره نبوی است؛ زیرا سختی تعهد برعهده مردان است که باید در جنگ‌ها یاری کننده باشند و چنین انتظاری از زنان نیست. اما رسول خداa با زنان نیز بیعت کرد. شیخ طوسی بیعت زنان را بیعت در امور دینی و متناسب با خود آنان و همسرانشان دانسته است، تا زنان وسیله‌ای برای بی‌اعتنائی به احکام اسلامی نباشند. در واقع پیامبرa برای تأکید به پای‌بندی به قوانین اسلامی از زنان بیعت گرفت[۱].[۲]

چگونگی بیعت با زنان

در اینکه رسول خداa در بیعت با زنان دست نداد و فرموده «إِنِّي لَا أُصَافِحُ النِّسَاءَ» تردیدی نیست، اما چگونگی بیعت ایشان با زنان را سه گونه به شرح ذیل گفته‌اند:

  1. کافی بودن اقرار زبانی زنان و بی‌نیازی از دست دادن و مصافحه؛
  2. دست دادن و مصافحه پیامبرa با زنان از روی لباس؛
  3. دست گزاردن پیامبر خداa و زنان بیعت کننده در ظرف آب، هنگام بیعت.

ابن هشام وجه اول را نقل کرده و سُهیلی آن را صحیح‌ترین قول شمرده و افزوده است که وجه سوم غیر مشهور و نزد محدثان ناصحیح است[۳]. اما بر وجه دوم و سوم در منابع شیعی توجه شده است[۴].[۵]

پیشینه بیعت با زنان

به نظر می‌رسد، بیعت زنان مدینه در عقبه، نخستین بیعت زنان با رسول خداa باشد، اما گزارش‌هایی نیز بیانگر بیعت زنان مکه پیش از این زمان است. ابن سعد اخبار مسلمان شدن زنان و زمان اسلام‌پذیری آنان را در عصر نبوی با تعبیرهایی مانند: «أَسْلَمْتُ وَ بَايَعْتُ‌» یا «أَسْلَمْتُ فَبَايَعْتُ‌» نقل کرده است. این تعبیرها به ویژه تعبیر «أَسْلَمْتُ فَبَايَعْتُ‌» هم‌زمانی اسلام و بیعت را نشان می‌دهند و در واقع بیعت در این گزارش‌ها به معنای مسلمان شدن است. برای مثال، اسماء بنت عمیس، پیش از ورود به دار اَرقم مسلمان شد و بیعت کرد[۶]. سَوده دختر زَمعه پیش از هجرت به حبشه[۷] و ام کلثوم دختر عقبة بن ابی معیط قبل از هجرت به مدینه[۸] مسلمان شدند و بیعت کردند. اما بیعت در عقبه مفهوم گسترده‌تری داشت و معاهده را می‌رساند، که نخستین مرتبه صورت گرفته است.

تعبیرهایی مانند أَسْلَمَ وَ بَايَعَ برای مردان مکه در پیش از هجرت، جز یک مورد به کار نرفته است[۹] و از آن نیز به معاهده یاد نمی‌شود[۱۰].

در مجموع رسول خدا a در مواردی از زنان نیز بیعت می‌گرفت که از مهم‌ترین و معروف‌ترین آنها بیعت عقبه دوم و بیعت پس از فتح مکه است که هر دو بیعت النساء نیز نامیده شده است[۱۱].

مواد بیعت با زنان

پس از فتح مکه و شکستن بت‌ها خاتم رسولان a با مردم تازه مسلمان بیعت کرد. آن حضرت ابتدا با مردان بیعت کرد که به گفته طبری، این بیعت برای پذیرش اسلام بود. سپس زنان را نیز برای بیعت فراخواند و با آنها بیعت کرد[۱۲] که مواد آن، طبق آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلا يَسْرِقْنَ وَلا يَزْنِينَ وَلا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَلا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [۱۳] چنین بود:

  1. به خدا شرک نورزند؛
  2. دزدی نکنند؛
  3. زنا نکنند؛
  4. فرزندان خود را نکشند؛
  5. به شوهران خود خیانت نکنند؛
  6. در هیچ معروفی از رسول خدا a نافرمانی نکنند.

مواد این بیعت با بیعت عقبه اول شبیه است. در این بیعت نیز از حکومت و اعطای حاکمیت و ریاست صحبتی نشده است[۱۴].

منابع

پانویس

  1. شیخ طوسی، التبیان، ج۹، ص۵۸۷.
  2. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام، ص۱۴۲.
  3. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ سهیلی، الروض الانف، ج۲، ص۱۸۴.
  4. برای مثال: ر.ک: کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۲۷؛ قمی، تفسیر، ج۲، ص۳۶۴؛ طوسی، التبیان، ج۹، ص۵۸۷.
  5. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام، ص۱۴۲.
  6. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۸۰.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵۲.
  8. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۳۰.
  9. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۳۵.
  10. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام، ص۱۴۲.
  11. فرخی، محمد رضا، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۴۸-۲۴۹.
  12. تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۶۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۲۵۲؛ صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۲۴۷ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۴، ص ۳۱۹.
  13. ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره ممتحنه، آیه۱۲.
  14. فرخی، محمد رضا، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۴۸-۲۴۹.