تبلیغ در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نشر و تبلیغ فرهنگ دینی

از ظواهر آیات و روایات و سیره معصومان (ع) استنباط می‌شود که وظیفه مقدس تبلیغ و ترویج ارزش‌ها و آموزه‌های دین هر چند در سطوحی (به اقتضای تخصصی و حرفه ای بودن) به عالمان و دین‌پژوهان اختصاص دارد، اما در سطوحی هم جزو وظایف همه مؤمنان متخلق و متعهد است؛ از این‌رو، هر مؤمن (بسته به توان و وجود زمینه و شرایط)، موظف به تبلیغ و ترویج باورها، ارزش‌ها و معیارها و الگوهای دینی به صورت قولی و عملی است. ترغیب به تفقه در دین، تعلیم و تعلم همگانی، تربیت دینی فرزندان توسط والدین، لزوم دعوت به خیر، ارشاد جاهل، امر به معروف، نهی از منکر، جهاد با دست و زبان، لزوم تشکیل حکومت اسلامی برای اجرایی شدن تعالیم دین در گستره جامعه و سایر عناوین ناظر به مأموریت همگانی و رسالت ترویجی مؤمنان در کنار التزام اعتقادی و عملی شخصی، بستر جمعی مناسبی برای نشر تعالیم، تذکار و توجه مستمر، تقویت و تعمیق باورها، اصلاح نگرش‌ها و رفتارها، فعال‌سازی مستمر ظرفیت‌های معنویت گرایانانه، تقویت فرهنگ دینی، حساسیت‌زایی مطلوب و... فراهم خواهد ساخت؛ از این‌رو، بایسته است تا همه مؤمنان متعهد به رغم موقعیت‌های شغلی و جایگاه اجتماعی متفاوت؛ در ارتباطی تنگاتنگ با دین‌شناسان و دین‌پژوهان، نقش واسط و میانجی در انتقال تعالیم و آموزه‌های دینی و گسترش فرهنگ اسلامی به آحاد جامعه، نسل‌های نوظهور و افراد و جوامع غیرمسلمان ایفا کرده و از حریم آن پاسداری و پیرایه‌زدایی کنند. علامه طباطبایی در ذیل یکی از توضیحات روایی خود می‌نویسد: و اگر غیر این بود و چنین سفارشاتی صادر نمی‌شد و مردم مأمور به تبلیغ نمی‌بودند، اسلام این‌طور که اکنون در دنیا منتشر گشته، انتشار نمی‌یافت[۱]. در موضعی دیگر می‌نویسد: آری وظیفه عالم، تبلیغ جاهل، و وظیفه شاهد، تبلیغ غائب است. این وظیفه، وظیفه هر با ایمانی است که دیگران را ارشاد و تعلیم کند و احکام دین را برای دیگران بیان نماید[۲]. در تفسیر آیه ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ[۳] می‌افزاید: شکی نیست که منظور از “تفقه” در دین فراگیری همه معارف و احکام اسلام اعم از اصول و فروع است، زیرا در مفهوم تفقه، همه این امور جمع است؛ بنابراین، آیه فوق دلیل روشنی است بر اینکه همواره گروهی از مسلمانان به عنوان انجام یک واجب کفایی باید به تحصیل علم و دانش در زمینه تمام مسائل اسلامی بپردازند، و پس از فراغت از تحصیل برای تبلیغ احکام اسلام به نقاط مختلف، مخصوصاً به قوم و جمعیت خود باز گردند، و آنها را با مسائل اسلامی آشنا سازند[۴].[۵]

آیات قرآنی مرتبط

  1. تمجید ضمنی از ابلاغ‌کنندگان پیام‌های الهی: ﴿الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا[۶].
  2. تحسین همراه با ترغیب دعوت‌کنندگان به دین الهی: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا[۷].
  3. ترغیب به امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفه همگانی: ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ[۸].
  4. ترغیب به بهره‌گیری از شیوه‌های تبلیغی مناسب برای دعوت همگان: ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ[۹].
  5. برخی آیات نیز مؤمنان را به لزوم متابعت از مبلغان راستین مکلف کرده[۱۰]؛ و به آموزش و تعلیم فقیهانه معارف دینی با هدف ترویج و تبلیغ آنها ترغیب کرده است[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۲۹.
  2. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۰۱.
  3. «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.
  4. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۹۹.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۴۸.
  6. «همان کسانی که پیام‌های خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۹.
  7. «و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟» سوره فصلت، آیه ۳۳.
  8. «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا می‌خوانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
  9. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  10. ﴿وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می‌کرده‌اید می‌آگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.
  11. ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.
  12. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۴۸.