تبلیغ در معارف و سیره حسینی
تاکتیکهای ویژه تبلیغی در نهضت عاشورا
آغاز جهاد با مهاجرت
چون یزید از ولید خواست که از امام (ع) بیعت بگیرد، امام حسین (ع) پس از سه روز از شنیدن این درخواست، مدینه را به مقصد مکه ترک نمودند. اگر امام در مدینه میماند و با بیعت، مخالفت میکرد، همانجا شهید میشد و صدایش هم به عالم اسلام نمیرسید. بنابراین، این مهاجرت به سوی مکه علاوه بر اینکه اعلام مخالفت با یزید بود، یک نوع تاکتیک تبلغی بود. برای اینکه صدایش به مردم برسد که امام حسین (ع) بیعت نکرده است. از طرفی حرکت امام حسین (ع) از مکه به سوی کوفه در روز هشتم ذیحجه (روز ترویه)، روزی که همه آماده میشوند به منی و عرفات بروند و اعمال حج را انجام دهند. این حرکت امام، یک تاکتیک تبلیغی دیگری بود.[۱]
همراه بردن اهل بیت
به همراه بردن اهل بیت امام، تاکتیکی تبلیغی دیگری داشت. علاوه بر اینکه مصلحت الهی در نظر امام بود، نقش تبلیغی داشت. در حقیقت، اهل بیت امام (ع) مبلغانی بودند که بعد از واقعه عاشورا پیام شهدای کربلا را تا قلب حکومت دشمن یعنی شام به همراه بردند. سخنان آتشین زینب (س) در مجلس ابن زیاد آنچنان کوبنده و افشاگرانه بود که مردم را به گریه آورد و کاخهای خفاشان را در معرض سقوط قرار داده مقام شامخ زینب (س) در تبلیغ او تجلی یافت، اما زینب چه گفت؟ شیخ مفید و شیخ طوسی روایت کردهاند که شخصی گفت من در ماه محرم سال ۶۱ وارد کوفه گشتم و آن هنگامی بود که حضرت علی بن الحسین (ع) را با زنان اهل بیت به کوفه وارد میکردند و لشکر ابن زیاد بر ایشان احاطه کرده و مردم کوفه از منازل خود جهت تماشا بیرون آمده بودند....
در آن وقت که زینب (س) آغاز خطبه کرد، به خدا قسم من زنی باحیا و باشرم، فصیحتر و ناطقتر از جناب زینب دختر علی (ع) ندیدم. گویا از زبان پدر سخن میگوید و کلمات امیر المؤمنین (ع) از زبان او فرو میریزد، در میان آن ازدحام و اجتماع که از هر سو صدایی بلند بود، به جانب مردم اشارتی کرد که خاموش باشید. در زمان نفسها به سینه برگشت و صدای جرسها ساکت شد. آنگاه شروع به خطبه کرد و بعد از سپاس یزدان پاک و درود بر خواجه لولاک فرمود: «ای اهل کوفه! ای اهل خدیعه و خذلان! آیا بر ما میگریید و ناله سر میدهید؟! هرگز باز نایستد اشک چشم شما و ساکن نگردد ناله شما... سوگند به خدا که شما به گریستن سزاوارید. پس بسیار بگریید و کم بخندید؛ چه آنکه ساحت خود را به عیب و عار ابدی آلایش دادید که لوث آن به هیچ آبی هرگز شسته نگردد و چگونه توانید شست و با چه تلافی خواهید کرد کشتن جگر گوشه خاتم پیغمبران و سید جوانان اهل بهشت...
وای بر شما! آیا میدانید که چه جگری از رسول خدا (ص) شکافتید و چه خونی از او ریختید و چه پردگیان عصمت او را از پرده بیرون افکندید، امری فضیح و داهه عجیب به جا آوردید که نزدیک است آسمانها از آن بشکافد و زمین پاره شود و کوهها پاره گردد و این کار قبیح و ناستوده شما زمین و آسمان را فرا گرفت. آیا تعجب کردید که از آثار این کارها از آسمان خون بارد؟ آنچه در آخرت بر شما ظاهر خواهد گردید از آثار آن عظیمتر و رسواتر خواهد بود، پس بدین مهلت که یافتید خوشدل و مغرور نباشید، چه خداوند به مکافات عجله نکند.»...
راوی گفت: پس از آن، مخدره ساکت گردید و من نگریستم که مردم کوفه از استماع این کلمات در حیرت شده بودند و میگریستند و دستها به دندان میگزیدند... سید بن طاووس بعد از نقل آن خطبه فرموده که مردم صداها به صیحه و نوحه بلند کردند و زنان گیسوها پریشان نمودند و خاک بر سر میریختند و چهرهها بخراشیدند و تپانچهها بر صورت زدند و ندبه به ویل و ثبور آغاز کردند و مردان، ریشهای خود را همی کندند و چندان بگریستند که هیچگاه دیده نشد که زنان و مردان چنین گریه کرده باشند.
پس حضرت سید سجاد (ع) اشاره فرمود مردم را که خاموش شوید و شروع فرمود به خطبه خواندن. پس ستایش کرد خداوند یکتا را و درود فرستاد محمد مصطفی (ص) را. پس از آن فرمود: «ایها الناس! هر که مرا میشناسد، میشناسد و هر که نشناسد، بداند که منم علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (ع). منم پسر آن کس که او را در کنار فرات ذبح کردند بیآنکه از او خونی طلب داشته باشند. منم پسر آن کس که هتک حرمت او نمودند و مالش را به غارت بردند و عیالش را اسیر کردند... ای مردم! سوگند میدهم شما را به خدا، آیا فراموش کردید شما که نامهها به پدر من نوشتید (اما) چون مسئلت شما را اجابت کرد، از در خدیعت بیرون شدید. آیا یاد نمیآورید که با پدرم عهد و پیمان بستید و دست بیعت فرا دادید، آنگاه او را کشتید... چه زشت رأیی که برای خود پسندیدید. با کدام چشم به سوی رسول خدا (ص) نظر خواهید کرد گاهی که بفرماید شماها که کشتید عترت مرا و هتک کردید حرمت مرا، نیستید شما از امت من»[۲].
نهضت حسینی که برای احیای دین در تمام مظاهر و جلوههای آن بود، امامان شیعه (ع) یکایک رسالت احیای دین را بر عهده داشتند. هر یک از مظاهر اسلام را که در دورهای از زمان از بین میرفت و یا تحریف میشد، در چهره واقعی آن احیا میکردند؛ چنانکه امام زمان (ع) نیز روزی خواهد آمد و شریعت جدش را زنده خواهد کرد؛ همانطور که در دعاها میخوانیم: «وَ أَحْيِ بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِينِكَ»[۳]. تلاش معصومین (ع) و پیروانشان نسبت به برنامههای احیاگرایانه نسبت به اصل جریان عاشورا و ارزشهای آن، وظیفهای است بر ما که اکنون ما تداومدهندگان راه آنهاییم.
از محورهای احیاگری نسبت به عاشورا، مراسم روضه، زیارت، دعا و گریه برای سیدالشهداء و عاشوراییان است. تأکید فراوان بر زیارت عاشورا و مراسمی از آن قبیل، هر یک سهم عمده داشته است تا حادثه عاشورا برای همیشه زنده بماند. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِي الْحُسَيْنِ(ع) شِعْراً فَبَكَى وَ أَبْكَى بِهِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَهُ»[۴].
این همه ستایش برای گریه، نوحه و مراسم عزاداری، برای آثار احیاگرانه آن است. امام خمینی میفرماید: «با این هیاهو، با این گریه، با این نوحهخوانی، با این شعرخوانی، ما میخواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است».[۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ امینی، فاطمه، مقاله «عنصر تبلیغ در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۶ ص ۸۴.
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۷۵۵-۷۵۸.
- ↑ صحیفه سجادیه، دعای ۴۷.
- ↑ «هیچ کس نیست که برای حسین بن علی (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند، بهشت را بر او واجب سازد و او را بیامرزد» وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۴۶۴.
- ↑ امینی، فاطمه، مقاله «عنصر تبلیغ در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۶ ص ۸۵.