تسلیط در فقه سیاسی
مقدمه
- تسلیط: تسلط یافتن[۱]، سلطه دادن و چیره ساختن[۲]. اصل آن "سلط" به معنای قوّت و زور[۳]، تمکن با برتری و تفوّق[۴] (قهری یا غیرقهری).
- ﴿وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ﴾[۵].
- "سلطه" در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است و سلطه انسانها بر یکدیگر یا افراد خاص (مانند انبیا) به اراده و اذن الهی بوده است: ﴿اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ﴾[۶] و ﴿وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ﴾[۷]؛ لذا در اندیشه سیاسی اسلام، قاعدهای تحت عنوان "اصل عدم سلطه" انسانها بر یکدیگر وجود دارد که هرگونه سلطه انسانی را بر یکدیگر نفی میکند؛ مگر اینکه از جانب شرع یا عقل، حکمی بر سلطه پذیری یا سلطه بخشی صادر شده باشد.
- در علم سیاست سلطه رابطهای آمیخته به قدرت بین دو فرد، دو گروه یا دو دولت است که به موجب آن، یک طرف بر طرف دیگر مسلط گردد. سلطه، مظهر عینی و ملموس قدرت است. در اساسِ هر سلطه سیاسی رابطه فرماندهی و فرمانبری وجود دارد[۸][۹].
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۲۰.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۵.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۷۸.
- ↑ «و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند» سوره نساء، آیه ۹۰.
- ↑ «خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند» سوره حشر، آیه ۶.
- ↑ «و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند» سوره نساء، آیه ۹۰.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۲۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۸۳.