تفسیر یحیی بن سلام (کتاب)
تفسیر یحیی بن سلام | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسنده | ابوزکریا یحیی بن سلام بن ابی ثعلبه بصری تیمی افریقی معروف به یحیی بن سلام |
موضوع | تفسیر |
ناشر | انتشارات دار الکتاب العلمیة |
محل نشر | بیروت، لبنان |
سال نشر | ۱۴۲۵ ق، ۱۳۸۳ ش |
تعداد جلد | ۲ |
فهرست جلدها | جلد اول، جلد دوم |
تفسیر یحیی بن سلام کتابی است که با زبان عربی به بررسی، بحث و تفسیر قرآن کریم میپردازد. این کتاب به قلم ابوزکریا یحیی بن سلام بن ابی ثعلبه بصری تیمی افریقی معروف به یحیی بن سلام نوشته شده و انتشارات دار الکتاب العلمیة نشر آن را به عهده داشته است.[۱]
دربارهٔ کتاب
داوودی، یحیی بن سلّام را صاحب التفسیر معرفی کرده و گفته است: مردم در آفریقا کتاب او را «تفسیر القرآن» شنیدهاند و برای هیچ یک از مفسران پیش از وی تفسیری مانند این تفسیر نبوده است[۲]. زرکلی نیز از تفسیر القرآن وی خبر داده و گفته است: جزءهایی از آن در تونس و قیروان موجود است و در زیرنویس آمده است که هفت جزء متوالی (جزء ۱۳ تا ۲۰) آن در تونس و سه جزء آن در کتابخانه جامع قیروان است[۳]. عمر رضا کحاله با عنوان تفسیر القرآن از این تفسیر یاد کرده است[۴]. فؤاد سزگین نیز از نسخهای عکس گرفته شده از آن در قاهره خبر داده و گفته است: ابو عبد الله محمد بن عبد الله بن ابی زمنین متوفای ۳۹۹ ه. ق آن را مختصر کرده است [۵].
اخیراً با تحقیق دکتر هند شلبی - خانمی از اهل تونس- نسخههای خطی متعددی از قطعههایی از آن تفسیر از کتابخانههای جمهوری تونس[۶] بهدست آمده و در یکدیگر تلفیق شده[۷] و همراه با مقدمه و فهرستهایی در دو جلد به چاپ رسیده است[۸] شلبی از استادش محمد فاضل بن عاشور نقل کرده که این تفسیر را قدیمیترین تفسیر موجود میدانسته است و در توجیه آن گفته است: منظور وی قدیمیترین تفسیر موجودی است که برای همۀ سورههای قرآن و در هر سوره برای همۀ آیات آن به روشی جدید که آن روش اثری نظری (روایی - اجتهادی) است، بیان و تفسیر دارد[۹].
آنچه از این تفسیر که با تحقیق شلبی چاپ و منتشر شده است، از تفسیر سوره نحل آغاز میشود و با تفسیر آیات آخر سوره صافات به پایان میرسد[۱۰]. شلبی برای مورد اهتمام بودن این تفسیر شواهدی را ذکر کرده که به مضمون آنها اشاره میشود:
- راویان متعدد آن را روایت کردهاند و نام راویان و شنیدنهای فراوان آنان بر نسخههای خطی این تفسیر ثبت شده است.
- چندین نفر از دانشمندان آن را مختصر کردهاند که دو مختصر آن (مختصر ابن ابی زمنین متوفای ۳۹۹ و مختصر هود بن محکم، از دانشمندان قرن سوم) به ما رسیده است.
- افرادی مانند قرطبی، ابن جوزی، مکی بن ابی طالب، ابن حجر، سیوطی و غیر آنان به آن اعتماد کردهاند و برخی - همانگونه که قرآن را حفظ میکنند - به حفظ آن اهتمام ورزیدهاند.
- شماری از دانشجویان و اساتید به تحقیق اجزایی از آن پرداختهاند[۱۱][۱۲]
مشخصات تفسیر موجود
تفسیر چاپ شدۀ موجود برای تمام آیات ۲۲ سوره قرآن (سوره نحل تا سوره صافات) به صورت مزجی تفسیر و بیان دارد؛ به این صورت که کلمه یا جملهای از یک آیه را ذکر و سپس معنا میکند، و در ادامه به ذکر و معنا کردن جملۀ بعدی میپردازد[۱۳].
در آغاز هر سوره به مکی یا مدنی بودن سوره و آیات آن اشاره میکند[۱۴]. معنای کلمات و جملهها را گاهی خود مؤلف بدون استناد به چیزی و در مواردی با استناد به آیات دیگر قرآن بیان میکند[۱۵] و در بیشتر موارد از دیگران، گاهی از تفسیرهای پیش از خود مانند تفسیر حسن[۱۶]، تفسیر قتاده[۱۷]، و تفسیر کلبی[۱۸] و در موارد بسیاری از خود صحابه[۱۹] یا تابعین، گاهی باواسطه[۲۰] و گاهی بدون واسطه[۲۱]، نقل مینماید و بیشتر حجم کتاب را آرای نقل شده از صحابه و تابعین یا تفسیر آنان تشکیل میدهد. گاهی برای آیه یا جملهای از آن چند تفسیر ذکر میکند؛ یک تفسیر از خود و تفسیر یا تفسیرهایی از دیگران؛ برای مثال، ﴿لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ﴾[۲۲] را خود به ما یصنع لکم منها من الکسوة من اصوافها و اوبارها و اشعارها تفسیر کرده و تفسیر آن را به "لكم فكها لباس ومنفعة وبلغة" از قتاده، و به "لباس ينسج" از مجاهد نقل کرده است[۲۳].
استناد به آیات دیگر قرآن چه در تفسیرهای خود مؤلف و چه در تفسیرهایی که از دیگران نقل میکند، وجود دارد[۲۴]، و استناد به روایات نقل شده از پیامبر (ص) فراوان است[۲۵].
در مواردی از امام علی (ع)[۲۶] و بهندرت از امام باقر و امام صادق (ع) نیز روایتی آورده[۲۷] است و در سند برخی از روایاتی که آورده، امام سجاد (علی بن الحسین (ع)) و امام صادق (جعفر بن محمد (ع)) نیز دیده میشوند[۲۸] و گاهی از برخی پیامبران پیشین مانند حضرت داوود نیز سخنی به میان آورده است[۲۹] و از کعب الاحبار نیز حدود ۲۱ مورد نقل سخن دارد[۳۰] و گاهی تکذیب برخی سخنان وی را از ابن مسعود نقل کرده است[۳۱]، دیدگاه مؤلف در معنای آیات و در بسیاری موارد با تعبیر "قال يحيى" بیان شده است[۳۲]؛ بنابراین، میتوان این تفسیر را اجتهادی - روایی یا اثری نظری توصیف کرد که البته خصوصیت روایی و اثری بودن بر خصوصیت اجتهادی و نظری بودن آن غلبه دارد.
گرچه در این تفسیر روایاتی از رسول خدا (ص) و امام علی (ع) و آثار تفسیری فراوانی از صحابه و تابعین گرد آمده است و حتی برخی روایات فضیلت اهل بیت (ع) نیز در آن دیده میشود، مانند روایتی که با سند از انس بن مالک نقل شده است که رسول خدا (ص) شش ماه در وقت نماز صبح در خانۀ علی و فاطمه (ع) میایستاد و میفرمود: «الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾»[۳۳] را قرائت میکرد[۳۴] و روایتی که با سند از رسول خدا (ص) نقل شده که در بیان کیفیت صلوات بر آن حضرت فرموده است: بگویید: «اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ»[۳۵]، ولی به هیچیک از این روایات و آثار از طریق این تفسیر به تنهایی نمیتوان اعتماد یا استدلال کرد؛ زیرا افزون بر این که بیشتر آثار در این تفسیر مرسل و بدون سند نقل شده است و در سندهای آن نیز افراد مجهول و ناشناخته وجود دارد، ناسخ این تفسیر و واسطههایی که این تفسیر را به ما رساندهاند نیز مجهول و ناشناختهاند[۳۶] و راهی برای احراز وثاقت آنان وجود ندارد؛ بنابراین، اعتماد و استدلال به روایات و آثار این تفسیر متوقف است بر اینکه در کتابی دیگر سند معتبر برای آن پیدا شود و یا از راه قراین قطعی یا کثرت نقل به صدور آنها اطمینان حاصل گردد؛ همانگونه که دربارۀ دو روایت یادشده این پشتوانه وجود دارد. روایت انس و مضمون آن از طرق فراوان نقل شده است و کثرت نقل در مورد آن اگر در حد تواتر نباشد، بیتردید موجب اطمینان به صدور میباشد[۳۷] و روایت صلوات، هم در صحیح بخاری آمده است[۳۸] که صحت سند آن نزد اهل تسنن قطعی است و هم نظیر آن در روایات شیعه آمده[۳۹] و مضمون آن را شیعه پذیرفته است. البته روایات و آثاری از این تفسیر که اطمینان به صدورشان حاصل نشود نیز بیفایده نمیباشد؛ زیرا از این جهت که مفسر را از معنایی که برای آیات ذکر شده، آگاه کند و او را به بررسی صحت و سقم آن وادار سازد، قابل استفاده است و در مواردی که نظر مفسر با معنایی که در روایات و آثار این تفسیر برای آیات بیان شده، موافق باشد، میتواند از روایات و آثار این تفسیر بهعنوان مؤید استفاده کند.[۴۰]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
پانویس
- ↑ وبگاه نیل و فرات
- ↑ داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۷۱، رقم ۶۸۵.
- ↑ ر. ک: زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۱۴۸.
- ↑ ر. ک: کحاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۰۱.
- ↑ ر. ک: سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء ۱، ص۹۱.
- ↑ محقق تفسیر در مقدمه کتاب گفته است: نسخههای خطی این تفسیر در سه کتابخانه از کتابخانههای جمهوری تونس (کتابخانه عبدلیه، کتابخانه حسن حسنی عبد الوهاب و کتابخانه جامع قیروان) یافت میشود و در کتابخانههای دیگر، صورتهای عکس گرفته شده از آن نسخههای خطی وجود دارد (ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۲۱).
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۲۱-۳۳.
- ↑ آن دو جلد ۹۱۳ صفحه دارد. ۴۸ صفحه آن مقدمه محقق، ۸۰۲ صفحه آن تفسیر سوره نحل تا پایان سوره صافات و ۶۳ صفحه آن فهرستهای کتاب است.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۱۴.
- ↑ برای آگاهی از اینکه چرا فقط این قسمت از تفسیر را به چاپ رسانده است، ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۳۲-۳۳.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۱۷-۲۰.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۳۳۳ -۳۳۴.
- ↑ برای نمونه، در تفسیر آیه اول سوره نحل بیان وی چنین است: قوله ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ﴾ یعنی القیامة و هو تفسیر السدّی ﴿فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ﴾ قال الحسن: هذا جواب من الله لقول المشرکین للنبی ﴿ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ﴾ و قولهم ﴿عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا﴾ و اشباه ذلک فقال: ﴿يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ﴾ و قال: ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ﴾ ای ان العذاب آت قریب... قوله ﴿سُبْحَانَهُ﴾ ینزه نفسه عما یقول المشرکون ﴿وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ من العلو، یرفع نفسه عما یشرکون به (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۴۹).
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۴۹ (آغاز سوره نحل)، ص۱۰۱ (آغاز سوره اسراء)، ص۱۷۱ (آغاز سوره کهف)، ص۲۱۳ (آغاز سوره مریم) و....
- ↑ برای مثال، در تفسیر آیه اول سوره نحل که در پاورقی ۵ صفحه قبل ذکر شد، ﴿سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ را بدون استناد به چیزی معنا نموده است؛ اما در تفسیر ﴿عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ﴾ به آیات ﴿إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى﴾ و ﴿قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ﴾ و در تفسیر ﴿وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ﴾ به آیه ﴿جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا﴾ استناد کرده است (ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۳ و ۶۹).
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۱، ۵۹، ۶۰، ۶۲، ۷۱.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۲، ۶۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۸، ۶۸.
- ↑ مانند ابن عباس (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۲، ۷۳، ۸۰ و ۲۸۰) و ابی بن کعب تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۱۲۱، ۲۵۶ و ۲۸۰. و ابن مسعود تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۲۸۰، ۲۸۶ و ۲۹۲) و جابر بن عبد الله (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۳۰۴، ۴۰۳ و ۴۲۲.
- ↑ مانند سعید عن قتادة (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۰، ۵۱، ۵۴، ۶۷)، عاصم بن حکیم انّ مجاهد اقال (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۰)، و قال ابن مجاهد عن ابیه (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۱).
- ↑ مانند حسن (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۴۹، ۵۴، ۶۶، ۶۷)، قتاده (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۳، ۵۴، ۵۶)، سدّی (تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۰، ۵۷، ۶۰) و....
- ↑ «و چارپایان را آفرید که در (پوست) آنان برای شما گرما و سودهایی (دیگر) است و از آنها میخورید» سوره نحل، آیه ۵.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۱.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۴۹، ۵۳، ۵۶، ۵۹، ۶۰، ۶۳ و....
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ج۲، ص۸۵۸-۸۷۶ (فهرست احادیث نبوی).
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ج۱، ص۶۱، ۱۲۹، ۱۶۶، ۲۰۷، ۲۱۰، ۲۴۱، ۲۴۴، ۳۲۴، ۳۵۹، ۳۶۶، ۳۷۷، ۳۹۶، ۴۰۴، ۴۳۸، ۴۴۷، ۴۵۰ و ۴۶۸ و ج۲، ص۵۳۸، ۶۲۵، ۶۷۷، ۷۰۰، ۷۱۳، ۷۱۴، ۷۱۷، ۸۳۷ و ۸۴۹.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۳۱۶ و ۳۶۶.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۳۶۷، ۳۷۷ و ۷۰۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۳۶۷، ۳۷۷ و ۷۰۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۰، ۱۷۰، ۲۰۲، ۲۰۷، ۲۴۸، ۲۱۲، ۳۴۱، ۳۹۱، ۳۹۲، ۳۹۸، ۴۰۲، ۴۵۱، ۴۵۲ و ۴۸۲ و ج۲، ص۶۲۱، ۶۳۵، ۷۵۹، ۷۷۴، ۷۹۶، ۸۳۲ و ۸۳۷.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۲، ص۷۹۶.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۵۴، ۶۱، ۶۲ و ۶۶ و ج۲، ص۷۱۷، ۸۴۸ و ۸۱۳. دقت شود که این تعبیر را نمیتوان شاهد قرار داد بر اینکه تفسیر تألیف یحیی بن سلّام نیست؛ زیرا ممکن است خود مؤلف پس از نقل مطلب از دیگران این تعبیر را به کار برده باشد، برای اینکه بفهماند بعد از خود او است و یا ناسخ در وقت نوشتن تفسیر این تعبیر را برای فهماندن اینکه مطلب بعد از مؤلف است، آورده باشد.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۲، ص۷۱۷.
- ↑ ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۲، ص۷۳۶.
- ↑ محقق تفسیر نیز به مجهول بودن ناسخ نسخههایی از آنکه بهدست آورده، تصریح کرده است (ر. ک: تفسیر یحیی بن سلّام، ج۱، ص۲۱-۲۴).
- ↑ سیوطی روایت انس را از ابن ابی شیبه، احمد، ترمذی، ابن جریر، ابن منذر، طبرانی، حاکم و ابن مردویه آورده و نظیر آن را از ابو سعید خدری، ابو الحمراء و ابن عباس نیز روایت کرده است (الدر المنثور، ج۵، ص۳۷۷ و ۳۷۸، ذیل آیۀ ۳۳ سوره احزاب) حاکم حسکانی نیز دوازده روایت با این مضمون در ذیل همان آیه گرد آورده است (ر. ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸-۲۵ و ۴۴-۴۷، ح۶۳۷-۶۴۴ و ۶۶۵-۶۶۸)؛ همچنین ر. ک: بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۹، ۲۸۲، ۲۸۴ و ۲۸۵ (ذیل همان آیه، ح۱۹، ۲۰، ۲۶، ۵۱، ۵۶ و ۶۱).
- ↑ ر. ک: صحیح البخاری، ج۳، جزء ۶، ص۴۸۹، باب ۴۵۲، ح۱۲۲۲ (کتاب التفسیر، تفسیر آیه ۵۶ سوره احزاب).
- ↑ ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۴، ص۱۲۱۴ (باب کیفیة الصلاة، علی محمد و آله، ح۲) ص۱۲۲۱ (باب استحباب الصلاة علی محمد و آله عند النسیان، ح۱۱).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۳۳۴ -۳۳۷.