تلبیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«تلبیه»[۱] یعنی «لبیک گفتن» و بنابر اصح آن است که هنگام مُحرم شدن بگوید: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ» و به این مقدار اگر اکتفا کند، مُحرم شده و اِحرامش صحیح است، و احتیاط مستحب[۲] آن است که پس از آنکه چهار «لبیک» را گفت، بگوید: «إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ‌»[۳]؛ صحیح گفتن «قدر واجب از لبیک» واجب است، همان طور که صحیح گفتن «تکبیرة الاحرام» در نماز واجب است[۴]. امام باقر(ع) در پاسخ این پرسش که چرا تلبیه را «تلبیه» نام نهاده‌اند فرمود: اجابتی بود که موسی(ع)، پروردگارش را بدان پاسخ داد[۵]. امام صادق(ع) در پایان پاسخ به پرسشی درباره «اشعار بُدن»[۶] که در برخی از اقسام حج به منزله «تلبیه» است فرمود: «... فَأَشْعِرْهَا مِنَ الْجَانِبِ الْأَيْمَنِ مِنْ سَنَامِهَا ثُمَّ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي...»[۷]؛ این حدیث ناظر به این حقیقت است که مقصود از حج، دیدار خداست و طرد هر آن چه غیر خدا است[۸]. حکمت تلبیه؛ تلبیه در حج، طرد کننده هر جاهلیتی است که بوده و هست. و در هم شکننده هر بت جاهلی است که تراشیده شده و یا هر نشانه شرک آلوده جاهلی که تراشیده می‌شود و خلاصه کوبنده هر گونه باطل قدیم و جدید است.

لبیک حج در روزگار جاهلیت، ندای شرک و بانگ «وثنیت» بود؛ زیرا عمل و رفتار و «تلبیه» آنها، چنان که امام صادق‌(ع) فرموده است، چیزی جز «شرک» نبوده است!. زیرا مشرکان با این تلبیه، وجود شریک را برای خدا اثبات می‌کردند، هر چند که این شریک نیز مِلک خود او بود، برخلاف لبیک در اسلام که نمودار توحید است[۹]. درباره راز عرفانی تلبیه گفته‌اند: احرام و لبیک گفتن به معنای پاسخ دادن به ندای وحی و اجابت دعوت الهی است؛ لذا حج گزاران راستین، در هنگام تلبیه بر خود می‌لرزیدند و می‌گفتند: می‌ترسیم به ما گفته شود: به درستی به ندای حج، پاسخ ندادی «لَا لَبَّيْكَ وَ لَا سَعْدَيْكَ‌»[۱۰]. سر تلبیه، زبان به حق و طاعت گشودن و از گفتار باطل و معصیت رستن است، نه در محدوده زمانی حج و عمره بلکه برای همیشه؛ زیرا زبان، جِرمش اندک ولی جُرمش زیاد است[۱۱].

زبان قليل الجرم و كثير الجرم است، جِرم آن کوچک و جُرمش زیاد است، گناهان فراوانی به وسیله زبان انجام می‌گیرد، از انکار لسانی تا مسأله غیبت، تهمت، دروغ، افترا، مسخره کردن و.... لبیک گفتن در حال احرام نیز به این معناست که خدایا! من هر چه که حق است به آن گویا هستم و از هر چه که باطل است زبانم را می‌بندم، لبیک گفتن تطهیر زبان است از هر چه که معصیت است. راز لبیک گفتن این است که خدایا از این لحظه متعهد می‌شوم هر چه را که طاعت تو است بر زبان جاری کنم و از هر چه معصیت است زبانم را ببندم. شهادت دروغ، معصیت است، انسان مُحرم و حج‌گزار هرگز شهادت دروغ نمی‌دهد، غیبت نمی‌کند، دروغ نمی‌گوید، تهمت نمی‌زند، کسی را با زبان مسخره نمی‌کند و در هنگام داد و ستد خلاف نمی‌گوید، زبان زائر بیت الله، زبان طاهر است[۱۲]. سر لبیک گفتن، زبان به اطاعت گشودن و برای همیشه از معصیت بستن است، آن هم نه تنها در محدوده محور حج و عمره که برای همیشه[۱۳]. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِذَا اكْتَسَبَ الرَّجُلُ مَالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ ثُمَّ حَجَّ فَلَبَّى نُودِيَ لَا لَبَّيْكَ وَ لَا سَعْدَيْكَ وَ إِنْ كَانَ مِنْ حِلِّهِ فَلَبَّى نُودِيَ لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ»[۱۴]؛ هرگاه کسی مال غیر حلال به دست آورد، سپس عازم حج گردد، هنگام لبیک گفتن جواب می‌آید نه «لبیک» و نه «سعدیک» اما اگر با پول حلال به حج برود، هنگام تلبیه جواب مثبت می‌آید و می‌گوید «لبیک و سعدیک».

روایات متعددی استحباب تلبیه را مورد تأکید قرار داده است، بنابراین چنان چه زائر خانه خدا که با حالت معنوی احرام در مسیر مکه گام بر می‌دارد، تا آنجا که می‌تواند با گفتن ذکر تلبیه از اجر معنوی مشخص شده بهره‌مند گردد. در «مستدرک» از فقه الرضا نقل شده است که امام رضا(ع) فرمود: «وَ أَكْثِرْ مِنَ التَّلْبِيَةِ إِلَى أَنْ قَالَ رَافِعاً صَوْتَكَ وَ قَدْ رُوِيَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَنَّهُ قَالَ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ مُرْ أَصْحَابَكَ أَنْ يَرْفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ بِالتَّلْبِيَةِ فَإِنَّهُ مِنْ شِعَارِ الْحَجِّ»[۱۵]؛ زیاد تلبیه بگو و صدایت را در هنگام تلبیه بلند کن، به تحقیق که از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: جبرئیل آمد و گفت: اصحابت را وادار کن که در وقت تلبیه صدای‌شان را بلند کنند، که تلبیه شعار حج است. در روایتی پیامبر(ص) فرمودند: ما من ملب إلا لبى ما عن يمينه و شماله من حجر و شجر أو مدر حتى تنقطع الأرض من هاهنا و هاهنا[۱۶]. هیچ لبیک‌گویی، نمی‌گوید مگر آنکه تمام چیزهایی که در سمت راست و چپ او قرار دارند، از سنگ و درخت و کلوخ با او لبیک گویند، تا آنکه زمین را از این جا و آنجا پشت سر گذارد.

در مورد پیامبر(ص) نقل شده است: ان النبي(ص) كان يكثر من التلبية[۱۷]؛ «آن حضرت لبیک را زیاد تکرار می‌کردند». البته تکرار تلبیه باید با دیدن خانه‌های مکه قطع شود. در روایتی امام صادق(ع) فرموده‌اند: «الْمُتَمَتِّعُ إِذَا نَظَرَ إِلى بُيُوتِ مَكَّةَ، قَطَعَ التَّلْبِيَةَ»[۱۸]؛ آنکه حج تمتع می‌گزارد، هر گاه چشمش به خانه‌های مکه می‌افتد لبیک‌گویی را قطع کند. بدیهی است در صورتی که بلندی صدای تلبیه مانع حضور قلب دیگران شود، این اقدام پسندیده نیست؛ چراکه بعضاً در مسجد شجره و یا جحفه و یا سایر مواقیت، گروه‌های مختلف اجتماع کرده و بعضا مدت‌های طولانی در حالی که در داخل مسجد در حال حرکت هستند به ذکر تلبیه ادامه می‌دهند و زائران دیگر از شنیدن تذکرات اخلاقی روحانیون بزرگوار بی‌بهره می‌مانند. مستحب است زائر، این تلبیه را که از امام ششم(ع) روایت شده است بخواند: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعَادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ دَاعِياً إِلَى دَارِ السَّلَامِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ غَفَّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إِلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ نَحْنُ الْفُقَرَاءُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ إِلَهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظَامِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ يَا كَرِيمُ لَبَّيْكَ». امام ششم(ع) می‌فرماید: این تلبیه را بعد از نماز واجب و مستحب، و وقت سوار شدن، و برآمدن به هر بلندی، و فرو شدن در هر وادی و بر خوردن، به هر قافله و بیدار شدن از خواب، و در سحر بگو، و هر چه توانی بسیار بلند بگو، و اگر بعضی از آن را بگوئی عیب ندارد، فقط همان چهار تلبیه اول، واجب است که اظهار توحید است و به آن تلبیه گفته‌اند. آن چه می‌توانی جمله (ذا المعارج) را بسیار بگو، چه آنکه رسول خدا(ص) آن را در تلبیه خود زیاد می‌گفته است. و مستحب است که این فقرات را نیز بخواند: «لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ بِحَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ مَعاً لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ هَذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَةٍ إِلَى الْحَجِّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ أَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمَامُهَا وَ بَلَاغُهَا عَلَيْكَ».[۱۹]

منابع

پانویس

  1. به معنای اجابت مکرر و اطاعت موکد است، یعنی: بله، ای پروردگار من، آماده به خدمتم، بله ای خالق و رازق من، ایستاده‌ام در حضور (حج برنامه تکامل، سید محمد ضیاءآبادی، ص۱۹۶).
  2. به نظر تعدادی از مراجع احتیاط واجب است.
  3. و اگر بخواهد احتیاط بیش‌تر بکند، پس از گفتن «تلبیه» جملات دیگری را نیز مستحب است بگوید، که تفصیل آن در مناسک محشی، آمده است.
  4. مناسک محشی، (مسأله ۲۵۹ - ۲۶۰)، ص۱۴۲ – ۱۴۱.
  5. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۷۵، علل الشرایع، ص۴۱۸.
  6. اشعار، اختصاص به شترهای قربانی دارد که سمت راست کوهان شتر را اندکی شکافته و خون آن را بر بدن شتر می‌مالند.
  7. وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۹۹.
  8. صهبای حج، آیت‌الله جوادی آملی، ص۳۷۳.
  9. صهبای حج، آیت‌الله جوادی آملی، ص۳۷۵۶.
  10. بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶ و ج۶۴، ص۳۳۷.
  11. صهبای حج، ص۳۷۷۸..
  12. عرفان حج، آیت‌الله جوادی آملی، ص۴۸.
  13. عرفان حج، آیت‌الله جوادی آملی، ص۴۹.
  14. کافی، ج۵، ص۱۲۴، حدیث سوم.
  15. نگرشی اجتماعی به کعبه و حج از دیدگاه قرآن، به نقل از مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۱۶.
  16. منتخب احادیث عمره، حجة الاسلام و المسلمین قاضی عسکر، ص۳۴.
  17. الدر المنثور، ج۱، ص۵۲۷.
  18. کافی، ج۴، ص۳۹۹ (به نقل از گل‌واژه‌های حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۱۵۰).
  19. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۶۷.