توکل در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

فاطمه (س) درد و دوا (هر دو) را از ناحیه باری تعالی می‌داند؛ از این رو هنگامی که فرزند دلبندش - حسین - بیمار می‌شود، او را نزد پیامبر می‌آورد و برای شفای او درخواست دعا می‌کند. پیامبر نیز با توصیه جبرئیل، بر ظرف آبی چهل بار سوره حمد را قرائت می‌کند و بر حسین می‌پاشد و او به اذن الهی شفا می‌یابد[۱]. فاطمه (س) از نسل ابراهیم پیامبر است که می‌گفت: ﴿وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ * وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ[۲].

از این رو، وقتی پدر و همسرش پس از نماز صبح بر او وارد شدند و پدر از او پرسید: «آیا در خانه غذایی داری؟» او با توکل به خداوند، پاسخ مثبت داد و به عبادت‌گاه رفت و به نماز ایستاد. چیزی نگذشت که نان و ظرفی پر از گوشت طبخ شده در کنار خود دید. آن را نزد پدر آورد. پدر پرسید: این غذا را از کجا آوردی؟ پاسخ داد: این از جانب خداوند است که به هر کسی بخواهد، بدون حساب می‌دهد. پیامبر خندید و فرمود: «سپاس خدایی را که در اهل بیت من نیز نظیر زکریا و مریم را قرار داد»[۳].

معرفت و بصیرت فاطمی، او را به مقام رضا و تسلیم در برابر خواست الهی و شاکر بودن در هر حال رسانده بود. او با وجود سختی‌های فراوان که در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود چشید، این مرارت‌ها را ناشی از خواست الهی و در مسیر نیل به قرب او می‌دید و نه تنها اعتراض و شکوه‌ای نداشت، اظهار رضایت نیز می‌کرد. از این رو وقتی قبل از ولادت حسین از شهادت او باخبر شد و به او گفتند خداوند در عوض این مصیبت، وصایت و امامت را در نسل حسین قرار می‌دهد، نسبت به شهادت فرزندش اظهار رضایت کرد[۴].

روزی رسول خدا (ص) فاطمه را در حالی که لباسی از پشم شتر پوشیده و مشغول آسیا کردن بود و در همان حال فرزندش را نیز شیر می‌داد، مشاهده کرد. با دیدن این صحنه، اشک در چشمان آن حضرت حلقه زد و فرمود: «ای فاطمه! تلخی دنیا را برای نیل به شیرینی آخرت بچش». فاطمه عرض کرد: «ای رسول خدا، سپاس خدا را بر نعمت‌هایش و شکر بر موهبت‌هایش». سپس این آیه نازل شد: ﴿وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى[۵][۶].

پس از رحلت پیامبر (ص) نیز صحنه‌های دردناکی در زندگی آن حضرت رخ داد و او را آزار داد. غصب خلافت و به دنبال آن، غصب فدک، ظلم بزرگی بر اهل بیت پیامبر بود که باعث شد فاطمه به مسجد برود و خطبه غرائی خطاب به حاضران ایراد کند. هنگامی که به خانه بازگشت، علی (ع) را در حالی که مظلومانه در خانه نشسته بود مشاهده کرد و خطاب به او کلمات دردناکی در ترسیم وضع پیش‌آمده گفت. وقتی علی او را دلداری داد و گفت: «به حساب خدا بگذار»، فاطمه پاسخ داد: «خدا مرا کافی است»[۷].

از دیگر نمونه‌های تاریخی که شاهدی بر گستره معرفت و بصیرت فاطمی است، سخن آن حضرت به عده‌ای از زنان مدینه است که آنان را به جلب رضایت والدین معنوی (پیامبر و علی) توصیه کرد و به آنان فرمود: رضایت والدین معنوی را بر رضایت والدین جسمانی مقدم شمارید؛ چراکه والدین معنوی توان جلب رضایت والدین جسمی را دارند؛ اما عکس آن چنین نیست[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. «وَ عَنْ عَلِيٍّ (ع) أَنَّهُ قَالَ: اعْتَلَّ الْحُسَيْنُ فَاشْتَدَّ وَجَعُهُ فَاحْتَمَلَتْهُ فَاطِمَةُ فَأَتَتْ بِهِ النَّبِيَّ (ص) مُسْتَغِيثَةً مُسْتَجِيرَةً فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ اللَّهَ لِابْنِكَ أَنْ يَشْفِيَهُ وَ وَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَامَ (ص) حَتَّى جَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ يَا بُنَيَّةِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الَّذِي وَهَبَهُ لَكِ هُوَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يَشْفِيَهُ فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُنْزِلْ عَلَيْكَ سُورَةً مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا فِيهَا فَاءٌ وَ كُلُّ فَاءٍ مِنْ آفَةٍ مَا خَلَا الْحَمْدُ لِلَّهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ فِيهَا فَاءٌ فَادْعُ بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فَاقْرَأْ فِيهِ الْحَمْدَ أَرْبَعِينَ مَرَّةً ثُمَّ صُبَّهُ عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ يَشْفِيهِ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا أُنْشِطَ مِنْ عِقَالٍ»؛ (تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۴۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۶۱).
  2. «و همان که به من می‌خوراند و می‌نوشاند * و چون بیمار شوم اوست که بهبودی‌ام می‌بخشد» سوره شعراء، آیه ۷۹-۸۰.
  3. «و قد حدثت زینب بنت علی قالت: صلی ابی مع رسول الله صلاه الفجر، ثم أقبل علی علی فقال: هل عندکم طعام؟ فقال: لم آکل منذ ثلاثه ایام طعاماً. قال: امض بنا الی ابنتی فاطمه، فدخلا علیها، و هی تتلوی من الجوع، و ابناها معها، فقال: یا فاطمه، فداک ابوک، هل عندک طعام؟ فاستحیت و قالت: نعم، ثم قامت و صلت، ثم سمعت حسا، فالتفت فإذا صحفه ملانه ثریدا و لحماً، فاحتملتها و جاءت بها، و وضعتها بین یدی رسول الله فجمع علیا و فاطمة والحسن والحسین: و جعل علی یطیل النظر الی فاطمه و یتعجب، و یقول: خرجت من عندها و لیس عندها طعام، فمن این هذا؟! ثم أقبل علیها، فقال: یا بنت رسول الله! انی لک هذا؟ قالت: هو من عند الله، ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب فضحک النبی و قال: «الحمدلله الذی جعل فی اهل بیتی نظیر زکریا و مریم اذ قال لها: انی لک هذا قالت هو من عندالله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب». (ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۲۲۲ - ۲۲۱).
  4. «عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَمَّا حَمَلَتْ فَاطِمَةُ (س) بِالْحُسَيْنِ جَاءَ جَبْرَئِيلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ (س) سَتَلِدُ غُلَاماً تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَلَمَّا حَمَلَتْ فَاطِمَةُ بِالْحُسَيْنِ (ع) كَرِهَتْ حَمْلَهُ وَ حِينَ وَضَعَتْهُ كَرِهَتْ وَضْعَهُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَمْ تُرَ فِي الدُّنْيَا أُمٌّ تَلِدُ غُلَاماً تَكْرَهُهُ وَ لَكِنَّهَا كَرِهَتْهُ لِمَا عَلِمَتْ أَنَّهُ سَيُقْتَلُ قَالَ وَ فِيهِ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ»؛ (کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۴؛ ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۱۲۴).
  5. «و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.
  6. «تَفْسِيرِ الثَّعْلَبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) وَ تَفْسِيرِ الْقُشَيْرِيِّ عَنْ جَابِرٍ الْأَنْصَارِيِ أَنَّهُ رَأَى النَّبِيُّ (ص) فَاطِمَةَ وَ عَلَيْهَا كِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّةِ الْإِبِلِ وَ هِيَ تَطْحَنُ بِيَدَيْهَا وَ تُرْضِعَ وَلَدَهَا فَدَمَعَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ يَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِي مَرَارَةَ الدُّنْيَا بِحَلَاوَةِ الْآخِرَةِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الشُّكْرُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ ﴿وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى»؛ (ابن‌شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۴۳ و ج۴۳، ص۸۶).
  7. «... ثُمَّ انْكَفَأَتْ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَيْهِ وَ يَتَطَلَّعُ طُلُوعَهَا عَلَيْهِ فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدَّارُ قَالَتْ لِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (ع) يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِينِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِينِ نَقَضْتَ قَادِمَةَ الْأَجْدَلِ فَخَانَكَ رِيشُ الْأَعْزَلِ هَذَا ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ يَبْتَزُّنِي نِحْلَةَ أَبِي وَ بُلْغَةَ ابْنَيَّ لَقَدْ أَجْهَدَ فِي خِصَامِي وَ أَلْفَيْتُهُ أَلَدَّ فِي كَلَامِي حَتَّى حَبَسَتْنِي قَيْلَةٌ نَصْرَهَا وَ الْمُهَاجِرَةُ وَصْلَهَا وَ غَضَّتِ الْجَمَاعَةُ دُونِي طَرْفَهَا فَلَا دَافِعَ وَ لَا مَانِعَ خَرَجْتُ كَاظِمَةً وَ عُدْتُ رَاغِمَةً أَضْرَعْتَ خَدَّكَ يَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّكَ افْتَرَسْتَ الذِّئَابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ مَا كَفَفْتَ قَائِلًا وَ لَا أَغْنَيْتَ طَائِلًا وَ لَا خِيَارَ لِي لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هُنَيْئَتِي وَ دُونَ ذِلَّتِي عَذِيرِي اللَّهُ مِنْهُ عَادِياً وَ مِنْكَ حَامِياً وَيْلَاي فِي كُلِّ شَارِقٍ وَيْلَايَ فِي كُلِّ غَارِبٍ مَاتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ شَكْوَايَ إِلَى أَبِي وَ عَدْوَايَ إِلَى رَبِّي اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلًا وَ أَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْكِيلًا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) لَا وَيْلَ لَكِ بَلِ الْوَيْلُ لِشَانِئِكِ ثُمَّ نَهْنِهِي عَنْ وَجْدِكِ يَا ابْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِيَّةَ النُّبُوَّةِ فَمَا وَنَيْتُ عَنْ دِينِي وَ لَا أَخْطَأْتُ مَقْدُورِي فَإِنْ كُنْتِ تُرِيدِينَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُكِ مَضْمُونٌ وَ كَفِيلُكِ مَأْمُونٌ وَ مَا أُعِدَّ لَكِ أَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْكِ فَاحْتَسِبِي اللَّهَ فَقَالَتْ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ أَمْسَكَتْ»؛ (طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۵؛ ابن‌شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۵۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۳۴).
  8. «وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ (س) لِبَعْضِ النِّسَاءِ أَرْضِي أَبَوَيْ دِينِكِ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً بِسَخَطِ أَبَوَيْ نَسَبِكِ وَ لَا تُرْضِي أَبَوَيْ نَسَبِكِ بِسَخَطِ أَبَوَيْ دِينِكِ، فَإِنَّ أَبَوَيْ نَسَبِكِ إِنْ سَخِطَا أَرْضَاهُمَا مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ (ع) بِثَوَابِ جُزْءٍ مِنْ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ سَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِهِمَا. وَ إِنَّ أَبَوَيْ دِينِكِ [مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً] إِنْ سَخِطَا- لَمْ يَقْدِرْ أَبَوَا نَسَبِكِ أَنْ يُرْضِيَاهُمَا لِأَنَّ ثَوَابَ طَاعَاتِ أَهْلِ الدُّنْيَا كُلِّهِمْ- لَا يَفِي بِسَخَطِهِمَا»؛ (منسوب به امام حسن عسکری، تفسیر الامام العسکری، ص۳۳۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۶۱).
  9. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۴۸.