دیدگاه فقهای اهل سنت درباره مصادیق تألیف قلوب چیست؟ (پرسش)
دیدگاه فقهای اهل سنت درباره مصادیق تألیف قلوب چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | تألیف قلوب |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دیدگاه فقهای اهل سنت درباره مصادیق تألیف قلوب چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل شکوری در کتاب «فقه سیاسی اسلام» در اینباره گفته است:
«فقهای اهل سنّت نیز در این مسأله چندان اختلافی با فقهای شیعه ندارند و معمولاً عمومیت تألیف قلوب را با شکل ویژهای تصریح میکنند. اختلاف آنان فقط در نسخ و عدم نسخ حکم تألیف قلوب بعد از رحلت پیامبر است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
در کتاب “دلیلالطالب” که بر اساس فقه احمد بن حنبل نوشته شده است درباره مسأله مورد بحث ما چنین میگوید: منظور از مؤلفةالقلوب آن کسی است که در میان عشیره و قبیله خود صاحب نفوذ و مطاع باشد؛ چنین کسانی تألیف میشوند: یا به خاطر اینکه به اسلام ایمان بیاورند و یا برای اینکه ایمان ضعیفشان تقویت گردد و یا عاملان زکات را در برابر بازدارندگان آن حمایت کند”[۱]. چنانکه از کتاب “الفقه علی المذاهب الخمسة” استفاده میشود، بقیه مذاهب فقهی اهل سنّت نیز عموماً قائلند که حکم تألیف قلوب عمومیّت دارد به مسلمان و غیر مسلمان، مشروط بر اینکه این حمایت اقتصادی و تألیف، به مصلحت اسلام و جامعه اسلامی باشد[۲].
سید محمد شیخالاسلام از علمای شافعی ایران در کتاب خود، مؤلفةالقلوب را به چهار قسم زیر تقسیم کرده است:
- تازه به اسلام گرویدهای که ایمان او ضعیف باشد؛
- کسی که مسلمان شده و در میان قبیله خود عنوان و وجههای دارد و همراهی مالی با او از طریق اعطای زکات، باعث اسلام آوردن دیگران بشود؛
- مسلمان قویالایمان که به وسیله زکاتدادن به او، مسلمانان از شرّ قبیله کافر او مصون بمانند؛
- کسی که در وصول زکات و گرفتن آن از مانعالزکات، مسلمانان را حمایت کند[۳]؛ در اینجا قسم چهارم مطلق است و میتوان آن را عمومیت داد. قرضاوی نویسنده کتاب محققانه و ارزشمند “فقهالزکات” ضمن یک بررسی فقهی همه جانبه از مسأله تألیف قلوب، در مورد اقسام مؤلفه قلوب همچنین مینویسد:
“مؤلفة قلوبهم اعم از کافر و مسلمان دارای انواع و اقسام ذیل میباشد:
- دستهای از آنها کسانی هستند که با عطا و کمک اقتصادی، امید آن میرود که خود و یا قبیله و اقوامشان اسلام را بپذیرند؛ مانند صفوان بن امیه که پیامبر (ص) در روز فتح مکه به او امان داده بود، پیامبر چهار ماه به او مهلت داد که در کار خویش بیندیشد و راهش را انتخاب نماید و در این مدت، غایب بود و لکن در جنگ حنین، قبل از آنکه مسلمان شود، شرکت جست و پیامبر هنگام عزیمت به حنین اسلحه او را به عاریت گرفت و شتران بسیاری به او بخشید و...، سپس او مسلمان شد و در این باب احمد با اسناد خود از انس روایت کرده است که: پیامبر (ص) در مورد جلب دیگران به اسلام از عطا کردن و بخشیدن، هیچ ابا و امتناعی نداشت؛ چنانکه مردی از آن حضرت چیزی درخواست کرد و حضرت دستور فرمود: گوسفندان زیادی به او بدهند و آنگاه که او به میان قبیله خود بازگشت چنین گفت: ای قوم! اسلام را بپذیرید، زیرا که محمد در بخشش چون کسی است که هرگز از فقر و تنگدستی نمیهراسد.
- دسته دیگر از مؤلفةالقلوب کسانی هستند که به خاطر دفع شر آنان و وابستگانشان، مورد تألیف قرار میگیرند، چنانکه ابنعباس نقل کرده است که: هرگاه جماعتی نزد پیامبر میآمدند و آن حضرت چیزی از زکات را به آنان میپرداخت و آنها نیز زبان به مدح اسلام میگشودند و میگفتند: این دین، دین خوبی است و اگر آن حضرت چیزی به آنها نمیداد، میگفتند این، دین بدی است.
- گروه دیگر آنهایی هستند که تازه مسلمان شدهاند، اینان نیز به این دلیل مورد حمایت اقتصادی و تألیف قرار میگیرند که در اسلام خود ثابتقدم بمانند. از زهری درباره “مؤلفةالقلوب” پرسیدند که چه کسانی هستند؟ او پاسخ داد: کسیکه از نصارا و یهود به دین اسلام بگروند؛ گفته شد: آیا اگر غنی باشد چطور؟ پاسخ داد: هر چند که غنی باشد. همچنین حسن (بصری) نیز گفته است: مؤلفةالقلوب کسانی هستند که تازه مسلمان شدهاند. و این مسأله به این دلیل است که فرد تازه مسلمانشده به خاطر نفی دین سابق خود و پذیرش اسلام، موقعیت خود را در میان خانواده از دست میدهد و چه بسا با او به مبارزه بپردازند و بهطور کلی وی را طرد کنند، در اینصورت، زندگی اقتصادی او به مخاطره میافتد و بیشک به کمک و حمایت اقتصادی نیاز دارد تا بتواند در عقیده انتخابی خود ثابتقدم بماند.
- از جمله مصادیق مؤلفةالقلوب، بزرگان و زعمای مسلمانانی هستند که از کفّار، نظیر و هم چشم داشته باشند، با تألیف قلب شخصیتهای مسلمان، نظیر آنها از کفّار نیز به اسلام تمایل پیدا میکنند، چنانکه ابوبکر در مورد “عدی بن حاتم” و “برقان بن بدر” چنین عمل نمود، با این که اسلامشان نیک بود و لکن این کار به خاطر منزلتی بود که در پیش اقوام و قبیله خود داشتند.
- از مصادیق دیگر مؤلفةالقلوب، زعما و شخصیتهای ضعیفالایمان مسلمین هستند که در میان قوم خود، دارای نفوذ کلام باشند، اینان نیز مورد تألیف قرار میگیرند تا در دین خود استوار شوند و احتمالاً در امور مربوط به جهاد کمک نمایند، چنانکه رسول خدا (ص) اموال زیادی از غنایم جنگ “هوازن” را به “طلقای مکه” عطا کرد، در حالیکه در میان آنها، هم ضعیفالایمان وجود داشت و هم منافقان بودند، اما بعد از آن جریان، ایمان اکثر آنها تقویت و تثبیت گردید[۴].
- دسته دیگر از گروه مؤلفةالقلوب، مسلمانانی هستند که در مرزهای کشور اسلامی زندگی میکنند، اینان نیز بدین طریق مورد حمایت قرار میگیرند تا در مقابل تجاوز احتمالی دشمن، تقویت شوند.
- و از مصادیق مؤلفةالقلوب کسانی هستند که با استفاده از نفوذ کلام خود، در میان بعضی از اقوام که از پرداخت زکات به دولت اسلامی امتناع دارند، آنها را ترغیب به پرداخت زکات نمایند و بدین وسیله زکاتدهندگان را یاری کنند. همه اینها که بر شمردیم، تحت عنوان کلی و عمومی “مؤلفة قلوبهم” داخل هستند و استثنا ندارند”[۵].
- فقهای زیدیه: احمد بن یحیی المرتضی یکی از علمای برجسته و مهم فرقه زیدیه (در قرن هشتم هجری) در کتاب فقهی خود، درباره معنای تألیف قلوب و مصادیق خارجی آن چنین مینویسد: وتألیف کل أحد جائز للإمام فقط لمصلحة دینیة ومن خالف فیما أخذ لأجله رد[۶]؛ “تألیف قلوب هر کسی که امام و رهبر مسلمین به صلاح اسلام تشخیص دهد، جایز است؛ اما اگر پول را آن شخص در آن منظوری که امام داشته است مصرف نکند و یا آن کارِ مطلوبِ امام را به جای نیاورد، پول پس گرفته میشود”.
- نتیجهگیری: از سخنان فوق معلوم میشود که طبق آرای همه مکاتب و مذاهب فقهی اسلام (با اختلاف نظر جزئی) اصل تألیف قلوب، یک اصل عام است شامل دستههای مختلف مسلمین و کفّار و منافقان میشود؛ یعنی امام و رهبر جامعه اسلامی میتواند در تألیف قلوب هرکس و یا قبیله و دستهای که برای اسلام مصلحت ببیند، از زکات بپردازد و قلب آنان را تألیف کند.
شیخ ضیاء الدین عراقی، از علما و فقهای برجسته متأخر شیعه اثناعشری به صراحت میگوید: “تألیف قلوب شامل مسلمان و کافر، هر دو میگردد، نه تنها برای اینکه مستقیماً در جهاد با کفّار دیگر همراه مسلمین بشوند، بلکه برای دفاع از اسلام و نیز افزودن به شرکت و عظمت نام آن، میتوان پول خرج کرد و تألیف قلوب نمود، حتی نه تنها مسلمانبودن مؤلفةالقلوب شرط نیست، بلکه فقیر بودن آنان نیز شرط نیست؛ در صورت غنیبودن آنان نیز اگر مصلحت اسلام اقتضا کند، باید پول به آنان داد تا تألیف قلوب گردند”[۷]»[۸]
منبعشناسی جامع فقه سیاسی
پانویس
- ↑ مرعی بن یوسف حنبلی، دلیل الطالب، ص۷۴.
- ↑ الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۱۸۰.
- ↑ راهنمای مذهب شافعی، ج۱، ص۹۹.
- ↑ پس از فتح مکه، پیامبر اسلام (ص) گروهی از مشرکان را از مجازات معاف داشت و فرمود: «أَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ»؛ شما آزادید”. از جمله طلقا ابوسفیان پدربزرگ یزیدبن معاویه بود که حضرت زینب (س) در دوران اسارت خود خطاب به او با لحن تحقیر آمیز فرمود: یابن الطلقاء.
- ↑ فقه الزکاة، ج۲، ص۵۹۵.
- ↑ عیون الأزهار فی فقه الائمة الاطهار، ص۱۳۵.
- ↑ شرح تبصرة المتعلمین، ج۳، ص۲۱۷.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۴۱۲.