رابطه علم غیب با روشن‌بینی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
رابطه علم غیب با روشن‌بینی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

رابطه علم غیب با روشن‌بینی چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «رابطه علم غیب با رویدادهای فراحسی و خارق‌العاده چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

جعفر سبحانی

آیت‌الله جعفر سبحانی، در مقاله «امکان ارتباط با جهان غیب» در این‌باره گفته‌ است:

«دانشمندان در پرتو آزمایش‏‌های فراوان موفق شده‌‏اند حس مستقلی به نام "روشن‌بینی" کشف کنند و می‌‏گویند: انسان‌‏های فوق‏‌العاده در پرتو این حس وقایع آینده را کشف می‏‌کنند، گاهی این حس از مقدمات و سنجش آثار موجود نتیجه را پیش‌‏بینی می‏‌کند، و احیاناً بدون استمداد از مقدمات، از وقوع حادثه‏‌ای گزارش می‏‌دهد. و یکی از نمونه‌‏های روشن‏‌بینی دیدن اشیا یا اشخاص به صورت خارق‏‌العاده است. مدیر انجمن روانی آمریکا در کتاب: "تله پاتی" اعتراف می‌‏کند که ممکن است همین طور که نشست‌ه‏ای پسر عموی خود را که فرسنگ‌ها از شما دور است، مشاهده کنی و در برابر شما حاضر شود و بلافاصله ناپدید گردد. و در این مورد داستان‌‏های فراوانی نقل می‏‌کنند که هر یک از آنها هر چند قابل خدشه است ولی در مجموع می‏‌تواند ما را به امکان این مسئله مطمئن سازد. و در این صورت تصدیق وحی آسان خواهد بود، جایی که بشر عادی اشیا را از دور، و صداها را از دورتر می‏‌بیند و می‌‏شنود، چه مانعی دارد که برگزیدگان خدا، حقایق عالم بالا را دریافت کنند. این طرق شش‌گانه و نظایر آن شکننده‏ انحصار ابزار معرفت در حس و عقل است، و ثابت می‌‏کند که برای انسان، علاوه بر این دو، درک مرموزی است که احیاناً دست می‌‏دهد ولی نتیجه هیچ‌یک از این دو عامل نیست. در این جا خاطر نشان می‌‏سازیم که هرگز هدف این نیست که وحی نبوت را از این مقوله‌‏ها بدانیم، ولی هر یک از آنها می‌‏تواند زمینه‌ساز تصدیق وحی آسمانی باشد که به شرح آن در محور سوم می‌‏پردازیم»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین مهری؛
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهی‌های غیبی» در این‌باره گفته است: «افراد مانند مرتاضان که با ریاضت و تحمل سختی‌های غیر معمول، نفس و روح خود را قوت و بصیرت زیادی می‌‏بخشند که می‌‏توانند از جاهای دور دست و از آینده خبر دهند، این گونه خبردادن‌ها مشمول آن آیات نیست، زیرا اینها علم به غیب به حساب نمی‌‏آید بلکه حدس است که گاهی درست می‏‌آید و گاهی نادرست و معمولاً طوری بیان می‌‏شود که دو پهلو باشد و به‏ طور قطع و جزم گفته نمی‌‏شود و در بسیاری از اوقات با قدری اختلاف محقق می‌‏شود. حدس، ممکن است برای افراد عادی هم در بعضی موارد، حاصل شود. در موارد زیادی انسان به ‏طور مرموزی آینده‏‌ای را پیش‏‌بینی می‌‏کند و این را فراست می‏‌گویند و معمولاً این گونه فراست‌ها هم با قدری کم و زیاد محقق می‌‏شود ولی هیچ‌کدام از اینها علم به غیب نیست بلکه حدس است. عالِم به غیب که آینده و حال برای او یکسان است فقط خداوند است و اولیای او هم از راه او بر غیب جهان آگاه می‌‏شوند. بنابراین مرتاضان و جادوگران و فال‌‏بینان و امثال آنها گرچه خبر از غیب می‌‏دهند ولی علم به آن ندارند و قرآن علم به غیب را منحصر در خدا دانسته است نه حدس و گمان را»[۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید امین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در این‌باره گفته‌ است:

«راز بینی، دیدن از ورای مانع است که روشن‌بینی و غیب‌بینی هم اصطلاح کرده‌اند. ابن‌ خلدون رازبینان را برای استخراج امور غیبی سه دسته کرده است.

  1. رازبینانی که دارای ادراکات نفس روحانی‌اند که روحانیت را از مرحله قوه به فعل در می‌آورند زیرا نفس نخست بالقوه یافت می‌شود و مستعد ادراک و پذیرش صورت‌های کلی و جزئی می‌باشد. آن‌گاه از راه مصاحبت با بدن و ورود ادراکات محسوس بدن بدان پرورش می‌یابد و استعدادهای آن از مرحله قوه به فعل درآید. و هرگاه نفس بالفعل کمال پذیرد تا وقتی که با بدن باشد دو نوع ادراک بر آن حاصل می‌آید: یکی ادراک به ابزار جسم که مدرکات و حواس ظاهری آن را به نفس می‌رساند و دیگری ادراک به ذات خود بی‌هیچ‌گونه واسطه‌ای. و این نوع ادراک به سبب فرو رفتن در احتیاجات بدن و توجه و مشغولیت حواس از انسان پوشیده است، زیرا حواس چون بر حسب فطرتِ نخستین با ادراکات جسمانی آفریده شده است، همیشه نفس را به سوی ظاهر جلب می‌کند و گاهی هم از ظاهر به باطن فرو می‌برد و آن وقت پرده‌های ظاهری و بدنی در لحظه خاصی یک‌سو می‌شود. و این امر یا به سبب خاصیتی است که مطلقا در همه افراد انسان وجود دارد، چون خوابیدن، و یا به علّت خاصیتی است که در بعضی از افراد بشر یافت می‌شود، و این هنگام نفس به ذرات جهان برین که از وی برترند متوجه می‌شود... از این رو برخی از آن صورت‌ها در نفس تجلی می‌یابد و از آن دانش‌هایی اقتباس می‌کند و از آنها خبر می‌دهد[۳].
  2. رازبینانی که بر حسب حدسیات و تخمینات است. ابن‌ خلدون گوید: برخی از کسان می‌پندارند که برای درک امور غیبی بدون غیبت شخص از عالم حس نیز معلومات و وسایلی وجود دارد و ستاره‌شناسان از این رشته به شمار می‌روند که اطلاعات و پیش‌گویی‌های آنان مبتنی بر تأثیر اوضاع ستارگان در یک‌دیگر است... همه پیش‌گویی‌های آنان حدسیّات و تخمینات است که مبتنی بر تأثیرات نجومی و خاصیت مزاجی است که به سبب آن‌ها در هوا حاصل می‌شود و بر این معلومات نجومی گمان‌ها و حدس‌های خود را می‌افزایند و آن وقت از این تفاصیل درباره جزئیات این جهان آگاهی می-یابند. چنان که بطلیموس در این باره گفت‌وگو کرده است.
  3. رازبینانی که نه از دسته اول و نه از دسته دوم به شمار می‌آیند، بلکه عمل ایشان نوعی غلط کاری‌های فریبنده است. بعضی از مطالب آن‌ها را مصنّفان در کتب خویش آورده و خواص شیفته آن‌ها شده‌اند؛ مثل قانون "حساب نیم" که می‌توان در جنگ‌هایی که میان پادشاهان روی می‌داد، پیروزمند را از شکست خورده بازشناخت، یا مثل قاعده "صناعی زایچه" که دارای عملیات شگفت‌آوری است و بسیاری از خواص برای استفاده از امور غیبی اهتمام و دل‌بستگی فراوان بدان نشان می‌دهند و چون عملیات معروف و لغز مانندی است، به همین سبب به حلّ رموز و کشف غوامض آن برانگیخته می‌شوند»[۴].
۳. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم، در کتاب «علم غیب از نگاه عقل و وحی» در این‌باره گفته‌ است: «بعضی‌ها از قدرت درک زیادی برخوردار هستند که می‌توانند از فاصله زمانی و مکانی بدون به‌کارگیری حواس ظاهری به هر نحو گمانه‌زنی کنند؛ این گمانه‌زنی‌ها گاه مطابق با واقع می‌شود و گاه هم به خطا می‌رود»[۵].
۴. حجت الاسلام و المسلمین ایمانی؛
حجت الاسلام و المسلمین احد ایمانی در «وبگاه بهترین سخن‌ها» در پاسخ به این پرسش آورده است: «انسان‌های مؤمن نیز غیب را مشاهده نمی‌کنند؛ ولی به سبب وجود همین نفس، چنان حالتی به آنها دست می‌دهد که گویا نادیده‌ها را می‌بینند. از این نوع ادراک، تعبیر می‌شود به کیاست و فراست ایمانی. خود این حالت نیز مراتبی دارد؛ که دائر مدار مراتب تقواست؛ یعنی هر چه تقوا بالا رود، این حالت نیز شدّت می‌یابد؛ تا جایی که شخص حقیقتاً برخی امور غیبی را مشاهده می‌کند که از آن تعبیر می‌شود به کشف و شهود. فراتر از این مرتبه از روح، روحی است موسوم به روح القدس، که تنها معصومین از آن برخوردار می‌باشند. صاحب این مرتبه از نفس، نه تنها غیب را شهود می‌کند بلکه غیبِ غیب را هم شهود می‌نماید»[۶].
۵. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور.
حجت الاسلام و المسلمین داوود خوش‌باور، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در این‌باره گفته‌ است: «دانشمندان می‌گویند در نهان انسان استعداد مرموزی وجود دارد که به مدد آن می‌توان افکار دیگران را خواند و از حوادثی که در نقاط دور دست رخ می‌دهد با نیروی مافوق حس، آگاهی پیدا کند تله پاتی، به معنی انتقال فکر و رابطه معنوی و ارتباط فکری میان دو نفر از راه دور و همچنین به معنی القاء مطلبی از راه دور از طرف کسی برای کس دیگر از طریق انتفال فکر می‌باشد و نیز در این معنا گفته‌اند ظهور واقعه‌ای که در محلی رخ داده و در ذهن کسی منعکس شود که در محل دیگری اقامت دارد. مبادله افکار و احساسات از راه دور به واسطه حس مخصوص کاملاً یک امر عملی است هرچند از طریق وسایل فنی نوین از قبیل: تلویزیون، رادیو، تلفن، فکس و ... افکار را مبادله می‌کنند ولی دانش، برای چنین مبادله‌ای راه دیگری به نام "تله پاتی" و یا حس روشن بینی معتقد است. اما می‌دانیم تله پاتی با روشن بینی فرق می‌کند از جمله اینکه روشن بینی همان قدرت درک اتفاقی است از فاصله‌های دور زمانی و مکانی‌، آن هم بدون وسایل حسی، ولی "تله پاتی" کیفیتی است که به وسیله آن افکار و هیجانات و احساسات از مغزی به مغز دیگر بدون وسیله حسی منتقل می‌شود ودر حقیقت روشن بینی و تله پاتی دو روی یک سکه هستند و هردو نام مناسبی می‌باشند برای دید دوم انسان، چه در خواب و چه در بیداری باشد. در نتیجه آزمایشات مکرر ثابت شده که مدیومهای تله پاتی بعضی اوقات موفق می‌شوند و گاهی هم موفق نمی‌شوند، حتی با نزدیک بودن مسافت، مدیوم نمی‌تواند افکار طرف را بخواند ولی گاهی از مسافت دور هم می‌تواند بخواند، آگاهی از غیب هرگز این گونه نیست که همچون تله پاتی گاهی موفق نشود ویا مثل روشن بینی قدرت درک‌، اتفاقی نیست»[۷].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس