رابطه علم غیب با پیش‌گویی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
رابطه علم غیب با پیش‌گویی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

رابطه علم غیب با پیش‌گویی چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «رابطه علم غیب با رویدادهای فراحسی و خارق‌العاده چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • تفاوت میان علم غیب معصومین (ع) و پیشگویی کاهنان و معبران چیست؟
  • فرق آگاهی معصومین (ع) از غیب و آنچه کاهنان و مرتاضان پیشگوئی می‌کنند چیست؟

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در این‌باره گفته‌ است:

«این سؤال با توجه به یک نکته روشن می‌شود و آن اینکه پیشگوئی‌های مرتاضان و اخبار غیبی کاهنان هیچ‌گاه اخبار مطمئن و خالی از اشتباه نبوده و نیست، گاه درست از آب درمی‌آمده و گاهی خطا، و هر دو نمونه‌های فراوانی دارد، بنابراین اخبار و اطلاعات آنها را هرگز نمی‌توان به عنوان علم غیب معرفی کرد، لذا گاه خود آنها نیز اعتراف می‌کنند که اطلاعات ما از طریق شیاطین است و آنها همیشه به ما راست نمی‌گویند! یا به تعبیر دیگر آنها بر اثر ریاضت، اشباحی را در افق ذهنشان از دور می‌بینند، و این اشباح را پیش خود تفسیر می‌کنند، گاه این تفسیرها درست است و گاه خطا، همچون خواب‌هایی است که افراد می‌بینند که گاه تعبیر آنها درست و گاه نادرست می‌باشد. این آگاهی‌های آمیخته با شک و مطالب نادرست هرگز نمی‌تواند به عنوان علم غیب تلقی شود»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله سبحانی؛
آیت‌الله جعفر سبحانی در کتاب «منشور جاوید» در این باره گفته است: «یگانه شرط خبر از آینده این است که گزارش به یک رشته قراین مستند نباشد و گرنه چنین گزارشی، خبر غیبی نبوده بلکه نتیجه مستقیم فکر و مغز زایای بشر خواهد بود. برخی بر اساس یک رشته اطلاعاتی که از وضع دولت‌ها و ملت‌ها دارند، اوضاع آینده جهان را از نظر درگیری و جنگ، و یا صلح و مسالمت، پیش بینی کرده، و اخباری را منتشر می‌سازند. یک چنین گزارش‌های مستند به قراین و اطلاعات و تماس‌های دیپلماتیک، گزارش از غیب نیست، بلکه تمام گزارش‌های آنان، یک رشته نتیجه‌گیری و اطلاع از اوضاع جهان است. و اگر این اطلاعات از دست آنان گرفته شود، بزرگترین دیپلمات جهان، با یک فرد عادی تفاوتی نخواهد داشت. و چون این گونه آگاهی یک نوع نتیجه‌گیری از اطلاعات پیشین است نه القای از جهان بالا، از این جهت گاهی، نظرات و گفته‌های آنان باطل از آب در می‌آید. کارشناسان امور اقتصادی و دارایی و کشاورزی، بر اثر سوابق طولانی در رشته‌های اختصاصی خود، به ضمیمه کسب اطلاعات دقیق، آینده را پیش بینی می‌کنند و مرور زمان صدق و درستی نظر آنان را ثابت می‌کند، در صورتی که نام هیچ کدام از این‌ها را نمی‌توان معرفت سوم و یا آگاهی از غیب نامید؛ زیرا همه این گزارش‌ها، مقدمات فکری و ریشه‌های حسی دارد، و هر فردی از این راه وارد شود به نتیجه مطلوب می‌رسد. آگاهی از غیب باید از تمام این قراین و مبادی، پیراسته باشد و از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید. از باب نمونه پیامبر اسلام از طریق وحی قرآنی، از پیروزی مجدد رومیان بر پارسیان در مدت محدودی به طور قطع و یقین گزارش داد و فرمود: ﴿وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ[۲] برای گزارش پیامبر، مستندی جز وحی الهی نبود، و هرگز این آگاهی را از مجاری و اسباب عادی مانند موازنه قدرت‌های نظامی دو ملت، بررسی روحیه سربازان وافسران و... به دست نیاورده بود. وی در محیط حجاز بریده از جهان خارج، با نبودن وسایل ارتباط جمعی، و یا تبادل اطلاعات نظامی و سیاسی، یک چنین گزارش را در اختیار جامعه نهاد، و به همین دلیل این گونه خبرهای غیبی یکی از جهات اعجاز این کتاب جاویدان به شمار می رود. روی این اساس، گزارش‌های منجمان و ستاره‌شناسان و اداره هواشناسی کشورها و منطقه‌ها همه و همه از قلمرو بحث ما بیرون استإ زیرا آنان تمام نتایج و گزارش‌های خود را از یک رشته تجارب علمی و کسب اطلاعات وتبادل نظرها به دست می‌آورند، و این در به روی تمام افرادی که بخواهند وارد شوند، مفتوح و باز است»[۳].
۲. آیت‌الله اراکی؛
آیت‌الله محسن اراکی در بیاناتی با عنوان «بیاناتی با عنوان تشکیل جامعه عقل محور فلسفه اجتماعی حرمت غیب گویی است» در این باره گفته است: «همه فقها قائل به حرمت کهانت‌اند، اسباب عادی علم به غیب در اختیار بشر نیست و دسترسی به غیب از نظر منطقی مختص ذات خداست و به همین دلیل اگر پیشگویی مبتنی بر وحی باشد، چون سبب برهانی دارد و آن علم خدای متعال و اخبار اوست، مصداق کهانت نیست. پیش بینی حوادث آینده مبتنی بر قواعد علمی و تجربی از بحث کهانت خارج است و پیشگویی حوادث آینده از طریق استدلال علمی و آشنایی با اسباب آن حوادث کهانت نیست، مانند پیشگویی کارشناسان از وضعیت جوی یا پیشگویی کارشناسان سیاسی و اقتصادی از وضعیت آینده سیاست و اقتصاد در جهان».[۴]
۳. آیت‌الله اعرافی؛
آیت‌الله علی رضا اعرافی در بیاناتی با عنوان «"تشکیل جامعه عقل محور فلسفه اجتماعی حرمت غیب گویی است"» در این باره گفته است: «کهانت به دلیل اینکه یکی از راه‌های درآمدزا در گذشته و حال بوده است، از موضوعاتی است که در مکاسب محرمه روایات متعددی درباره آن وارد شده است. کهانت به معنای پیش‌گویی و اخبار غیب از آینده یا از گذشته‌های مبهم و نامعلوم از طریق ارتباط با اجنه یا از طرق غیرمتعارف دیگر است. البته پیش‌گویی به روش‌های علمی که جز علوم متعارف علوم انسانی یا طبیعی است از این بحث خارج است. اتفاقاً اسلام افراد و جامعه را همواره ترغیب به کسب علم کرده و با برخی پیش‌گویی‌ها از جمله پیش‌گویی احوالات هوا، زمین، خسوف و کسوف مشکلی ندارد و همواره به کسب و شناخت گذشته و آینده از طرق متعارف و علمی تشویق می‌کند، اما شرایط و حدود را باید رعایت کرد. البته پیش‌گویی مبتنی بر علم غیب که در اختیار معصومین و پیشوایان دینی و با اجازه آنها در دست عده‌ای از خواص است نیز از بحث کهانت خارج است. فلسفه ممنوعیت کهانت؛ مبارزه اسلام به عنوان دین عقل محور با روش‌های غیرعقلی بیان می‌شود و دین اسلام مایل نیست باب روش‌هایی که امکان سنجش و اعتبار سنجی آن وجود ندارد باز شود و در هر صورت توسل به روش‌های غیرمتعارف که منبع شرعی و وحیانی ندارد، مورد توجه شارع نیست و حرمت کهانت در واقع فلسفه اجتماعی هم دارد که همان کنترل جامعه در مقابل ورود به مسایل غیرعلمی و غیر عقلی است».[۵]
۴. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛
حجج الاسلام و المسلمین احمد مطهری و غلام رضا کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند: «بعضی از پیش‌بینی‌ها مانند پیش‌بینی‌هایی که برخی از سیاست‌مداران طبق یک سلسله اطلاعات از وضع دولت‌ها و ملت‌ها از جنگ یا صلح و یا سقوط رژیم و یا بقاء و استحکام آن می‌کنند و ای‌بسا این پیش‌بینی‌ها درست و مطابق واقع از آب در می‌آید. این آگاهی چون طبق یک سلسله اطلاعات و تماس‌های دیپلماتی و نظائر آن انجام می‌گیرد علم غیب شمرده نمی‌شود یعنی علم غیبی که مورد بحث است این‌گونه علوم را شامل نمی‌شود زیرا از راه وسائل و اسباب عادی پیدا شده است اگر چه از نظر لغت حوادث پیش‌بینی شده در حضور و مشاهده پیش‌بینی‌کننده نیست و از نظر لغت علم غیب به آن گفته می‌شود. یا آنکه دانشمندان علم هیئت و کارشناسان امور اقتصادی و دارایی و کشاورزی و هواشناسی در اثر اطلاعاتی که در رشته‌های اختصاصی خود دارند به ضمیمه اطلاعات دقیق مقدماتی که در مواردیش‌بینی‌شده دارند نظریاتی اظهار می‌کنند و ای‌بسا که این پیش‌بینی‌ها واقع هم باشدولی چون از راه وسائل و اسباب طبیعی و عادی به دست می‌آیدعلم غیب شمرده نمی‌شود. این‌گونه پیش‌بینی‌ها با خبرهایی که پیامبر اسلام از آینده می‌دهد مانند خبری که قرآن درباره روم داده و فرموده است: ﴿غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ[۶] کاملا متفاوت است، زیرا خبری که پیامبر اسلام طبق وحی الهی می‌دهد غیر عادی است و به‌طور کلی استنادی به اسباب و وسائل عادی و طبیعی ندارد»[۷].
۵. حجت الاسلام و المسلمین مهری؛
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهی‌های غیبی» در این‌باره گفته است: «غیب‌‎گویی‌های پیامبران و امامان با غیب‌گویی دیگران هم فرق دارد: پیامبران از هر چه خبر دهند، قطعاً واقع می‏‌شود، ولی آنان گاهی خبرشان درست درمی‌‏آید، انبیا و ائمه، واضح و روشن خبر می‏‌دهند و دیگران به صورت مبهم، به‌‏طوری که قابل توجیه باشد. بنابراین، فرق روشنی میان این دو غیب‌گویی است؛ پیامبران، واقع و آینده را به اذن خدا می‏‌بینند و می‏‌گویند و اینان حدس می‌‏زنند و از هر چه خبر دهند تردیدآمیز و مبهم است. و این فرق را دشمنان انبیا نیز می‌‏دانستند و به آن اذعان داشتند و تاریخ شاهد این مطلب است. (...) ابی بن خلف یکی از سران مشرکین قریش و دشمنان سرسخت رسول خدا (ص) بود و در مکه، مکرر آن حضرت را تهدید به قتل می‏‌کرد و حضرت در پاسخش می‏‌فرمود: "بلکه من تو را می‏‌کشم ان شاءالله" در جنگ احد به سوی آن حضرت هجوم آورد و شعار می‌‏داد، مسلمانان خواستند به او حمله کنند که حضرت رسول (ص) فرمود او را رها کنید تا نزدیک بیاید، همین که نزدیک شد حضرت سر نیزه‌‏ای را به سوی او پرتاب کردند، گردنش خراش مختصری برداشت و چندان خونی از او خارج نشد، او فرار کرد و چون به جمع یارانش رسید گفت: محمد مرا کشت، گفتند: دیوانه شده‏‌ای این یک خراشی بیش نیست، او گفت: محمد به من گفته است که من تو را می‏‌کشم و من می‏‌دانم اگر بر من آب دهان می‏‌انداخت من می‏‌مردم. و همان‌گونه شد که از آن زخم در راه بازگشت به مکه مرد.[۸] این مطلب که: "هرچه پیامبر خبر داده است، محقق می‏‌شود" دشمنان او مکرر اظهار داشته‌‏اند»[۹].
۶. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی در کتاب «پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی جوانان» در این‌باره گفته‌ است: «گاهی اوقات افرادی بر اساس اطلاعاتی که از وضع دولت‌ها و ملت‌ها دارند اوضاع آینده افراد و جهان را پیش‌بینی کرده و اطلاعاتی منتشر می‌کنند که این همان پیش‌بینی است و اگر به این اطلاعات دسترسی نداشته باشند از این پیش‌بینی خبری نیست. این از غیب مستثنی می‌باشد، مانند پیش‌بینی کارشناسان هواشناسی از اوضاع جوی آینده. اما آگاهی از غیب آگاهی است که از تمام این قرائن و مبادی و اطلاعات باید پیراسته باشد و آگاهی‌ای باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید که وحی به پیامبران یکی از موارد غیبی است که تنها در اختیار پیامبران قرار دارد»[۱۰].
۷. حجت الاسلام و المسلمین علی جزیری احسائی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی جزیری احسائی در کتاب «دفع الریب عن علم الغیب» در این‌باره گفته‌ است: «قطب الدین راوندی در کتاب الخرائج و الجرائح گفته است: «(...) خبر دادن انبیا و اوصیای آنها از غیب اولا متعلق به خود مخبر عنه هستند ثانیا مفصل و جزئی هستند نه کلی و اجمالی همچنین ایشان برای خبر دادن از غیب نیازی نیست خود را به سختی بیاندازند و اطلاعات را پردازش کنند یا از آلات و ادوات مخصوصی استفاده کنند و اخبار ایشان حدسی و تخمینی نیست و در همه موارد اخبار ایشان مطابق با واقع است و هیج خلف یا کذبی در اخبار ایشان نیست. و لی اخبار منجمین با محاسبه و نظر کردن در طالع حاصل می‌شود و حدسی و تخمینی است. از طرفی گاهی مطابق با واقع است و گاهی هم نیست (...)»»[۱۱].
۸. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید امین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در این‌باره گفته‌ است:

«علامه امینی (متوفای ۱۳۴۹ هـ. ش) گفته است: علم غیب یعنی آگاهی بر چیزهایی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث گذشته و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدور است. هرگاه کسی از حوادث گذشته و یا آینده که فعلاً قابل رؤیت نیستند، تنها از رهگذر دانایی که از سرچشمه غیب و شهادت خبر می‌دهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد، چنین علمی نیز از علم غیب به شمار می‌رود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد.[۱۲].

این تعریف احسن تعاریف بوده و جامع افراد و مانع اغیار می‌باشد، از جمله پیش‌گویی‌ها و گزارشات منجمان و ستاره‌شناسان از این تعریف خارج می‌باشند؛ زیرا همه این‌ها دارای مقدمات فکری و ریشه‌های حسی می‌باشند که از یک رشته تجارب علمی و کسب اطلاعات و تبادل نظرها به دست می‌آیند. و همچنین توضیحی که برای تعریف بیان شده است غیب‌هایی را که از ادراکات عقلی به دست می‌آیند شامل می‌شود.

شاید اشکالی که بر این تعریف وارد باشد این است که این تعریف شامل علم غیب خداوند نمی‌باشد، با این که آیات متعددی علم غیب را از آن ذات حق دانسته است. اما این اشکال وارد نیست؛ چون چیزی از گستره علم ذات حق خارج نمی‌باشد، تمام ذرات جهان در برابر علم او حاضر بوده و علم و آگاهی او شهود مطلق است؛ اگر علم غیب هم برای باری تعالی بیان می‌شود از روی ملاک و آگاهی محدود انسان است.

فرق علم غیب با پیش‌بینی:

علم غیب، که برهان و حجت پیامبران و اولیای خداست، عبارت از اظهار آن چیزی است که حس آن را درک و عقل آن را اقتضا نمی‌کند. از این جاست که اگر کسی ادعای نبوت و ولایت کرد و مجهولاتی و مغیباتی را آشکار نمود که حس و عقل از کشف آن عاجز است، او در نزد پیروان هر شریعتی راستگو و صادق است، برای این که جز ولی کامل، شخص دیگری بر این کار توانایی ندارد. اما پیش‌بینی [۱۳] اظهار یک امر ناپیدا و مجهول با استفاده از علایم و لوازم باریک و دقیق درباره حوادث خصوصی یا عمومی آینده است.[۱۴]. و در علم کلام "پیش‌بینی" علم غیب شمرده نمی‌شود، چون از وسایل و اسباب طبیعی و عادی به دست می‌آید.»[۱۵].
۹. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در این‌باره گفته‌ است: «مراد از غیب در اصطلاح، غیبی است که شناخت آن بدون توسل به دلیل، علل و اسباب عادی تحقق پذیرد، اما اطلاع یافتن از غیب از شیوه‌های عادی و اسباب طبیعی مثل خبر دادن از خسوف و کسوف و... هر چند علم به غیب است و شناخت به امری غائب از حس عموم انسان‌هاست، لکن این آگاهی علم به غیب در اصطلاح قرآن و حدیث گفته نمی‌شود، چنین آگاهی و شناختی را خداوند سبحان به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده، و این نوع آگاهی در سایه آموزش و رقابت علمی محقق می‌گردد و دلیلی بر وصول به خدا و عوالم غیبی آگاهِ از این امور نیست، بلکه تنها می‌تواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر و یا اموری باشد. به بیان دیگر مراد از علم به غیب علم حضوری و ارادی است، نه دانش‌هایی که از راه دلائل و حواس ظاهری و فنون اکتسابی به‌دست می‌آیند زیرا تنها تابع علل و اسباب عادی خود هستند و آن علل اختصاص به کسی ندارد، لذا در این‌گونه از دانش‌ها مردم با هم شریک‌اند. بر خلاف قسم اول که در صورت پذیرش امکان علم به غیب، خداوند علام الغیوب آن را به کسی که بخواهد و برگزیند عطا می‌نماید»[۱۶].
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
حجت الاسلام و المسلمین داوود خوش‌باور، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در این‌باره گفته‌ است: «تنها شرط خبر از آینده غیب این است که به یک سری قرائن و شواهد مستند نباشد و گرنه چنین خبر یا گزارشی، خبر غیبی نمی‌باشد زیرا از راه وسائل و اسباب عادی پیدا شده است مثلاً، پیش بینی‌های برخی سیاستمداران طبق یک سلسله اطلاعات از وضع دولتها و ملت‌ها، تز جنگ یا صلح و یا سقوط رژیم و بقاء و استحکام یا صلح و مسالمت آن می‌کنند. و چه بسا این پیش بینیها درست و مطابق واقع درآید، علم غیب نبوده بلکه نتیجه‌گیری از اطلاعاتی است که درباره اوضاع جهان دارند، می‌باشد، یا آنکه دانشمندان علم هیئت و کارشناسان امور اقتصادی و دارایی و کشاورزی و هواشناسی در اثر اطلاعاتی که در رشته‌های اختصاصی خود دارند، به ضمیمه کسب اطلاعات دقیق، نظراتی اظهار می‌کنند و چه بسا این پیش بینیها نیز مطابق واقع شوند ولی بازهم از علم غیب به حساب نمی‌آید چرا که همه این گزارشها، مقدمات فکری و ریشه‌های حسی دارد و هر فردی از این راه وارد شود، به نتیجه مطلوب خواهد رسید. آگاهی از غیب باید از تمام این قرائن و شواهد و مبادی پیراسته باشد‌، آگاهی و علمی باشد که از طریق اسباب عادی و مجازی علمی به دست نیامده باشد. از باب نمونه این نوع پیش بینی‌ها با خبرهایی که پیامبر اعظم (ص) از طریق وحی قرآنی، از آینده خبر می‌دهد کاملاً متفاوت است همچون آیه شریفه ﴿غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ [۱۷]، که خبراز پیروزی رومیان بر ایرانیان آنهم در مدت محدودی سه تا نه سال به طور قطع و یقین خبر می‌دهد. برای خبر و گزارش پیامبر (ص) مستندی جز وحی الهی نبود و غیر عادی است و به‌طور کلی استنادی به اسباب و وسائل عادی و طبیعی همچون موازنه ی قدرتهای نظامی دو ملت، بررسی روحیه سربازان و افسران و ... به‌دست نیاورده بود، وی در محیط حجاز و بریده از جهان خارج با نبودن وسایل ارتباط جمعی و یا تبادل اطلاعات نظامی و سیاسی، یک چنین گزارشی را در اختیار جامعه می‌گذارد و از این گونه خبرهای غیبی مسلما یکی از جهات اعجاز این کتب جاویدان به شمار می‌رود»[۱۸].
۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «باخبر بودن پیامبر (ص) از شهادت امام حسین (ع) پیشگویی است اما پیشگویی معصومین (ع) از قبیل پیشگویی کاهنان و فال بینان و امثال آنها نیست. معصوم (ع) از طریق وحی یا الهام الهی متصل به علم خداست لذا علم غیب او به اذن‌الله است و هر گاه خدا بخواهد آنها را از غیب آگاه می‌کند. ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۱۹]»[۲۰].
۱۲. پژوهشگران وبگاه اندیشه؛
پژوهشگران «وبگاه اندیشه» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «گاهی اوقات شنیده یا دیده می‌شود که برخی از مرتاضان یا تسخیر کنندگان جن و یا کسانی که به لحاظ ویژگی‌هایی با جنیان در ارتباطند و در اصطلاح مدیوم نامیده می‌شوند، ادعا دارند که توسط جن از عالم غیب خبر می‌دهند و به ظاهر هم، چنین به نظر می‌رسد که از اسرار پشت پرده باخبرند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ زیرا جن و شیطان انسان را می‌بینند، امّا انسان جز در موارد نادر آن هم تحت شرایطی خاص، نمی‌تواند آنها را مشاهده کنند. بنابراین ممکن است هنگام وقوع کاری یا بیان کردن سخنی، جن حضور داشته باشد و وقتی از زمان و مکان شخصی و چگونگی آن مسأله توسط تسخیر کنندگان پرسش می‌شوند، جنیان پاسخ مناسب و درستی را ارائه می‌نمایند و اگر خود جن حضور نداشته باشد، از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند، پاسخ را جویا شده و به انسان بیان می‌کنند؛ از این رو آدمی می‌پندارد که مدیوم یا مرتاض یا تسخیر کننده، به وسیله جن، از غیب خبر می‌دهند. لذا می‌توان گفت: حتی جنیان هم از غیب خبر ندارند؛ چنانکه در قرآن کریم به این مسأله اشاره شده است. ﴿فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ[۲۱][۲۲].
۱۳. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.
پژوهشگران «مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «گاهی اوقات افرادی بر اساس اطلاعاتی که از وضع دولت‌ها و ملت‌ها دارند اوضاع آینده افراد و جهان را پیش‌بینی کرده و اطلاعاتی منتشر می‌کنند که این همان پیش‌بینی است و اگر به این اطلاعات دسترسی نداشته باشند از این پیش‌بینی خبری نیست. این از غیب مستثنی می‌باشد، مانند پیش‌بینی کارشناسان هواشناسی از اوضاع جوی آینده. اما آگاهی از غیب آگاهی است که از تمام این قرائن و مبادی و اطلاعات باید پیراسته باشد و آگاهی‌ای باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید که وحی به پیامبران یکی از موارد غیبی است که تنها در اختیار پیامبران قرار دارد»[۲۳].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. پیام قرآن، ج۷، ص ۲۳۴.
  2. و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند در چند سال؛ سوره روم، آیه۳ - ۴.
  3. منشور جاوید، ج۱۰، ص ۲۳.
  4. قدس آنلاین.
  5. قدس آنلاین.
  6. «رومیان شکست خوردند در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند»، سوره روم، آیه ۲ و ۳.
  7. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۱۱ و ۱۲.
  8. بحارالانوار، ج۲۰، ص۲۷ و ۹۵.
  9. مقاله آگاهی‌های غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
  10. تفسیر قرآن مهر، ج۳، ص۳۵۶.
  11. دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٢٣.
  12. الغدیر، عبدالحسین امینی، ج۵، ص۸۰، مرکز الغدیر/ قم، ۱۴۱۶ ه ق/ اول.
  13. فرق پیش‌بینی با پیشگویی: پیشگویی اعم از پیش‌بینی است، پیشگویی اظهار یک امر، ناپیدا و مجهول با استفاده از علایم و لوازم باریک و دقیق آن است و اگر این درباره حوادث خصوصی و عمومی باشد (قیافه شناسی) می‌گویند و اگر درباره حوادث خصوصی یا عمومی باشد (پیشگویی) گویند. اسلام و هیئت، ص۱۳۷.
  14. اسلام و هیئت، ص136-137..
  15. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی ص ۳۸ و ۳۹
  16. محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹.
  17. رومیان شکست خوردند در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند در چند سال؛ سوره روم، آیه: ۲ - ۴.
  18. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۶
  19. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد». سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
  20. وبگاه پرسمان.
  21. «پس چون (حضرت سلیمان) فرو افتاد در حالی که بر عصا تکیه زده از دنیا رفت، برای جنیان روشن گردید، که اگر غیب می‌دانستند در آن عذاب خفت‌آور (باقی) نمی‌ماندند» سوره سبأ آیه ۱۴.
  22. وبگاه اندیشه
  23. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.