رکوع در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بدون تردید رکوع پیش از اسلام سابقه داشته و یکی از حالات کرنش در برابر پروردگار بوده است: ﴿يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ[۱] جدای از نماز این عمل انجام می‌شده: ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ[۲]و از آیات بسیار استفاده می‌شود که پیامبران پیشین از این صورت خضوعی برای عبادت استفاده می‌کرده‌اند. ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ[۳] این هیئت عبادی در نماز تعبیه شده، و به اصطلاح فقها از ارکان نماز شده است. اما جایگاه آن جدا از نماز یکی از اوصاف پیروان پیامبر شناخته شده است. ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ[۴] بنابراین طبیعی است که پیش از تنظیم نهایی نماز از آنها خواسته می‌شده که رکوع بجای آورند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ[۵] و پیامبر به این وصف مهم کرنش - که بسا انسان‌ها برای غیر خدا بکار می‌گیرند - شناخته شود.

  1. ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا[۶].
  2. ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۷].

نکات

در دو آیه فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. رکوع پیامبر و پیروان آن حضرت زمینه ساز جلب رضایت الهی و معرفی پیروان محمد با وصف رکوع کنندگان، در تورات وانجیل: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ[۸].... ﴿تَرَاهُمْ رُكَّعًا[۹]... ﴿يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا[۱۰].... ﴿ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ[۱۱].
  2. پرداخت زکات در حال رکوع به دست علی (ع) نشانه بیان شده خداوند برای مسلمانان صدر اسلام، به جهت تعین فرد شایسته ولایت برآنان بعد از پیامبر: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۲]». (مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۲۵)[۱۳].

خم شدن به قصد عبادت در نماز

رکوع از ماده «ر ـ ک ـ ع» در لغت به معنای خضوع، تواضع، پایین آوردن سر و خم شدن است[۱۴]. در اصطلاح، خم شدن به قصد عبادت[۱۵] و از اجزای نمازهای واجب و مستحب است[۱۶]. برخی رکوع را خضوع متوسط ـ در برابر سجده که خضوع کامل است ـ دانسته و آن را به سه قسم معنوی تنها، ظاهری تنها یا معنوی و ظاهری قسمت کرده‌اند[۱۷]. رَکعة، صیغه مرّة و در اصل به معنای یک رکوع است؛ ولی بر رکوع همراه قیام و سجده (یک رکعت از نماز) اطلاق می‌شود؛ زیرا رکوع به تنهایی در میان عبادات هیچ مصداق خارجی ندارد؛ به خلاف قیام و سجده[۱۸]. در عرفان برای رکوع اسراری یاد شده و رکوع اولیای کامل الهی، رسیدن به مقام توحید اسماء و تمام کردن قوس عبودیت و فانی کردن آن در نور عظمت ربوبیت دانسته شده است[۱۹]. رکوع، از جهت حکم تکلیفی، به واجب، مستحب و حرام قسمت می‌شود. رکوع واجب، از اجزای نماز واجب و رکوع مستحب از اجزای نماز مستحب ـ البته با ترک رکوع، نماز باطل می‌شود ـ و رکوع حرام، رکوع برای غیرخداست[۲۰]. به نظر همه فقهای شیعه و سنی، رکوع در نماز برای کسی که بر انجام دادن آن توانا باشد واجب است[۲۱] و جز نماز آیات، در دیگر نمازها در هر رکعت یک رکوع واجب است[۲۲]. به اعتقاد فقیهان امامیه و برخی از فقیهان اهل‌سنت، در رکوع نماز ۵ چیز واجب است: خم شدن به نیت رکوع تا اندازه‌ای که دست‌ها به زانوها برسند؛ ذکر رکوع؛ طمأنینه در حال ذکر؛ سر بلند کردن از رکوع و ایستادن؛ طمأنینه در زمان ایستادن[۲۳]. ظاهرا رکن با جزء یکم تحقق می‌یابد و دیگر اجزا رکن نیستند[۲۴]. برخی از فقیهان اهل سنت، طمأنینه در رکوع و سر برداشتن از رکوع را واجب ندانسته‌اند[۲۵]. رکوع، مستحبات و مکروهاتی نیز دارد: صاف نگه داشتن پشت، کشیدن گردن، فاصله انداختن میان انگشتان دست، نگاه کردن میان دو قدم، تکرار ذکر رکوع به اندازه ۳، ۵ یا ۷ بار و صلوات فرستادن پس از ذکر یا پیش از آن از مستحبات رکوع‌اند. پایین انداختن سر یا بالا بردن آن، به گونه‌ای که موازی پشت نباشد، چسباندن دو دست به پهلو، چسباندن کف دو دست به یکدیگر و قرار دادن آنها میان دو زانو و خواندن قرآن از مکروهات رکوع به شمار می‌روند[۲۶]. مشتقات واژه «رکوع» ۱۳ بار در قرآن به کار رفته‌اند که تنها در آیه ﴿قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦ وَإِنَّ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلْخُلَطَآءِ لَيَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ وَقَلِيلٌۭ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّـٰهُ فَٱسْتَغْفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّ رَاكِعًۭا وَأَنَابَ[۲۷] آن را سجده دانسته‌اند؛ زیرا در هر دو انحنا و تواضع وجود دارد، از این‌رو مجازا به جای آن به کار رفته است[۲۸]. در موارد دیگر به معنای رکوع در نماز یا کنایه از نماز است. در آیاتی نیز سجده به رکوع تفسیر شده است[۲۹]؛ مانند آیه ۵۸ بقره[۳۰]. بعضی از مفسران در تفسیر واژه‌های دیگری نیز از رکوع سخن به میان آورده‌اند؛ از جمله برخی «وَتْر» را که خدا به آن سوگند یاد کرده[۳۱]رکوع دانسته[۳۲] و بعضی یکی از مصادیق قنوت[۳۳] را طول دادن رکوع به شمار آورده[۳۴] و برخی نیز یکی از مقوّمات «اقامه نماز»[۳۵] را کامل بودن رکوع آن دانسته‌اند[۳۶]. رکوع، جزئی از نماز و از عبادت‌هایی است که پیشینه‌ای دیرینه در ادیان آسمانی دارد[۳۷]: خدا به ابراهیم و اسماعیل(ع) دستور داد کعبه را برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزارانی که کنار کعبه در رکوع و سجودند، آماده کنند[۳۸]: ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا ٱلْبَيْتَ مَثَابَةًۭ لِّلنَّاسِ وَأَمْنًۭا وَٱتَّخِذُوا۟ مِن مَّقَامِ إِبْرَٰهِـۧمَ مُصَلًّۭى وَعَهِدْنَآ إِلَىٰٓ إِبْرَٰهِـۧمَ وَإِسْمَـٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِىَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلْعَـٰكِفِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ[۳۹] بر اساس آیاتی، از بنی‌اسرائیل خواسته شد که با حالت سجده از باب حطّه وارد شوند که مفسران سجده را در این آیات، رکوع دانسته‌اند[۴۰]: ﴿وَٱدْخُلُوا۟ ٱلْبَابَ سُجَّدًۭا وَقُولُوا۟ حِطَّةٌۭ...[۴۱] برپایه آیه‌ای مریم(س) فرمان یافت که همراه دیگر رکوع‌کنندگان رکوع کند: ﴿يَـٰمَرْيَمُ ٱقْنُتِى لِرَبِّكِ وَٱسْجُدِى وَٱرْكَعِى مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ[۴۲] برخی گفته‌اند: مقدّم شدن سجده بر رکوع، از آن جهت است که در شریعت زمان مریم سجده پیش از رکوع بوده؛ ولی به دیده برخی در همه شرایع، رکوع پیش از سجود بوده است و واو عاطفه برای بیان ترتیب نیست[۴۳]. اوصاف یاران پیامبر اکرم(ص) و از جمله رکوع آنان، نیز پیش از قرآن در تورات[۴۴] یا تورات و انجیل[۴۵] ذکر شده بود: ﴿...ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِى ٱلتَّوْرَىٰةِ وَمَثَلُهُمْ فِى ٱلْإِنجِيلِ...[۴۶] در دین اسلام، رکوع از ارکان نماز است و ترک عمدی یا سهوی آن باطل کننده نماز[۴۷]. برخی از فقها[۴۸] و مفسران[۴۹] بر وجوب آن، به ظاهر آیاتی استدلال کرده‌اند که به رکوع فرمان می‌دهند[۵۰]؛ مانند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۱] آیات و روایات متعددی بر اهمیت و ارزش والای رکوع تأکید دارند، چنان‌که حدیثی رکوع را یک سوم نماز دانسته است [۵۲]. برخی گفته‌اند: مسلمانان، نخست بی‌رکوع و سجود نماز می‌گزاردند، تا اینکه با نزول آیاتی مانند ۴۳ بقره[۵۳] و ۷۷ حجّ[۵۴]مأمور شدند نمازهای خود را با رکوع و سجود به جا آورند[۵۵]. از ویژگی‌های مؤمنانی که خدا جان‌های آنان را خریده است، رکوع آنان در نماز است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ ٱشْتَرَىٰ مِنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلْجَنَّةَ يُقَـٰتِلُونَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّۭا فِى ٱلتَّوْرَىٰةِ وَٱلْإِنجِيلِ وَٱلْقُرْءَانِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِ فَٱسْتَبْشِرُوا۟ بِبَيْعِكُمُ ٱلَّذِى بَايَعْتُم بِهِۦ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ * ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلْعَـٰبِدُونَ ٱلْحَـٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ ٱلْـَٔامِرُونَ بِٱلْمَعْرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلْمُنكَرِ وَٱلْحَـٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ وَبَشِّرِ ٱلْمُؤْمِنِينَ[۵۶].[۵۷] و قرآن رکوع پیامبر(ص) و همراهانش در نماز را می‌ستاید: ﴿مُّحَمَّدٌۭ رَّسُولُ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلْكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيْنَهُمْ تَرَىٰهُمْ رُكَّعًۭا سُجَّدًۭا يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضْوَٰنًۭا سِيمَاهُمْ فِى وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ ٱلسُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِى ٱلتَّوْرَىٰةِ وَمَثَلُهُمْ فِى ٱلْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْـَٔهُۥ فَـَٔازَرَهُۥ فَٱسْتَغْلَظَ فَٱسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعْجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلْكُفَّارَ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةًۭ وَأَجْرًا عَظِيمًۢا[۵۸].[۵۹]. از سوی دیگر، خدا کافران را بر اثر انجام ندادن رکوع سرزنش می‌کند[۶۰]: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱرْكَعُوا۟ لَا يَرْكَعُونَ[۶۱] گفته شده: این آیه در شأن ثقیف نازل شده است، زمانی که پیامبر(ص) آنان را به نماز دعوت کرد و آنان خودداری کرده و خم‌شدن (به حالت رکوع) را در شأن خود ندیدند؛ آن‌گاه پیامبر(ص) فرمود: دینی که در آن رکوع نباشد، خیری در آن نیست[۶۲]. برخی گفته‌اند: در زمان جاهلیت برای بت‌ها سجده می‌کردند؛ ولی رکوع نمی‌کردند و رکوع از نشانه‌های نماز مسلمانان شد[۶۳]. به گفته برخی، از تعبیر آیه فهمیده می‌شود که کافران نیز چون مسلمانان به فروع مأمور هستند[۶۴]. بسیاری از مفسران، رکوع در آیات مورد بحث را به یکی از دوجهت، کنایه از نماز دانسته‌اند: یا براثر اهمیت آن[۶۵]؛ یا از آنجا که نخستین حالتی است که هیئت نمازگزار را نشان می‌دهد[۶۶]. برخی دیگر در سبب آن گفته‌اند که رکوع و سجود، اشرف ارکان نماز[۶۷] و نزدیک‌ترین حالات نمازگزار به خدا[۶۸] هستند.

برخی، تعبیر از رکعات نماز به واژه رکوع را از آن رو دانسته‌اند که رکوع، رکن اعظم نماز است و شکل نمازگزار با آن فهمیده می‌شود[۶۹]. در آیاتی مشتقات واژه رکوع به صورت جمع به کار رفته و به نماز جماعت تفسیر شده‌اند؛ مانند آیه ﴿يَـٰمَرْيَمُ ٱقْنُتِى لِرَبِّكِ وَٱسْجُدِى وَٱرْكَعِى مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ[۷۰] که ارشاد به نماز جماعت دانسته شده؛ حتی برخی از این تعبیر برداشت کرده‌اند که اگر کسی به رکوع امام جماعت رسید، یک رکعت از نماز جماعت را درک کرده است[۷۱]. فقها نیز با استناد به روایاتی[۷۲] به این حکم فتوا داده‌اند[۷۳]. در آیه ﴿وَأَقِيمُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرْكَعُوا۟ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ[۷۴] نیز که به بنی‌اسرائیل فرمان داده می‌شود همراه دیگر رکوع کنندگان رکوع کنند، احتمال داده‌اند که ﴿وَٱرْكَعُوا۟ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ امر به نماز جماعت[۷۵] یا تشویق به آن باشد[۷۶]. گفته شده است: بسیاری از علما با این آیه بر وجوب نماز جماعت استدلال کرده‌اند[۷۷]؛ ولی به استناد روایات می‌توان گفت که آیه بر راجح بودن نماز جماعت، واجب باشد یا مستحب، دلالت می‌کند[۷۸]. برخی تعبیر از نماز به رکوع را در آیه یاد شده از این‌رو دانسته‌اند که نماز یهودیان رکوع نداشت و فرمان به رکوع در حقیقت دستور به اسلام و نماز گزاردن همراه دیگر مسلمانان است[۷۹]. با نزول آیه ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ[۸۰] رسول خدا(ص) فرمود: آن را در رکوع خود قرار دهید[۸۱] و بدین‌سان، تسبیح «سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ» ذکر رکوع شد[۸۲]. سیره عملی اهل‌بیت(ع) نیز ذکر تسبیح «سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ» در رکوع بوده است[۸۳]. فقها درباره وجوب ذکر تسبیح یا کفایت اذکار دیگر، اختلاف دارند[۸۴]. برپایه روایات فراوانی از شیعه و اهل سنت، رکوع در آیه ۵۵ مائده: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمْ رَٰكِعُونَ[۸۵]رکوع اصطلاحی (رکوع نماز) است و آیه در شأن علیّ بن‌ابی‌طالب(ع) فرود آمده که در رکوع نماز، انگشتر خود را به سائل فقیر داد[۸۶]، بنابراین، آیه یاد شده، پس از خدا و پیامبرش، امام علی(ع) را ولیّ مؤمنان می‌شناساند. به گفته برخی، امّت اسلامی بر شأن نزول یاد شده اجماع دارند[۸۷].[۸۸]

منابع

پانویس

  1. «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۳.
  2. «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  3. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم را در خانه (کعبه) مستقر ساختیم (و گفتیم) که هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار پاکیزه بدار!» سوره حج، آیه ۲۶.
  4. «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
  5. «و چون به آنان می‌گویند نماز بگزارید، نمی‌گزارند» سوره مرسلات، آیه ۴۸.
  6. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.
  7. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  8. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.
  9. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.
  10. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.
  11. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه ۲۹.
  12. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  13. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۶۳۴.
  14. مفردات، ص۲۰۲؛ لسان‌العرب، ج ۸، ص۱۳۳؛ التحقیق، ج ۴، ص۲۱۷ - ۲۱۸، «رکع».
  15. مصطلحات الفقه، ص۲۷۵.
  16. المغنی، ج ۱، ص۵۳۷؛ جواهر الکلام، ج ۱۰، ص۶۹.
  17. التحقیق، ج ۴، ص۲۱۸ - ۲۱۹.
  18. التحقیق، ج ۴، ص۲۱۹.
  19. سر الصلاة، ص۹۴.
  20. حواشی الشروانی، ج ۹، ص۹۲؛ مصطلحات الفقه، ص۲۷.
  21. مفتاح الکرامه، ج ۶، ص۵۷۱ - ۵۷۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۶۹؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۲۳۱.
  22. شرائع الاسلام، ج ۱، ص۶۷؛ تحریرالاحکام، ج ۱، ص۲۵۰.
  23. الخلاف، ج ۱، ص۳۴۸ - ۳۵۱؛ المغنی، ج ۱، ص۵۳ - ۵۴۷؛ نک: مستند العروه، ج ۴، ص۵ - ۳۰، «کتاب الصلوة».
  24. مصطلحات الفقه، ص۲۷۶.
  25. المغنی، ج ۱، ص۵۴۱، ۵۴۷؛ نک: الخلاف، ج ۱، ص۳۴۸، ۳۵۱.
  26. جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۱۰۴ - ۱۰۹؛ عروة الوثقی، ج ۲، ص۵۵۱ - ۵۵۳.
  27. «(داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار» سوره ص، آیه ۲۴.
  28. الکشاف، ج ۴، ص۸۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۱۲۰.
  29. مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۱۰.
  30. ﴿وَإِذْ قُلْنَا ٱدْخُلُوا۟ هَـٰذِهِ ٱلْقَرْيَةَ فَكُلُوا۟ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًۭا وَٱدْخُلُوا۟ ٱلْبَابَ سُجَّدًۭا وَقُولُوا۟ حِطَّةٌۭ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَـٰيَـٰكُمْ وَسَنَزِيدُ ٱلْمُحْسِنِينَ «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.
  31. ﴿وَٱلشَّفْعِ وَٱلْوَتْرِ «و به جفت و یگانه،» سوره فجر، آیه ۳.
  32. التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص۱۶۵.
  33. ﴿حَـٰفِظُوا۟ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلْوُسْطَىٰ وَقُومُوا۟ لِلَّهِ قَـٰنِتِينَ «بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
  34. روح المعانی، ج ۱، ص۵۵۰.
  35. ﴿ٱلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِٱلْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ يُنفِقُونَ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.
  36. جامع‌البیان، ج ۱، ص۱۵۳.
  37. التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ نک: ج ۱، ص۵۲۰.
  38. آلاء الرحمن، ج ۱، ص۱۲۶؛ التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۰۱.
  39. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  40. مجمع البیان، ج ۱، ص۲۴۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۰۳.
  41. سوره بقره، آیه ۵۸.
  42. «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آلعمران، آیه ۴۳.
  43. تفسیر سمعانی، ج ۱، ص۳۱۸؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۴۴؛ کنزالدقائق، ج ۳، ص۹۴.
  44. جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۴۵.
  45. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۱۳۲؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۰.
  46. سوره فتح، آیه ۲۹.
  47. المبسوط، ج ۱، ص۱۰۹؛ تحریرالاحکام، ج ۱، ص۲۵۰.
  48. تذکرة الفقهاء، ج ۳، ص۱۶۵؛ المغنی، ج ۱، ص۵۳۷؛ زبده‌البیان، ص۸۱.
  49. احکام القرآن، ج ۱، ص۳۸؛ ج ۲، ص۲۵۵؛ زادالمسیر، ج ۳، ص۲۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۳۶.
  50. تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۸۰.
  51. «ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.
  52. وسائل الشیعه، ج ۱، ص۲۵۷.
  53. ﴿وَأَقِيمُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرْكَعُوا۟ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  54. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.
  55. احکام القرآن، ج ۱، ص۳۹؛ روح البیان، ج ۶، ص۶۴.
  56. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است * آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۱-۱۱۲.
  57. التبیان، ج ۵، ص۳۰۷؛ بیان السعاده، ج ۲، ص۲۸۱.
  58. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  59. تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۷۸؛ فتح القدیر، ج ۵، ص۶۶.
  60. المحررالوجیز، ج ۵، ص۴۲۳.
  61. «و چون به آنان می‌گویند نماز بگزارید، نمی‌گزارند» سوره مرسلات، آیه ۴۸.
  62. زادالمسیر، ج ۴، ص۳۸۶؛ غرائب القرآن، ج ۶، ص۴۲.
  63. کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص۳۴۲.
  64. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۲۷۷؛ روح المعانی، ج ۵، ص۱۹۸.
  65. فقه‌القرآن، ج ۱، ص۱۰۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص۳۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۳۵؛ ج ۲، ص۷۸.
  66. مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۱۳.
  67. التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص۷۱.
  68. تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۷۸.
  69. التبیان، ج ۱۰، ص۲۳۵ - ۲۳۶؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۱۳.
  70. «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آلعمران، آیه ۴۳.
  71. روح المعانی، ج ۲، ص۱۵۱؛ نک: بدایه‌المجتهد، ج، ص۱۴۹.
  72. الکافی، ج ۳، ص۳۸۲؛ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۳۸۹؛ سنن دار قطنی، ج ۲، ص۹.
  73. المغنی، ج ۱، ص۵۴۴؛ نهایة الاحکام، ج ۲، ص۱۳۰ - ۱۳۱؛ کشاف‌القناع، ج ۱، ص۳۹۶، ۵۵۹.
  74. «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  75. الکشاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۴۵.
  76. مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۱۴؛ روح‌البیان، ج ۱، ص۱۲۱.
  77. تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص۸۸؛ روح‌المعانی، ج ۱، ص۲۴.
  78. تفسیر شاهی، ج ۱، ص۲۴۹؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۹۱.
  79. تفسیر سمعانی، ج ۱، ص۷۳؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص۱۱۰.
  80. «پس نام سترگ پروردگار خویش را به پاکی بستای!» سوره واقعه، آیه ۷۴.
  81. سنن ابی‌داود، ج ۱، ص۱۹۹؛ زبده‌البیان، ص۸۲.
  82. تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۲۳۵.
  83. الخلاف، ج ۱، ص۳۴۸ - ۳۴۹؛ زبده‌البیان، ص۸۲.
  84. الانتصار، ص۱۴۹؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۶۱۴.
  85. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  86. شواهد التنزیل، ج ۱، ص۲۰۹ - ۲۳۹؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۲۹۳ - ۲۹۴؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۴۳ - ۶۴۸.
  87. متشابه القرآن، ج ۲، ص۲۹.
  88. مهدیان‌فر، رضا، مقاله «رکوع»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۶۰.