زکریا در علوم قرآنی

مقدمه

حضرت زکریا (ع) از پیامبران الهی است که نامش هفت بار در چهار سوره قرآن کریم ذکر شده است: ﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۱]، ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۲]، ﴿ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا[۳]، ﴿يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا[۴]، ﴿وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ[۵].

آن حضرت در عبری، زاخاری به معنای "خدا او را یاد می‌کند" نامیده می‌شود. آیه ﴿ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا[۶] نیز به این مطلب اشاره‌ای دارد.

قرآن کریم ضمن داستان کفالت مریم و بشارت به تولد یحیی (ع) از آن حضرت یاد کرده است. هنگامی که مادر مریم (ع)، وی را به خدمت معبد گماشت، برای کفالت و سرپرستی او قرعه زدند و قرعه به نام حضرت زکریا (ع) درآمد. او مرتب به محراب مریم (ع) سر می‌زد؛ ولی هرگاه وارد می‌شد، در محراب غذایی می‌دید. وقتی آن بزرگوار از مریم (س) درباره این موضوع می‌پرسید، پاسخ می‌شنید: ﴿هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ[۷]

اما داستان ولادت یحیی: حضرت زکریا (ع) در تنهایی و هنگام راز و نیاز با خداوند چنین عرضه داشت: "بارالها! استخوان‌هایم سست و موهای سرم سپید شده است" و سپس تقاضای فرزندی کرد.

هنگامی که فرشتگان الهی مژده فرزنددار شدن را به او دادند، در شگفت شد که چگونه ممکن است در سن پیری او و همسرش، صاحب فرزند شده باشند. فرشتگان الهی نیز پاسخ دادند: "پروردگارت چنین گفته که این (کار) برای من آسان است".

در قرآن کریم به کشته شدن آن حضرت اشاره‌ای نشده است. انجیل نیز به این موضوع نپرداخته است؛ ولی در اقادا و تلمود سنهدرین داستان کشته شدن زکریا (ع) شبیه به آن‌چه قصه‌گویان اسلامی نقل می‌کنند آمده است. اینک اجمال آن قصه: پس از شهادت حضرت یحیی (ع) زکریا (ع) به خارج شهر گریخت. در آنجا درختی شکاف برداشت و حضرت درون آن پنهان شد؛ اما تعقیب‌کنندگان با راهنمایی شیطان از مخفیگاه آن حضرت آگاه شدند و درخت را به دو نیم و آن حضرت را شهید کردند. می‌گویند خون زکریا و یحیی (ع) همچنان می‌جوشید تا سردار بخت‌النصر هفتاد هزار نفر از اسرائیلیان را سر برید. آن‌گاه خون از جوشش بازایستاد. [۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  2. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  3. «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست» سوره مریم، آیه ۲.
  4. «ای زکریّا! ما تو را به پسری نوید می‌دهیم که نام او یحیی است؛ پیش از این همنامی برای او نگمارده‌ایم» سوره مریم، آیه ۷.
  5. «و زکریّا را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند: پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین بازماندگانی!» سوره انبیاء، آیه ۸۹.
  6. «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست» سوره مریم، آیه ۲.
  7. «از نزد خداوند» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  8. خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۳۴۹؛ رسولی، هاشم، قصص قرآن، جلد۲، صفحه ۲۷۲؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۳، صفحه ۱۶۴؛ دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، جلد۳، صفحه ۲۴۳.
  9. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۸۴۶.