سوره قریش

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سوره مبارکه قریش)

مقدمه

این سوره در ارتباط با سوره فیل است که دشمنان حبشی مهاجم به کعبه نابود شدند و این کار برای خاطرجمعی و ایمنی قریش در کوچ‌های تابستانی و زمستانی انجام گرفت. چون این سوره با ﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ[۱] آغاز شده و به شرح کوچ تابستانی و زمستانی قریش و یادآوری نعمت‌های خداوند به آنان پرداخته، به سوره «قریش» نامگذاری شده است.

این سوره بر قریش منت می‌گذارد که خدای تعالی با این دفاعی که از مکه کرد شما را در انظار، مورد احترام قرار داد تا بتوانید با امنیت کامل بدون این که راهزنان متعرض شما شوند، کوچ تابستانی و زمستانی خود را به منظور تجارت انجام دهید، آن گاه دعوتشان می‌کند به توحید و عبادت رب بیت.

ویژگی‌های سوره قریش

  1. چهار آیه به عدد اکثر مکتب‌های تفسیری از جمله عدد کوفی، پنج آیه به عدد حجازی، هفده یا نوزده کلمه و ۷۳ یا ۹۳ حرف دارد.
  2. در ترتیب نزول، بیست و نهمین و در مصحف شریف یکصد و ششمین سوره است.
  3. پس از سوره تین و پیش از سوره قارعه در مکه و پیش از هجرت نازل شد و هیچ آیه مدنی ندارد.
  4. از نظر کمیت، از سوره‌های مفصّل و از نوع قصار آن قلمداد می‌شود.
  5. برخی بر این باورند از نظر فقهی، در قرائت نماز، این سوره با سوره فیل یک سوره به شمار می‌آید؛ یعنی این دو سوره باید با هم خوانده شوند.
  6. نسخی در آن واقع نشده است.

نکته: دانسته شد، مضمون این سوره به نوعی ارتباط با سوره فیل دارد؛ به همین سبب بعضی، از اهل سنت گفته‌اند سوره فیل و ایلاف یک سوره‌اند، هم چنان که نظیر این سخن را در باره دو سوره ضحی و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲] گفته‌اند، چون بینشان ارتباطی وجود دارد، و این نظریه را به مشهور در بین شیعه نسبت داده‌اند؛ و لی برخی مفسران همچون علامه طباطبایی در المیزان معتقدند: حق مطلب آن است که دلیلی که بر آن استناد کرده‌اند، وحدت را نمی‌رساند؛ زیرا، دلیل اهل سنت روایتی است که می‌گوید: قرآنی را که ابی بن کعب نوشته بوده بین این دو سوره فیل و قریش و آن دو سوره ضحی و سوره انشراح ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۳] نوشته نبوده. و روایتی است از عمرو بن میمون ازدی که گفته: من نماز مغرب را دنبال عمر بن خطاب خواندم، او در رکعت اول، سوره تین را خواند، و در دوم ﴿أَلَمْ تَرَ[۴] و ﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ[۵] را، بدون اینکه بین آن دو با گفتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۶] فاصله بیندازد.

و بعضی از روایت اولی پاسخ داده‌اند به این که معارض است با روایتی که گفته: در قرآن ابی بن کعب بین آن دو ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۷] بوده، و از دومی پاسخ داده‌اند به این که بر فرض که روایت درست باشد، احتمال دارد راوی حدیث ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۸] بین آن دو را از عمر بن خطاب نشنیده باشد، و یا عمر آن را آهسته خوانده باشد. علاوه بر این، روایت مذکور معارض است با روایتی از رسول خدا (ص) که فرمود: خدای تعالی قریش را بخاطر هفت خصلت بر دیگران برتری داد، از آن جمله فرمود: و در باره آنان سوره‌ای نازل شد که در آن سوره سخن از احدی به جز قریش نرفته است، و آن سوره لایلاف قریش است، (تا آخر حدیث). از همه این‌ها گذشته روایاتی که دلالت بر جدایی این دو سوره دارد، و این که بین آن دو ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۹] قرار دارد، متواتر است.

و اما مفسرانی که از شیعه قائل به وحدت این دو سوره شده‌اند استنادشان به روایتی است که طبرسی در مجمع البیان آن را از ابی العباس از یکی از دو امام بزرگوار امام باقر و امام صادق (ع) نقل کرده که فرموده: سوره ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ[۱۰] و سوره ﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ[۱۱] یک سوره‌اند.

و نیز روایتی است که شیخ طوسی در تهذیب به سند خود از علاء از زید شحام روایت کرده‌ که گفت: به امام صادق (ع) نماز صبح را اقتدا کردیم، در نمازش در یک رکعت سوره ﴿وَالضُّحَى[۱۲] و سوره ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۱۳] را خواند.

و روایت دیگری است که صاحب مجمع البیان از عیاشی از مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل کرده که گفت: من از آن جناب شنیدم که می‌فرمود: در یک رکعت نماز بین دو سوره جمع مکن، مگر سوره ﴿وَالضُّحَى[۱۴] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۱۵] و سوره ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ و سوره ﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ[۱۶] و مثل این روایت را محقق حلی هم در کتاب معتبر از کتاب جامع نوشته احمد بن محمد بن ابی نصر از مفضل نقل کرده است.

اکنون یک یک این روایات بررسی می‌شود: اما روایت ابی العباس، روایتی است ضعیف، چون مرفوع است؛ یعنی راویان وسط حدیث افتاده‌اند.

و اما روایت زید شحام غیر از سند یاد شده به دو سند دیگر روایت شده، یکی باز در تهذیب است که شیخ به سند خود آن را از ابن مسکان از زید شحام نقل کرده که گفت: با امام صادق (ع) نماز خواندیم، در نمازش سوره ﴿وَالضُّحَى[۱۷] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۱۸] را خواند. و در سند دوم روایت زید شحام این روایت از ابن ابی عمیر، از بعضی از راویان شیعه، و از زید شحام نقل شده که گفت: به امامت امام صادق نماز خواندیم، در رکعت اول سوره و الضحی، و در دومی سوره ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۱۹] را خواند.

و این روایت (یعنی صحیحه ابن ابی عمیر) صریح است در این که امام دو سوره را در دو رکعت خواندند، و با وجود این روایت دیگر ظهوری برای روایت علاء باقی نمی‌ماند، یعنی دیگر ظهور ندارد در این که هر دو سوره را در یک رکعت خوانده باشد، چون عبارت آن چنین است: پس ﴿وَالضُّحَى[۲۰] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲۱] را در رکعتی خواند و این می‌سازد با اینکه ﴿وَالضُّحَى[۲۲] را در رکعتی و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲۳] را در رکعتی دیگر خوانده باشد. و اما روایت ابن مسکان که هیچ ظهوری در جمع بین دو سوره در یک رکعت ندارد، نه ظهور دارد و نه صراحت، (چون در آن آمده بود: پس سوره ﴿وَالضُّحَى[۲۴] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲۵] را در نماز خواند)، و اما این که بعضی‌ها روایت ابن ابی عمیر را حمل بر نماز نافله کرده‌اند، درست نیست، برای اینکه در آن عبارت صلی بنا آمده، که معنایش این‌است که با ایشان نماز جماعت خواندیم، و نماز نافله را با جماعت نمی‌شود خواند.

و اما روایت مفضل بن صالح که به آن استدلال کرده‌اند بر وحدت دو سوره، بر تعدد بیش‌تر دلالت دارد (برای اینکه در آن آمده در یک رکعت بین دو سوره ﴿وَالضُّحَى[۲۶] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲۷]، و نیز بین دو سوره فیل و ایلاف جمع مکن)، و این صریح است در تعدد.

پس حق مطلب آن است که روایات اگر در این باره دلالتی داشته باشد، دلالت دارد بر این که جائز است دو سوره ﴿وَالضُّحَى[۲۸] و ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲۹] و دو سوره فیل و ایلاف را در یک رکعت نماز واجب خواند، ولی غیر آنها را نمی‌توان خواند، و مؤید این دلالت روایت راوندی است که در کتاب الخرائج و الجرائح خود آن را از داوود رقی از امام صادق (ع) نقل کرده، و در آن آمده: همین که فجر طلوع کرد برخاست اذان و اقامه گفت، و مرا در طرف راست خود بپا داشت، و در رکعت اول سوره حمد و سوره ضحی را، و در رکعت دوم حمد و ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[۳۰] را خواند، و سپس قنوت گرفت، و سلام داد آن گاه نشست[۳۱].[۳۲]

اسامی سوره قریش

سوره قریش دو اسم دیگر نیز دارد:

  1. سوره ایلاف؛
  2. سوره لایلاف.

چون کلمه ﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ[۳۳] در آغاز این سوره آمده، این سوره به نام «لایلاف» یا «ایلاف» خوانده شده است[۳۴].[۳۵]

منابع

پانویس

  1. «برای پیوستگی قریش» سوره قریش، آیه ۱.
  2. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  3. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  4. سوره فیل، آیه ۱.
  5. «برای پیوستگی قریش» سوره قریش، آیه ۱.
  6. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  7. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  8. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  9. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  10. «آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟» سوره فیل، آیه ۱.
  11. «برای پیوستگی قریش» سوره قریش، آیه ۱.
  12. «سوگند به روشنایی روز،» سوره ضحی، آیه ۱.
  13. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  14. «سوگند به روشنایی روز،» سوره ضحی، آیه ۱.
  15. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  16. «برای پیوستگی قریش» سوره قریش، آیه ۱.
  17. «سوگند به روشنایی روز،» سوره ضحی، آیه ۱.
  18. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  19. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  20. «سوگند به روشنایی روز،» سوره ضحی، آیه ۱.
  21. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  22. «سوگند به روشنایی روز» سوره ضحی، آیه ۱.
  23. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  24. «سوگند به روشنایی روز،» سوره ضحی، آیه ۱.
  25. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  26. «سوگند به روشنایی روز» سوره ضحی، آیه ۱.
  27. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  28. «سوگند به روشنایی روز» سوره ضحی، آیه ۱.
  29. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  30. «بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.
  31. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۲۰، صفحه ۳۶۴؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه ۵۴۵؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۹۱؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۱۹۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۷،صفحه ۳۴۵؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سوره‌های قرآن، صفحه ۶۰۳؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱، صفحه ۲۱۵.
  32. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۳۰۲۷.
  33. «برای پیوستگی قریش» سوره قریش، آیه ۱.
  34. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۹۱؛ قمحاوی، محمدصادق، البحث والاستقراءفی تراجم القراء، صفحه ۱۵۰
  35. فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۷۹۸.