سیره عملی پیامبر خاتم در مقابله با مستکبران چه بوده است؟ (پرسش)
سیره عملی پیامبر خاتم در مقابله با مستکبران چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
سیره عملی پیامبر خاتم در مقابله با مستکبران چه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«رسول خدا (ص) در تمام دوران رسالت خویش رویاروی مستکبران ایستاد و با خودکامگی و ستمگری و جنایتکاری و تجاوزگری مبارزه کرد. عصر مکی به مقاومت در برابر آزارها، تهدیدها، شکنجهها و دیگر اقسام فشارها گذشت و پیامبر بر دعوت به توحید ایستادگی نمود؛ و عصر مدنی به دفاع همه جانبه از حریم توحید طی گشت و رسول خدا (ص) پس از نزول آیه «اذن قتال»[۱] که به مسلمانان اجازه مقابله نظامی داده شد، حدود صد اقدام نظامی و جنگ دفاعی را برای مقابله با مستکبران تدارک کرد. به طور متوسط تقریبا هر ماه یک حرکت نظامی یا نبرد برای دفع تهاجمها و توطئهها سازماندهی شد. البته در تعداد این نبردها اختلاف است. ابن اسحاق با احتساب عمرة القضاء غزوههایی را که رسول خدا خود همراه سپاه اسلام بوده بیست و هفت غزوه ذکر کرده است[۲]؛ و طبری و مسعودی آن را بیست و شش غزوه نوشته و یادآور شدهاند که برخی آن را بیست و هفت گفتهاند. دلیل این اختلاف آن است که گروه اول بازگشت رسول خدا از خیبر به وادی القری را با غزوه خیبر یکی دانستهاند، اما گروه دوم غزوه خیبر و غزوه وادی القری را دو غزوه شمردهاند[۳]. ابن حزم تعداد غزوهها را بیست و پنج ثبت کرده است[۴]. ابن اسحاق تعداد بعثها و سریههای رسول خدا، یعنی جنگهایی را که آن حضرت در آن حضور نداشته است سی و هشت بعث یا سریه قید کرده است[۵]. مسعودی از قول جمعی، تعداد آنها را سی و پنج و از قول طبری چهل و هشت و از قول برخی دیگر شصت و شش نقل کرده است[۶]. و ابن حزم آنها را چهل و هفت سریه ثبت کرده است[۷].
این نبردها همه جنبه دفاعی داشت و در واقع مقابله با مستکبرانی بود که نمیتوانستند شاهد آزادی انسانها از اسارت بت باشند. وضع دنیای آن روز چنان بود که چند قطب قدرت کنترل اوضاع را در جهت منافع خویش به دست داشتند و خروج از حوزه مغناطیسی این قطبها کاری بس مشکل و سخت بود، زیرا هر فرد و گروهی که میخواست خارج از این حوزه فعالیت کند هم مورد حمله قطبهای قدرت قرار میگرفت و هم مورد حمله ذراتی که جذب این قطبها شده بودند و در نتیجه حرکت انقلابی و نجاتبخش و دگرگونی بنیادی کاری بس دشوار بود. با ظهور اسلام، نظامی قبیلگی و مشرکان حاکم بر زادگاه اسلام خود را در معرض خطری جدی میدیدند، پس برای نابودی اسلام و مسلمانان کمر همت بستند و آن همه نبرد را به مسلمانان تحمیل نمودند. آیات جنگ و جهاد و رفتار پیامبر و سیری در غزوهها و سریهها این حقیقت را به خوبی نشان میدهد. ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۸]
دفاع از حیثیت انسانی و ایمانی امری ضروری و اصلی عقلایی است، و خداوند بنای جنگ و جهاد را در اسلام دفاعی معرفی کرده و این حقیقت را بیان فرموده است که اگر چنین دفاعی از مرزها و حریمها صورت نگیرد چه تباهیها رخ مینماید. بنابراین جنگ و جهاد در اسلام برای دفع ستم و تجاوز است، چنان که خدای متعال فرموده است: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾[۹].
خداوند فرمان داده است که در برابر تعدی تجاوزگران و آتشافروزی جنگ طلبان مقابله صورت گیرد و پاسخ آنان با شدت داده شود ولی به هیچ وجه در این مقابله و کارزار مرزشکنی صورت نگیرد و با وجود این که فضای جنگ زمینه تعدی متقابل را فراهم میکند، چنین اجازهای به اهل ایمان داده نشده است، چرا که کارزار آنان از جنس دفاع مشروع و حق طلبانه و عدالت خواهان است و با قید «فی سبیل الله» ماهیت آن مشخص شده است، و جنگ و جهاد در اسلام به هیچ وجه از باب تجاوزگری و قدرتطلبی و سلطهجویی و کشورگشایی و تحمیل دینی نیست. آیات بعد از این آیه نیز همین اصل را بیان میکند.
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ * فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ * الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾[۱۰]
در این آیات نیز اهل ایمان به دفاع در برابر کافران متجاوز فرا خوانده شدهاند و این که آن آغاز کنندگان جنگ و تجاوزگران ستمگر را هرکجا در میدان نبرد یافتند از میان بردارند تا آتش افروزیشان فرو بنشیند و این مقابله، جزای جنگطلبی و تجاوزگری آنان است؛ اما اگر دست از تجاوزگری بردارند، اهل ایمان نیز باید از آنان دست بردارند که اصالت با صلح است و اجازه جنگ و جهاد صرفا از باب دفاع و مقابله به مثل است و خلاف این عمل کردن، خلاف پرواپیشگی و دینداری است؛ و خدا با پرواپیشگان است. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾[۱۱].
در مقابله با دشمنان متجاوز باید شدت نشان داد ولی نباید از مرزهای ایمان و انسانیت عدول کرد که جنگ و جهاد در اسلام حرکتی دفاعی و اقدامی ایمانی است و زمانی در راه خدا شمرده میشود که از هرگونه خودکامگی و تجاوزگری و مرزشکنی به دور باشد.
﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۲].
﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾[۱۳].
چنین جنگ و جهادی چکاد اسلام و بلندای ایمان است و کسانی که خواهان والاترین مبادله با خالق هستیاند، و در پی شرافت و آزادی در زندگی این جهانی، و عزت و سربلندی در زندگی آن جهانیاند، جهاد را ارج مینهند، و آنجا که چارهای جز قیام و مبارزه و پیکار نیست، جهاد را برترین عمل ایمانی و گرانقدرترین رفتار انسانی میشمارند، به بیان امیرمؤمنان علی (ع): «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ»[۱۴]. «فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ»[۱۵].
همه خیر و نیکویی در سایه چنین جهادی است، که در سایه آن ستم و تجاوزگری مستکبران دفع میگردد و عدالت برپا میشود و امنیت برقرار میگردد. امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) دراینباره چنین روایت کرده است: «الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ وَ لَا يُقِيمُ النَّاسَ إِلَّا السَّيْفُ وَ السُّيُوفُ مَقَالِيدُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ»[۱۶].
بنابراین در منطق دین، جنگ و جهاد ماهیتی دفاعی، ایمانی و انسانی دارد و والایی آن بر این مبانی است؛ و آیات جنگ و جهاد در قرآن کریم به دو گروه تقسیم میشود، گروهی به طور مطلق دعوت به جنگ و جهاد نموده و بدان فرمان داده است[۱۷]، و گروهی جنگ و جهاد را مقید به دفاع و دفع تجاوز و مقابله با کسانی کرده است که آغازکننده جنگند[۱۸]؛ و از آنجا که آیات مطلق بر آیات مقید حمل میشوند و آیات مقید بر آیات مطلق حاکماند، پس ماهیت تمام نبردهای اسلامی ماهیتی دفاعی است؛ و تمام جنگهای پیامبر اکرم (ص) نیز از باب دفاع بوده است، چنان که شیخ محمد جواد بلاغی دراینباره مینویسد: «تمام جنگهای رسول خدا (ص) دفاع از توحید و شریعت اصلاح و مسلمانان در برابر تجاوز مشرکان ستمگر بود؛ و با وجود این او در دفاع خود بهترین روشی را که مدافعان طی میکنند و نزدیکترین راهی را که به اصلاح و مسالمت منجر میشود دنبال کرد، یعنی ابتدا به موعظه میپرداخت و به اصلاح و مسالمت دعوت میکرد و تمایل خود را به صلح نشان میداد؛ و در حالی که میدانست او پیروز است پیشنهاد ترک خصومت و جنگ را میپذیرفت و پیمان صلح را قبول میکرد»[۱۹].
پیامبر اکرم (ص) در همه جنگهای خود راهی را رفت که قرآن کریم فرمان داده بود. شیخ محمد عبده در بیانات تفسیری خود دراینباره چنین میگوید: «تمام جنگهای پیامبر برای دفاع از حق و پیروان آن و برای حمایت از دعوت حق بوده است و از اینرو دعوت قبل از آغاز به جنگ شرط جواز جنگ مقرر شده است و دعوت فقط با حجت و دلیل انجام میشود نه با شمشیر و نیزه»[۲۰].
اسلام دین سلم و صلح و عدالت است و هرگز اجازه قدرتطلبی و ستمپیشگی و تعدی به پیروان خود نمیدهد، و در عین حال آنان را به ایستادگی در برابر تجاوزگری میخواند و این دفاع مشروع و عقلانی را والاترین عمل انسانی و ایمانی معرفی مینماید»[۲۱]»[۲۲]
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.
- ↑ سیرة ابن هشام، ج۴، ص۲۸۰-۲۸۱؛ ابنسعد نیز آن را بیست و هفت غزوه نوشته است. الطبقات الکبری، ج۲، ص۵.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۵۲؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۰-۲۸۱.
- ↑ أبومحمد علی بن احمد بن سعید بن حزم الاندلسی، جوامع السیرة النبویة، الطبعة الثالثة، دارالجبل، بیروت، ص۱۵.
- ↑ سیرة ابن هشام، ج۴، ص۲۸۱.
- ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۲؛ ابن سعد تعداد آن را چهل و هفت نوشته است. الطبقات الکبری، ج۲، ص۶.
- ↑ جوامع السیرة النبویة، ص۱۶-۱۹.
- ↑ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست * همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
- ↑ «و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است * و اگر دست بازداشتند خداوند آمرزندهای بخشاینده است * و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد * (این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۱-۱۹۴.
- ↑ «ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.
- ↑ «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین میفروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.
- ↑ «مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.
- ↑ «همانا بهترین چیزی که نزدیکی خواهان به خدای سبحان بدان توسل میجویند، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، که موجب بلندی کلمه مسلمانی است». نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.
- ↑ «جهاد دری است از درهای بهشت که خدا بر روی گزیده دوستان خود گشوده است». نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
- ↑ «نیکی همهاش در شمشیر و زیر سایه شمشیر است و مردمان را جز شمشیر برپا نمیدارد و شمشیرها کلیدهای بهشت و دوزخند». الکافی، ج۵، ص۲؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵.
- ↑ ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند میدارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست میدارید و همان برایتان بدتر است و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶؛ ﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا * وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾ «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین میفروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم * و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار * مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۴-۷۶؛ ﴿قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ﴾ «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ «ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳؛ ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ﴾ «پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمیسازد» سوره محمد، آیه ۴.
- ↑ ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست * همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰؛ ﴿وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ * وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ * فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ * وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ * الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد * و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است * و اگر دست بازداشتند خداوند آمرزندهای بخشاینده است * و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد * (این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۰-۱۹۴.
- ↑ محمد جواد البلاغی، الرحلة المدرسیة و المدرسة السیارة فی نهج الهدی، الطبعة الثانیة، دارالکتب الاسلامی، بیروت، ۱۹۸۳ م. ص۱۹۶-۱۹۷.
- ↑ تفسیر المنار، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ صحیفه نور، ج۵، ص۸۳-۸۴.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲ ص ۴۵۴-۴۶۰.