سیره مبارزاتی پیامبر خاتم در خصوص بدعت در طعام‌ها چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره مبارزاتی پیامبر خاتم در خصوص بدعت در طعام‌ها چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ پیامبر خاتم
مدخل اصلیپیامبر خاتم

سیره مبارزاتی پیامبر خاتم در خصوص بدعت در طعام‌ها چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

میرحسینی

خانم میرحسینی و آقای فلاح در کتاب «شیوه‌های مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی» در این باره گفته‌اند:

«إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱]. حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲].

در تفسیر نمونه در مورد آیه ۱۷۳ سوره بقره: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ آمده است: در این آیه سه قسمت از گوشت‌های حرام، به اضافه خون که بیش از همه مورد استفاده مردم عصر جاهلی عربستان، بود آمده و ذکر می‌کند که بعضی پلیدی ظاهری دارند و برکسی مخفی نیست، مانند: مردار، خون و گوشت خوک. بعضی پلیدی معنوی دارند، مانند: قربانی‌هایی که برای بت‌ها می‌کردند.

در این آیه خداوند علاوه بر بیان حرام بودن بعضی از گوشت‌ها، توجه آن‎ها را به بدعت‌هایی که در مورد قسمتی از گوشت‌های حلال داشتند جلب کند. به تعبیر دیگر، اعراب قسمتی از گوشت‌های پاکیزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتی بر خود تحریم می‌کردند، اما در عوض به هنگام کمبود غذا از گوشت آلوده مردار یا خوک و یا خون استفاده می‌کردند. قرآن به آن‎ها اعلام می‌کند که این‎ها برای شما حرام است، نه آن‎ها[۳].

در تفسیر المیزان ذیل آیه مورد بحث آمده است: اهلال برای غیر خدا، معنایش این است که حیوانی را برای غیر خدا؛ مثلاً برای بت‎ها قربانی کنند: فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ؛ یعنی کسی که ناچار شد از آن بخورد، به شرطی که نه ظالم باشد و نه از حدّ تجاوز کند و: غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ معنایش این است که هر کس مضطر و ناچار شد، در حالی که نه باغی است و نه متجاوز، از آنچه ما حرام کردیم بخورد، در این صورت گناهی در خوردن آن نکرده و اما اگر اضطرارش در حال باغی و تجاوز باشد، مثل این که همین بغی و تجاوز اضطرار وی شده باشند، در این صورت جایز نیست از آن محرمات بخورد إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ این جمله دلیلی است بر این که این تجویز خدا و رخصتی که داده از این باب بوده که می‌خواسته به مؤمنان تخفیف دهد، وگرنه، نهی و حرمت در صورت اضطرار نیز هست[۴].

و باز در تفسیر المیزان، ذیل آیه ۳ سوره مائده: حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ[۵] آمده است: علاوه بر حرمت خون و سه نوع گوشت: الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ در این آیه پنج نوع گوشت دیگر نیز حرام شده است.

کلمه الْمُنْخَنِقَةُ به معنای حیوانی است که خفه شده باشد، چه خفگی اتفاقی باشد و یا عمدی و «المتردیه» حیوانی است که بر اثر پرتاب شدن از بلندی بمیرد. الْمَوْقُوذَةُ حیوانی است که در اثر ضربت بمیرد؛ یعنی آن قدر او را بزنند تا مردار شود و «نطیحه» حیوانی است که حیوانی دیگر او را شاخ بزند و بکشد «و ما أکل سبع» حیوانی است که درنده‎ای پاره‌اش کرده باشد. إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ این جمله استثنایی است که از نام برده‌ها آنچه قابل تزکیه است را خارج می‌سازد و تزکیه عبارت است از بریدن چهار لوله گردن، دو تا رگ خون که در دو طرف گردن است و یکی لوله غذا و چهارمی، لوله هوا و این در جایی است که حیوان، نیمه جانی داشته باشد. دلیل داشتن نیمه جان این است که وقتی چهار رگ او را می‌زنید حرکتی بکند، یا دم خود را تکان دهد و یا صدای خرخر از گلو درآورد[۶].

در تفسیر عیاشی از امام رضا (ع) روایت آمده که گفت: الْمُتَرَدِّيَةُ و النَّطِيحَةُ و مَا أَكَلَ السَّبُعُ اگر هنوز جانی داشته باشند، اگر آنها را ذبح کنید، گوشتش حلال است[۷].

یکی از دلایل تحریم این پنج مورد این بوده که خون به قدر کافی از آنها بیرون نمی‌رود؛ زیرا تا زمانی که رگ‌های اصلی گردن بریده نشود، خون به قدر کافی بیرون نخواهد ریخت و می‌دانیم که خون مرکز میکروب‌هاست و با مردن حیوان قبل از هر چیز خون عفونت پیدا می‌کند و به تعبیر دیگر، این چنین گوشت نوعی مسمومیت دارند و جزء گوشت‌های سالم محسوب نخواهد شد، مخصوصاً اگر حیوان در اثر شکنجه و یا تعقیب حیوان درنده‌ای بمیرد، مسمومیت بیشتری خواهد داشت، به علاوه، جنبه معنوی ذبح، که با ذکر نام خدا و رو به قبله بودن حاصل می‌شود، در هیچ یک از این‎ها نیست، ولی اگر قبل از آنکه حیوان بمیرد آن را سر ببرند و خون به قدر کافی بیرون بریزد حلال خواهد بود[۸].

به شهادت تاریخ عرب عصر جاهلی، خون و گوشت مردار می‌خوردند و حتی حیوانات را به جای ذبح کردن، خفه می‌کردند. قرآن در دو آیه: آیه ۳ سوره مائده و آیه ۱۷۳ سوره بقره خوردن خون و لاشه حیوانات و به طور کلی، مردار را حرام دانسته و آن را نسخ کرده، مگر به هنگام گرسنگی شدید و جلوگیری از مرگ و نه بیشتر.

اسلام برای این که با این فرهنگ عرب در خصوص طعام مبارزه کند، به وسیله پیامبر (ص) دلایلی را برای تحریم مردار و گوشت خوک بیان کرد. یکی از دلایلش این بود که خداوند مخلوقات، چیزهایی را که مایه سلامتی بدن است حلال کرده و همچنین از خوردن چیزهایی که برای بدن انسان مضر است نهی کرده؛ مثلاً بیان کرده که علت تحریم میته این است که خوردن آن سبب مرگ ناگهانی است، یا علت تحریم خوردن خون این است که انسان را مانند سگ، درنده و سنگ دل می‌کند و رأفت و رحمت را کم می‌کند، یا علت تحریم گوشت خوک، چون خداوند در آیاتی از قرآن، مردمی را که به جرم گناه به صورت حیواناتی، چون خوک و میمون مسخ کرده، در این جا با تحریم خوردن گوشت این حیوانات نخواسته تا مردم آن را جزء خوردنی به حساب بیاورند و عقوبت گناهی را که سبب مسخ انسان‌هایی به صورت آن حیوان شد کوچک بشمارد[۹] و دلایل دیگر.

پیامبر اکرم (ص) با بیان این سخنان مردم را با طعام حلال و حرام آشنا ساخت و فرهنگ غلط تغذیه را که در مردم آن زمان رایج بود از بین برد و پیوسته به مردم تأکید می‌کرد که چرا حلال خدا را بر خود حرام می‌کنید و حرام خدا را بر خود حلال.

نکته دیگر که در باب طعام بیان می‌کرد این بود که در همه کارها نام خدا را یادآوری کنید، مخصوصاً هنگام ذبح حیوانات تا در آن طعام روح معنوی ایجاد شود و گوشت و پوست انسان با یاد خدا پرورش یابد و آرامش گیرد و به این طریق بار دیگر عظمت خداوند را به مردم یادآوری می‌کرد»[۱۰]

پانویس

  1. «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
  2. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  3. تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۸۲ - ۵۸۴.
  4. المیزان، ج۲، ص۶۴۵.
  5. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید-» سوره مائده، آیه ۳.
  6. المیزان، ج۵، ص۲۶۸.
  7. عیاشی، کتاب التفسیر، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۲۹۲.
  8. تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۵۸ - ۲۵۹.
  9. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۲.
  10. میرحسینی و فلاح، شیوه‌های مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی، ص ۱۳۹.