شئون امام پس از ورود به عالم ماده در کلام اسلامی
تفویض محدود و مطلق
بر اساس قرآن و سنت، تفویض محدود از امور ثابت برای امامان (ع) است و نمونه آن صدور کرامات فراوانی است که در متون حدیثی برای ایشان ثبت شده است. همه متکلمان این شأن را پذیرفتهاند. درباره تفویض مطلق –واگذاری امر عالم به امام و تدبیر عالم به اذن خدا و در طول اراده خدا به وسیله امام– متکلمان به ندرت به بحث پرداختهاند و تنها شیخ مفید و سید مرتضی اندیشه تفویض را غالیانه دانستهاند و کراجکی نیز تصریح میکند که امامان (ع) نه میآفرینند و نه روزی میدهند. بر اساس قرآن و سنت نیز باید گفت که این امر محذوری به دنبال ندارد، اما شاهدی بر ثبوت آن در حق امامان (ع) نیز موجود نیست. بنابراین در این حوزه اختلافی میان قرآن و سنت با دیدگاه متکلمان وجود ندارد.
وساطت فیض
درباره وساطت فیض کلی، روشن شد که بر اساس روایات، امامان (ع) واسطه فیض خداوند برای آفریدگاناند، بهگونهای که بدون وجود آنها زمین اهلش را در خود فرو میبرد، برکات از دنیا قطع میشود و خلاصه آنکه قیامت بزرگی به وجود میآید. این نظریه مورد توجه بیشتر متکلمان قرار نگرفته، بلکه سید مرتضی آن را نظریهای غالیانه شمرده است. در این میان، متکلمانی همچون ابوالصلاح حلبی، کراجکی و شیخ طوسی روایاتی درباره این شأن آورده، اما هیچ توضیحی ارائه نکردهاند، ضمن آنکه هدفشان از نقل این روایات چیز دیگری بوده است.
بنابراین شأن وساطت فیض را که از سنت ثابت شده است، برخی متکلمان بهصراحت انکار کردهاند و برخی دیگر نیز به آن بیتوجه بودهاند[۱].