شیطان در فقه سیاسی
مقدمه
اصل آن "شطن" به معنای بُعد و دوری[۱] یا رویگردانی از حق و کجروی و کژتابی[۲] یا از "شیط" به معنای سوختن و آتش گرفتن از غضب[۳].
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ﴾[۴].
آیه شریفه ﴿وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ﴾[۵] نشان دهنده خلقت جنّ از آتش است و شیطان از جنّ میباشد: ﴿فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ﴾[۶].
در قرآن کریم شیطان اسم عام و ابلیس (شیطانی که بر آدم سجده نکرد) اسم خاص است. شیطان مصداق کاملِ مفهوم رویگردانی از حق و کژتابی از سلوکِ طاعت الهی و خروج از مرحله صدق، وفا و انحراف از مدارا و رحمت و دوستی است و شیطان بر ابلیس، جنّ، انسان و حیوان اطلاق میشود﴿وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ﴾[۷].[۸]
ابلیس از مقربان درگاه الهی بوده، عبادتهای طولانی او میان فرشتگان زبانزد بود؛ ولی بعد از خلقت آدم، در مقابل امر الهی عصیان کرد و بر انسان سجده نکرد؛ لذا از بهشت رانده شد:﴿لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ﴾[۹].
در فرهنگ قرآنی، عالَم، عرصه نبرد حق و باطل است و جامع همه مفاهیم باطل، شرور، قبیح، سیئه، رذایل و خطایا، شیطان است که به عداوت و بغضاء، فقر و فحشاء، کفر و نافرمانی و... دعوت میکند.
در فرهنگ سیاسی نیز به سیاستهای رذیلانه و مزوّرانه لقب شیطانی دادهاند و برخی بهاشتباه، سیاست را با شیطنت یکی دانستهاند[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۸۳.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۶۱.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۵۴.
- ↑ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.
- ↑ «و پری را از زبانهای از آتش پدید آورد» سوره الرحمن، آیه ۱۵.
- ↑ «همه فروتنی کردند جز ابلیس که از پریان بود» سوره کهف، آیه ۵۰.
- ↑ «و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند ایمان آوردهایم و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۶۱.
- ↑ «شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند» سوره اعراف، آیه ۲۷.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۷۸-۳۷۹.