غفلت در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه غفلت به معنای سهو و لغزش ناشی از کمی مراقبت و حفاظت است. قرآن کریم اموری چون: هواپرستی[۱]؛ ظاهربینی[۲]؛ غرور[۳]؛ و تکبّر[۴] را از عوامل غفلت شمرده است. امام علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: از خواب غفلت بیدار شو[۵] و در جای دیگر تداوم بر ذکر خداوند را موجب نجات از غفلت خوانده است[۶].

امام سجاد (ع) صفت غفلت را از خداوند سلب کرده، عرض می‌کند: «وَ لَمْ تَكُنْ... وَ لَا إِمْسَاكُكَ‏ غَفْلَةً»[۷]؛ «[خدایا] اگر از مؤاخذه من دست باز داشته‌ای، از روی غفلت نبوده است». امام، فرشتگان خداوند را نیز از غفلت مبرا خوانده است: «بارخدایا! بر حاملان عرش خود درود فرست، فرشتگانی که... و هرگز از تو عشق و شیفتگی تو غفلت نکنند»[۸]؛ «و هیچ سهو و غفلتی، آنان را از تعظیم تو روی‌گردان نسازد»[۹]. امام زین‌العابدین (ع) تعالی و سعادت انسان را در تذکر و یادآوری نعمت‌های خداوند می‌داند و از غفلت به خدا شکایت می‌کند: «بارخدایا!... هنگامی که جاهلان از سپاس نعمت‌هایت، غافلند همواره شکر و سپاس خویش بر من جاری فرمای»[۱۰].

از منظر امام سجاد (ع)، اگر انسان تن‌پروری کند و مورد ترحم و لطف خداوند قرار نگیرد، پیوسته در غفلت می‌ماند[۱۱]. غفلت از انجام وظایف دینی[۱۲] و بی‌توجهی به واجبات، انسان را از فضیلت امور الهی مستحبی نیز محروم می‌کند[۱۳]. غفلت موجب می‌شود که انسان به حدود الهی تجاوز و به هشدارهای او بی‌اعتنایی کند[۱۴].

از منظر زبور آل محمد (ص)، برخی امور موجب غفلت انسان می‌شود و باید از آنها به خداوند پناه برد. مانند:

  1. قدرنشناسی نسبت به خداوند: انسانی که گرفتار غفلت است از خداوند تشکر نمی‌کند: «اللَّهُمَّ... ثُمَ‏ انْتَبَهْتُ‏ بِتَذْكِيرِكَ‏ لِي مِنْ غَفْلَتِي»؛ «بار الها! به هشدار تو از خواب غفلت بیدار شدم». همچنین می‌گوید: «بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و چنان مکن که سپاسگزاری در برابر نعمتت را فراموش کنم، یا از ذکر احسان و بخشش تو غافل شوم»[۱۵].
  2. رویگردانی از توبه: انسان غافل، رفتارهای خود را نارسا و ناروا نمی‌داند تا از خداوند طلب عفو کند: «بارخدایا! زمان توبه ما نزدیک گردان و به غفلت گرفتارمان مساز، که ما به تو می‌گراییم و از گناهان توبه می‌کنیم»[۱۶].
  3. بی‌میلی نسبت به دعا: انسان مبتلا به غفلت با خدا ارتباط ندارد: «خداوندا! آنچه را از تو خواسته‌ایم، روا ساز و هرچه را از ذکر آن غفلت ورزیده‌ایم، به ما عطا کن»[۱۷].
  4. بی‌اعتنایی به قرآن: یکی از عوامل مهم غفلت، مونس نبودن با قرآن است: «بارخدایا! قرآن را در تاریکی شب مونس ما گردان... تا طومار عبرت‌هایی را که به دست غفلت پیچیده شده، پیش روی ما بگشاید»[۱۸].
  5. هم‌آوایی با شیطان: یکی از نشانه‌های هشیاری و عدم غفلت در هم‌آوایی با شیطان است: «بارخدایا!... و از خواب غفلت بیدارمان ساز که بدو (شیطان) نگرویم و توفیق خود رفیق ما گردان و در پیکار به خلاف او یاریمان نمای»[۱۹].
  6. پیروی از هوای نفس: یکی از علامت‌های غفلت، متابعت از هوای نفس است: «بارخدایا! از پیروی از هوای نفس، مخالفت با مسیر هدایت و فرو رفتن در خواب غفلت، به تو پناه می‌برم»[۲۰].
  7. عدم توجه به مصالح راستین خویش: کسی که هشیار نیست، مصلحت واقعی خود را به خوبی نمی‌شناسد: «خداوندا! چه کسی از من به رستگاری خویش نادان‌تر و از مصلحت و بهره خویش غافل‌تر است؟»[۲۱].
  8. بهره نبردن از ماه مبارک رمضان: انسان ناهشیار، از نعمت‌های معنوی ویژه ماه مبارک رمضان بهره نمی‌گیرد: «ما را یاری ده که... روزهای [[[ماه رمضان]]] به غفلت ما و شب‌هایش به سهل‌انگاری ما شهادت ندهند»[۲۲].[۲۳].[۲۴]

منابع

پانویس

  1. ... وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا «... و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  2. يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  3. يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشنده‌ات به خیرگی وا داشت؟» سوره انفطار، آیه ۶.
  4. سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ «به زودی کسانی را که در زمین ناحق گردنفرازی می‌ورزند از نشانه‌های خود روگردان خواهم کرد و هر نشانه‌ای ببینند بدان ایمان نخواهند آورد؛ و اگر راه درست را ببینند آن را راه (خویش) نخواهند گزید و چون کژراهه را ببینند آن را راه (خود) برخواهند گزید؛ این از آن روست که آنان نشانه‌های ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۶.
  5. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳.
  6. غررالحکم، ص۱۸۹.
  7. نیایش چهل‌و‌ششم.
  8. نیایش سوم.
  9. نیایش سوم.
  10. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  11. نیایش پنجاه‌و‌سوم.
  12. نیایش بیست‌و‌دوم.
  13. نیایش سی‌و‌دوم.
  14. نیایش چهل‌و‌نهم.
  15. نیایش بیست‌و‌یکم.
  16. نیایش سی‌و‌چهارم.
  17. نیایش هفدهم.
  18. نیایش چهل‌و‌دوم.
  19. نیایش هفدهم.
  20. نیایش هشتم.
  21. نیایش شانزدهم.
  22. نیایش چهل‌و‌چهارم.
  23. الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین، ۱۴۱۸، قم، نشر الهادی؛ غررالحکم و... ، عبدالواحد تمیمی آمدی، ۱۳۶۶، قم، دفتر تبلیغات اسلامی؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ۱۳۷۳، قم، دارالقرآن الکریم؛ نهج‌البلاغه، محمدبن حسین سید رضی، ۱۴۱۴، قم، هجرت.
  24. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «غفلت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۴۱.