مسئولیتپذیری در معارف و سیره نبوی
مقدمه
پیامبران الهی چون از ظرفیت وجودی بالایی برخوردار بودند، در پذیرش مسئولیتهای اجتماعی، بر دیگران پیشی میگرفتند که سیره رسول الله (ص) در این زمینه از همه درخشندهتر است. قرآن هم این روحیه را به زیبایی ترسیم میکند که ایشان چگونه برای راهنمایی به مردم روز و شب نمیشناخت: ﴿حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۱].
رسول الله (ص) حتی نسبت به کسانی که زمینه هدایت را از کف داده بودند و در برابر حق سرکشی میکردند و دشمن سرسخت آرمانهای او به شمار میرفتند، خود را مسئول میدانست و میکوشید آنان را از آتش دوزخ رهایی بخشد. در این راه تا بدانجا پیش رفت که خدای سبحان از ایشان خواست خود را به زحمت نیندازد: ﴿طه * مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى﴾[۲].
انسان در برابر خود، دیگران و خدای خود مسئول است. پیامبر اکرم (ص) در این باره میفرماید: همه شما نسبت به زیردستان خود مسئول هستید. پس حاکم نسبت به رعیت خود مسئولیت دارد. مرد، سرپرست خانواده است و نسبت به آنها وظیفه دارد. زن، نگهبان خانه شوهر و فرزندان اوست و نسبت به آنها مسئولیت دارد. بنده هم نگهبان اموال مولای خود است و در این باره مسئول است. آگاه باشید که همه شما بندگان هستید و نسبت به رعیت خود مسئولیت دارید[۳].
تنها در پرتو احساس مسئولیت در برابر جامعه است که رعایت حقوق دیگران معنا مییابد. مسلمان بودن، حقوق و تکالیف ویژهای را بر عهده فرد میگذارد که مسئولیت در برابر هم کیشان یکی از آنهاست. هرکس صدای آنها را بشنود و به فریادشان نشتابد، مسلمان نیست. این مسئولیتپذیری در سیره عملی پیامبر اعظم (ص) آشکارا دیده میشد، به گونهای که خداوند متعال در آیه کریمه میفرماید: ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۴].
تلاش خستگیناپذیر و بیمنت پیامبر اکرم (ص) در ارشاد و رهبری مردم که با تدبیر و آیندهنگری، برای سعادتمندی همه بشریت و همیشه تاریخ همراه بود، بر کسی پوشیده نیست.[۵]
منابع
پانویس
- ↑ «بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «طا، ها * ما قرآن را بر تو فرو نفرستادهایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۱-۲.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۳۲۷.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، مروارید نبوت ص ۶۴.