مساوات در لغت
مقدمه
در اصل لغت «مساوات» که «سوی» باشد، استواری و میانهروی وجود دارد و «استواء» به معنای راستی، برابری و اعتدال است[۱]. راغب اصفهانی میگوید، «مساوات»، به معنای برابری معتبر در اندازهگیری با متر و وزن است؛ همچنین یکی از معانی «استواء»، اعتدال در امر است و هنگامی که با «علی» متعدی شود، به معنای «استیلاء» و چیرگی است[۲]؛ مانند قول خداوند که فرمود: ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾[۳].
همچنین در قرآن کریم، «استواء» به معنای برابری[۴] نیز آمده است: ﴿قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ﴾[۵].
پس اصل در این لغت، میانهروی و اعتدال است. «سواء» اسم مصدر است که در آن میانهروی و اعتدال در نظر گرفته شده است، بدون آنکه به حدث و فعلی نسبت داده شود؛ مانند قول خداوند که: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶].
اینکه در قرآن میخوانیم: ﴿فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۷].
یا آمده است: ﴿وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ﴾[۸].
آن «سواء» و وسط معتدل در «طریق»، «صراط» و «سبیل»، جهتی است که از انحراف و گرایش به چپ و راست، گمراهی و تعدی، محفوظ و مصون است و اعتدال، استواری و راستی در راه را به همراه دارد. «استواء»، در موارد مختلف، گوناگون میشود و هر یک اقتضای مورد خود را دارد؛ برای نمونه اعتدال در آفرینش، از جهت نظم، کمال در خلق و تدبیر آن است، لذا فرمود: ﴿فَخَلَقَ فَسَوَّى﴾[۹] یا «استواء»، و اعتدال در یک مکان که عبارت است از استقرار و آرامش کامل، بدون ضعف، شکست و دلهره؛ مانند آنجا که میفرماید: ﴿فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ...﴾[۱۰].
از همین باب است: ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾[۱۱] که منظور استقرار کامل همراه با اطمینان است. اعتدال به معنای اتمام خلق و تکمیل تدبیر در آن است، «تسویه» نیز به معنای قراردادن امری در اعتدال است، این اعتدال همراه با عمل، نظم، تدبیر و کمال است، مانند این قول خداوند که فرمود: ﴿الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ﴾[۱۲].
و این آیه که درباره ذوالقرنین است: ﴿حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ﴾[۱۳].
(ساوی) صیغه مفاعله است که بر تکرار و استمرار امر دلالت دارد؛ یعنی او بین دو کوه را تعادل و برابری برقرار کرد؛ یعنی سد را از حیث کمی و کیفی، در حد و اندازه اعتدال، به دور از افراط و تفریط قرار داد[۱۴].
وقتی که به دقت در همه این معانی و ترکیبها مینگریم، نوعی میانهروی، برابری سنجیده و تعادل دیده میشود که به نحوی با عدالت ارتباط مییابند و این مفاهیم، هنگامی که با سیاست، پیوند مییابد، با تساوی در برابر قانون الهی و فرصتهای یکسان، معنادار میشود و در عرصه کاربردی، به احقاق حق صاحبان حقوق میانجامد. از نگاهی دیگر، معانی و دالهای این مفاهیم آنگاه رنگ عملیاتی و عینی به خود میگیرند که حق و ایفای آن در جامعه، ظهور و جلوه یابد.[۱۵]
تساوی
واژه «تساوی» از کلمه «سوا» گرفته شده و به معنای یکسان بودن دو یا چند چیز از جهت اندازه، وزن و مانند آن است. این واژه گاهی در مورد امور کمّی و عددی به کار میرود، مانند: این مقدار پول مساوی آن مقدار پول است یا اندازه این پارچه با آن پارچه برابر است و گاه نیز در مورد امور کیفی به کار میرود، مانند: این سیاهی مساوی آن سیاهی است[۱۶].[۱۷].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص۶۹.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۹.
- ↑ «(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.
- ↑ سید علیاکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۵۷.
- ↑ «بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟» سوره رعد، آیه ۱۶.
- ↑ «بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.
- ↑ «بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «و ما را به راه میانه راهنما باش!» سوره ص، آیه ۲۲.
- ↑ «سپس خون بستهای بود که (خداوندش) آفرید و استوار داشت» سوره قیامه، آیه ۳۸.
- ↑ «و چون خود و هر که با توست، بر کشتی برنشستید.».. سوره مؤمنون، آیه ۲۸.
- ↑ «(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.
- ↑ «همان که تو را آفرید، پس استوار کرد و بهنجار داشت» سوره انفطار، آیه ۷.
- ↑ «تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد» سوره کهف، آیه ۹۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۲۷۸.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۵۳.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «سوا».
- ↑ رضوانفر، احمد، برابری و نفی تبعیض از دیدگاه پیامبر اعظم ص ۱۹.