مسروق بن اجدع بن مالک همدانی در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مسروق[۱] بن اجدع از مفسران تابعی، ابو عایشه مسروق بن اجدع بن مالک، از اهالی کوفه و از قبیلۀ همدان است[۲]. گفته‌اند وی در سن ۶۳ سالگی در سال ۶۳ ه‍‌. ق وفات کرده است[۳] و در نتیجه، تولد وی در سال اول هجری بوده و ده سال از حیات رسول خدا (ص) را درک کرده است، ولی از اینکه روایتی از آن حضرت نقل نکرده، معلوم می‌شود با آن حضرت مصاحبت و دیدار نداشته و از این‌رو، او را از صحابه به شمار نیاورده‌اند. وی از امام علی (ع)، عبد الله بن مسعود و جماعت دیگری از صحابه روایت کرده[۴] و از برخی روایات استفاده می‌شود که وی از اصحاب ابن مسعود و از شاگردان ممتاز وی بوده است[۵]؛بنابراین، در تابعی بودن وی تردیدی نیست و جمعی از رجال‌شناسان اهل تسنن نیز با عنوان تابعی از او یاد کرده‌اند[۶].

سیوطی و داوودی هیچ‌کدام او را در طبقات المفسرین ذکر نکرده‌اند؛ اما در تفاسیر شیعه و سنّی آرا و روایات تفسیری از وی نقل شده[۷] و برخی روایات گویای آن است که در درس تفسیر ابن مسعود حاضر می‌شده و تفسیر قرآن را از او آموخته و به رتبۀ علمی والایی دست یافته است. طبری از وی روایت کرده که گفته است: عبدالله بن مسعود سوره‌ای از قرآن را بر ما قرائت می‌کرد؛ سپس درباره آن برای ما سخن می‌گفت و در طول روز آن را تفسیر می‌کرد»[۸]. از شعبی نقل شده من کسی را که بیش از وی طالب علم باشد، ندیده‌ام[۹]. از علی بن مدینی نقل شده که از اصحاب عبد الله [بن مسعود] کسی را بر او مقدم نمی‌دارم[۱۰]. از سفیان بن عینیه نقل کرده‌اند که مسروق بعد از وفات علقمه باقی بود و هیچکس بر او برتری داده نمی‌شد[۱۱]؛ از این‌رو، ذهبی او را به امام در تفسیر و عالم آگاه به معانی کتاب خدا توصیف کرده[۱۲] و آقای محمد هادی معرفت او را از مفسران تابعی به شمار آورده است[۱۳].

از مذهب وی اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی از برخی روایات استفاده می‌شود که وی به سنت ابو بکر و عمر نیز اعتنا و اهتمام داشته است. در طبقات ابن سعد آمده که در وقت مرگ می‌گفت: "اللَّهُمَّ لااموت عَلَى أَمْرٍ لَمْ يسنّه رَسُولَ اللَّهِ وَ لا ابوبكر وَ لَا عُمَر ..."[۱۴] اخبار درباره شرکت وی در جنگ صفین و نهروان و همراهی وی با امیر مؤمنان علی (ع) در این جنگ‌ها مختلف است. به باور برخی، وی از جنگ‌های حضرت علی (ع) تخلف نداشته است[۱۵]، یعنی در آن جنگ‌ها با آن حضرت همراه بوده، ولی از برخی روایات استفاده می‌شود که در جنگ صفین شرکت نکرده و مردم را نیز از شرکت در آن بازمی‌داشته است[۱۶].

در رجال کشی از فضل بن شاذان نقل شده که در معرفی زهّاد ثمانیه (هشت زاهد) گفته است: اما مسروق عشّار (مالیات‌گیر) معاویه بوده است و در همان شغل در محلّی پایین‌تر از واسط‍ در کنار دجله که به آن «رصافه» گفته می‌شود، وفات کرده است [۱۷]. ولی معلوم نیست که این مسروق همان مسروق بن اجدع باشد. از همسر وی نقل شده که مسروق در سبّ علی بن ابی طالب (ع) افراط‍ می‌کرد؛ سپس قبل از مردنش شنیدم که بر او درود می‌فرستاد. از شعبی نیز نقل شده که مسروق از کناره‌گیری‌اش از علی ابن ابی طالب (ع) پشیمان شد [۱۸].

رجال‌شناسان شیعه درباره وثاقت یا عدم وثاقت وی جز آنچه از کشّی نقل شد و نقل سخنی از مسترشد طبری در بیان وصیت وی به اینکه او را در قبرستان یهود دفن کنند، مطلبی ندارند[۱۹]؛ اما جمعی از رجال‌شناسان اهل تسنن او را توثیق کرده‌اند[۲۰] و ذهبی او را از راویان صحاح سته اهل تسنن معرفی کرده است[۲۱].[۲۲]

منابع

پانویس

  1. در وجه تسمیه وی گفته‌اند: در کوچکی او را دزدیدند، سپس او را پیدا کردند و به این نام نامیدند (خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۳۲).
  2. در کتاب‌های اهل تسنن از او با القاب "همدانی" و "کوفی" یاد کرده‌اند (ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۳۲) از مرّه نقل شده که در قبیله همدان شخصی مانند مسروق به دنیا نیامده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۱).
  3. ذهبی گفته است: سال ۶۳ فوت کرده و بیش از یک نفر، تاریخ آن را در آن سال دانسته‌اند؛ [اما] به باور ابو نعیم، در سال ۶۲ مرده است و هارون بن حاتم از فضل بن عمرو نقل کرده که مسروق ۶۳ سال داشت که از دنیا رفت (ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۱؛ همچنین ر. ک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۳۵). ابن اثیر نیز وفات او را در سال ۶۲ ذکر کرده است (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۱۰).
  4. ر. ک: ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۳۹.
  5. ر. ک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۳۳-۲۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰-۱۰۱.
  6. قال العجلی: کوفی تابعی ثقة (ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۱؛ حلّاق، رجال التفسیر الطبری، ص۵۲۱، رقم ۲۴۸۰).
  7. ر. ک: طبرسی، مجمع البیان (ط‍، مؤسسه اعلمی بیروت)، ج۱، ص۱۳۰، ج۲، ص۹۴، ۳۱۱ و ج۳، ص۱۹۷ و ج۶، ص۴۱۴ و ج۸، ص۱۲۲، ۲۴۲ و ج۹، ص۱۴۰، ۲۹۱، ۳۵۴ و ۴۵۱ و ج۱۰، ص۵۸، ۲۵۲، ۲۹۸؛ طبری، جامع البیان (ط‍، دارالفکر بیروت) ج۱، ص۲۴۶ و ج۴، ص۲۲۷، ۲۲۸، ۲۳۰، ۲۵۶ و ج۵، ص۵۲، ۵۳، ۲۲۵ و ۲۹۱.
  8. طبری، جامع البیان، ج۱، ص۵۷.
  9. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰.
  10. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰-۱۰۱.
  11. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۵.
  12. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ۱، ص۱۲۰.
  13. ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ص۳۹۱-۴۰۳.
  14. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۴ و ۱۴۵.
  15. قال وکیع و غیره لم یتخلف مسروق عن حروب علیّ (ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۱).
  16. ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۰.
  17. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۵ (ترجمه عوف عقیلی).
  18. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۹۸.
  19. ر. ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۷۲، رقم ۲۶۶۴؛ ج۱۸، ص۱۳۲، رقم ۱۲۲۶۴.
  20. ذهبی توثیق او را از عجلی و ابن سعد نقل کرده و گفته است: ابن حبّان او را در الثقات ذکر کرده و گفته است: او از عابدان اهل کوفه می‌باشد (ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۱).
  21. کلمه «ع» (الستّة)، در کلام ذهبی به همین نکته اشاره دارد (ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۰، رقم ۲۰۶).
  22. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۴۸-۱۵۰.