منابع نظام اخلاقی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

منابع اخلاق، آن دسته از منابع و مصادری است که برای استنباط و فهم گزاره‌های اخلاقی، مورد استفاده قرار می‌گیرند. اخلاق اسلامی بر منابع خاصی استوار است که پذیرش و نحوه تلقی و روش استفاده از آنها، زمینه پیدایش نظام اخلاقی متفاوتی از دیگر نظام‌ها را پدید می‌آورد. در نظام اخلاقی اسلام سه منبع اساسی، برای رسیدن به مصادیق فضیلت و رذیلت اخلاقی مورد تأکید قرار گرفته است که عبارت‌اند از:

عقل

عقل منبعی مستقل برای شناخت احکام و ارزش‌های اخلاقی است. بخشی از مشترکات اخلاقی موجود در بین مکاتب اخلاقی الهی و بشری، مانند پاس‌داشت نعمت، صداقت در رفتار و گفتار، پرهیز از ظلم و تعدی به دیگران و مانند آن معلول دریافت‌های عقل بشر از زشتی و زیبایی اخلاقی است[۱]. با این حال در مورد توانایی عقل در کشف و شناخت ارزش‌های اخلاقی اتفاق نظر وجود ندارد؛ مشهور عالمان شیعه بر آنند که در بسیاری از ارزش‌ها و یا در اصول ارزش‌های اخلاقی این توانایی برای عقل وجود دارد و عقل برای کشف آن از وحی بی‌نیاز است[۲]. در برخی از روایات نیز عقل منبع درک بسیاری از شناخت‌ها و تشخیص خوبی‌ها از بدی‌ها شناخته شده است: «فَبِالْعَقْلِ‏ عَرَفَ‏ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ‏ وَ أَنَّهُمْ‏ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ... وَ عَرَفُوا بِهِ الْحَسَنَ مِنَ الْقَبِيحِ»[۳]. انسان دارای قوه‌ای است که حسن و قبح را درک می‌کند و آمدن انبیا و ارسال احکام و کتب نیز به خاطر وجود همین قوه در انسان است[۴]. در بعثت پیامبر اسلام (ص) عقل دارای اهمیت فراوانی است و در آیات متعددی از قرآن تکیه بر عقل و خرد و تدبر و تفکر و مانند آن شده است و حتی براساس آیات، دوزخیان دلیل جهنمی بودن خود را در استفاده نکردن از عقل دانسته‌اند[۵]. در کارنامه همه انبیا دعوت به عقل در درجه نخست قرار دارد اما در اسلام از ارزش بیشتری برخوردار است[۶].[۷]

فطرت

فطرت از مهم‌ترین منابع معرفت اخلاقی است؛ به گونه‌ای که در نزد برخی اندیشه‌وران به «ام المسائل» یا «ام المعارف» تعبیر شده است[۸]. بسیاری از مسائل اخلاقی به صورت فطری در نهاد انسان قرار دارد؛ چنانکه انسان در مقابل عدالت، فروتن و از ظلم و بیداد گریزان است[۹]. آیات الهی و دستورات انبیا هماهنگ با فطرت است و تمامی احکام الهی دارای دو مقصد کلی بوده که یکی اصلی و استقلالی و دیگری فرعی و تبعی است و بازگشت تمام فرمان‌های الهی نیز به همین دو مقصد می‌باشد. مقصد اول توجه دادن فطرت به کمال مطلق که ذات الهی، صفات و افعال او است و مباحثی مانند مبدأ و معاد، ایمان به خدا، کتاب‌های آسمانی، انبیا، ملائکه و روز قیامت و بسیاری از مباحث سلوک نفس و مانند آن مربوط به این مقصد می‌باشد. مقصد دوم تنفر دادن فطرت از نقص است که مظهر آن دنیاست و بسیاری از دعوت‌های قرآن و شمار زیادی از فروع احکام مانند روزه، صدقات، تقوا و ترک پلیدی‌ها و گناهان بدان بازگشت می‌کند[۱۰]. بشر تمام معلومات فطری را در دستگاه آفرینش فراگرفته است[۱۱]؛ چنانکه قرآن کریم تصریح می‌کند که خوبی‌ها و بدی‌ها را به انسان الهام نموده است، وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۱۲].[۱۳]

قرآن و سنّت (وحی)

قرآن و سنت (وحی) در نظام اخلاقی اسلام، به عنوان منبع اصلی معارف اخلاقی به شمار می‌آید. مقصد قرآن و حدیث، تصفیه عقول و تزکیه نفوس برای بزرگداشت توحید است؛ از این‌رو در آیات بسیاری به اخلاقیات توجه شده است[۱۴]. وحی یکی از سرچشمه‌های آگاهی و حوزه اندیشه انسان به شمار می‌آید و خداوند علاوه بر سرچشمه‌های درونی که در نهاد انسان قرار داده با فرستادن پیامبران وی را در ادراک حقایق کمک می‌کند[۱۵]. وحی هدایت‌گر و راهگشای جامعه است و استعدادهای درونی مردم را شکوفا می‌کند و انگیزه‌های برتر انسانی را رشد می‌دهد، و در سایه این بیداری آنان را به سعادت و کمال رهنمون می‌گردد[۱۶]. از دیدگاه اسلام، مصادیق دقیق افعال اخلاقی، خوبی و بدی، حدود، شرایط و قیود آنها را وحی تعیین می‌کند. درحالی که در سایر نظام‌های اخلاقی، قضایای اخلاقی یا بدیهی هستند، یا از طریق تجربه قابل کشف می‌باشند و نیازی به وحی نیست، همچنین می‌توان ارزش‌های اخلاقی را طبق سلیقه مردم تعیین نمود[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۲۲۶-۲۲۷.
  2. علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، تحقیق سیدرضا صدر، عین الله حسنی، ص۸۲؛ شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، تحقیق سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۱، ص۲۹.
  4. امام خمینی، تقریرات فلسفه، تقریر سید عبدالغنی اردبیلی، ج۳، ص۲۷۷-۲۷۸.
  5. ملک، ۱۰؛ آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۴/۱۳۸۸.
  6. آیت الله خامنه‌ای، ۲۹/۴/۱۳۸۸.
  7. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۵۸.
  8. مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳، ۴۳۹-۴۸۰.
  9. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۳.
  10. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۷۹-۸۰.
  11. ر. ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۸۱۶.
  12. «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.
  13. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۵۹.
  14. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱.
  15. حسینی بهشتی، سید محمد، درس‌گفتارهای فلسفه دین، ص۳۱۰-۳۱۱؛ حسینی بهشتی، سید محمد، شناخت اسلام، ص۱۸۹.
  16. حسینی بهشتی، سید محمد، شناخت اسلام، ص۲۲۶.
  17. مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ۹۷-۹۸.
  18. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۵۹.