نمونه‌هایی از علوم موهبتی در قرآن چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نمونه‌هایی از علوم موهبتی در قرآن چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم لدنی در قرآن
تعداد پاسخ۱ پاسخ

نمونه‌هایی از علوم موهبتی در قرآن چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«دانش ویژه حضرت خضر و جناب ذوالقرنین S از نمونه‌های روشنی است که نشان می‌دهد برگزیدگان خداوند به شیوه‌های مختلف به دانش‌های ویژه و موهبتی دست یافته‌اند. خداوند در سوره کهف داستان دیدار و همراهی حضرت موسی S با یکی از بندگان برگزیده خود را که علوم خاصی به او عنایت کرده بود، نقل می‌کند. در این داستان آمده است که آن فرد کشتی عده‌ای ماهیگیر را سوراخ کرد؛ نوجوانی را کشت و دیواری را که در حال فرو ریختن بود، بدون دریافت دستمزدی، بازسازی کرد. حضرت موسی که از حکمت کارهای آن ولی خدا آگاه نبود، در برابر کارهای به ظاهر نادرست او لب به اعتراض گشود؛ در حالی که ابتدا قول داده بود تا هنگامی که آن ولی خدا، خود حکمت کارهایش را بیان نکند، سکوت کند. این دیدار پس از چند بار اعتراض حضرت موسی S، به جدایی انجامید؛ اما پیش از جدایی، آن فرد پرده از اسرار کارهای خود گشود و روشن شد که وی بر خلاف حضرت موسی S باطن و اسرار امور را نیز می‌دید و کارهای او مأموریتی از جانب خداوند متعال بوده است[۱].

درباره اینکه آن ولی خدا و صاحب علم به باطن افعال، چه کسی بوده است، میان مفسران اختلاف وجود دارد. بیشتر آنان معتقدند که وی حضرت خضر S بوده است[۲]. روایات منقول از اهل بیت S نیز این احتمال را تقویت می‌کند[۳]. در خصوص پیامبر بودن حضرت خضر S نیز دیدگاه مفسران مختلف است[۴].

تعابیر فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا[۵]. بیان کننده آن‌اند که علم جناب خضر S از عنایات خاص خداوند بوده است که به بندگان خاص عطا می‌شود. گویا تعبیر «علم لدنی» از همین تعبیر قرآنی عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا گرفته شده است. از ابن عباس نقل شده است که علم حضرت خضر S علم غیب بوده که خداوند به او عطا کرده است[۶]. این آیه نشان می‌دهد که این علم، موهبتی و ویژه بوده و با دیگر علوم انسان‌ها متفاوت است. اگر چه به لحاظ وابستگی تمام هستی به خداوند، تمام علوم با واسطه‌هایی، از خداوند است؛ اما از آنجا که خداوند این علم را بی‌واسطه به خود منسوب می‌کند، موهبتی و اختصاصی بودن آن کاملا پیداست[۷].

خداوند در همین سوره درباره جناب ذوالقرنین و علوم و توانایی‌های الهی و ویژه او نیز سخن گفته است. تعبیر قرآن کریم درباره او چنین است: إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا[۸]. این آیه و آیات پس از آن، به خوبی نشان می‌دهند که خداوند علوم و توانایی‌های مختلفی را در اختیار او قرار داده بود. از ابن عباس و برخی دیگر نیز نقل شده است که خداوند دانش رسیدن به اهدافش را به ذوالقرنین آموخته بود. نمونه‌ای از کارهای او ساخت سدی مستحکم و آهنین با رویه‌ای از مس بود. او قدرت و دانش انجام آن را از الطاف خداوند می‌دانست و خبر داد که این سد تا قیامت برپا خواهد ماند[۹]. این پایداری، خود نشانه خارق‌العاده بودن دانش اوست.

تعابیر إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا[۱۰]. بر آن تأکید دارد که علوم او به طور خاص به خداوند منسوب بود. بنا بر نقلی از امیر المؤمنین S خداوند مشرق و مغرب زمین و بلندی‌ها و پستی‌های آن را به او نشان داد. در ادامه این نقل آمده است که خداوند به او شناخت حق و باطل را نیز عطا کرده بود[۱۱]. از ابن عباس و برخی دیگر نیز نقل شده است که خداوند به او دانش رسیدن به اهدافش را آموخته بود[۱۲].

درباره اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده و سد او در کجا قرار دارد، پژوهشگران تحقیقات مفصلی انجام داده‌اند[۱۳]. آنچه در اینجا مورد نظر ماست این است که «اولا بنا بر تصریح روایات، او پیامبر نبوده، بلکه یکی از بندگان بر گزیده خداوند بوده است[۱۴]؛ ثانیا دانش‌های او الهی و ویژه بودند که با شیوه‌های عادی قابل دسترسی نیستند.

حضرت طالوت S از دیگر کسانی است که خداوند به او توانایی‌های خاص بخشیده بود: وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا... إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۱۵]: از ابتدای آیه پیداست که وی پیامبر نبود؛ بلکه از جانب پیامبر وقت بنی اسرائیل به فرمانروایی معین شده بود. تعبیر اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ، ظهور در آن دارد که دانش او با عنایت ویژه الهی به دست آمده بود و بدون آن او به چنان دانشی نمی‌رسید.

با توجه به مباحث یادشده، جای تردید نمی‌ماند که خداوند برخی از برگزیدگانش را به شیوه‌های ویژه کسب علوم خاص مجهز ساخته است که در نتیجه به علوم موهبتی و ویژه دست می‌یابند. البته - چنان که گفته شد - نباید از این نکته غفلت کرد که تمام علوم آنان از سنخ علوم متمایز و موهبتی نیست. برخی از علوم آنان، مانند علومی که به طور عادی از طریق حواس خود به دست می‌آورند، اکتسابی‌اند. پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند، گذشته از امدادهای ویژه علمی، همانند مردم عادی از حواس خود استفاده می‌کردند: می‌دیدند؛ می‌شنیدند؛ می‌چشیدند و... و در نتیجه، به علومی حسی دست می‌یافتند»[۱۶]

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ر.ک: کهف، ۶۰-۸۲.
  2. ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۷۴۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۰۹؛ محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۸، ص۱۴۵؛ سید محمد حسین حسینی همدانی، انوار درخشان، ج۱۰، ص۳۱۶؛ سید علی اکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج۹، ص۲۴۹؛ سید عبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۹۶؛ محمد ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ج۳، ص۴۳۹؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۸۲؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۱، ص۱۶؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۷۹؛ سید محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۳۰۱؛ اسماعیل حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج۵، ص۲۶۷؛ و….
  3. ر.ک: محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۲، ص۳۳۴؛ ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۳. ص۲۵۰-۲۵۱ (مرحوم فیض روایات در این مورد را مستفیض می‌شمرد)؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴۵؛ نور الثقلین، ج۳، ص۲۷۱؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲۹؛ محمد بن علی صدوق، الأمالی، ص۳۲۳؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات، ص۵۴؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸.
  4. ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۷۴۶؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۱۰؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۸۱؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۱، ص۱۶؛ سید محمد طنطاوی، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۸ ص۵۵۱.
  5. «و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
  6. ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۷۴۶.
  7. بسیاری از مفسران دیگر نیز این علم را از سنخ علوم اعطایی و غیر کسبی دانسته‌اند. ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴۱؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۸۶؛ محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۸، ص۱۴۶؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱ ص۴۸۳؛ محمود زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۷۳۳؛ و....
  8. «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
  9. قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا «گفت: این بخشایشی از سوی پروردگار من است و چون وعده پروردگارم فرا رسد آن را با خاک یکسان خواهد کرد و وعده پروردگارم راستین است» سوره کهف، آیه ۹۸.
  10. «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
  11. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۲، ص۳۴۲؛«رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَكَشَطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ كُلِّهَا جِبَالِهَا وَ سُهُولِهَا وَ فِجَاجِهَا حَتَّى أَبْصَرَ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ آتَاهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً يَعْرِفُ بِهِ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ».
  12. محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸۶؛ «و آتیناه من کل شیء سبب و معناه علمأ یتسبب به إلی ما یریده فی قول ابن عباس وقتادة وابن زید والضحاک وابن جریج». همچنین ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۷۵۶.
  13. ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۷۸؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۲۵-۵۵۲؛ یعقوب جعفری، کوثر، ج۶، ص۴۵۳.
  14. ر.ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۱، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۲۹۴؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۵۹؛ ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۲۵۹؛ محمد قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۸ ص۱۴۴.
  15. «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  16. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۱۵۲.