وصیت در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

"وصایت" در لغت، سفارش کردن، توصیه، نوعی عهد و قرارداد مالی است[۱] و اصطلاحی کلامی، فقهی و اخلاقی است[۲].

انواع وصایت

  1. فقه به معنای ولایت دادن به غیر برای اخراج یا استیفای حق میت و سرپرستی طفل و دیوانه از وارثان میت است که معمولا این منصب به پس از فوت موصی مربوط می‌شود[۳]. و کسی که عهده‌دار این مسؤولیت می‌شود، وصی است.
  2. وصایت در علم کلام، تعیین جانشین برای پیامبران و امامان (ع) است. اوصیای انبیا وظیفه دارند کارهای پیامبران را پس از فوتشان به پایان برسانند و ادامه دهندۀ راه آنان باشند.
  3. وصیت در بُعد اخلاقی به پند و موعظه‌ای گفته می‌‌شود که یک شخص به دیگری می‌‌گوید تا به آن عمل کند، مثل وصایای امیرالمؤمنین به فرزندان و شیعیانش، یا وصیت امام صادق (ع) به پیروانش نسبت به اهمیت نماز. این وصیت‌ها گاهی مکتوب است و گاهی شفاهی و گفتاری[۴]. وصیت‌نامۀ الهی سیاسی امام خمینی یکی از جامع‌ترین وصیت‌هاست که در ابعاد مختلف می‌تواند سرمشق عملی مسلمانان قرار گیرد[۵].

وجود وصایت در تمام ادیان

اینکه انسان، کسی را برای حفظ آنچه از خویش بر جای می‌گذارد، به وصایت تعیین کند، مقبول عقل و فطرت انسانی است و همۀ شریعت‌ها و دین‌ها آن را پسندیده‌اند. شریعت اسلام نیز برای وصایت حدود و قوانینی مشخص کرده است. پیامبران الهی (ع) در امت‌های پیشین نیز هنگام غیبت یا برای روزگار پس از خویش، وصی برمی‌گزیدند تا آیین و شریعت خویش را ماندگار سازند و رسالت خود را دوام بخشند و پس از آنان به تبلیغ دین و بیان شریعت بپردازند. آدم، شیث را به وصایت گمارد و نوح، سام را و ابراهیم، اسحاق را و موسی، هارون را و عیسی، شمعون را و سرانجام، پیامبر اسلام (ص) علی (ع) و یازده فرزند معصوم او را به وصایت برنهاد. حقیقت وصایت همان ولایت ـ یعنی سرپرستی و زعامت امور دینی و دنیوی ـ است و پیامبر اسلام (ص) بر آن بسیار ارج می‌نهاد و بارها، با پافشاری تمام، از اهمیت آن سخن گفت که وصایت و ولایت حضرت علی (ع) سیّد الأوصیاء و یازده فرزندش، همسنگ نبوت و قرآن و بلکه روح نبوت است. احادیث در این باره بسیارند و به روشنی و صراحت از اهمیت وصایت و ولایت سخن می‌گویند[۶].

منابع

پانویس

  1. ر. ک: لسان العرب‌، ج ۱۵، ص۳۹۴؛ مجمع البحرین، واژۀ وصیّ.
  2. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
  3. ر. ک: معجم فقه الجواهر، ج ۶، ص ۲۵۶.
  4. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
  5. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.
  6. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.