کنسول
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
نماینده اداری دولت بیگانه در شهرها و بنادر بازرگانی که حامی منافع و حقوق شخصی اتباع دولت خود (اعم از مقیم یا عابر) است. وظایف مأموران ثبت احوال و متصدی دفاتر اسناد رسمی و رسیدگی به جنحهها و جنایات در دریای آزاد بین اتباع دولت خود و یا جنحه و جنایاتی که در کشتی در آبهای ساحلی دولت محل خدمت کنسول رخ داده و دولت صاحب ساحل از دخالت خودداری کرده باشد، با اوست. کنسول ممکن است از مأموران رسمی دولت خود باشد و ممکن است از مأموران رسمی دولت خود نباشد، بلکه از اتباع آن دولت ولی مقیم خارجه باشد، قسم اخیر را electi و قسم دوم را missi گویند[۱]. بهطور معمول کشورها بعد از برقراری روابط کنسولی مبادرت به تأسیس یک یا چند پست کنسولی در شهر یا شهرهای مختلف یکدیگر میکنند. انتخاب شهر یا شهرهای حوزه کنسولی با موافقت کشور پذیرنده و با توجه به اهمیت آنها از نظر بازرگانی مثل بندرها و یا به علت تعداد زیاد اتباع یک کشور در آن شهر و یا به ملاحظات دیگر صورت میپذیرد. در هر پست کنسولی تعدادی مأموران کنسولی انجام وظیفه میکنند که هر یک از آنها در طبقه خاصی قرار دارند و نحوه انتصاب و پذیرش آنان هم متفاوت است. مأموران کنسولی شامل رییس پست کنسولی و تعدادی اعضای پست کنسولی هستند که در مجموع به چهار طبقه تقسیم میشوند.
- سر کنسول؛
- کنسول؛
- کنسولیار؛
- نماینده کنسولی.
برای هر پست کنسولی حسب اهمیت آن حوزه کنسولی، یک نفر از میان طبقات مذکور به عنوان رییس پست کنسولی منصوب میشود. رییس پست کنسولی در کشور پذیرنده از نظر سلسلهمراتب اداری تابع رییس مأموریت دپلماتیک است. تعداد مأموران کنسولی بر اساس موافقتنامه دوجانبه میان کشور فرستنده و کشور پذیرنده معین میشود، اما در هیچ پست کنسولی بیش از یک نفر نمیتواند عهدهدار ریاست پست کنسولی باشد. مأموران کنسولی بهطور معمول از میان کارمندان دیپلماتیک یا اداری وزارت امور خارجه انتخاب و توسط وزیر امور خارجه منصوب و به کشور پذیرنده معرفی میشوند. مأموران کنسولی اصولاً نمایندگی دیپلماتیک را بر عهده ندارند و وظایف آنان دارای خصوصیت اداری و غیر سیاسی است، اما گاهی اوقات مأموران کنسولی با موافقت کشور پذیرنده از وظایف مأموران دیپلماتیک استفاده میکنند. عمده وظایف مأموران کنسولی در ماده ۵ عهدنامه ۱۹۶۳ منعکس است. این ماده مفصلترین ماده عهدنامه است بر این اساس میتوان وظایف کنسولی را به ترتیب زیر طبقهبندی کرد:
- وظایف کنسولی در سطح بینالمللی: گنجانیدن وظایف کنسولی در سطح بینالمللی یکی از نوآوریها در حقوق کنسولی است. بر اساس تبصره (ب) ماده (۵) عهدنامه ۱۹۶۳ «کمک به توسعه مناسبات بازرگانی، اقتصادی، فرهنگی و علمی میان کشور فرستنده و کشور پذیرنده و بسط روابط دوستانه میان دو کشور به هر طریق دیگر در حدود مقررات این عهدنامه» حاکی از وظایف کنسولی در سطح بینالمللی است. اصولاً فعالیتهای بینالمللی در زمره وظایف دیپلماتیک است اما مأموران کنسولی میتوانند توأمان این فعالیتها را انجام دهند؛
- وظایف کنسولی در سطح دولتی: به موجب بندهای (الف) و (ج) ماده (۵) عهدنامه ۱۹۶۳ دو وظیفه در سطح دولتی برای مأموران کنسولی مقرر شده است:
- حمایت و حفاظت از منافع کشور فرستنده در حدود مقررات حقوق بینالملل؛
- اطلاع از اوضاع و احوال بازرگانی، اقتصادی فرهنگی و علمی کشور پذیرنده با استفاده از تمامی وسایل مشروع و گزارش آن به کشور فرستنده؛
- وظایف کنسولی در سطح نهادهای دولتی: مهمترین وظایف کنسولی در سطح وزارتخانهها و مؤسسات دولتی (نهادهای دولتی) کشور فرستنده، عبارتند از:
- صدور و تعویض و تمدید گذرنامه و اسناد مسافرت و صدور روادید؛
- انجام امور مربوط به دفاتر اسناد رسمی؛
- انجام امور مربوط به ثبت احوال؛
- انجام مربوط به دادگستری از جمله حفظ منافع کودکان صغار و محجوران و اجرای نیابت قضایی و اجرای وظایف پلیس قضایی؛
- انجام امور مربوط به دانشآموزان و دانشجویان؛
- انجام امور مربوط به نظام وظیفه عمومی؛
- انجام امور مربوط به کشتیرانی و هواپیمایی از جمله اعمال نظارت و بازرسی نسبت به ناوهای دریایی و کشتیهای رودخانهای و هواپیماها و رساندن کمک به آنها،
- وظایف کنسولی نسبت به اشخاص: اهم وظایف کنسولی نسبت به اشخاص حقیقی یا حقوقی متبوع کشور فرستنده عبارتند از:
- حفظ منافع اشخاص در حدود مقررات حقوق بینالملل؛
- کمک و مساعدت به اشخاص؛
- حفظ منافع اشخاص حقیقی در مورد ارث در قلمروی کشور پذیرنده و بر اساس قوانین آن کشور؛
- نمایندگی اشخاص در تأمین منافع و حفظ حقوق آنان در دادگاهها یا نزد سایر مقامات کشور پذیرنده، مشروط به اینکه اشخاص به علت عدم حضور در کشور پذیرنده یا به علل دیگر، قادر به حضور در دادگاه و دفاع از منافع خود نباشند.
- سایر وظایف کنسولی: کشور فرستنده میتواند انجام هرگونه وظیفه دیگری را بر عهده یک پست کنسولی محول کند، مشروط به اینکه قوانین و مقررات کشور پذیرنده آنها را منع نکرده باشد و یا مورد ایراد کشور پذیرنده نباشد و یا وظایفی را که در موافقتنامههای بینالمللی معتبر موجود بین کشور فرستنده و پذیرنده ذکر شده باشد[۲]و[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ ترمینولوژی حقوق، ص۵۷۷.
- ↑ حقوق بینالملل عمومی، ص۴۶۰ – ۴۵۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۱، ص۲۸۰ – ۲۵۷.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۴۴۳.