گرفتن جایزه از حاکم جائر در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

شیخ طوسی در تهذیب الأحکام روایتی نقل کرده که از دریافت جوایز معاویه، توسط امام حسن و امام حسین (ع) حکایت دارد. یحیی بن ابی‌العلاء از امام صادق (ع) و او از پدرش امام باقر (ع) نقل می‌کند که فرمود: «به‌درستی که حسن و حسین (ع) جوایز معاویه را می‌پذیرفتند»[۱]. مشابه این روایت با توضیحاتی در دو منبع دیگر نیز ذکر شده است:

  1. قرب الإسناد از امام صادق (ع) و او از امام باقر (ع) چنین نقل کرده است: «حسن و حسین (ع) از معاویه انتقاد می‌کردند و درباره‌اش سخن می‌گفتند و در عین حال جوایز او را می‌پذیرفتند»[۲]؛ یعنی با اینکه حکومت وی مورد قبول آنها نبود و به روش و منش او انتقاد داشتند، جوایزش را می‌پذیرفتند.
  2. در دعائم الاسلام نقل شده که از امام باقر (ع) درباره جوایز افراد و حاکمانی که با زور قدرت را به دست گرفته‌اند، پرسیده شد؛ حضرت فرمود: حسن و حسین (ع) همیشه جوایز متغلبینی مانند معاویه را می‌پذیرفتند؛ زیرا آن دو به آنچه به آنان می‌رسید، سزاوار بودند و آنچه در دست متغلبین بود، بر خود آنان حرام بود (زیرا به‌ناحق به دست آورده بودند)؛ درحالی‌که مردم نسبت به خیری که به آنان می‌رسید، در گشایش بودند و آن را از حق خود او (امام) می‌گرفتند[۳].

اگر تمام آنچه را در دعائم نقل شده، سخن امام باقر (ع) بدانیم که ظاهر نقل همین را می‌رساند، این روایت توجیه و علت دریافت جوایز را هم بیان کرده که حق آنان بوده است؛ چراکه آنان حاکمان اصلی جامعه بودند و دریافت آن برای مردم هم اشکال ندارد. مشابه این توجیه را مجلسی اول بدون اشاره به نقل دعائم الاسلام ذکر کرده است. وی می‌نویسد: ظاهر این است که این جوایز از مال آن دو امام، بوده است[۴]. علامه مجلسی در شرح تهذیب الأحکام به این سخن پدرش اشاره دارد که امامان آن را حق خود می‌دانستند و توجیهات دیگری نیز ذکر کرده که از خمس بوده یا از باب تقیه می‌گرفتند و به افراد نیازمند می‌دادند. مجلسی در ادامه نقلی درباره درآمد و خراج دارابجرد دارد که بیان می‌کند که قرار بود طبق قرارداد صلح، به امام حسن و امام حسین (ع) داده شود تا صرف فرزندان شهدای جنگ صفین از یاران حضرت علی (ع) شود. او می‌افزاید: معاویه اجازه چنین کاری را نداد و درواقع مالی از دارابجرد دریافت نشد و ممکن است دریافت جوایز، برای کمک به فرزندان شهدا بوده باشد[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. «إِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) كَانَا يَقْبَلَانِ جَوَائِزَ مُعَاوِيَةَ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۳۷.
  2. «إِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) كَانَا يَغْمِزَانِ مُعَاوِيَةَ وَ يَقُولَانِ فِيهِ وَ يَقْبَلَانِ جَوَائِزَهُ»؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۹۲.
  3. «وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ جَوَائِزِ الْمُتَغَلِّبِينَ؟ فَقَالَ: قَدْ كَانَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (ع) يَقْبَلَانِ جَوَائِزَ الْمُتَغَلِّبِينَ مِثْلِ مُعَاوِيَةَ لِأَنَّهُمَا كَانَا أَهْلًا لِمَا يَصِلُ إِلَيْهِمَا مِنْ ذَلِكَ وَ مَا فِي أَيْدِي الْمُتَغَلِّبِينَ عَلَيْهِمْ حَرَامٌ وَ هُوَ لِلنَّاسِ وَاسِعٌ إِذَا وَصَلَ إِلَيْهِمْ فِي خَيْرٍ وَ أَخَذُوهُ مِنْ حَقِّهِ»؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۲، ص۳۲۳؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۳، ص۱۸۱.
  4. جوائز معاوية و الظاهر أنه كان لأجل أنها من مالهما؛ محمدتقی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۶، ص۴۸۷.
  5. محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۱۰، ص۲۸۸.
  6. ذاکری، علی اکبر، سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۸۰.