زینب بنت خزیمه در تاریخ اسلامی
همسران پیامبر (ص) |
---|
خدیجه بنت خویلد (ازدواج: ۲۵ عام الفیل) |
زینب دختر خزیمه پنجمین همسر پیامبر اکرم (ص) است. ایشان را به علت عطوفت و مهربانی با مساکین و فقرا امالمساکین لقب دادند. پس از شهادت شوهرش، پیامبر از او خواستگاری کرد. او اختیار کار را به خود حضرت سپرد. این ازدواج در ماه رمضان سال سوم هجری صورت گرفت. زینب بنت خزیمه در دوران جوانی در مدینه وفات کرد و رسول خدا (ص) بر پیکر او نماز خواند و او را در بقیع به خاک سپرد.
مقدمه
زینب دختر خزیمه بن حارث بن عبدالله هلالیه[۱]، پنجمین همسر از همسران پیامبر اکرم (ص) از لحاظ ترتیب زمانی و از پنج زن قریشی ایشان شمرده میشود. از زندگی و احوال این بانوی گرامی اطلاع چندانی وجود ندارد؛ چرا که گویا کوتاهیِ عمر و کمیِ اقامتش در بیت نبی اکرم (ص) موجب شد مؤرخان و نویسندگانِ کتب سیره در ترجمان زندگیاش سکوت کنند و حتی عدهای را بر آن داشت از طرح نامش غفلت ورزند. تقریباً عمده اطلاعاتمان از وی در انفاق او به یتیمان و بینوایان و نیز ازدواجش با رسول خدا (ص) خلاصه میشود[۲].
نسب کامل ایشان
از لحاظ نسب پدری وی، بین نسبشناسان اختلافی نیست؛ چرا که تقریباً همه مؤرخان و علمای علم انساب بر این نکته اتفاق نظر دارند که نسب کامل وی زینب بنت خزیمه بن حارث بن عبدالله بن عمرو بن عبد مناف بن هلال بن عامر بن صعصعه عامری است[۳].
اما از جهت مادری، بسیاری از مصادر از نسبش، یادی نکردهاند. ابن عبدالبر از قول ابی الحسن جرجانی، نسّابه او را خواهر میمونه بنت حارث، همسر گرامی رسول خدا (ص) معرفی کرده، میافزاید: "این مطلب را از کسی غیر از ایشان ندیدم"[۴]. ابن حبیب بغدادی نیز برادران و خواهران مادری ایشان را چنین برمی شمارد: امالفضل لبابة کبری بنت حارث همسر عباس، عموی پیامبر (ص)، مادر ابنعباس و لبابة صغری، همسر ولید بن مغیره، مادر خالد بن ولید و عزه بنت حارث. سپس به طرح نام خواهران مادری زینب بنت خزیمه میپردازد و چنین برمیشمارد: میمونه بنت حارث، اسماء بنت عمیس، همسر جعفر بن ابیطالب و سلامه بنت عمیس، همسر حمزة بن عبدالمطلب[۵][۶].
زینب بنت خزیمه، امالمساکین
زینب بنت خزیمه را به علت عطوفت و مهربانی با مساکین و فقرا امالمساکین (مادر بیچارگان) لقب دادند[۷]. او در روزگار جاهلی نیز به همین لقب مشهور بوده است[۸]. او خودش میگوید: "کنیزکی سیاه داشتم و روزی به پیامبر (ص) گفتم میخواهم این کنیز را آزاد کنم. پیامبر (ص) فرمودند: "چه خوب است با فروش او فدیه آزادی برادر زادهها یا خواهرزادههای خود را از گوسفند چرانی بپردازی و درآمد فروش او را مایه آسوده شدن آنان از گوسفند چرانی قرار دهی"[۹].[۱۰].
در اینکه زینب پیش از ازدواج با حضرت (ص)، همسر کدام صحابی رسول خدا (ص) بود، بین مؤرخان اختلاف است. بنا به قول مشهور، او همسر طفیل بن حارث بن مطلب بن عبد مناف بود؛ اما از طفیل طلاق گرفت و به عقد برادر طفیل، عبیده بن حارث درآمد[۱۱].
عبیده بن حارث در غزوه بدر زخمی شد و در سن ۶۴ سالگی در صفراء جان داد[۱۲]. برخی از منابع آوردهاند امالمؤمنین زینب ابتدا به همسری جهم بن عمرو بن حارث، پسر عموی عبیده بن حارث در آمده[۱۳]؛ اما گویا کار به جدایی کشیده و آن بانو با عبیده ازدواج کرده است. در برخی از منابع نیز زینب، همسر عبدالله بن جحش معرفی شده است. عبدالله در غزوه احد به شهادت رسید[۱۴][۱۵].
ازدواج با رسول خدا (ص)
پس از شهادت شوهرش، پیامبر از او خواستگاری کرد. او اختیار کار را به خود حضرت سپرد[۱۶]. رسول الله گواهانی را فراخواند[۱۷] و او را با مهریه دوازده و نیم اوقیه[۱۸] و به نقلی چهارصد درهم به همسری خود در آورد[۱۹]. گفته شده قبیصه بن عمرو هلالی او را به عقد رسول خدا (ص) درآورد[۲۰].
در نقلی دیگر، پیامبر، ابواسید بن علی بن مالک انصاری را به سوی زنی از بنیعامر بن صعصعه فرستاد تا زینب را برایش خواستگاری کند. حضرت، قبلاً زینب را ندیده بود. پس ابواسید، زینب را به عقد ایشان در آورد[۲۱].
این ازدواج، بیست روز پس از ازدواج رسول خدا (ص) با حفصه بنت عمر بن خطاب[۲۲] در ماه رمضان سال سوم هجری، در سی و یکمین ماه هجرت صورت گرفت[۲۳]؛ اما ابن عبدالبر اندلسی بر این باور است که ازدواج رسول الله (ص) با زینب بنت خزیمه در تاریخی غیر از این صورت گرفته است. او وقوع این ازدواج را هفت سال پس از وفات خدیجه (س) میداند[۲۴][۲۵].
پس از مرگ وی، پیامبر (ص) با ام سلمه ازدواج کرد و ام سلمه وارد خانه وی شد و در آنجا زندگی کرد[۲۶]. ام سلمه میگوید: "پیامبر (ص) مرا عقد فرمود و مرا از خانه خودم به حجره همسر درگذشتهاش، زینب دختر خزیمه، که به ام المساکین معروف بود، برد. در آن خانه جوال کوچکی بود که در آن نگاه کردم و دیدم مقدار اندکی جو در آن است. دستاس و کاسه و دیگچهای هم در آنجا بود و چون در آن دیگ نگریستم، اندکی پیه و چربی بود. جو را برداشتم و دستاس کردم و همان چربی اندک را خورشت قرار دادم و این، غذای پیامبر با زینب بود"[۲۷].[۲۸].
وفات
درباره وفات او نیز همچون حوادث دوران حیاتش بین مؤرخان اختلاف است. عدهای وفات وی را هشت ماه پس از ازدواج با رسول خدا (ص) و در ربیع الثانی سال چهارم هجری دانستهاند[۲۹]. برخی دیگر نیز بر این باورند که ایشان دو یا سه ماه بیشتر نزد پیامبر (ص) نماند[۳۰]. امالمؤمنین، زینب بنت خزیمه در دوران جوانی (سیسالگی) و در مدینه وفات کرد[۳۱]. رسول خدا (ص) بر پیکر او نماز خواند و او را در بقیع به خاک سپرد[۳۲]. واقدی میگوید: "از عبدالله بن جعفر پرسیدم: چه کسی برای خاکسپاری او وارد قبر شد. گفت: " سه برادرش ""[۳۳]. گذشته از اینکه او و خدیجه (س) تنها زنان پیامبر (ص) بودند که در حیات ایشان از دنیا رفتند. مورخان وی را نخستین همسر رسول خدا (ص) میدانند که در مدینه در گذشته است. رسول الله (ص) از او فرزندی نداشت[۳۴].
مطلب آخر اینکه زینب بنت خزیمه را میتوان جزء معدود همسران رسول خدا (ص) برشمرد که روایتی از او در کتب راویان و محدثان نقل نشده است[۳۵].
منابع
پانویس
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۳؛ ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۲۷۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۳.
- ↑ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۶-۱۰۹؛ همچنین علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۶-۳۹۷؛ علیزاده، فرهاد، زینب بنت خزیمه، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵، ص۲۳۶.
- ↑ السیرة النبویه، حلبی، ابن هشام، ج۲، ص۶۴۷؛ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۰؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۲۵۵؛ السیره الحلبیه، حلبی، ج۳، ص۴۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۹.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۱؛ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۴۶۷؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۲؛ المحبر، ابن حبیب، ص۸۳؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۱۱، ص۵۹۵؛ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۰؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۶۱؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۵۳.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۲؛ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۲۰۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۷-۳۹۸؛ علیزاده، فرهاد، زینب بنت خزیمه، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵، ص۲۳۶-۲۳۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۴۵؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۱؛ -احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۷.
- ↑ ابوبکر بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۷۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۷-۳۹۸.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۲۰۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۹۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۴۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۷.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۷؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۷، ص۵۳۹.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۵۹۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۵، ص۱۴.
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۵۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۴۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۸؛ علیزاده، فرهاد، زینب بنت خزیمه، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵، ص۲۳۷-۲۳۸.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۳۱؛ أمتاع الاسماع، مقریزی، ج۱۰، ص۹۳.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۷۳؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۲۰۷.
- ↑ علیزاده، فرهاد، زینب بنت خزیمه، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵، ص۲۳۷-۲۳۸.
- ↑ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، جه، ص۹۱.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۱، ص۳۲۴؛ خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۷.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۵.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۲.
- ↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۹؛ علیزاده، فرهاد، زینب بنت خزیمه، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵، ص۲۳۸.