کتمان حق در قرآن
ضرورت بیان حقیقت و عدم کتمان آن
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، یکی گناهان بزرگ یهودیان اهل کتاب، کتمان حقیقت است. آنان حقایقی را که به خوبی و درستی میشناختند، کتمان کرده و اجازه نمیدادند دیگران نسبت به آن شناخت و آگاهی یابند. خدا پس از بیان حقیقت به پیامبرش میفرماید که کسانی که اهل کتاب هستند، تابع قبله و دین و آیین تو نخوانند بود. پس تو نمیبایست از هواهای نفسانی آنان پیروی کنی؛ زیرا پیروی از آنان پیروی از ظالمین خواهد بود و تو نیز از ظالمین خواهی بود.[۱] سپس میفرماید: ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ * الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۲]
خدا در قرآن نه تنها کتمان حق را گناه میداند، بلکه آنان را شایسته لعنت خدا و لعن کنندگان میداند و میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[۳] افزون بر لعن الهی و لعن کنندگان بر کتمان کنندگان حقیقت، این افراد که برای امور مادی و دنیوی به کتمان حق میپردازند، مالی که از این طریق به دست میآورند هم اینک چیزی جز آتش نیست که میخورند و در روز قیامت نیز خدا با آنان سخن نمیگوید و آنان را تزکیه نمیکند و برایشان عذاب الیم فراهم میکند.[۴]
این افراد روز قیامت دوست دارند که با خاک یکسان میشدند و هیچ اثری انسانی در آنان نبود و آنان چیزی جز خاک نبودند؛ زیرا آن روز دیگر روز کتمان نیست و کسی نمیتواند چیزی را مخفی کند و بپوشاند.[۵] البته خدا در همین دنیا نیز نسبت به کتمان آنان آگاه است[۶]؛ چراکه چیزی بر خدا در دنیا و آخرت مخفی و نهان نیست، خدا به سرّ و خفی و اخفی همگان علم و آگاهی دارد. همچنین از نظر قرآن کسانی که به عنوان شاهد در امری وارد میشود، میبایست هر چه دیده و شنیده را به عنوان شاهد، گواهی دهد و در این امر کتمان نکند؛ زیرا چنین امری به عنوان کتمان حق گناه است: ﴿وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾[۷]
از نظر قرآن، هر کسی که شهادتی را کتمان کند، بزرگترین ظلم را نسبت به خدا خواهد داشت: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ﴾[۸] از این آیه و آیات دیگر به دست میآید کتمان حقیقت الهی با آنکه آن را میداند و بر آن گواه است، بدترین نوع کتمان و ظلمی بسیار بدتر است که بدتر از آن نیست؛ زیرا چنین افرادی از گناهکارانی هستند گناه قلب ایشان را آلوده کرده است؛ از همین روست که اهل ایمان کتمان حقیقت نمیکنند: ﴿وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ﴾[۹]
از دیگر مصادیق، کتمان جنین در زهدان است؛ چنان که از نظر قرآن، بر زنان نیز است تا آبستنی خویش را در هنگام طلاق بیان کنند و کتمان حق نکنند: ﴿وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾[۱۰] البته برخی از مردم در امور دیگر نیز کتمان میکنند، که از جمله آنها میتوان به کتمان از بخششهای الهی و اموالی است که در اختیار آنان گذاشته تا این گونه درخواستی از سوی مردم نشود؛ زیرا آنان مردمان بخیل هستند که و از باب بخل ورزی است که به کتمان داشته و اموال خویش میپردازند که خدا به آنان داده تا هم خود بخورند و هم به دیگران انفاق کنند.[۱۱].[۱۲]
کتمان ایمان برای احقاق حق و حفاظت از آن
از نظر آموزههای وحیانی مؤمنان با زیرکی و عقلانیتی که خدا به آنان میبخشد، نسبت به همه چیز بصیر و بینا هستند و هر گاه شیطنتی شود، با ذکر الله در امان خدا قرار گرفته و به بصیرت دست یافته و در مسیر کمالات حرکت کرده و به درستی عمل میکنند.
همین بصیرت الهی موجب میشود تا به ارزیابی شرایط میپردازند و در شرایطی به کتمان ایمان خویش پرداخته تا بتوانند حق را بگویند و به احقاق حق بپردازند و از مؤمنان به ویژه رهبران حمایت کنند و جان ایشان را حفظ و صیانت نمایند. همین بصیرت را مؤمن آل فرعون داشت؛ او با کتمان ایمان نه تنها به صیانت از جان حضرت موسی(ع) پرداخت، بلکه توانست به عنوان زبان حق، به احقاق حق پرداخته و آن را به بهترین شکل تبیین کند: و قال رجل من آل فرعون یکتم ایمانه اتقتلون رجلا ان یقول ربی الله و قد جائکم بالبینات من ربکم و ان یک کاذبا فعلیه کذبه و ان یک صادقا یصبکم بعض الذی یعدکم ان الله لا یهدی من هو مسرف کذاب؛ و مرد مؤمنی از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان میداشت گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است. و بیتردید از سوی پروردگارتان برای شما دلایل روشنی آورده است و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان اوست و اگر راستگو باشد برخی زا عذابهایی که به شما وعده میدهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگو است هدایت نمیکند.[۱۳]
مؤمن آل فرعون با کتمان ایمان خویش سپس تلاش میکند تا با مناظره و مجادله به احسن وجه، به هدایت فرعون و فرعونیان بپردازد و از دین حق حمایت کند و به احقاق حق بپردازد.[۱۴]
حضرت ابراهیم(ع) با آنکه انسانی رشید است و به رشد دست یافته و حقیقت را چنان که هست میشناسد و به خدای فاطر آسمانها و زمین ایمان دارد، و خدا ملکوت آسمان و زمین را به ایشان نشان داده تا به یقین شهودی و علم حضوری رسیده است[۱۵]؛ ولی با این همه با کتمان ایمان خویش به همراهی با بت پرستان میپردازد تا آنان را در شرایطی قرار دهد که ایشان به بطلان افکار و رفتار بت پرستانه خویش برسند؛ از همین روست که با تاکید بر «انی لا احب الآفلین» به آنان یادآور میشود که خدایی که افول دارد و هماره و همیشه در اختیار نیست، خدایی نیست که انسان بتواند به آن تکیه کند و ربوبیت و پرورش خویش را به دست او بسپارد و به عبودیت خدایی بپردازد که افول کننده است.[۱۶] بنابراین، کتمان حق جایز نیست، اما کتمان ایمان برای اهداف حکیمانه به ویژه صیانت از جان مؤمنی یا احقاق حقی جایز و روا، بلکه گاه واجب است؛ چنان که صیانت از جان رهبری و پیامبران و معصومان واجب است. این کتمان حق نیست، بلکه کتمان امری برای احقاق حق و صیانت از اهل حق است.[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾ «و اگر برای اهل کتاب هر نشانهای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بیگمان از ستمکارانی» سوره بقره، آیه ۱۴۵.
- ↑ «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند * حق از (آن) پروردگار توست پس هیچگاه از دو دلان مباش!» سوره بقره، آیه ۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ «خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ «بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
- ↑ ﴿يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا﴾ «در آن روز، آنان که کفر ورزیدهاند و از پیامبر سرپیچی کردهاند دوست دارند کاش با خاک یکسان میشدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمیتوانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.
- ↑ مائده، آیه ۶۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۷
- ↑ «و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
- ↑ «یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
- ↑ «و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمیداریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.
- ↑ «و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایستهای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایهای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.
- ↑ ﴿الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾ «همان کسان که تنگچشمی میورزند و مردم را به تنگچشمی وا میدارند و آنچه را خداوند از بخشش خود به آنان داده است پنهان میکنند و برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۳۷.
- ↑ منصوری، خلیل، کتمان ایمان برای حفاظت و احقاق حق.
- ↑ ﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ﴾ «و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان میداشت گفت: آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من، خداوند است و برهانها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده میدهد بر سرتان خواهد آمد؛ بیگمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمیکند» سوره غافر، آیه ۲۸.
- ↑ ﴿ا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشَادِ * وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ * وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ﴾ «ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت * و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشتکنان روی میگردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد * و بیگمان پیشتر یوسف برای شما برهانها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدینگونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی مینهد» سوره غافر، آیه ۳۴.
- ↑ ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾ «و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ ﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ * فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ * فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ «و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم * آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود * هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم * من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۹.
- ↑ منصوری، خلیل، کتمان ایمان برای حفاظت و احقاق حق.