سریه مرثد بن ابیمرثد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سریه | | موضوع مرتبط = سریه | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
[[رده:رجیع]] | [[رده:رجیع]] | ||
[[رده: سریه]] | [[رده: سریه]] |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۱
مقدمه
رجیع، نام آبی در کوههای شرق عسفان در جاده مدینه به مکه و در ۷۰ کیلومتری مکه است که امروزه به آن وطیه گویند.[۱] در آن هنگام، این آب بخشی از سکونتگاه تیره بنیلحیان از قبیله هذیل بود.[۲] در سریهای در سال ۴ هجری، گروهی از مسلمانان در این منطقه به شهادت رسیدند که به مناسبت مکان آن، نبرد رجیع نام گرفت.[۳] گاه از این اعزام به فرمانده آن، سریه مرثد بن ابیمرثد[۴] یا سریه عاصم بن ثابت[۵] یاد شده است.
براساس گزارشی[۶] از این حادثه که آن را بهترین[۷] مستند این رخداد دانستهاند، پیامبر(ص) در صفر، سی و ششمین ماه هجرت، گروهی ۷ نفره[۸] را به سرپرستی مرثد بن ابیمرثد[۹] یا عاصم بن ثابت[۱۰] برای کسب اطلاع از اقدامات قریش، به مکه گسیل داشت. شمار این گروه را ۶ [۱۱]و ۱۰ تن [۱۲]نیز گزارش کردهاند.[۱۳]
رخداد رجیع
گروه اعزامی، در منطقه رجیع اتراق کرده بودند که ناگهان به محاصره ۱۰۰ تیرانداز از تیره بنیلحیان از قبیله هذیل در آمدند که در همان منطقه میزیستند.[۱۴] گروه که خود را در محاصره دشمن دیدند، به تپهای در آن نزدیکی پناه بردند و اسلحه خود را آماده کردند. بنیلحیان که با ایستادگی مسلمانان روبهرو شدند، اظهار کردند که نمیخواهند آنان را بکشند و تنها برای معامله با قریش آنها را اسیر خواهند کرد. ۴ تن از مسلمانان که همگی پیشینه حضور در غزوههای بدر و احد را داشتند، تا نفسهای پایانی جنگ کردند و به شهادت رسیدند: مرثد بن ابی مرثد از مهاجران و همپیمان حمزة بن عبدالمطلب در مکه؛[۱۵] خالد بن بکیر کنانی از مهاجران؛[۱۶] معتب بن عبید اوسی انصاری؛[۱۷] عاصم بن ثابت اوسی انصاری که او را از سابقان نخستین شمردهاند.[۱۸] پس از شهادت عاصم که چهارمین شهید گروه بود، سه عضو دیگر به امید زنده ماندن با بنیلحیانجنگ نکردند و به اسارت درآمدند:[۱۹] عبدالله بن طارق انصاری و برادر مادری معتب بن عبید شهید این گروه و از شرکت کنندگان در جنگهای بدر و احد؛[۲۰] خبیب بن عدی اوسی انصاری که درباره شرکت او در نبردهای بدر و احد تردید است؛[۲۱] زید بن دثنّة خزرجی انصاری که در پیکارهای بدر و احد شرکت داشت.[۲۲] لحیانیان، دستان اسرای خود را با زه کمانهایشان بستند و به مکه بردند؛ اما در میانه راه در آبادی مرالظهران، در ۲۴ کیلومتری مکه، عبدالله بن طارق اعتماد بیشتر به بنیلحیان را جایز ندانست و با رهاکردن دستان خود شمشیرش را گرفت و به لحیانیان حمله کرد؛ بنیلحیان او را با سنگباران کشتند و قبرش همانجاست.[۲۳][۲۴]
سرنوشت اسیران رجیع
گروهی از بنیلحیان که نام دو نفرشان در منابع آمده (زهیر بن الأغرّ و جامع)[۲۵] خبیب و زید را در ذی قعده [۲۶] به مکه بردند و در ازای آزادی دو اسیر از قبیله هذیل [۲۷] یا در مقابل مال درخور توجهی آنها را در اختیار قریش قرار دادند.[۲۸] خریدار خبیب را بنینوفل بن عبدمناف]] و خریدار زید را صفوان بن امیه جمحی دانستهاند.[۲۹] در بیشتر منابع، گزارشهای مفصلی درباره حالات خبیب در زندان، نماز او پیش از اعدام، نفرین معروف او و تلاش مسلمانان برای نجات جسدش که بر چوبه دار مانده بود، آمدهاند. (خبیب بن عدی) در برخی منابع نیز در مورد زید به عبادتهای شبانه و روزهداری همیشگی او در روزهای اسارت و گذراندن هر شبانهروز با قدحی شیر، تلاش قریش برای بازگرداندن او از اسلام با وعده آزادی و اینکه پایداری او مایه شگفتی مکیان شد، اشاره شده است.[۳۰] او کار خود را در راه خدا ناچیز شمرد و اعلام کرد که به هیچ رو نمیپذیرفت که اندک آسیبی به پیامبر(ص) برسد و او در خانه خود آسوده بماند [۳۱]. سرانجام، خبیب و زید را به سوی تنعیم بردند و پس از دو رکعت نمازی که خواندند بر چوبههای بلند آویختند.[۳۲] برخلاف خبیب که شأن نزول چند آیه را در جریان اعدام و نجات جسد او از فراز چوبه اعدام دانستهاند (خبیب بن عدی)، در منابع تفسیری هیچ شأن نزولی در مورد زید بن دثنه ذکر نشده است.
خبر شهادت یاران پیامبر در دو رخداد رجیع و بئر معونه، همزمان به حضرت رسید و ایشان تا یکماه یا ۴۰ روز در نماز صبح خود، قبایل مسبب آن، از جمله بنیلحیان و ذکوان و رعل را، لعنت میکردند.[۳۳] بیشتر اهل مغازی در گزارشهایی کوتاه و مبهم، غزوه بنیلحیان را در سال ۶ هجری به قصد انتقام خون شهدای رجیع میدانند؛[۳۴] ولی واقدی آن را در زمان زندگانی خبیب و زید و هدف آن را آزادی اسرای رجیع میداند و گزارش میدهد که قریش پس از آگاه شدن از این غزوه، بر غل و زنجیر خبیب و زید افزودند [۳۵]. با توجه به گزارش دیگر منابع درباره قتل خبیب و زید و اشاره نکردن آنها به این غزوه و قرائن دیگر، زنده ماندن خبیب و زید پس از نزدیک به سه سال از دستگیریشان بسیار بعید مینماید. برخی مفسران نازل شدن دستور نماز خوف در آیه ﴿وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كَانَ بِكُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۳۶] را در جریان این غزوه دانستهاند،[۳۷] هرچند بر پایه گزارشهایی در باره صلح حدیبیه نازل شد.[۳۸][۳۹]
رجیع در شان نزول
بر پایه روایاتی، برخی منافقان در وصف شهدای رجیع گفتند: بیچاره کسانی که این گونه مردند، نه مأموریتشان را انجام دادند و نه آسوده در خانه ماندند. در پاسخ منافقان، آیات ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الْفَسَادَ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۴۰] نازل شدند که در آنها خدا دو گروه را با هم میسنجد:
- گروهی که در زندگی این دنیا با ادعاهای خداپسندانه به جلب توجه پیامبر(ص) میپردازند و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند؛ ولی هنگامی که موقعیتی یابند و برگردند، برای تباهی در زمین میکوشند و وقتی آنها را به خداترسی سفارش کنند، نخوت و غرور آنها را به گناه میکشاند.
- دستهای که برای رضای خدا، از جان خود میگذرند.[۴۱] به یقین، سوره بقره، نخستین سوره مدنی است [۴۲] و سورههای نازل شده پس از آن ـ مانند آل عمران و انفال ـ با توجه به محتوایشان، قطعاً پیش از رخداد رجیع و به مناسبت غزوههای بدر در سال دوم و احد در سال سوم نازل شدهاند، از این رو این شأن نزول را باید بر اساس تطبیق دانست. افزون بر این، این شأن نزول بر خلاف روایتهای مشهور شیعه [۴۳] و اهل سنت[۴۴] است که نزول این آیه را در مورد امیرمؤمنان(ع) در لیلهالمبیت میدانند.[۴۵]
منابع
پانویس
- ↑ معجم البلدان، ج ۳، ص ۲۹؛ الروض المعطار، ص ۲۶۷؛ المعالم الاثیره، ص ۱۲۵، ۲۹۴.
- ↑ ر. ک: معجم ما استعجم، ج ۳، ص ۹۹۳؛ معجم البلدان، ج ۳، ص ۲۹.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۱۵۶؛ المعارف، ص ۳۲۷؛ المنتظم، ج ۳، ص ۲۱۰.
- ↑ انسابالاشراف، ج۱، ص۳۷۵؛ الطبقات، ج۲، ص۵۵.
- ↑ اسد الغابه، ج ۲، ص ۲۲۹ـ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۵۴.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۵، ص ۵۱۲؛ السنن الکبری، ج ۹، ص ۱۴۵.
- ↑ الاستیعاب، ج ۲، ص ۷۸۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۴؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۳۸۳؛ سبل الهدی، ج ۶، ص ۴۰.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۶۹؛ تاریخ خلیفه، ص ۴۳؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص ۱۲۶.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۲۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۱؛ السنن الکبری، ج ۹، ص ۱۴۵.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص ۴۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق ۲، ص ۲۷؛ الاصابه، ج ۴، ص ۱۱۷.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص ۵۵؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۹۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۰۰.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۰۰.
- ↑ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۳۸۳ ـ ۱۳۸۴؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۳۴۴.
- ↑ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۷؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۳، ص ۱۵۰.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۵ ـ ۴۵۶؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۴۳۱.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۴۶۲ ـ ۴۶۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۷۷۹ ـ ۷۸۰؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص ۳۲۱.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۵.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۴ـ۴۵۵؛ الاصابه، ج ۴، ص ۱۱۷؛ اسد الغابه، ج ۳، ص ۱۸۸.
- ↑ عیون الاثر، ج ۲، ص ۵۹ ـ ۶۰؛ سبلالهدی، ج ۶، ص ۴۶؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۱۶۵.
- ↑ اسد الغابه، ج ۲، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ الاصابه، ج ۲، ص ۵۰۰.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۴ ـ ۴۵۵؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۰۰؛ تاریخ خلیفه، ص ۴۳.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۷۹؛ انساب الاشراف، ج ۱۱، ص ۲۵.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۷۱.
- ↑ ر. ک: السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۷۱؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۷.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۵۷.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۶۲؛ امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۲۷۹.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۷۲؛ الطبقات، ج ۲، ص ۵۶.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۶۲؛ الطبقات، ج ۲، ص ۵۶؛ الدرر، ص ۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۴۹ـ۳۵۰؛ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۳۵؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص ۳۲۱.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۰؛ الطبقات، ج ۲، ص ۷۸ ـ ۷۹؛ التنبیه والاشراف، ص ۲۱۸.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۵۳۶ ـ ۵۳۷.
- ↑ «و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگافزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگافزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست میدارند که شما از جنگافزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگیتان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواریآفرین آماده کرده است» سوره نساء، آیه ۱۰۲.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۱۰۵۲؛ المحرر الوجیز، ج ۲، ص ۱۰۵؛ اعلام الوری، ج ۱، ص ۱۸۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۵۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۵۸۲.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
- ↑ «و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی این جهان تو را به شگفتی وا میدارد و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد و همو کینهتوزترین دشمنان است. و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد. و چون به او گویند: از خداوند پروا کن، خویشتنبینی او را به گناه میکشاند پس دوزخ او را بس و بیگمان، این بستر بد است. و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص ۱۸۲ـ۱۸۳؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۱۴۳ـ۱۴۵؛ زاد المسیر، ج ۱، ص ۱۷۰ـ۱۷۱.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص ۱۲۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۷؛المیزان، ج ۲، ص ۲۰۴.
- ↑ الارشاد، ج ۱، ص ۵۲؛ التبیان، ج ۲، ص ۱۸۳؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۵۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۲۱؛ البحر المحیط، ج ۲، ص ۳۳۴.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.