امنیت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
برقراری امنیت در سرحدات و داخل [[کشور]]، همواره از دغدغههای اصلی [[دولتها]] است. بنابراین [[امام علی]] {{ع}} [[فلسفه]] تشکیل حکومت را برقراری امنیت بر میشمارند و میفرمایند: [[مردم]] به [[زمامدار]] نیازمندند، خواه [[نیکوکار]] باشد یا بدکار؛ تا [[مؤمنان]] در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و [[کافران]] هم بهرهمند شوند و مردم در دوران [[حکومت]] او [[زندگی]] را طی کنند و به وسیله او [[اموال]] [[بیت المال]] جمعآوری گردد و به کمک او با [[دشمنان]] [[مبارزه]] شود، جادهها [[امن]] و [[امان]]، [[حق]] [[ضعیفان]] از نیرومندان گرفته شود، [[نیکوکاران]] در [[رفاه]] و مردم از دست بدکاران در امان باشند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref>. | |||
[[مردم]] به [[زمامدار]] نیازمندند، خواه [[نیکوکار]] باشد یا | |||
آنجا که رابطه [[انسان]] با انسان، رابطه [[ظالم]] و [[مظلوم]]، | آنجا که رابطه [[انسان]] با انسان، رابطه [[ظالم]] و [[مظلوم]]، غارتگر و [[غارت]] شده و آزادیستیز و [[آزادیخواه]] است، [[هدف]] دولت علوی ایجاد [[امنیت]] برای مظلومان است: {{متن حدیث|فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.</ref>. معیار [[تقدس]] [[جامعه]] و [[دولت اسلامی]] طبق بیان [[پیامبر]] وجود آن اندازه از امنیت است که حق [[ضعیف]] را بتوان بدون [[اضطراب]] و لکنت زبان از [[قوی]] بستاند: {{متن حدیث|لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتَعٍ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ این معیار شامل دو مطلب است: یکی اینکه مردم به طور کلی روحیه [[ضعف]] و [[زبونی]] را از خود دور کنند و در مقابل قوی ـ هر اندازه که قوی باشد ـ [[شجاعانه]] بایستند، به لکنت زبان نیفتند و [[ترس]] نداشته باشند، و دیگر اینکه اصلاً [[نظامات اجتماعی]] باید طوری باشد که در مقابل [[قانون]]، قوی و ضعیفی وجود نداشته باشد<ref>مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، ص۶۰.</ref>.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۳۲۶.</ref> | ||
== راهبردهای [[امنیتی]] و [[دفاعی]] == | == راهبردهای [[امنیتی]] و [[دفاعی]] == | ||
در عرصه [[امنیت]] و [[دفاع]]، | در عرصه [[امنیت]] و [[دفاع]]، راهبردهای [[جامعه آرمانی]] [[علوی]] بر سه محور [[استوار]] است: | ||
اول، [[حفظ وحدت]] و کیان [[حاکمیت]]، و [[جهاد]] با سرکشانی نظیر [[معاویه]] و یارانش که حاکمیت [[حق]] را چند پاره کردند و هر یک در امور [[حکومت]]، برنامه و راهی به دلخواه خویش در پیش گرفتند و از | اول، [[حفظ وحدت]] و کیان [[حاکمیت]]، و [[جهاد]] با سرکشانی نظیر [[معاویه]] و یارانش که حاکمیت [[حق]] را چند پاره کردند و هر یک در امور [[حکومت]]، برنامه و راهی به دلخواه خویش در پیش گرفتند و از مسیر حق و [[عدالت]] خارج شدند. [[امام علی]] {{ع}} برای مقابله با [[اصحاب صفین]] و [[جمل]]، تردید نکرد و دوران پنج ساله حکومت خویش را در این راه سپری نمود. | ||
دوم، [[حفظ]] امنیت یکایک افرادی که در [[حکومت علوی]] [[زندگی]] میکردند و [[قوانین]] حکومت را محترم میشمردند. [[امام]] پس از شنیدن خبر بیرون آوردن خلخال از پای [[زن]] [[اهل کتاب]]، میگوید: «اگر [[مسلمان]] آزادهای از شنیدن چنین خبری بمیرد، نباید وی را ملامت کرد»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۴.</ref>. از نظر امام علی {{ع}} یکی از ویژگیهای اصلی حاکمیت، ایجاد «[[امنیت عمومی]]» برای همه افراد و در تمام مکانها است<ref>{{متن حدیث|وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۰۷.</ref>. | دوم، [[حفظ]] امنیت یکایک افرادی که در [[حکومت علوی]] [[زندگی]] میکردند و [[قوانین]] حکومت را محترم میشمردند. [[امام]] پس از شنیدن خبر بیرون آوردن خلخال از پای [[زن]] [[اهل کتاب]]، میگوید: «اگر [[مسلمان]] آزادهای از شنیدن چنین خبری بمیرد، نباید وی را ملامت کرد»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۴.</ref>. از نظر امام علی {{ع}} یکی از ویژگیهای اصلی حاکمیت، ایجاد «[[امنیت عمومی]]» برای همه افراد و در تمام مکانها است<ref>{{متن حدیث|وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۰۷.</ref>. | ||
سوم، ساماندهی نظامی، برای حفظ امنیت و دفاع در برابر [[دشمنان]] [[جامعه اسلامی]]. از نظر امام علی {{ع}} [[نیروی نظامی]] [[مسلمانان]]، [[نگهبان]] امنیت [[مردم]] و پشتوانه حاکمیت حق و [[دین الهی]] و امنیتبخش | سوم، ساماندهی نظامی، برای حفظ امنیت و دفاع در برابر [[دشمنان]] [[جامعه اسلامی]]. از نظر امام علی {{ع}} [[نیروی نظامی]] [[مسلمانان]]، [[نگهبان]] امنیت [[مردم]] و پشتوانه حاکمیت حق و [[دین الهی]] و امنیتبخش راههاست و مردم [[وظیفه]] دارند مخارج و نیازهای مالی نیروی نظامی را تأمین کنند تا از مواهب آن بهرهمند شوند<ref>{{متن حدیث|فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ وَ...}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۴۸.</ref>. به همین دلیل، امام مردم را به تقویت [[ارتش]] مرکزی [[تشویق]] میکرد و همواره آنان را از [[دنیاطلبی]] که موجب [[سستی]] در مقابل دشمنان میشود، باز میداشت. | ||
علاوه بر راهبردهای سهگانه پیشگفته، امام علی {{ع}} [[آموزش]] و [[تربیت]] نیروی نظامی را ضروری شمرده، [[اخلاق]] جهاد و | علاوه بر راهبردهای سهگانه پیشگفته، امام علی {{ع}} [[آموزش]] و [[تربیت]] نیروی نظامی را ضروری شمرده، [[اخلاق]] جهاد و مقابله با دشمنان را به آنان میآموخت و بر [[نظم]] و آمادگی و توجه به فرصتهای حساس تأکید میورزید. [[سیره]] دفاعی و [[امنیتی]] [[امام]] مبتنی بر دفع تجاوزها و رفع سرکشیها و طغیانها بود و هرگز قبل از [[اقدام]] [[متجاوزان]] و سرکشان، به سپاهیان خود دستور [[جنگ]] و هجوم نمیداد<ref>موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۴، ص۲۷۵-۳۱۳.</ref>.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲
مقدمه
برقراری امنیت در سرحدات و داخل کشور، همواره از دغدغههای اصلی دولتها است. بنابراین امام علی (ع) فلسفه تشکیل حکومت را برقراری امنیت بر میشمارند و میفرمایند: مردم به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهرهمند شوند و مردم در دوران حکومت او زندگی را طی کنند و به وسیله او اموال بیت المال جمعآوری گردد و به کمک او با دشمنان مبارزه شود، جادهها امن و امان، حق ضعیفان از نیرومندان گرفته شود، نیکوکاران در رفاه و مردم از دست بدکاران در امان باشند[۱].
آنجا که رابطه انسان با انسان، رابطه ظالم و مظلوم، غارتگر و غارت شده و آزادیستیز و آزادیخواه است، هدف دولت علوی ایجاد امنیت برای مظلومان است: «فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ»[۲]. معیار تقدس جامعه و دولت اسلامی طبق بیان پیامبر وجود آن اندازه از امنیت است که حق ضعیف را بتوان بدون اضطراب و لکنت زبان از قوی بستاند: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتَعٍ»[۳]؛ این معیار شامل دو مطلب است: یکی اینکه مردم به طور کلی روحیه ضعف و زبونی را از خود دور کنند و در مقابل قوی ـ هر اندازه که قوی باشد ـ شجاعانه بایستند، به لکنت زبان نیفتند و ترس نداشته باشند، و دیگر اینکه اصلاً نظامات اجتماعی باید طوری باشد که در مقابل قانون، قوی و ضعیفی وجود نداشته باشد[۴].[۵]
راهبردهای امنیتی و دفاعی
در عرصه امنیت و دفاع، راهبردهای جامعه آرمانی علوی بر سه محور استوار است:
اول، حفظ وحدت و کیان حاکمیت، و جهاد با سرکشانی نظیر معاویه و یارانش که حاکمیت حق را چند پاره کردند و هر یک در امور حکومت، برنامه و راهی به دلخواه خویش در پیش گرفتند و از مسیر حق و عدالت خارج شدند. امام علی (ع) برای مقابله با اصحاب صفین و جمل، تردید نکرد و دوران پنج ساله حکومت خویش را در این راه سپری نمود.
دوم، حفظ امنیت یکایک افرادی که در حکومت علوی زندگی میکردند و قوانین حکومت را محترم میشمردند. امام پس از شنیدن خبر بیرون آوردن خلخال از پای زن اهل کتاب، میگوید: «اگر مسلمان آزادهای از شنیدن چنین خبری بمیرد، نباید وی را ملامت کرد»[۶]. از نظر امام علی (ع) یکی از ویژگیهای اصلی حاکمیت، ایجاد «امنیت عمومی» برای همه افراد و در تمام مکانها است[۷].
سوم، ساماندهی نظامی، برای حفظ امنیت و دفاع در برابر دشمنان جامعه اسلامی. از نظر امام علی (ع) نیروی نظامی مسلمانان، نگهبان امنیت مردم و پشتوانه حاکمیت حق و دین الهی و امنیتبخش راههاست و مردم وظیفه دارند مخارج و نیازهای مالی نیروی نظامی را تأمین کنند تا از مواهب آن بهرهمند شوند[۸]. به همین دلیل، امام مردم را به تقویت ارتش مرکزی تشویق میکرد و همواره آنان را از دنیاطلبی که موجب سستی در مقابل دشمنان میشود، باز میداشت.
علاوه بر راهبردهای سهگانه پیشگفته، امام علی (ع) آموزش و تربیت نیروی نظامی را ضروری شمرده، اخلاق جهاد و مقابله با دشمنان را به آنان میآموخت و بر نظم و آمادگی و توجه به فرصتهای حساس تأکید میورزید. سیره دفاعی و امنیتی امام مبتنی بر دفع تجاوزها و رفع سرکشیها و طغیانها بود و هرگز قبل از اقدام متجاوزان و سرکشان، به سپاهیان خود دستور جنگ و هجوم نمیداد[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۴۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی (ع)، ص۶۰.
- ↑ حکیم آبادی گیلک، محمد تقی، مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۳۲۶.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۷۴.
- ↑ «وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ»؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ «فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ وَ...»؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۴۸.
- ↑ موسوعة الامام علی (ع)، ج۴، ص۲۷۵-۳۱۳.
- ↑ نبوی، سید عباس، مقاله «جامعه آرمانی»، دانشنامه امام علی ج۶، ص ۱۸۵.