امنیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

مقدمه

امنیت و ساز و کارهای تأمین آن در کلیه ابعاد، در منابع اسلامی قرآنی و روایی آمده است. ایمان و امنیت معنوی، سرچشمه و مبنای اصلی کلیه ابعاد امنیت و ساز و کارهای تأمین آن بوده و بین این ابعاد و ساز و کارها، هم پیوند و توازن عمیقی برقرار است. این نوع نگرش به موضوع امنیت نیز در دیدگاه‌های امام قابل مشاهده است. یعنی برخلاف تمامی رویکردهای غربی نسبت به ابعاد امنیت که صرفاً به ارزش‌های این جهانی و دنیوی شهروندان توجه دارند، امام اصولاً زیربنای اساسی امنیت و ابعاد مادی و غیر مادی آن را در حوزه امنیت معنوی و ایمان الهی جستجو می‌کند و هدف حکومت را تأمین امنیت و آرامشی می‌داند که به دنبال آن یک سیر روحی إلی الله، و هدایت به سوی خدا پیدا شود و زمینه‌های توجه به خدا و عبودیت الهی و سیر به سوی خدا محقق گردد[۱]. از این منظر، فقط حکومتی عادله‌ای که دارای انگیزه‌های الهی، اخلاقی و مبتنی بر ارزش‌های معنوی انسانی باشد خواهد توانست امنیت را برقرار، و جامعه را مهار و اصلاح نماید و این همان حکومتی است که انبیاء به دنبال آن بوده‌اند[۲].

بدین‌ترتیب در اندیشه امام، ایمان یا امنیت معنوی مبنای کسب و دستیابی به تمام ابعاد امنیت و از جمله ابعاد سیاسی اجتماعی آن است. امام، سلاح ایمان را نیرومندترین سلاح‌ها می‌دانست و باور داشت که هیچ اسلحه‌ای با ایمان نمی‌تواند مقابله بکند[۳] و پیروزی انقلاب اسلامی را حاصل شکوفایی قدرت خدا و قدرت ایمان ملت می‌دانست که خدای تبارک و تعالی مقدر فرموده یک ملتی که هیچ ندارد و هیچ سلاحی به‌غیر از سلاح ایمان ندارد، بر همه قدرت‌ها غلبه کرده و با دست خدا یک سلطنت ۲۵۰۰ ساله را از ریشه برکند[۴]. بدین ترتیب ایمان به مبادی اسلامی این کار را انجام داد[۵] و هیچ اسلحه‌ای با ایمان و به تبع آن با قیام ملت نمی‌تواند مقابله بکند[۶].

امام، باور به اینکه خدای تبارک و تعالی، قادر مطلق، حیّ مطلق و وجود مطلق است، را نافی هرگونه حزن و سستی و موجد جلوه‌ای ایمانی می‌دانستند که به‌واسطه آن، سد عظیم حکومت پهلوی شکسته شد[۷] و امروز نیز ناتوانی ابرقدرت‌ها در برابر ایمان و اراده ملت‌ها به اثبات رسیده است و با نیروی ایمان این نهضت عظیم برپا شد و پیش رفت و آن قدرت‌های شیطانی شکست را پذیرا شدند[۸].

از دیدگاه امام، اصلی‌ترین خطری که متوجه امنیت و عامل خدشه آن می‌شود از ناحیه آفات ایمانی است؛ لذا مواردی مانند ضعف ایمان، خودخواهی‌ها، منیت‌ها، هوای نفس و مصادیق آن را منشأ اختلافات، اضطراب‌ها و ناامنی به شمار می‌آورند و به‌ویژه به ضرورت عاری بودن نیروهای نظامی از این عوامل مخل ایمانی تأکید می‌ورزند به و بر لزوم وحدت کلمه و محبت میان آنها ـ در جهت افزایش کارآمدی بیشتر امنیتی این نیروها ـ اصرار می‌نمایند[۹] و تقویت اخلاص و ایمان و اتکال افزون‌تر بر خداوند متعال را مایه ارتقاء روحیه، آرامش و رفع اضطراب‌ها و شکست‌ناپذیری دانسته و می‌فرمایند: اگر ما یک روز اتکای خودمان را از خدا برداشتیم و روی نفت و یا روی سلاح گذاشتیم، بدانید که آن روز، روزی است که ما رو به شکست خواهیم رفت[۱۰].

جالب اینجاست که امام، قدرت‌های بزرگ و مجهز نظامی و بی‌ایمان عالم را به لحاظ پیروی‌شان سیاست‌های شیطانی، سرشار از احساس ناامنی و اضطراب و فقدان آرامش معرفی می‌نمایند و همین عامل را دلیل ناتوانی آنها در مقابله با انقلاب ایمانی در ایران می‌دانند[۱۱].

البته با وجود برتری بعد معنوی امنیت در رویکرد امام، جنبه‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... که بعد مادی امنیت را تشکیل می‌دهند، نیز نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در تأمین امنیت دارند و در حقیقت تأمین این ابعاد و دستیابی بهینه به آنها مبتنی بر بنیاد امنیت معنوی یا همان ایمان است و به عبارت دیگر، ابعاد معنوی و مادی امنیت لازم و ملزوم و متمم یکدیگر، آن هم بر محور ایمان هستند. بنابراین می‌توان استنتاج نمود که فراهم‌سازی امنیت سیاسی در نظام اسلامی امری ضروری است. این بعد از امنیت به معنای تأمین آرامش و طمأنینه لازم توسط حاکمیت یک کشور برای شهروندان قلمرو خویش از راه مقابله با تهدیدات مختلف خارجی و همچنین تضمین حقوق سیاسی آنان در مشارکت جهت تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی آنها می‌باشد.

ضرورت تأمین تمام ابعاد امنیت به‌ویژه جنبه سیاسی و دفاعی آن به کرات در اندیشه امام مورد تأکید قرار گرفته است. به عنوان مثال به باور ایشان هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آن وارد شود یا کسی را جلب کند، یا به نام و بهانه کشف جرم به دنبال تجسس و اسرار زندگی مردم بوده و مرتکب استراق سمع شود و یا برای کشف گناه و جرم هرچند گناه بزرگ، شنود بگذارد[۱۲]. امام راحل، قائل به تأمین کامل امنیت سیاسی و آزادی‌های فردی بودند و جز در مواردی که با امنیت کشور و توطئه‌های دشمنان انقلاب مرتبط می‌شد، در بقیه موارد سلب آزادی‌های فردی را مطرود اعلام می‌کردند[۱۳].

از منظر امام، هیچ فریضه‌ای در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نیست[۱۴] و با تمام قاطعیت به دنیا اعلام می‌کردند که اگر جهان‌خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد[۱۵] و همه باید خود را فدای اسلام و دفاع از آن بنمایند[۱۶] و از اسلام عزیز و نوامیس آن در مقابل هر مهاجم پاسداری نموده و در مقابل آنها و ابر قدرت‌ها هراسی به‌دل راه ندهند[۱۷] و در تحقق کامل جمهوری اسلامی در جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند[۱۸]. بدین ترتیب امام، حفظ نظام جمهوری اسلامی و این «مولود شریف» را از اهمّ واجبات عقلی و شرعی و قطعی می‌دانست[۱۹]. ضمن اینکه دفاع و حمایت از مسلمانان، مستضعفان و مظلومان جهان را نیز بر همه و از جمله بر جمهوری اسلامی، لازم می‌شمرد[۲۰].[۲۱]

معناشناسی

«امنیت» واژه‌ای عربی از ریشه «امن» در برابر خوف[۲۲] به معنای ترس‌نداشتن[۲۳] است. نیز به حالت فراغت از هر گونه تهدید و حمله گفته می‌شود و در اصطلاح سیاسی و حقوقی به «امنیت فردی» و «امنیت اجتماعی» تقسیم می‌شود[۲۴].

امنیت در هر سطحی دارای دو جنبه عینی (فقدان تهدید فیزیکی) و باطنی یا ذهنی است که به هراس‌نداشتن از ارزش‌های فرد یا اجتماع گفته می‌شود[۲۵] و موضوع اصلی در امنیت رهایی از تهدیدها و حفظ بقاست و با مخاطره و آسیب‌پذیری ارتباط نزدیک دارد.[۲۶] تا حدود دویست سال پیش امنیت برای جوامع انسانی مفهومی صرفاً نظامی داشت؛ اما با فرارسیدن عصر صنعت، ابعاد و سطوح مختلفی برای امنیت تعریف شد. این سطوح از درون فرد آغاز و به سطح اجتماع در ابعاد عمدتاً سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشیده می‌شود[۲۷] چنان‌که امنیت را به سطوح ملی، منطقه‌ای، بین‌المللی یا جهانی تقسیم کرده‌اند[۲۸].

با وجود اختلاف‌ها و تنوع دیدگاه‌ها دربارهٔ مفهوم امنیت، غالب تحلیل‌گران بر وجود سه رکن «مرجع امنیت، تهدیدات امنیتی و امنیت‌سازی» در مفهوم امنیت تأکید دارند. در مطالعات مربوط به امنیت، لازم است به این سه پرسش اساسی پاسخ داده شود: امنیت برای چه کسی؟ امنیت از چه کسی یا چه چیزی؟ امنیت چه طور و چگونه؟[۲۹] هر کدام از لایه‌ها و سطوح مختلف امنیتْ مرجع‌ها، بازیگران، تهدیدها و آسیب‌پذیری‌های متفاوت و ویژه‌ای دارند و رسیدن به وضعیت ایمن و چگونگی صیانت از آنها مختلف است؛ برای مثال مرجع امنیت در بعد سیاسی، دولت و ایدئولوژی سازنده آن، در بعد اقتصادی، اقتصاد کل کشور و در بخش فرهنگی صیانت از هویت مذهبی، ملی یا قومی است[۳۰].[۳۱]

پیشینه

امنیت از جمله نیازهای نخستین زندگی انسان است و تاریخی به درازای عمر بشر دارد[۳۲] که در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است. قرآن کریم امنیت را نعمت بی‌بدیل و مقدم بر دیگر نعمت‌ها دانسته و به انسان‌ها توصیه کرده‌است خداوند یگانه‌ای را که آنان را از ترس ایمنی بخشیده، ستایش کنند.﴿الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ[۳۳] احساس امنیت و آرامش یکی از نعمت‌های خدا به مؤمنان﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۳۴] و رسیدن به آن یکی از اهداف حکومت صالحان در زمین﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۳۵] است و خداوند قبله‌گاه مسلمانان را شهری دارای امنیت شمرده‌ است.﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ[۳۶]، ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۳۷]، ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۳۸] جامعه دارای امنیت، از الگوها و مثال‌های قرآن است که در آن، امنیت مقدم بر وضع معیشت جامعه دانسته شده‌ است﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۳۹] و سخت‌ترین مجازات‌ها برای افرادی در نظر گرفته می‌شود که امنیت جامعه را به خطر می‌اندازند که شامل اعدام، به صلیب‌ کشیدن و تبعید است ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۴۰] و به این ترتیب در اسلام با افرادی که در اصطلاح فقهی محارب نامیده می‌شوند و از طریق به‌کارگیری سلاح و با قصد ایجاد ترس و وحشت، امنیت را از جامعه سلب می‌کنند، برخورد سختی می‌شود[۴۱].

از سوی دیگر، پیامبر اکرم(ص) امنیت را نعمتی دانسته‌است که مورد ناسپاسی مردم قرار گرفته و افراد زمانی قدر آن را می‌دانند که به مصیبتی گرفتار شوند[۴۲] در سخنی دیگر از ایشان آمده‌است که دو نعمت ناشناخته هستند، امنیت و تندرستی[۴۳] امیرالمؤمنین علی(ع) هم در گفتار خود[۴۴] و در نامه به مالک اشتر[۴۵] و برخی کارگزاران خود[۴۶] به جایگاه و اهمیت امنیت در کشورداری تأکید کرده‌است. امنیت در حقوق اسلامی تنها در مورد جان، مال، عمل، حقوق و آزادی‌های مربوط به آن نیست، بلکه شامل شخصیت، شرف و حیثیت افراد نیز می‌شود[۴۷] تا جایی که لطمه‌زدن مؤمن به شخصیت خود نیز جایز نیست[۴۸]. امنیت را می‌توان به امنیت فردی، اجتماعی و جهانی و امنیت اجتماعی را به امنیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی دسته‌بندی کرد[۴۹].

ضرورت و جایگاه

رفاه و امنیت از ضروریات اولیه زندگی بشر است و از این جهت، اولین هدفی است که همه نظام‌های سیاسی در تعقیب آن هستند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وجود امنیت در جامعه را مثل وجود هوا برای نفس کشیدن ضروری می‌دانند[۵۰] و معتقدند نظام اسلامی باید آرامش و امنیت را تأمین کند که این برای زندگی کردن ضروری است و بدون آرامش و امنیت زندگی مادی معنی ندارد؛ لذا یکی از اهداف انقلاب اسلامی را تأمین رفاه و تأمین امنیت معرفی می‌کنند[۵۱]. ایجاد محیط امن در جامعه اسلامی یکی از مهم‌ترین وظایفی است که دولت اسلامی و حاکم اسلامی موظف است آن را انجام دهد و در کنار تأمین امنیت، تأمین رفاه برای مردم هم ضروری است. در اندیشه سیاسی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رفاه و امنیت دو خصوصیت فوق‌العاده حساس و مهم برای جوامع بشری اعم از جامعه اسلامی و غیر اسلامی معرفی شده‌اند: «این جور نیست که ما بگوییم حکومت اسلامی اخلاق مردم را باید رشد بدهد، به مردم دانش بدهد، آگاهی سیاسی بدهد امانان مردم را تأمین نکند، زندگی مادی و رفاه مردم را تأمین نکند، به فکر مسکن مردم نباشد، به فکر ایجاد شغل برای مردم نباشد، به فکر زندگی آسوده‌ای که غم نان و غم حداقل معیشت را هیچ یک از آحاد مردم نداشته باشند، نباشد؛ این جور نیست، بلکه ﴿رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۵۲] که حضرت ابراهیم آن وقتی که خانه کعبه را بنیان‌گذاری کرد و این مدینه الهی را به وجود آورد، دعایی که کرد برای مردم، دعا برای رفاه و امنیت بود؛ یعنی امنیت هم یک احتیاج و نیاز حقیقی برای مردم است که حکومت اسلامی باید آن را تأمین کند و رفاه هم یک نیاز حقیقی و واقعی است برای مردم که حکومت اسلامی موظف است آن را تأمین کند»[۵۳].[۵۴]

اهمیت امنیت

مقوله امنیت، ضروری‌ترین مسأله برای انسان بوده و خواهد بود. روایات امنیت را عدل سلامتی و صحت قرار قرار داده است. قرآن اهمیت دو چندانی برای امنیت قائل است چه اینکه در سوره قریش می‌فرماید: ﴿فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ * الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ[۵۵]. یعنی نجات از گرسنگی را با نجات از ناامنی در کنار هم قرار داده است[۵۶]. ضرورت وجود امنیت برای هر جامعه، جزء قضایای است که قیاست‌ها معها؛ و نیاز زیادی به استدلال و اقامه دلیل و برهان ندارد. می‌توان گفت که امنیت مثل هوا برای انسان به طور مستمر لازم است. اگر جامعه امنیت نداشته باشد، حالت اختناق پیدا می‌کند مانند مجموعه‌ای که هوا در اختیار نداشته باشد[۵۷].

تعبیر و تشبیه ضرورت امنیت به هوا برای جامعه انسانی تشبیه دقیق، فنی، عقلی و عالمانه‌ای است. استناد مباحث به عقل این خاصیت و ماهیت را دارد که از قدرت اقناع کنندگی بالایی برخوردار است و می‌تواند در مقام بحث، طرف مباحثه را قانع نماید. بر همین اساس همان طور که وجود هوا و اکسیژن برای انسان ضروری و حتمی است و بدون هوا زندگی برای انسان قابل دست‌یابی و تحقق نیست، امنیت. همچنین جایگاهی در زندگی اجتماعی انسان دارد؛ زیرا اگر در جامعه‌ای امنیت نباشد زندگی نیز مختل و نابود خواهد شد و حیات بشری در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.

بر همین اساس، انسان‌ها تحقق امنیت را از ضروری‌ترین و استراتژیک‌ترین مسائل برای خود تصور می‌کنند و در صدد هستند به هر وسیله ممکن به این هدف مهم، حساس و سرنوشت‌ساز در زندگی خود نائل شوند و لذا گاهی در بعضی ادوار تاریخ، مردم تن به قلدری یک قلدر با همه رنج‌ها و سختی‌هایش داده‌اند؛ برای اینکه امنیت را در اختیار آنها بگذارد و این حاکی از اهمیت امنیت است[۵۸].[۵۹]

اقسام و گونه‌ها

امنیت فردی

هر فردی صرف نظر از مذهب، زبان، تابعیت و مستقل از وضع سیاسی به‌طور فطری و طبیعی دارای حقوقی است که باید محترم شمرده شوند؛ امنیت فردی یعنی مصونیت و حرمت یک شخص از تعرض و تجاوز به حقوق مشروعش که نباید حریم خصوصی وی نقض شود و اختیار و آزادی فردی او سلب گردد[۶۰]. در اندیشه امام‌ خمینی امنیت فردی دارای دو بعد باطنی (روحی) و ظاهری است. جنبه روانی و درونی امنیت فردی یا همان آرامش قلبی و احساس طمأنینه در بینش ایشان اهمیت ویژه‌ای دارد و سعادت انسان را در آرامش روحی و قلبی او در دنیا و آخرت ارزیابی می‌کرد[۶۱] و از مراتب کمال ایمان و از نعمت‌های بزرگ الهی برمی‌شمارد[۶۲]. رسیدن به این سطح از امنیت، مستلزم توجه و مبارزه با موانع و تهدیدات آن است[۶۳]. به تعبیر امام‌ خمینی مهم‌ترین تهدید و سرمنشأ گرفتاری‌های بشر، مبارزه‌نکردن با نفس اماره و شیطان باطنی است و سازندگی روحی، مقدم بر همه سازندگی‌هاست[۶۴]. انسان در سایه خودسازی و توجه عملی به فضایل اخلاقی و معنویات می‌تواند آرامش دنیوی و سعادت ابدی خود را تضمین کند[۶۵] و این همه، در سایه امن حکومت اسلامی و عمل به دستورهای اسلام تحقق می‌یابد[۶۶].

بُعد عینی و ظاهری امنیت فردی به این است که شخص، فارغ از ترس آسیب‌ رسیدن به جان، مال یا آبروی خود و فارغ از خطر ازدست‌ دادن آنها زندگی کند[۶۷]. در کلام امام‌ خمینی این بعد از امنیت شامل مصونیت از بازداشت غیرقانونی و شکنجه[۶۸]، حفظ حریم خصوصی افراد، امنیت شغل، سرمایه و امنیت مسکن[۶۹] است. ایشان به‌ویژه در فرمان معروف هشت‌ ماده‌ای خود[۷۰] و نیز به مناسبت‌های دیگر، حکومت و دستگاه قضایی را از تهدید حریم خصوصی افراد برحذر داشت و تأکید کرد در سایه حکومت اسلامی مردم بدون ترس و دلهره باید احساس کنند، جان و مال و حیثیت آنان در امان است و حکومت حق ندارد بدون دلیل و حکم قضایی لازم و به بهانه برقراری نظم، به شغل، مسکن و حریم خصوصی افراد تجاوز کند و به بازرسی بپردازد[۷۱].

ایشان به رسانه‌های گروهی نیز سفارش می‌کرد با رعایت موازین اخلاقی حیثیت افراد را محفوظ بدارند[۷۲].[۷۳]

امنیت اجتماعی

امنیت اجتماعی به معنای مصونیت یک فرد، گروه و ملت از تعرض و تجاوز به حقوق اجتماعی مشروعش است[۷۴]. این تهدید می‌تواند ناشی از کردار غیرقانونی دولت، افراد یا گروه‌ها در تمامی یا بخشی از جامعه باشد[۷۵]. امام‌ خمینی معتقد بود در صورتی می‌توان در جامعه امنیت برقرار کرد و با متعرضان به آرامش و امنیت مردم و نظام برخورد کرد که همه در مقابل قانون برابر باشند و نیز عموم مردم و مسئولان قانون را سرلوحه اعمال خود قرار دهند[۷۶]. امنیت اجتماعی دارای ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی است[۷۷].

امنیت سیاسی

هنگامی که افراد، گروه‌ها و ملت‌ها فرصت و آزادی کافی برای اعمال حاکمیت بر سرنوشت خویش داشته باشند و چیزی مانع رسیدن آنان به این حق نشود از امنیت سیاسی برخوردارند[۷۸]. مرجع امنیت سیاسی از نظر امام‌ خمینی، دولت اسلامی است که اجزای آن را اسلام که مبنای دولت اسلامی است، ولایت فقیه به مثابه نمود نهادی و مردم که پایگاه اجتماعی دولت اسلامی است تشکیل می‌دهند[۷۹]، چنان‌که امام‌ خمینی بر این نظر است که اگر دشمن به مرزهای مسلمانان حمله کند، بر همه مسلمانان واجب است که به دفاع از آن برخیزند[۸۰]، حتی در حکومت‌های نامشروع دفاع از امنیت کشور اسلامی واجب است و بیشتر فقیهان شیعه همچون شیخ طوسی، حلبی و محقق حلی این موضوع را تأیید کرده‌اند[۸۱]، چنان‌که صاحب جواهر تأکید کرده‌است دفاع در مقابله با کفار حتی با وجود حاکم ستمگر لازم است و البته هدف باید دفاع از اسلام باشد نه قصد کمک به حاکم جور[۸۲] به اعتقاد امام‌ خمینی حفظ اسلام بالاتر از همه واجبات دینی قرار دارد[۸۳]، از طرفی صیانت از اسلام در پرتو حفظ نظام اسلامی تحقق می‌یابد؛ زیرا آنچه در حکومت اسلامی مطرح است عمل به اسلام و احکام مترقی آن است؛ از این‌رو ایشان پاسداری از نظام را بر همه واجب و آن را جزو بزرگ‌ترین واجب‌ها می‌نامد[۸۴] و تأکید می‌کند چون فقیهان پاسدار و نگهبان اسلام‌اند، باید از عقاید، احکام و نظام‌های اسلام نگهبانی کنند و این امر زمانی ممکن خواهد شد که مجهز به تشکیلات و قدرت باشند[۸۵].

امام‌ خمینی پشتیبانی از اصل و جایگاه ولایت فقیه را مانع از آسیب‌پذیری نظام می‌داند[۸۶]. ایشان همچنین بر وجهه مردمی‌بودن حکومت سخت تأکید دارد[۸۷] و حفظ جمهوری اسلامی و کاهش آسیب‌پذیری آن را منوط به حضور مردم در صحنه که پشتیبان و پایگاه اجتماعی نظام اسلامی‌اند می‌داند[۸۸]. در نگاه ایشان تک‌ تک مردم از حقوق شهروندی برخوردارند و دولت جمهوری اسلامی باید تابع آرای ملت باشد تا بقا و استمرارش تضمین شود؛ از این‌رو ایشان حفظ حضور مردم را تکلیف شرعی و عقلی می‌داند[۸۹]. ایشان معتقد است در عرصه سیاست داخلی، هر عاملی که موجب ازمیان‌ رفتن وحدت ملی و پیوند دولت و ملت شود یا عواملی چون اختلافات سیاسی، نفوذ منحرفان و عناصر ضد انقلاب در نهادهای انقلابی و دولتی تهدید کننده ثبات و امنیت کشور به‌شمار می‌روند[۹۰].

از سوی دیگر، در نگاه امام‌ خمینی یکی از اساسی‌ترین ارکان ایجاد امنیت در عرصه سیاسی پیوند دولت و ملت است؛ بر این اساس، اعتماد ملت به دولت مساوی با امنیت و سلب اعتماد و گسسته‌شدن پیوند میان ملت و دولت، عامل تهدید امنیت به‌شمار می‌رود[۹۱]، چنان‌که هر گونه رفتاری که نتیجه‌اش به‌حاشیه‌راندن مردم و عدم اهلیت آنان برای مشارکت سیاسی بر مبنای تمایزات صنفی یا سنی باشد مردود است و از این‌رو نگاه انحصاری به قدرت از نظر امام‌ خمینی عملی بر ضد امنیت کشور است[۹۲]، البته ایشان تأکید می‌کند که پشتیبانی ملت از دولت منوط بر حسن عملکرد دولت و هماهنگی قول و عمل مسئولان است[۹۳]. برای امنیت سیاسی می‌توان ابزارهایی در نظر گرفت که از آن جمله می‌توان به نهادهای امنیتی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اشاره کرد[۹۴].

امنیت اقتصادی

امنیت اقتصادی در سطح فردی و گروهی، به میزان دسترسی افراد به ضروریات زیستی (غذا، آب، مسکن، آزادی کار، تولید و مالکیت) که جزو حقوق اساسی است مربوط می‌شود[۹۵] و در سطح عمومی، دستیابی به رفاه عامه و رشد اقتصادی در جامعه[۹۶] است.

امام‌ خمینی امنیت اقتصادی را نتیجه توزیع عادلانه ثروت در جامعه و بخش عمده ناامنی‌های اجتماعی را محصول فقر و بی‌عدالتی اقتصادی می‌دانست[۹۷]. از نگاه ایشان راهکار تأمین عدالت، خدمت بیشتر به ضعیفان و وضع قوانین برای اعاده حقوق فقیران و تأمین زندگی آنان است[۹۸]. مصادره اموال خاندان پهلوی و وابستگان آن به نفع مستمندان، کارگران و کارمندان ضعیف[۹۹]، تأسیس کمیته امداد[۱۰۰]، بنیاد مسکن و حساب ۱۰۰ امام[۱۰۱] ازجمله اقدامات امام‌ خمینی و اهتمام به مبارزه با گران‌فروشی و احتکار و توجه به تأمین نیازهای مردم و اصلاح امورکارگران از مهم‌ترین خواسته‌های امام‌ خمینی در جهت رفع فاصله طبقاتی و برقراری امنیت اقتصادی بود[۱۰۲]. به اعتقاد ایشان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده امنیت اقتصادی، وابستگی به قدرت‌های خارجی و بیگانگان است که نتیجه آن فقر و وابستگی سیاسی خواهد بود[۱۰۳]، از این‌رو قطع وابستگی و حرکت به سوی خودکفایی در اقتصاد، مسئولیت ملی و تکلیف شرعی است[۱۰۴].

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های رسیدن به توسعه ـ یافتگی و امنیت اقتصادی، امنیت سرمایه‌گذاری است. به این منظور باید چارچوبی از شرایط سیاسی، اجتماعی و حقوقی فراهم گردد که اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب و امنیت اشتغال و درآمدزایی جامعه را تضمین کند[۱۰۵]. امام‌ خمینی نیز امنیت سرمایه‌گذاری برای احیای هویت اسلامی مسلمانان و رسیدگی به مشکلات و مسائل آنان را اصلی اساسی در اصول سیاست خارجی ایران می‌دانست[۱۰۶].[۱۰۷]

امنیت اقتصادی به عنوان یکی از هدف‌های نظام اقتصادی به معنای ثبات و عدم خطر در فعالیت‌های اقتصادی در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف و در سه بخش دولتی، خصوصی و اقتصاد بدون سود و در ابعاد داخلی و بین‌المللی است[۱۰۸].

امنیت اقتصادی در دو سطح خرد - فردی - و کلان - اجتماعی و ملی - در کلام امام مورد توجه قرار گرفته است. از دید فردی امنیت اقتصادی همان آزادی مالکیت[۱۰۹]، درآمد و فعالیت‌های مشروع و قانونی مردم است[۱۱۰]. در غیر این صورت فرد یا دولت متجاوز از لحاظ شرعی[۱۱۱] و قانونی[۱۱۲] ضامن است.

امنیت اقتصادی کلان نیز از لوازم نظام اقتصادی به‌معنای وجود ثبات و اطمینان نسبت به فعالیت‌های اقتصادی، اموال و ثروت‌های جامعه بوده که به دلیل علت تخریب امنیت در دو سطح داخلی و خارجی بررسی می‌شود.

امام خمینی به بُعد داخلی امنیت و رفع موانع مخل در آن اهمیت داده و آن را لازمه اقتصاد سالم[۱۱۳]، سازندگی[۱۱۴]، اصلاحات[۱۱۵] و آرامش[۱۱۶] جامعه می‌داند. عواملی چون بی‌ثباتی، توزیع ناعادلانه ثروت و درآمد، فقدان نظارت بر اجرا و نقصان نظام قضایی موجب فقدان امنیت اقتصادی می‌گردد.

ایشان از جمله عوامل مهم در حفظ امنیت خارجی را استقلال اقتصادی[۱۱۷] و خودکفایی[۱۱۸] بیان می‌کند.

قدرت برتر اقتصادی مهم‌ترین عامل تأمین امنیت اقتصادی خارجی به نظر است. در آموزه‌های امام قدرت برتر اقتصادی زمانی تحقق می‌یابد که استقلال اقتصادی[۱۱۹] و وحدت در جامعه محقق گردد[۱۲۰].[۱۲۱]

امنیت فرهنگی

هرگاه فرد، گروه، یا ملتی از تعرض و تجاوز به اعتقادات دینی، عرف‌ها، قوانین، شخصیت و هویت مصون باشد، دارای امنیت فرهنگی است.[۱۲۲] امام‌ خمینی در بُعد فرهنگی فساد اخلاقی را اساس ویرانی جامعه و نابودی افراد می‌دانست[۱۲۳] و آزادی‌های بی‌حد و حصر و مغایر با ارزش‌های جامعه و گسترش فرهنگ مبتذل غربی را عامل گسترش فساد و بزهکاری اجتماعی ارزیابی و از موارد مهم ناامنی در این بخش یاد می‌کرد [۱۲۴] در برخورد با فساد فرهنگی، فرهنگ عمومی در کنار فرهنگ رسمی، قابل توجه است. از نظر امام‌ خمینی اصلاح فرهنگ عمومی، یعنی بازگشت به فرهنگ اصیل و ناب اسلامی. در این صورت می‌توان گفت که افراد تربیت‌شده در این رویکرد دارای جایگاه ارزشمند انسانی‌اند[۱۲۵].

از سوی دیگر، امام‌ خمینی آزادی اندیشه و آزادی بیان در قالب‌های گوناگون برای همه افراد جامعه را موجب فراهم‌شدن امنیت فرهنگی می‌خواند.[۱۲۶] ایشان راهکار اساسی برای رفع معضلات فرهنگی را توجه‌ کردن به آخرت و اعتقاد قلبی به خداوند و گسترش معنویت در جامعه می‌دانست[۱۲۷] و با پذیرش قلبی اینکه عالَم محضر خداست[۱۲۸] و انتقال این مفهوم به مردم و به‌خصوص جوانان، باعث کنترل درونی آنان شد که نمونه‌اش را در عبادت‌ها و شوق به شهادت و فضای معنوی هشت سال دفاع در برابر تجاوز رژیم عراق می‌توان دید؛ در حالی‌ که چنین رفتارهای اخلاقی با هنجارهای متداول نظامیان که نوعاً با فساد و تجاوز همراه می‌باشد، متغایر است[۱۲۹].

از نظر امام‌ خمینی یکی از عوامل ناامنی در حوزه فرهنگ، تهدیدهای تبلیغاتی دولت‌های دیگر است[۱۳۰] و از آنجاکه هدف آنان ایجاد اختلاف، ناامیدی، بی‌اعتمادی و تحریک مردم است[۱۳۱] یکی از رسالت‌های رسانه‌های جمعی کشور، خنثی‌ کردن این تبلیغات و ازبین‌ بردن آثار تهدید کننده و تخریبی آنها در کنار دشمن‌شناسی است.[۱۳۲] ایشان تبلیغات خودی را عاملی برای خنثی‌ شدن دسیسه‌های دشمن می‌دانست[۱۳۳] و برای مطبوعات، نویسندگان، روزنامه‌نگاران، دست‌اندرکاران رادیو و تلویزیون نقش مهمی در ایجاد وحدت و حفظ امنیت روانی قائل بود و همواره این گروه را به تلاش برای به‌کارگیری قلم و رسانه خود در حفظ و ایجاد آرامش و کاهش تشنج در جامعه فرا می‌خواند[۱۳۴] .[۱۳۵]

امنیت قضایی

عملکرد صحیح و بدون تبعیض دستگاه قضایی جهت رسیدن به اهداف تعریف‌ شده و اطمینان عمومی به این عملکرد را امنیت قضایی می‌گویند.[۱۳۶] از نگاه امام‌ خمینی، امنیت در معنای نظم، زمانی تحقق می‌یابد که همگان قوانین را بپذیرند و در اجرای آن بکوشند.[۱۳۷] ایشان ضمن تأکید بر لزوم جلوگیری از هرج و مرج، حاکم‌ شدن ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور را منوط بر اجرای قوانین می‌دانست؛ بر همین اساس بیان می‌کرد هر گونه رعایت‌نکردن قانون، ناامنی به‌شمار می‌رود.[۱۳۸] ایشان بر ضرورت قاطعیت در برخورد با جرایم مخل امنیت روانی و عمومی تأکید می‌کرد و تکلیف جرایم امنیتی را از جرایم عادی جدا می‌دانست.[۱۳۹] در نگاه فقهی ایشان، اقدام مسلحانه به منظور ایجاد ترس و وحشت در میان عموم مردم که در اصطلاح فقهی به محاربه مشهور است، به دلیل سلب امنیت روانی و اجتماعی مردم، به تناسب جرمی که صورت می‌گیرد، مستلزم مجازات است، از تبعید گرفته تا کشتن فرد[۱۴۰] چنان‌که در آیه ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۴۱] به مجازات محارب اشاره شده‌ است و امام‌ خمینی همانند فقهای دیگر[۱۴۲] خاطرنشان ساخته اگر به جان، مال و آبروی شخصی دست‌ درازی شود، حق دفاع دارد و گاهی واجب می‌شود، اگرچه به قتل مهاجم منجر گردد[۱۴۳].

سیره عملی امام‌ خمینی در برخورد با اخلالگران امنیت سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد ایشان در مرحله نخست بر نصیحت مشفقانه تأکید می‌کرد[۱۴۴] و نمونه‌هایی از آن را می‌توان در راهنمایی‌ها و نصیحت‌های ایشان به سیدابوالحسن بنی‌صدر[۱۴۵] و گروه سازمان مجاهدین خلق[۱۴۶] مشاهده کرد. به باور امام‌ خمینی ضد انقلاب‌ها یعنی آنان‌که با بی‌اعتنایی به نصیحت‌ها پا را از قانون فراتر می‌گذارند و به تعبیر قرآن کریم ایمان خود را به ظلم آلوده می‌کنند[۱۴۷] باید منتظر برخورد محکم و عبرت‌آموز باشند[۱۴۸] با وجود این ایشان همواره رعایت حدود شرعی را در برخورد با گروه‌های مخالف معاند ضروری می‌دانست[۱۴۹].

امام‌ خمینی معتقد بود همه ملت با هر مذهب و قومیتی، در مقابل قانون برابرند و در حکومت اسلامی با افراد در هر رتبه و مقامی که هستند باید به عدالت و به‌طور یکسان رفتار شود[۱۵۰] و جان، مال و حیثیت همه افراد باید در امان باشد و کسی حق ندارد حقوق مردم را زیر پا بگذارد و با مردم رفتار غیر انسانی و غیر اسلامی کند[۱۵۱] در این راستا ایشان در حکمی به شورای عالی قضایی، بر ضرورت جلوگیری از اقدام‌های خودسرانه افراد غیر مسئول تأکید کرد[۱۵۲] و دستگاه قضایی را ملزم دانست برای گسترش عدالت، از جامعه در برابر متعدیان بر جان و مال و شرافت مردم دفاع کند و آنان را بدون در نظرگرفتن امتیازهای سیاسی و اجتماعی و حتی خانوادگی مجازات کند[۱۵۳] از سوی دیگر، ایشان توجه می‌داد که در امنیت قضایی استقلال قاضی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا قاضی به دلیل حیثیت و آبروی شخص از یک سو باید با کمال احتیاط برخورد کند و از سوی دیگر، باید قدرت کافی برای برخورد با مجرم داشته باشد؛ بنابراین قاضی باید آزادانه رفتار کند و تحت تأثیر کسی قرار نگیرد[۱۵۴].[۱۵۵]

امنیت جهانی

از نظر امام‌ خمینی نظام سلطه یا استکبار جهانی به رهبری آمریکا مهم‌ترین تهدید برای صلح و امنیت جهانی محسوب می‌شود.[۱۵۶] ایشان معتقد بود با آگاهی و بسیج مستضعفان جهان و ملت‌های بیدار علیه نظام سلطه و گسترش اسلام، ملت‌ها می‌توانند امنیت و سرنوشت خود را به دست گیرند.[۱۵۷] ایشان به صورت خاص به امنیت جهان اسلام توجه کرده‌است؛ چنان‌که غلبه بیگانگان و قدرت‌های سلطه‌گر بر امور مسلمانان[۱۵۸] از طریق غارتگری و استعمار، بر سر کار آوردن رژیم‌های وابسته از طریق کودتا، راه‌اندازی جنگ داخلی، مداخله نظامی، جنگ‌افروزی در میان کشورهای اسلامی، فروش انواع ابزارآلات جنگی در پشت نقاب دروغین صلح‌طلبی و حمایت از حقوق بشر،[۱۵۹] تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی در قلب جهان اسلام،[۱۶۰] اشغال فلسطین و دیگر سرزمین‌های اسلامی،[۱۶۱] وجود رژیم‌های ارتجاعی و وابسته و تفرقه در میان کشورهای اسلامی،[۱۶۲] ایجاد پایگاه نظامی در کشورهای اسلامی[۱۶۳] و همچنین ایجاد گروه‌های تروریستی[۱۶۴] را مهم‌ترین معضلات تهدید کننده جهان اسلام به‌شمار آورده‌ است. ایشان یگانه راه خروج از چنین وضعیتی را بازگشت به اسلام، وحدت و اعتصام به حبل اللَّه‏ [۱۶۵] و قیام علیه استبداد و استکبار[۱۶۶] می‌دانست[۱۶۷].

نهادها و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی

نهادهای اطلاعاتی و امنیتی از ضروریات هر نظام سیاسی شمرده می‌شوند که بدون آنها فراهم‌کردن امنیت و تداوم حکومت امکان‌پذیر نیست[۱۶۸] و امروزه نیز اکثر کشورهای جهان دارای سازمان اطلاعاتی و امنیتی هستند و چنین دستگاهی جزء جدایی‌ناپذیر حکومت‌ها و نظام‌های سیاسی به‌شمار می‌رود.[۱۶۹] این سازمان‌ها نقش مهمی در تحکیم موقعیت یک کشور و حفظ ثبات سیاسی و امنیتی آن ایفا کرده[۱۷۰] ازجمله حکومت‌ها را نسبت به مسائل و جریان‌های جهانی مطلع می‌سازند[۱۷۱] در سال‌های نخست انقلاب اسلامی ایران به علت عملکرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در زمان پهلوی که تصویری منفی از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در ذهن مردم ایجاد کرده بود و به سبب نبود ساختاری متمرکز در نهادهای اطلاعاتی، مشکلات زیادی در زمینه امنیت در کشور به وجود آمده بود،[۱۷۲] با انحلال ساواک در پی پیروزی انقلاب اسلامی،[۱۷۳] نهادهای مختلف وابسته به انقلاب، چون نخست‌وزیری، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیته‌های انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب اسلامی[۱۷۴] وظایف جمع‌آوری اطلاعات را انجام می‌دادند اما با شدت گرفتن توطئه‌ها و انفجارها، توسط گروه‌های ملحد و منافق و کشف توطئه‌های گوناگون همانند کودتای نوژه، واقعه طبس، فعالیت‌های حزب توده و فعالیت‌های تروریستی سازمان مجاهدین خلق باعث شد مسئولان سیاسی جمهوری اسلامی ایران نهادهای اطلاعات و امنیتی تصمیم به ایجاد تشکیلات متمرکز اطلاعاتی بگیرند،[۱۷۵] بدین منظور قانون تأسیس وزارت اطلاعات در ۱۳۶۲/۵/۲۷ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و هدف از تشکیل آن، کسب و پردازش و حفاظت اطلاعات و به دست آوردن آگاهی‌های لازم از وضعیت دشمن جهت مقابله با توطئه‌های آنان علیه انقلاب اسلامی بیان شد[۱۷۶].

امام‌ خمینی نیز بر اساس ضرورت‌های سیاسی و امنیتی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، بر ایجاد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در زمینه حفظ امنیت تأکید کرده‌است؛ چنان‌که کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران ازجمله نهادهای امنیتی بودند که ایشان آنها را برخاسته از متن ملت و برای دفاع از حیثیت و امنیت کشور از تهدید تجزیه‌طلبان داخلی و متجاوزان خارجی می‌دانست[۱۷۷] و از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواست تا تشکیل وزارت اطلاعات، کارهای اطلاعاتی به همان شکلی که جریان داشته، ادامه یابد و مأمورین اطلاعاتی در هر سازمانی که هستند فعالانه به کار خود ادامه دهند.[۱۷۸] ایشان یکی از مهم‌ترین وظایف سپاه پاسداران را حفاظت از شخصیت‌های ارزنده و انقلابی می‌دانست و برای جلوگیری از ترور آنها تأکید می‌کرد که تمام رفت و آمدهای مشکوک زیرنظر گرفته شود.[۱۷۹] ارتش نیز یکی دیگر از نهادهای امنیتی مورد توجه امام‌ خمینی بود.[۱۸۰] ایشان همواره بر وحدت و هماهنگی میان نهادهای نظامی تأکید می‌کرد.[۱۸۱] در کنار نهادهای یادشده، امام‌ خمینی افزون بر دستور تشکیل بسیج عمومی و اعلام وجوب شرعی دفاع از کشور اسلامی بر همه مردم[۱۸۲] به همگان هشدار داد مسائل اطلاعاتی را جدی بگیرند و با دولت همکاری کنند.[۱۸۳] ایشان از مردم می‌خواست هر گونه اطلاعات که درباره خانه‌های تیمی دارند به مقامات امنیتی برسانند.[۱۸۴] در نگاه ایشان همه مردم مسلمان نیروهای اطلاعاتی به‌شمار می‌روند و باید در صورتی که توطئه‌ای در کار باشد و حاکمیت اسلام یا جان انسان محترمی در خطر قرار گیرد، به نهادهای مسئول اطلاع دهند[۱۸۵].

در تشکیل نهادهای امنیتی وجود افراد و نیروهای اطلاعاتی نیز برای حفظ جامعه و دستگاه‌های اجرایی اهمیتی خاص دارد. امام‌ خمینی ضمن مهم و حساس‌خواندن قضیه اطلاعات و اینکه نیروهای اطلاعاتی با همه امور مردم سر و کار دارند، به آنان توصیه کرد که خداوند را حاضر و ناظر دانسته و در کارهای اطلاعاتی دقیق باشند.[۱۸۶] ایشان همچنین تأکید کرده‌است که نیروهای اطلاعاتی باید افردی مستقل، منزه و متقی باشند و به هیچ حزب و گروهی وابستگی نداشته باشند؛ زیرا وابستگی به گروه‌ها، وابستگی فکری و عملی ایجاد می‌کند.[۱۸۷] در قانون وزارت اطلاعات نیز تأکید شده‌است، نیروهای اطلاعاتی نباید عضو هیچ حزب، سازمان و گروه سیاسی باشند.[۱۸۸] امام‌ خمینی کار نیروهای اطلاعاتی را مهم می‌دانست و در توصیه‌هایی، آنها را از اقدامات خودسرانه و بدون ضابطه شرعی و قانونی بر حذر می‌داشت و بر لزوم تصفیه آن از عناصر خودسر تأکید می‌کرد. ایشان هجمه غیر قانونی به حیثیت و آبروی افراد و آزار و شکنجه مردم به بهانه ایجاد امنیت را مصداق ناامنی و اخلال در نظم و آرامش جامعه برمی‌شمرد و آن را ضربه به حیثیت اسلام و گناه نابخشودنی می‌دانست[۱۸۹].

امام‌ خمینی برای تجلیل از مجموعه نیروهای اطلاعاتی، آنان را با عنوان سربازان گمنان اسلام[۱۹۰] و سربازان گمنام امام زمان(ع)[۱۹۱] یاد می‌کرد. ایشان از نیروهای اطلاعاتی که برای تأمین امنیت فعالیت می‌کنند تقدیر کرده و کار آنان را نوعی عبادت می‌دانست[۱۹۲] چنان‌که تفاوت آنها را با نیروهای اطلاعاتی سایر کشورها، در انگیزه الهی و حق‌طلبی آنان می‌دید[۱۹۳] در عین حال با توجه به تخلف‌هایی که در سال‌های نخست انقلاب صورت می‌گرفت، امام‌ خمینی طی فرمان هشت‌ ماده‌ای، نکات مهمی را به نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در تأکید بر لزوم رعایت حدود شرعی و قانونی متذکر شده است[۱۹۴].[۱۹۵]

منابع

پانویس

  1. صحیفه امام، ج۱۹، ص۵۱.
  2. صحیفه امام، ج۱۶، ص۱۶۲.
  3. صحیفه امام، ج۳، ص۳۹۲.
  4. صحیفه امام، ج۶، ص۲۳۰.
  5. صحیفه امام، ج۶، ص۳۴۶.
  6. صحیفه امام، ج۳، ص۳۹۲.
  7. صحیفه امام، ج۸، ص۱۶۵.
  8. صحیفه نور، ج۸، ص۲۲۳.
  9. صحیفه نور، ج۱۷، صص ۱۴ - ۱۵.
  10. صحیفه نور، ج۲۰، ص۷۷.
  11. صحیفه نور، ج۲۰، صص ۷۷ – ۷۸.
  12. صحیفه نور، ج۱۷، ص۱۴.
  13. صحیفه نور، ج۱۷، ص۱۰۶.
  14. صحیفه نور، ج۱۵، ص۳۲۹.
  15. صحیفه نور، ج۲۰، ص۳۲۵.
  16. صحیفه نور، ج۱، ص۳۰۷.
  17. صحیفه نور، ج۱۷، ص۴۰۲.
  18. امام خمینی، وصیت‌نامه سیاسی- الهی، ص۸.
  19. صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۴۶.
  20. صحیفه امام، ج۲۱، صص ۹۱ - ۹۲، ج۲۰، صص ۳۱۹ - ۳۱۸.
  21. اخوان کاظمی، بهرام، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۵۸۲.
  22. فراهیدی، العین، ۸/۳۸۸.
  23. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۸۹۴.
  24. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۳۸.
  25. بوزان، مردم، دولتها، هراس، ۳۲.
  26. بوزان، مردم، دولتها، هراس، ۳۳.
  27. لک‌زایی، فلسفه امنیت از دیدگاه امام‌ خمینی، ۶ و ۸.
  28. ماندل، چهره متغیر امنیت ملی، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۴۱–۴۹.
  29. پورسعید، مرجع امنیت در کنش گفتاری امام‌ خمینی، ۳۰–۳۲.
  30. بوزان و دیگران، چارچوبی تازه برای تحلیل امنیت، ۴۶–۴۸.
  31. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  32. افتخاری، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت اجتماعی، ۳۳.
  33. «همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.
  34. «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.
  35. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
  36. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  37. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  38. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  39. «و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.
  40. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  41. طارمی، بررسی فقهی اقدامات تروریستی در جوامع اسلامی، ۷۷–۷۶.
  42. صدوق، الخصال، ۱/۳۴؛ اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۱۶۲–۱۶۳.
  43. فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۲/۴۷۲.
  44. نهج البلاغه، خ۱۳۱، ۱۸۴.
  45. نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۹.
  46. نهج البلاغه، ن۶۰، ۴۸۰.
  47. عباس‌نژاد، قرآن و حقوق، ۵۶۳–۵۶۵.
  48. کلینی، الکافی، ۵/۶۳–۶۴.
  49. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
  50. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  51. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۷/۱۲/۱۳۵۸.
  52. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است» سوره بقره، آیه ۱۲۶.
  53. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۳/۶/۱۳۶۳.
  54. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲، ص ۷۸۳.
  55. «پس باید پروردگار این خانه را بپرستند * همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۳-۴.
  56. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲/۱۱/۱۳۷۰.
  57. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  58. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.
  59. غلامی، نجف علی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲، ص ۱۰۰۲.
  60. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۵۱.
  61. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳؛ ۹/۱۴۱–۱۴۲؛ ۱۱/۴۲–۴۳ و ۱۴/۲۶۴.
  62. امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۲ و ۶۱؛ امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۸۸؛ ۱۱/۲۶۵ و ۱۴/۲۳۷، ۲۶۴.
  63. لک‌زایی، فلسفه امنیت از دیدگاه امام‌ خمینی، ۱۲–۱۳.
  64. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۹–۳۸۰.
  65. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۵۴۲؛ ۷/۵۳۴ و ۱۶/۷۶.
  66. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵.
  67. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۳۹.
  68. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۲ و ۱۷/۱۴۱.
  69. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰، ۱۶۱–۱۶۲ و ۱۶۵.
  70. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۹–۱۴۳.
  71. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۶–۲۳۸ و ۱۷/۱۳۹–۱۴۱، ۱۶۲.
  72. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۸۹.
  73. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  74. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۱۷.
  75. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۳۹.
  76. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۱۴–۴۱۵.
  77. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  78. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۰۹.
  79. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۸ و ۵۲۵–۵۲۶؛ امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۷۳ و ۱۵۳؛ پورسعید، مرجع امنیت در کنش گفتاری امام‌ خمینی، ۲۹–۳۱.
  80. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱.
  81. پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۲۵–۲۶.
  82. نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۴۷.
  83. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳ و ۲۱/۴۰۳؛ امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۶۹.
  84. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۴؛ ۱۵/۲۵۰؛ ۱۹/۴۸۶ و ۲۰/۱۲۷.
  85. امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۶۹–۷۰.
  86. امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۴.
  87. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۴۶۰–۴۶۱.
  88. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۹ و ۴۵۳.
  89. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۵ و ۱۷/۱۲۰، ۴۵۳.
  90. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۰، ۴۹۵ و ۱۸/۴۱۰–۴۱۱.
  91. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۹۲–۱۹۳ و ۱۶/۴۴۶–۴۴۹.
  92. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۶۸.
  93. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۸۸، ۴۹۵؛ ۱۵/۱۹۳ و ۱۷/۳۹۱.
  94. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  95. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۹۹.
  96. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۱۰۰.
  97. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۴؛ ۴/۶۹ و ۷/۲۵۸–۲۵۹.
  98. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۱ و ۱۴/۳۰۴.
  99. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۷.
  100. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۷.
  101. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸.
  102. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۰، ۳۹۵؛ ۱۵/۵۱۶ و ۱۸/۳۸۸؛ راسخ، امام‌ خمینی و عدالت اجتماعی، مفهوم و ابزارها، ۴/۱۵۸ـ ۱۷۰.
  103. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳، ۱۵۹ و۳۷۳.
  104. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۲–۳۳۳ و ۱۱/۴۱۳–۴۱۵.
  105. سویزی و محمدی، نقش سرمایه اجتماعی درتأمین امنیت سرمایه‌گذاری، ۱۲۰.
  106. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۱.
  107. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  108. میرمعزی، سیدحسین، نظام اقتصادی اسلام، ۱۳۹۱.
  109. استفتائات، ج۳، ص۴۸۲.
  110. صحیفه، ج۱۷، ص۱۶۲.
  111. استفتائات، ج۲، ص۲۲۹، س ۴ (این حکم بر مبنای قاعده ضمان و احترام مال مسلمان).
  112. در قانون اساس آمده است «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند»؛ اصل ۲۲ قانون اساسی، ۱۳۷۶.
  113. صحیفه امام، ج۱۲، ص۹؛ ج۱۴، ص۲۸۷.
  114. صحیفه امام، ج۱۰، ص۴۵۷.
  115. صحیفه امام، ج۷، ص۸۲؛ ج۱۲، ص۹.
  116. صحیفه امام، ج۷، ص۸۱.
  117. صحیفه امام، ج۱۰، ص۴۳۳ و ۴۳۸؛ ج۱۱، ص۴۲۵؛ ج۱۷، ص۴۱۱.
  118. امام خمینی، وصیت‌نامه سیاسی - الهی، ص۲۲ و ۷۶ و ۸۲ و ۹۰.
  119. صحیفه امام، ج۳، ص۴۸۶.
  120. صحیفه امام، ج۴، ص۳۵۷.
  121. صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۳۷.
  122. بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام ۱۲۴.
  123. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۵ و ۱۹/۱۵۰.
  124. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۷؛ ۸/۳۹۷؛ ۱۵/۲۴۴ و ۲۱/۲۷۷.
  125. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۸.
  126. لک‌زایی، مناسبات آزادی و امنیت از دیدگاه امام، ۱۴۴.
  127. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۷.
  128. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۲؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۴.
  129. حاضری، نظم و امنیت اجتماعی از منظر امام‌ خمینی، ۱۱۴–۱۱۵.
  130. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴۳.
  131. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۲–۳ و ۱۴/۱۷۴–۱۷۶.
  132. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۵؛ ۱۴/۱۷۷–۱۷۸ و ۱۶/۱۱۳–۱۱۴.
  133. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۲.
  134. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۹، ۴۸۵ و ۱۴/۱۷۳–۱۷۷.
  135. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  136. علی نقی، امنیت قضایی، ۵۷.
  137. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۴/۲۲۱، ۴۱۴.
  138. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۳–۴۴۴ و ۵۲۱–۵۲۳.
  139. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۸۴.
  140. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۶۷–۴۶۸.
  141. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  142. طوسی، الخلاف، ۵/۳۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۴۱/۶۵۰–۶۵۱.
  143. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۳.
  144. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۷–۳۳۸.
  145. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹۲ و ۱۵/۳۰.
  146. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۳ و ۱۵/۳۰–۳۱.
  147. انعام، ۸۲.
  148. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۸۱ و ۱۲/۳۱۴.
  149. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۸۵–۲۸۶.
  150. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳؛ ۹/۴۲۵ و ۱۱/۲۹۳.
  151. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.
  152. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۸.
  153. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۲۱.
  154. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۷۲.
  155. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  156. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۸۴، ۲۶۰ و ۲۰/۲۷۰.
  157. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۷۲؛ ۱۹/۱۳۱–۱۳۲ و ۲۱/۴۳۴؛ لک‌زایی، فلسفه امنیت از دیدگاه امام‌ خمینی، ۱۸.
  158. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۶.
  159. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۳۲–۳۳۳؛ ۱۷/۴۷۸ و ۱۸/۱۴۶، ۲۳۷.
  160. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲–۳۲۴ و ۷/۱۹۸.
  161. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷.
  162. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۲ و ۷/۱۸۵–۱۸۶.
  163. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴ و ۵/۶۶۲.
  164. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۶.
  165. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۳۳۶؛ ۷/۱۸۷؛ ۱۰/۱۶۰ و ۲۱/۴۰۴.
  166. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۲ و ۲۱/۴۴۸.
  167. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.
  168. محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها، ۲۵.
  169. نجاری‌راد، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، ۹–۱۱.
  170. ساجدی، سازمان‌های جاسوسی دنیا، ۱.
  171. ترگنزا، سازمان‌های جاسوسی مهم جهان ترجمهٔ ا.ش. زندنیا، ۱۱.
  172. میرمحمدی و سالارکیا، سازمان‌های اطلاعاتی، ۱۸۰–۱۸۱.
  173. نجاری‌راد، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، ۲۲۱.
  174. شاهدی، ساواک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ۷۴۶.
  175. محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها، ۲۹.
  176. اداره کل امور فرهنگی، ماده ۱.
  177. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۳۷۸–۳۷۹ و ۱۲/۳۰۷–۳۰۸.
  178. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۹۲.
  179. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۴۹۵.
  180. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۵۳۱ و ۲۱/۴۳۱.
  181. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۳۵۱؛ ۱۲/۴۰۸ و ۱۷/۴۰۱.
  182. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۹، ۲۳۹ و ۱۵/۱۱۷، ۳۸۶–۳۸۸.
  183. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۹۳–۹۴ و ۹۹.
  184. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۱۶.
  185. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۱۶.
  186. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷۹.
  187. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷۹–۱۸۰.
  188. اداره کل امور فرهنگی، ماده ۱۲.
  189. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۳۶–۳۹، ۳۷۹؛ ۸/۳–۴، ۴۱۹ و ۱۴/۲۵۴–۲۵۵.
  190. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۲۱–۴۲۲.
  191. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۳.
  192. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۵.
  193. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۲۱–۴۲۲.
  194. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.
  195. رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ – ۲۹۳.