ذکر در حقوق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = ذکر
| موضوع مرتبط = ذکر
| عنوان مدخل  = ذکر
| عنوان مدخل  = ذکر
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در حقوق اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در حقوق اسلامی]]- [[ذکر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر چیزی حد دارد که در آنجا به پایان می‌رسد؛ مگر [[یاد خدا]] که آن را حتی پایان‌پذیر نیست"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ إِلَّا الذِّكْرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ}}؛ الکافی، ج۲، ص۴۹۸.</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر چیزی حد دارد که در آنجا به پایان می‌رسد؛ مگر [[یاد خدا]] که آن را حتی پایان‌پذیر نیست"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ إِلَّا الذِّكْرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ}}؛ الکافی، ج۲، ص۴۹۸.</ref>.


یاد خوبان و [[اولیای الهی]] هم [[یاد خدا]] است و از این‌رو [[خداوند]] باد برخی از [[انبیا]] را از [[پیامبر گرامی]] خواسته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>. خود [[انبیا]] هم که دائماً در [[ذکر]] و [[یاد خدا]] بودند، یاد [[ولی خدا]] و خوبان [[درگاه الهی]] را نیز، [[یاد خدا]] می‌دانستند و همواره بر آن یاد، [[اصرار]] می‌کردند. [[خداوند متعال]] هم می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.
یاد خوبان و [[اولیای الهی]] هم [[یاد خدا]]ست و از این‌رو [[خداوند]] یاد برخی از [[انبیا]] را از [[پیامبر گرامی]] خواسته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>. خود [[انبیا]] هم که دائماً در [[ذکر]] و [[یاد خدا]] بودند، یاد [[ولی خدا]] و خوبان درگاه الهی را نیز، [[یاد خدا]] می‌دانستند و همواره بر آن یاد، اصرار می‌کردند. [[خداوند متعال]] هم می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.


در روایتی [[شریف]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است که: "[[یاد خدا]] نه از [[وظایف]] [[زبان]] است و نه از راه و رسم [[اندیشه]]؛ بلکه نقطه آغاز آن، از مذکور است (یاد شده) و در مرتبه دوم از ذاکر (یاد کننده)"<ref>{{متن حدیث|الذِّكْرُ لَيْسَ مِنْ مَرَاسِمِ اللِّسَانِ وَ لَا مِنْ مَنَاسِمِ الْفِكْرِ وَ لَكِنَّهُ أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاكِرِ}}؛ غرر الحکم، ص۱۸۸.</ref>.
در روایتی [[شریف]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است که: "[[یاد خدا]] نه از [[وظایف]] [[زبان]] است و نه از راه و رسم [[اندیشه]]؛ بلکه نقطه آغاز آن، از مذکور است (یاد شده) و در مرتبه دوم از ذاکر (یاد کننده)"<ref>{{متن حدیث|الذِّكْرُ لَيْسَ مِنْ مَرَاسِمِ اللِّسَانِ وَ لَا مِنْ مَنَاسِمِ الْفِكْرِ وَ لَكِنَّهُ أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاكِرِ}}؛ غرر الحکم، ص۱۸۸.</ref>.


در مورد [[اهل بیت]] نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و [[صفات الهی]] می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و [[عنایت خداوند]] ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود.
در مورد [[اهل بیت]] نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و [[صفات الهی]] می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود.


همان طور که درباره [[یاد خدا]] در روایتی [[پیامبر خدا]] به [[خداوند]] عرضه داشتند: "خدایا! دوست دارم بدانم کدام بنده‌ات را [[دوست]] داری تا من نیز دوستش بدارم؟ [[خداوند]] فرمود: هرگاه دیدی بنده‌ام بسیار به یاد من است (بدانکه) من [[توفیق]] این امر را به او داده‌ام و دوستش دارم..."<ref>راوندی، الدعوات، ص۲۰.</ref>.
همان طور که درباره [[یاد خدا]] در روایتی [[پیامبر خدا]] به [[خداوند]] عرضه داشتند: "خدایا! دوست دارم بدانم کدام بنده‌ات را [[دوست]] داری تا من نیز دوستش بدارم؟ [[خداوند]] فرمود: هرگاه دیدی بنده‌ام بسیار به یاد من است (بدانکه) من [[توفیق]] این امر را به او داده‌ام و دوستش دارم..."<ref>راوندی، الدعوات، ص۲۰.</ref>.
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>؛ هر کس [[شعائر الهی]] را بزرگ دارد نشانۀ [[روح]] [[تقوی]] است. "شعائر جمع شعیره به معنی علامت است<ref>مفردات، ص۴۵۵؛ ابن اثیر جزری، النهایه، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. یعنی "هر کس نشانه‌های [[الهی]] را بزرگ دارد از تقوای [[روح]] او است و نشانه‌های [[خدا]]: هر چیزی است که [[بشر]] را به سوی [[خدا]] [[راهنمایی]] کند، [[پیامبر]] و [[امام]] از نشانه‌های خدایند و [[بزرگداشت]] آنان [[بزرگداشت]] نشانه‌های [[خداوند]] است و زنده نگه داشتن یاد آنها و راه و روش آنان هم از نشانه‌های [[خداوند]] است"<ref>حسن شیرازی، در سوگ امام حسین {{ع}} (اقتباس از الشعائر الحسینیه)، علی کاظمی، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>؛ هر کس [[شعائر الهی]] را بزرگ دارد نشانۀ [[روح]] [[تقوی]] است. "شعائر جمع شعیره به معنی علامت است<ref>مفردات، ص۴۵۵؛ ابن اثیر جزری، النهایه، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. یعنی "هر کس نشانه‌های [[الهی]] را بزرگ دارد از تقوای [[روح]] او است و نشانه‌های [[خدا]]: هر چیزی است که [[بشر]] را به سوی [[خدا]] [[راهنمایی]] کند، [[پیامبر]] و [[امام]] از نشانه‌های خدایند و [[بزرگداشت]] آنان [[بزرگداشت]] نشانه‌های [[خداوند]] است و زنده نگه داشتن یاد آنها و راه و روش آنان هم از نشانه‌های [[خداوند]] است"<ref>حسن شیرازی، در سوگ امام حسین {{ع}} (اقتباس از الشعائر الحسینیه)، علی کاظمی، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.


عالی‌ترین نوع [[تقرب]] جستن به درگاه [[حق]] عزوجل، [[ذکر]] [[مصائب]] و [[گریستن]] بر مظلومیت‌های عزیزترین موجودات نزد [[خداوند]] تبارک و تعالی یعنی [[معصومین]] بالاخص [[حضرت]] [[سید الشهدا]] {{ع}} می‌باشد و "در این نحواز [[تقرب]] و [[توسل]] فرقی نیست بین اقامۀ عزا و شرکت در مجالس که به همین منظور برپا می‌شود یا به منظور زیارتشان به [[مشاهد مشرفه]] کوچ کردن"<ref>کامل الزیارات، مترجم: محمدجواد ذهنی تهرانی، ص۳.</ref>.
عالی‌ترین نوع [[تقرب]] جستن به درگاه [[حق]] عزوجل، [[ذکر]] [[مصائب]] و [[گریستن]] بر مظلومیت‌های عزیزترین موجودات نزد [[خداوند]] تبارک و تعالی یعنی [[معصومین]] بالاخص حضرت [[سید الشهدا]] {{ع}} می‌باشد و "در این نحواز [[تقرب]] و [[توسل]] فرقی نیست بین اقامۀ عزا و شرکت در مجالس که به همین منظور برپا می‌شود یا به منظور زیارتشان به مشاهد مشرفه کوچ کردن"<ref>کامل الزیارات، مترجم: محمدجواد ذهنی تهرانی، ص۳.</ref>.


[[ذکر]] [[اهل بیت]] نوعی [[تکریم]] و [[توسل]] به آنهاست این [[ذکر]] هم شامل [[ذکر]] [[مصائب]] و [[رنج‌ها]]، [[سختی‌ها]] و ظلم‌هایی است که بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] بر آنها [[گذشت]] و هم شامل [[ذکر]] [[فضائل]] و [[مناقب]] آنها است که در [[شأن]] آنهاست.
[[ذکر]] [[اهل بیت]] نوعی [[تکریم]] و [[توسل]] به آنهاست این [[ذکر]] هم شامل [[ذکر]] [[مصائب]] و [[رنج‌ها]]، [[سختی‌ها]] و ظلم‌هایی است که بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] بر آنها [[گذشت]] و هم شامل [[ذکر]] [[فضائل]] و [[مناقب]] آنها است که در [[شأن]] آنهاست.
خط ۳۳: خط ۳۳:
در [[قرآن کریم]] [[خداوند متعال]] به این نکته اشاره می‌کند که دوری از یاد من، [[زندگی]] سخت را در پی دارد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[اهل بیت]] که [[مفسران]] [[حقیقی]] [[آیات قرآن کریم]] هستند به ما یاد داده‌اند که {{متن حدیث|إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}} همانا [[ذکر]] ما [[اهل بیت]] [[ذکر]] خداست؛ بنابراین دوری از یاد [[اهل بیت]] به خصوص در این زمان، دوری از یاد خداست.
در [[قرآن کریم]] [[خداوند متعال]] به این نکته اشاره می‌کند که دوری از یاد من، [[زندگی]] سخت را در پی دارد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[اهل بیت]] که [[مفسران]] [[حقیقی]] [[آیات قرآن کریم]] هستند به ما یاد داده‌اند که {{متن حدیث|إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}} همانا [[ذکر]] ما [[اهل بیت]] [[ذکر]] خداست؛ بنابراین دوری از یاد [[اهل بیت]] به خصوص در این زمان، دوری از یاد خداست.


[[محبت]] [[اولیای خدا]] آثار سازنده‌ای در وجود [[انسان]] دارد و کسی که به [[راستی]] [[دوستدار]] آنان باشد [[سعی]] می‌کند خود را به آنان نزدیک کند به خصوص [[محبت پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}} و [[اصحاب]] کبار او، نقش [[تعیین]] کننده‌ای در تقویت مبانی [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[آراستگی]] به [[فضایل اخلاقی]] دارد. بدون آن پایه‌های [[ایمان]] [[سست]] خواهد شد و [[انسان]] از [[سیر]] [[حق]] فاصله خواهد گرفت. هر چه این [[محبت]] عمیق‌تر و محکم‌تر باشد، آثار و ثمرات بیشتری خواهد داشت. یکی از نشانه‌های [[محبت]] عمیق به آنها [[اشک]] شوقی است که از دیده‌ها جاری می‌شود<ref>جعفری، یعقوب، بزرگداشت اولیای خدا، ص۷۵ با تلخیص.</ref>.
[[محبت]] [[اولیای خدا]] آثار سازنده‌ای در وجود [[انسان]] دارد و کسی که به [[راستی]] [[دوستدار]] آنان باشد [[سعی]] می‌کند خود را به آنان نزدیک کند به خصوص محبت پیامبر و [[اهل بیت]] {{عم}} و [[اصحاب]] کبار او، نقش تعیین کننده‌ای در تقویت مبانی [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[آراستگی]] به [[فضایل اخلاقی]] دارد. بدون آن پایه‌های [[ایمان]] [[سست]] خواهد شد و [[انسان]] از [[سیر]] [[حق]] فاصله خواهد گرفت. هر چه این [[محبت]] عمیق‌تر و محکم‌تر باشد، آثار و ثمرات بیشتری خواهد داشت. یکی از نشانه‌های [[محبت]] عمیق به آنها [[اشک]] شوقی است که از دیده‌ها جاری می‌شود<ref>جعفری، یعقوب، بزرگداشت اولیای خدا، ص۷۵ با تلخیص.</ref>.


"گریه یکی از ویژگی‌های [[انسان]] است که ابعاد و انگیزه‌های مختلفی دارد گاهی به جهت امری [[دنیوی]]، و گاهی برای [[امور اخروی]] است، زمانی به خاطر برخورد با [[مصیبت‌ها]] و گاهی از [[خوف]] و [[مشیت الهی]] است و برای هر کدام حکمتی مخصوص است و نیز [[حکم]] خاص و دستوری ویژه بیان شده است"<ref>مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۱.</ref>.
"گریه یکی از ویژگی‌های [[انسان]] است که ابعاد و انگیزه‌های مختلفی دارد گاهی به جهت امری [[دنیوی]]، و گاهی برای امور اخروی است، زمانی به خاطر برخورد با [[مصیبت‌ها]] و گاهی از [[خوف]] و [[مشیت الهی]] است و برای هر کدام حکمتی مخصوص است و نیز [[حکم]] خاص و دستوری ویژه بیان شده است"<ref>مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۱.</ref>.


[[گریه از خوف خدا]]، درخواست [[بخشش]] از درگاه [[خداوند متعال]] است و [[گریه]] بر [[مصائب اهل بیت]]، شفیع قرار دادن آنها برای [[اجابت]] درخواست است، [[ذکر]] [[مصائب]] و [[سختی‌ها]] و [[مظلومیت‌های اهل بیت]] نیز اثرات و ابعاد گوناگون دارد:
گریه از خوف خدا، درخواست [[بخشش]] از درگاه [[خداوند متعال]] است و [[گریه]] بر مصائب اهل بیت، شفیع قرار دادن آنها برای [[اجابت]] درخواست است، [[ذکر]] [[مصائب]] و [[سختی‌ها]] و مظلومیت‌های اهل بیت نیز اثرات و ابعاد گوناگون دارد:
# توجه و عمل به [[احادیث]] و [[روایات]] که [[گریه]] بر [[مصائب اهل بیت]] را توصیه نموده‌اند؛
# توجه و عمل به [[احادیث]] و [[روایات]] که [[گریه]] بر مصائب اهل بیت را توصیه نموده‌اند؛
# [[بیداری]] روحیۀ [[ظلم‌ستیزی]] و [[مقاومت]] در برابر [[زورگویان]] و ستم‌گران؛
# [[بیداری]] روحیۀ [[ظلم‌ستیزی]] و [[مقاومت]] در برابر [[زورگویان]] و ستم‌گران؛
# تجمع و گردهمایی [[دوستان]] و علاقه‌مندان به [[مکتب اهل بیت]] در محیطی [[معنوی]]؛
# تجمع و گردهمایی [[دوستان]] و علاقه‌مندان به مکتب اهل بیت در محیطی [[معنوی]]؛
# [[شناخت]] و [[معرفت]] بیشتر نسبت به [[ائمۀ اطهار]] و [[سیره]] و روش آنها در برخورد با مسائل و در نتیجه گام نهادن در راهی که [[امامان]] و [[پیشوایان]] ما آن را پیموده‌اند؛
# [[شناخت]] و [[معرفت]] بیشتر نسبت به [[ائمۀ اطهار]] و [[سیره]] و روش آنها در برخورد با مسائل و در نتیجه گام نهادن در راهی که [[امامان]] و [[پیشوایان]] ما آن را پیموده‌اند؛
# [[تأسی]] و [[تبعیت]] از [[ائمه اطهار]] و [[اولیاء]] [[الله]] که همیشه [[مقید]] به برگزاری مجالس عزای [[اهل بیت]] به خصوص [[امام حسین]] {{ع}} بودند<ref>مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۲.</ref>.
# [[تأسی]] و [[تبعیت]] از [[ائمه اطهار]] و [[اولیاء]] [[الله]] که همیشه مقید به برگزاری مجالس عزای [[اهل بیت]] به خصوص [[امام حسین]] {{ع}} بودند<ref>مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۲.</ref>.


[[امام رضا]] {{ع}} در این باره می‌فرمایند: "هرکس [[مصائب]] ما [[خاندان]] ([[اهل بیت]] {{عم}}) را یادآور شود و به خاطر آنچه که بر ما وارد شده بگرید [[روز قیامت]] در مقاماتی که خواهیم داشت همراه ما خواهد بود و هر کس با [[یادآوری]] [[مصائب]] ما بگرید و دیگران را بگریاند، دیدگان وی در روزی که چشم‌ها می‌گریند نخواهد گریست و هر کس در [[مجلسی]] بنشیند که در آن امر ما [[احیا]] می‌شود [[معارف]] و [[مناقب]] ما در آن یاد می‌شود قلبش در روزی که [[دل‌ها]] در آن روز می‌میرند نخواهد مرد"<ref>عیون أخبارالرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۲۷- ۱۳۲.</ref>
[[امام رضا]] {{ع}} در این باره می‌فرمایند: "هرکس [[مصائب]] ما [[خاندان]] ([[اهل بیت]] {{عم}}) را یادآور شود و به خاطر آنچه که بر ما وارد شده بگرید [[روز قیامت]] در مقاماتی که خواهیم داشت همراه ما خواهد بود و هر کس با یادآوری [[مصائب]] ما بگرید و دیگران را بگریاند، دیدگان وی در روزی که چشم‌ها می‌گریند نخواهد گریست و هر کس در [[مجلسی]] بنشیند که در آن امر ما احیا می‌شود معارف و [[مناقب]] ما در آن یاد می‌شود قلبش در روزی که [[دل‌ها]] در آن روز می‌میرند نخواهد مرد"<ref>عیون أخبارالرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۲۷- ۱۳۲.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[ذکر]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۳

مقدمه

یکی از حقوق اهل بیت (ع) ذکر ایشان است. در قرآن می‌خوانیم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا[۱]، ذکر به معنای غافل نبودن و یادآور بودن (در مقابل غفلت و فراموشی) است از این جهت است اجعلني منك على ذكر یعنی فراموشم نکن، پس از آن، یاد کردن زبانی را نیز ذکر نامیده‌اند، هم چنین به معنای برتری، شرف، شهرت و ثنا نیز آمده است لکن همۀ این معانی از حفظ کردن و فراموش نشدن برگرفته شده، زیرا اشتهار بر سر زبان‌ها بودن شرافت است[۲].

امام صادق (ع) فرمود: "هر چیزی حد دارد که در آنجا به پایان می‌رسد؛ مگر یاد خدا که آن را حتی پایان‌پذیر نیست"[۳].

یاد خوبان و اولیای الهی هم یاد خداست و از این‌رو خداوند یاد برخی از انبیا را از پیامبر گرامی خواسته است: ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ[۴] و ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ[۵]. خود انبیا هم که دائماً در ذکر و یاد خدا بودند، یاد ولی خدا و خوبان درگاه الهی را نیز، یاد خدا می‌دانستند و همواره بر آن یاد، اصرار می‌کردند. خداوند متعال هم می‌فرماید: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ[۶].

در روایتی شریف از امیرمؤمنان (ع) آمده است که: "یاد خدا نه از وظایف زبان است و نه از راه و رسم اندیشه؛ بلکه نقطه آغاز آن، از مذکور است (یاد شده) و در مرتبه دوم از ذاکر (یاد کننده)"[۷].

در مورد اهل بیت نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و صفات الهی می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود.

همان طور که درباره یاد خدا در روایتی پیامبر خدا به خداوند عرضه داشتند: "خدایا! دوست دارم بدانم کدام بنده‌ات را دوست داری تا من نیز دوستش بدارم؟ خداوند فرمود: هرگاه دیدی بنده‌ام بسیار به یاد من است (بدانکه) من توفیق این امر را به او داده‌ام و دوستش دارم..."[۸].

ذکر امام (ع) نیز ذکر خداست: "شیعیان ما با خود مهربان‌اند، چون تنها باشند خدا را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم خدا یاد شود"[۹].

اصبغ بن نباته گفت: شنیدم از ابن‌عباس که می‌گفت: رسول خدا فرمود: "ذکر خدا (و یاد کردن او) عبادت است و یاد کردن من عبادت است و یاد کردن علی عبادت است و یاد کردن امامان از فرزندان او عبادت است..."[۱۰].

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۱۱]؛ هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد نشانۀ روح تقوی است. "شعائر جمع شعیره به معنی علامت است[۱۲]. یعنی "هر کس نشانه‌های الهی را بزرگ دارد از تقوای روح او است و نشانه‌های خدا: هر چیزی است که بشر را به سوی خدا راهنمایی کند، پیامبر و امام از نشانه‌های خدایند و بزرگداشت آنان بزرگداشت نشانه‌های خداوند است و زنده نگه داشتن یاد آنها و راه و روش آنان هم از نشانه‌های خداوند است"[۱۳].

عالی‌ترین نوع تقرب جستن به درگاه حق عزوجل، ذکر مصائب و گریستن بر مظلومیت‌های عزیزترین موجودات نزد خداوند تبارک و تعالی یعنی معصومین بالاخص حضرت سید الشهدا (ع) می‌باشد و "در این نحواز تقرب و توسل فرقی نیست بین اقامۀ عزا و شرکت در مجالس که به همین منظور برپا می‌شود یا به منظور زیارتشان به مشاهد مشرفه کوچ کردن"[۱۴].

ذکر اهل بیت نوعی تکریم و توسل به آنهاست این ذکر هم شامل ذکر مصائب و رنج‌ها، سختی‌ها و ظلم‌هایی است که بعد از رحلت پیامبر اکرم بر آنها گذشت و هم شامل ذکر فضائل و مناقب آنها است که در شأن آنهاست.

غفلت از یاد اهل بیت آثار زیانبار بسیاری در دنیا و آخرت دارد که ما به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم.

در قرآن کریم خداوند متعال به این نکته اشاره می‌کند که دوری از یاد من، زندگی سخت را در پی دارد: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى[۱۵]. اهل بیت که مفسران حقیقی آیات قرآن کریم هستند به ما یاد داده‌اند که «إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ» همانا ذکر ما اهل بیت ذکر خداست؛ بنابراین دوری از یاد اهل بیت به خصوص در این زمان، دوری از یاد خداست.

محبت اولیای خدا آثار سازنده‌ای در وجود انسان دارد و کسی که به راستی دوستدار آنان باشد سعی می‌کند خود را به آنان نزدیک کند به خصوص محبت پیامبر و اهل بیت (ع) و اصحاب کبار او، نقش تعیین کننده‌ای در تقویت مبانی ایمان، تقوا و آراستگی به فضایل اخلاقی دارد. بدون آن پایه‌های ایمان سست خواهد شد و انسان از سیر حق فاصله خواهد گرفت. هر چه این محبت عمیق‌تر و محکم‌تر باشد، آثار و ثمرات بیشتری خواهد داشت. یکی از نشانه‌های محبت عمیق به آنها اشک شوقی است که از دیده‌ها جاری می‌شود[۱۶].

"گریه یکی از ویژگی‌های انسان است که ابعاد و انگیزه‌های مختلفی دارد گاهی به جهت امری دنیوی، و گاهی برای امور اخروی است، زمانی به خاطر برخورد با مصیبت‌ها و گاهی از خوف و مشیت الهی است و برای هر کدام حکمتی مخصوص است و نیز حکم خاص و دستوری ویژه بیان شده است"[۱۷].

گریه از خوف خدا، درخواست بخشش از درگاه خداوند متعال است و گریه بر مصائب اهل بیت، شفیع قرار دادن آنها برای اجابت درخواست است، ذکر مصائب و سختی‌ها و مظلومیت‌های اهل بیت نیز اثرات و ابعاد گوناگون دارد:

  1. توجه و عمل به احادیث و روایات که گریه بر مصائب اهل بیت را توصیه نموده‌اند؛
  2. بیداری روحیۀ ظلم‌ستیزی و مقاومت در برابر زورگویان و ستم‌گران؛
  3. تجمع و گردهمایی دوستان و علاقه‌مندان به مکتب اهل بیت در محیطی معنوی؛
  4. شناخت و معرفت بیشتر نسبت به ائمۀ اطهار و سیره و روش آنها در برخورد با مسائل و در نتیجه گام نهادن در راهی که امامان و پیشوایان ما آن را پیموده‌اند؛
  5. تأسی و تبعیت از ائمه اطهار و اولیاء الله که همیشه مقید به برگزاری مجالس عزای اهل بیت به خصوص امام حسین (ع) بودند[۱۸].

امام رضا (ع) در این باره می‌فرمایند: "هرکس مصائب ما خاندان (اهل بیت (ع)) را یادآور شود و به خاطر آنچه که بر ما وارد شده بگرید روز قیامت در مقاماتی که خواهیم داشت همراه ما خواهد بود و هر کس با یادآوری مصائب ما بگرید و دیگران را بگریاند، دیدگان وی در روزی که چشم‌ها می‌گریند نخواهد گریست و هر کس در مجلسی بنشیند که در آن امر ما احیا می‌شود معارف و مناقب ما در آن یاد می‌شود قلبش در روزی که دل‌ها در آن روز می‌میرند نخواهد مرد"[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
  2. عبد الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۲.
  3. «مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ إِلَّا الذِّكْرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ»؛ الکافی، ج۲، ص۴۹۸.
  4. «و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.
  5. «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
  6. «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
  7. «الذِّكْرُ لَيْسَ مِنْ مَرَاسِمِ اللِّسَانِ وَ لَا مِنْ مَنَاسِمِ الْفِكْرِ وَ لَكِنَّهُ أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاكِرِ»؛ غرر الحکم، ص۱۸۸.
  8. راوندی، الدعوات، ص۲۰.
  9. «أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...»؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.
  10. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۲۴.
  11. «هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  12. مفردات، ص۴۵۵؛ ابن اثیر جزری، النهایه، ج۲، ص۴۷۹.
  13. حسن شیرازی، در سوگ امام حسین (ع) (اقتباس از الشعائر الحسینیه)، علی کاظمی، ص۲۳ و ۲۴.
  14. کامل الزیارات، مترجم: محمدجواد ذهنی تهرانی، ص۳.
  15. «و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
  16. جعفری، یعقوب، بزرگداشت اولیای خدا، ص۷۵ با تلخیص.
  17. مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۱.
  18. مهدی شمس الدین، در عزای مظلومان، ص۱۲.
  19. عیون أخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۲۹۴.
  20. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۲۷- ۱۳۲.