اثبات تحریفناپذیری قرآن: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
(←پانویس) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تحریفناپذیری قرآن | | موضوع مرتبط = تحریفناپذیری قرآن | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در قرآن]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در کلام اسلامی]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در | | مداخل مرتبط = [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در قرآن]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در کلام اسلامی]] - [[اثبات تحریفناپذیری قرآن در تاریخ اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == مقدمه == | ||
[[مفسران]] [[اسلامی]] برای رد هرگونه احتمال تحریفی در [[آیات]] و سورههای [[قرآنکریم]] دلیلهایی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود: | [[مفسران]] [[اسلامی]] برای رد هرگونه احتمال تحریفی در [[آیات]] و سورههای [[قرآنکریم]] دلیلهایی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
== [[آیات قرآن]] == | |||
#'''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، | {{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در قرآن}} | ||
#'''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ | # '''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] میشناساند. از سوی دیگر بر عظمت [[قرآن]] و [[سلامت]] آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید میورزد. جمله دوم [[آیه شریفه]] نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و [[حفظ]] قطعی [[قرآن]] از هر نوع [[تحریف]] پس از نزول آن سخن میگوید. | ||
# '''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه۴۱ - ۴۲.</ref>. مقصود از "کتاب" در این [[آیه]]، [[قرآن مجید]] است. ارجاع سه وصف "{{متن قرآن|عَزِيزٌ}}: رسوخناپذیر، "{{متن قرآن|لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ}}: [[باطل]] به آن راه نمییابد و {{متن قرآن|تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}: نازل شده از سوی [[خداوند حکیم]] ستوده هریک به طور مستقل بر [[عدم تحریف قرآن]] دلالت میکند، چون واژه "عزیز" به معنای شکستناپذیر و غیر قابل نفوذ<ref> مفردات، ص۵۶۳، «عزز».</ref> و [[تحریف]] نوعی [[شکست]] و موجب نفوذپذیری [[قرآن]] است. واژه "[[باطل]]" نیز به معنای نقیض [[حق]]، چیزی را گویند که [[ثبات]] ندارد و [[تباهی]] و [[فساد]] میپذیرد<ref> مفردات، ص۱۲۹، «بطل».</ref> و [[قرآن]] با نفی [[باطل]] هر نوع تغییر و تبدیلی را درباره خود نفی میکند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref>. | |||
'''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | '''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | ||
'''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، | '''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | ||
=== | == احادیث == | ||
در این [[ | {{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث}} | ||
# '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر تواتر معنوی آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | |||
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمانها تصریح و تأکید شده و باور به [[تحریف]] عملا این تمسک را منتفی میسازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] حجیت و اعتبار ظواهر [[قرآن]] و مآلاً تمسک بدان را نفی میکند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخشهایی از یک متن، بیگمان فهم [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن میسازد، زیرا چهبسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخشهای موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. | |||
# '''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهلبیت]] میدانند. حال با پذیرش [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن میشود، زیرا چنان که اصولیان گفتهاند، لازمه "اشتغال [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] قرائت کند؛ ولی با احتمال [[تحریف]] با قرائت هیچ سورهای [[یقین]] به امتثال حاصل نخواهد شد، زیرا با پذیرش [[تحریف]]، همه [[سورهها]] محتملالتحریفاند. این [[استدلال]] در همه [[احکام شرعی]] که در آنها بر قرائت [[سوره]] کامل یا [[آیه]] کامل تصریح کردهاند جاری است<ref> مدخل التفسیر، ص۲۲۱.</ref>. | |||
# '''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]] {{ع}} در نامهای به [[سعد الخیر]] که با سند صحیح [[نقل]] شده میفرماید: "از جمله بیاعتنایی آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْكِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ}}؛ الکافی، ج۸، ص۵۳.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)| کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref> | |||
== شواهد [[تاریخی]] == | |||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در تاریخ اسلامی}} | |||
در این [[دلیل]] به عنایت ویژه [[مسلمانان]] در تمام ابعاد جمعآوری، [[حفظ]]، ضبط و نگارش [[قرآن]] و نیز [[انس]] بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز نزول در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد [[تاریخی]]، [[مسلمانان]] در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر [[قرآن]]، پایان میدهند. | |||
برای مثال [[عثمان بن عفان]] میپنداشت که "و" در ابتدای [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref> ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه۳۴.</ref> نیست؛ اما [[ابی بن کعب]]، به [[خلیفه]] هشدار داد که اگر "و" را بر جایش نگذارند، [[شمشیر]] از نیام برمیکشد<ref>الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. | |||
عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از | عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از رحلت [[رسول خدا]] {{صل}} است<ref> نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.</ref>. در بین [[امامیه]] نیز نخستین کسی که به این [[دلیل]] توجه کرده [[شریف مرتضی]] است<ref> الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.</ref> و پس از وی مقبول دیگر [[مفسران]] قرار گرفت<ref>المنقذ، ج۱، ص۴۷۷ ـ ۴۷۸؛ الصراط المستقیم، ج۱، ص۴۵؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵.</ref> | ||
== دلیل عقلی == | |||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در کلام اسلامی}} | |||
این [[دلیل]] مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است: | تحریف در تنافی با هدف قرآن: این [[دلیل]] مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است: | ||
# [[خداوند حکیم]] [[قرآن]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] فرستاد. | # [[خداوند حکیم]] [[قرآن]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] فرستاد. | ||
# [[قرآن]] [[آخرین کتاب آسمانی]] و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست. | # [[قرآن]] [[آخرین کتاب آسمانی]] و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست. | ||
#اگر این کتاب [[تحریف]] شده باشد، [[مردم]] به [[بیراهه]] میروند، بدون آنکه [[کتاب آسمانی]] دیگر یا [[پیامبری]] دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست. | # اگر این کتاب [[تحریف]] شده باشد، [[مردم]] به [[بیراهه]] میروند، بدون آنکه [[کتاب آسمانی]] دیگر یا [[پیامبری]] دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست. | ||
#این [[گمراهی]] با ساحت [[پروردگار]] ناسازگار و با [[حکمت]] او در [[هدایت]] [[بشر]] مخالف است، بنابراین [[قرآن]] باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد<ref> تفسیر موضوعی، ج۱، ص۳۱۵.</ref> این [[دلیل]] به گونهای دیگر نیز تقریر شده است<ref> نک: نفحات الرحمن، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶؛ صیانة القرآن، ص۶۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ | # این [[گمراهی]] با ساحت [[پروردگار]] ناسازگار و با [[حکمت]] او در [[هدایت]] [[بشر]] مخالف است، بنابراین [[قرآن]] باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد<ref> تفسیر موضوعی، ج۱، ص۳۱۵.</ref> این [[دلیل]] به گونهای دیگر نیز تقریر شده است<ref>نک: نفحات الرحمن، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶؛ صیانة القرآن، ص۶۹.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} | ||
خط ۱۱۵: | خط ۹۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:تحریفناپذیری قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۴
مقدمه
مفسران اسلامی برای رد هرگونه احتمال تحریفی در آیات و سورههای قرآنکریم دلیلهایی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
آیات قرآن
- آیه حفظ: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۱]. خداوند در این آیه ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در نزول قرآن نفی و انتساب آن را صرفاً به خدا میشناساند. از سوی دیگر بر عظمت قرآن و سلامت آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید میورزد. جمله دوم آیه شریفه نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و حفظ قطعی قرآن از هر نوع تحریف پس از نزول آن سخن میگوید.
- آیه نفی باطل: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۲]. مقصود از "کتاب" در این آیه، قرآن مجید است. ارجاع سه وصف "عَزِيزٌ: رسوخناپذیر، "لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ: باطل به آن راه نمییابد و تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ: نازل شده از سوی خداوند حکیم ستوده هریک به طور مستقل بر عدم تحریف قرآن دلالت میکند، چون واژه "عزیز" به معنای شکستناپذیر و غیر قابل نفوذ[۳] و تحریف نوعی شکست و موجب نفوذپذیری قرآن است. واژه "باطل" نیز به معنای نقیض حق، چیزی را گویند که ثبات ندارد و تباهی و فساد میپذیرد[۴] و قرآن با نفی باطل هر نوع تغییر و تبدیلی را درباره خود نفی میکند[۵].
اشکال: استدلال به قرآن برای مصونیت قرآن از تحریف، دور است و باطل.
پاسخ: اولاً، قائلان تحریف، تنها تحریف به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو آیه یادشده بهاتفاق همگان وحی الهیاند. ثانیاً، وحی بودن همه آیات قرآن موجود، با تأیید معصومین اثبات میشود[۶].
احادیث
- احادیث عرض بر کتاب: روایات عرض اخبار بر کتاب اللّهاند[۷] که بر تواتر معنوی آنها تصریح شدهاست[۸] نیرومندترین دلیل حدیثی بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها میزان بودن مطلق قرآن و حاکمیت آن بر اخبار اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها سلامت قرآن از هر نوع تغییر و تحریف است، چون با وجود تحریف، مقیاس بودن قرآن دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر کتاب خدا جز عرضه بر متن موجود نیست. این اخبار ریشه نبوی دارند[۹].
- حدیث ثقلین: از جمله احادیث کارآمد در ردّ تحریف قرآن، حدیث متواتر ثقلین است که از دو جهت به آن استدلال شده است: نخست آنکه در این حدیث بر لزوم تمسک به قرآن در همه زمانها تصریح و تأکید شده و باور به تحریف عملا این تمسک را منتفی میسازد. دیگر آنکه باور به تحریف حجیت و اعتبار ظواهر قرآن و مآلاً تمسک بدان را نفی میکند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخشهایی از یک متن، بیگمان فهم استوار آن متن و در نتیجه احتجاج بدان را ناممکن میسازد، زیرا چهبسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخشهای موجود بوده باشد[۱۰].
- احادیث فقهی: احادیث ناظر به احکام فقهی نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله روایات لزوم قرائت سوره کامل پس از حمد در نماز[۱۱] که فقها بر اساس آنها خواندن آن را پس از حمد واجب دانسته و آن را اجماع فقیهان اهلبیت میدانند. حال با پذیرش تحریف، امتثال این حکم ناممکن میشود، زیرا چنان که اصولیان گفتهاند، لازمه "اشتغال یقینی"، "برائت یقینی" است و مکلّف باید برای امتثال حکم، یک سوره قرائت کند؛ ولی با احتمال تحریف با قرائت هیچ سورهای یقین به امتثال حاصل نخواهد شد، زیرا با پذیرش تحریف، همه سورهها محتملالتحریفاند. این استدلال در همه احکام شرعی که در آنها بر قرائت سوره کامل یا آیه کامل تصریح کردهاند جاری است[۱۲].
- احادیث بیانگر سلامت از تحریف: امام باقر (ع) در نامهای به سعد الخیر که با سند صحیح نقل شده میفرماید: "از جمله بیاعتنایی آنان به قرآن این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها تحریف و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را تحریف کرده، نادیده انگاشتند"[۱۳].[۱۴]
شواهد تاریخی
در این دلیل به عنایت ویژه مسلمانان در تمام ابعاد جمعآوری، حفظ، ضبط و نگارش قرآن و نیز انس بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز نزول در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد تاریخی، مسلمانان در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر قرآن، پایان میدهند.
برای مثال عثمان بن عفان میپنداشت که "و" در ابتدای آیه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۱۵] نیست؛ اما ابی بن کعب، به خلیفه هشدار داد که اگر "و" را بر جایش نگذارند، شمشیر از نیام برمیکشد[۱۶].
عنایت خاص صحابه به قرآن، شاهدی استوار بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین قرآن پس از رحلت رسول خدا (ص) است[۱۷]. در بین امامیه نیز نخستین کسی که به این دلیل توجه کرده شریف مرتضی است[۱۸] و پس از وی مقبول دیگر مفسران قرار گرفت[۱۹].[۲۰]
دلیل عقلی
تحریف در تنافی با هدف قرآن: این دلیل مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است:
- خداوند حکیم قرآن را برای هدایت بشر فرستاد.
- قرآن آخرین کتاب آسمانی و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست.
- اگر این کتاب تحریف شده باشد، مردم به بیراهه میروند، بدون آنکه کتاب آسمانی دیگر یا پیامبری دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست.
- این گمراهی با ساحت پروردگار ناسازگار و با حکمت او در هدایت بشر مخالف است، بنابراین قرآن باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد[۲۱] این دلیل به گونهای دیگر نیز تقریر شده است[۲۲].[۲۳]
جستارهای وابسته
- ارضای خواص به قرآن
- ارضای عاطفی به قرآن
- ارضای عقل به قرآن
- ارضای عوام به قرآن
- اعجاز آسانحفظی قرآن
- اعجاز آسانفهمی قرآن
- اعجاز تأثیری قرآن
- اعجاز تصویری قرآن
- اعجاز تناسب آیات
- اعجاز تناسب سورهها
- اعجاز جامعیت قرآن
- اعجاز جاودانگی قرآن
- اعجاز صوتی قرآن
- اعجاز عدم تحریف قرآن
- اعجاز محتوایی قرآن:
- اعجاز نزولی قرآن
- بلاغت قرآن:
- ترتیب قرآن:
- رفع نیاز بشری به قرآن
- هدایت قرآن
منابع
پانویس
- ↑ بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه۹.
- ↑ در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه۴۱ - ۴۲.
- ↑ مفردات، ص۵۶۳، «عزز».
- ↑ مفردات، ص۱۲۹، «بطل».
- ↑ نجارزادگان، فتحالله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.
- ↑ نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.
- ↑ فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ مدخل التفسیر، ص۲۲۱.
- ↑ «وَ كَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْكِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ»؛ الکافی، ج۸، ص۵۳.
- ↑ نجارزادگان، فتحالله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۵۰؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.
- ↑ ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه۳۴.
- ↑ الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۹.
- ↑ نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.
- ↑ الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.
- ↑ المنقذ، ج۱، ص۴۷۷ ـ ۴۷۸؛ الصراط المستقیم، ج۱، ص۴۵؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ نجارزادگان، فتحالله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ نک: نفحات الرحمن، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶؛ صیانة القرآن، ص۶۹.
- ↑ نجارزادگان، فتحالله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲.