بهداشت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
(←نظافت) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
همواره [[لباس]] ایشان [[پاکیزه]] بود و دیگران را نیز به نظافت [[لباس]] توصیه میکرد و میفرمود: "هر کس که لباسی به تن میکند، لازم است آن را تمیز کند"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۴۱؛ الجعفریات، ص ۱۵۷ و عبداللّه بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۴.</ref>. آن حضرت به رنگها نیز توجه داشت و رنگ سبز را برای [[لباس]] خود میپسندید<ref>الصفدی، الوافی بالوفیات، ج ۱، ص ۷۳؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۱۹۱ و شرف المصطفی، ص ۳۲۰.</ref> و از میان جامههای گوناگون، پوشیدن پیراهن سفید را بیشتر [[دوست]] داشت<ref>ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۵۴ و سنن ترمذی، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref> و میفرمود: "[[لباس]] سفید بپوشید؛ چرا که [[لباس]] سفید، پاکتر و پاکیزهتر است و مردگانتان را در پارچههای سفید کفن کنید"<ref>{{متن حدیث| خَيْرُ ثِيَابِكُمُ الْبِيضُ فَلْيَلْبَسْهَا أَحْيَاؤُكُمْ وَ كَفِّنُوا فِيهَا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهَا مِنْ خَيْرِ ثِيَابِكُمْ}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۴۷ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۰۸.</ref>؛ از [[لباس]] سیاه کراهت داشت و رنگ سیاه را نمیپسندید؛ مگر در سه چیز: [[عمامه]]، کفش و عبا<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۵۱؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۴۸ و علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۴۷.</ref>. | همواره [[لباس]] ایشان [[پاکیزه]] بود و دیگران را نیز به نظافت [[لباس]] توصیه میکرد و میفرمود: "هر کس که لباسی به تن میکند، لازم است آن را تمیز کند"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۴۱؛ الجعفریات، ص ۱۵۷ و عبداللّه بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۴.</ref>. آن حضرت به رنگها نیز توجه داشت و رنگ سبز را برای [[لباس]] خود میپسندید<ref>الصفدی، الوافی بالوفیات، ج ۱، ص ۷۳؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۱۹۱ و شرف المصطفی، ص ۳۲۰.</ref> و از میان جامههای گوناگون، پوشیدن پیراهن سفید را بیشتر [[دوست]] داشت<ref>ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۵۴ و سنن ترمذی، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref> و میفرمود: "[[لباس]] سفید بپوشید؛ چرا که [[لباس]] سفید، پاکتر و پاکیزهتر است و مردگانتان را در پارچههای سفید کفن کنید"<ref>{{متن حدیث| خَيْرُ ثِيَابِكُمُ الْبِيضُ فَلْيَلْبَسْهَا أَحْيَاؤُكُمْ وَ كَفِّنُوا فِيهَا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهَا مِنْ خَيْرِ ثِيَابِكُمْ}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۴۷ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۰۸.</ref>؛ از [[لباس]] سیاه کراهت داشت و رنگ سیاه را نمیپسندید؛ مگر در سه چیز: [[عمامه]]، کفش و عبا<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۵۱؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۴۸ و علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۴۷.</ref>. | ||
جنس لباسش بیشتر از پنبه بود و جز در حال ناچاری، [[لباس]] پشمی و مویی نمیپوشید<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۵۰ و مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳.</ref>. عطر را [[دوست]] میداشت و بوی خوش را مایه تقویت [[قلب]]<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۱۰ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۴۳.</ref> و افزونی [[عقل]]<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۵ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۸.</ref> میشمرد. همچنین بر پوشیدن کفش خوب تأکید میکرد و پوشیدن کفش خوب و مناسب را باعث طولانیتر شدن [[عمر]] میدانست<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۵ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۳۸.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۳۵ ـ | جنس لباسش بیشتر از پنبه بود و جز در حال ناچاری، [[لباس]] پشمی و مویی نمیپوشید<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۵۰ و مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳.</ref>. عطر را [[دوست]] میداشت و بوی خوش را مایه تقویت [[قلب]]<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۱۰ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۴۳.</ref> و افزونی [[عقل]]<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۵ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۸.</ref> میشمرد. همچنین بر پوشیدن کفش خوب تأکید میکرد و پوشیدن کفش خوب و مناسب را باعث طولانیتر شدن [[عمر]] میدانست<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۵ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۳۸.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۳۱.</ref> | ||
=== بهداشت تغذیه === | === بهداشت تغذیه === |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳
مقدمه
از مسائلی که در سیره و قول رسول اکرم (ص) به آن توجه شده، مسئله بهداشت جسمانی انسان هاست. احادیث بسیاری درباره پاکیزگی و پیراستگی محیط زندگی و بهداشت فردی و نقش آن در سلامت فرد و جامعه از رسول خدا (ص) نقل شده که نشان دهنده توجه ویژه ایشان به سلامت فرد و جامعه و پیراستگی محیط زیست انسان است. نویسنده این مقاله تلاش دارد که هر چند کوتاه، به این رهنمودها، آموزهها و تعالیم بهداشتی پرداخته، مواردی از این رهنمودها و آموزهها را در سیره و کلام نبوی (ص) برای خوانندگان گرامی بیان دارد[۱].
بهداشت فردی
نظافت
پاکیزگی، جایگاه والایی در سیره و کلام رسول خدا (ص) دارد و ایشان پاکیزگی را میستود و پیوسته مسلمانان را به رعایت آن توصیه میکرد و میفرمود: "خداوند، پاک است و شخص پاک را دوست دارد؛ پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد"[۲]. پس "خودتان را با هر وسیلهای که میتوانید، پاکیزه کنید؛ زیرا خداوند متعال اسلام را بر پایه پاکیزگی بنا کرده است و هرگز کسی به بهشت نمیرود، مگر اینکه پاکیزه باشد"[۳]. و میفرمود: "همانا اسلام، پاکیزه است، پس شما هم پاکیزه باشید؛ زیرا جز فرد پاکیزه، کسی به بهشت نمیرود"[۴] و "خداوند، عبادت کننده پاکیزه را دوست دارد"[۵].
نظافت بدن نیز جزئی از این پاکیزگی هاست که همواره رسول خدا (ص) بر آن تأکید داشت. نقل شده است، آن حضرت، هر هفته موهای سر و محاسنش را با سدر[۶] یا گل خطمی میشست[۷] و سبیل خود را کوتاه میکرد[۸]؛ کوتاه کردن موی سبیل به طوری که لب، آشکار شود، از سنتهای ایشان به شمار میرفت[۹]. ایشان میفرمود: "سبیل و موی بینی خود را بچینید و خود را بر این کار مجبور کنید[۱۰]"؛ "چرا که سبیل بلند، مخفیگاه و جولانگاه شیطان [آلودگی است]"[۱۱].
غسل جمعه هم از دیگر سنتهای ایشان بود[۱۲] و مردم را نیز بدین امر سفارش بسیار میکرد. آن حضرت در سفارشهای خود به امیرالمؤمنین علی (ع) فرموده است: "ای علی! مردم باید هر هفت روز یک بار، غسل کنند (حمّام بروند). پس هر جمعه غسل کن؛ حتی اگر لازم شود که برای تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشی و گرسنه بمانی؛ زیرا هیچ امر مستحبّی، بالاتر از غسل جمعه نیست"[۱۳].
همچنین نوره کشیدن در هر پانزده روز یک بار، از سنتهای ایشان بود[۱۴] و در این میفرمود: "هیچ کدام از شما شارب و موی شرمگاه و زیر بغل را بلند نگذارد؛ زیرا شیطان آن جا را برای مخفی شدن انتخاب میکند و در آن پنهان میشود"[۱۵].
آن حضرت پیش از نماز جمعه، ناخنهایش را کوتاه میکرد[۱۶] و از گرفتن ناخن با دندان نهی میفرمود[۱۷]. ایشان کوتاه کردن ناخنها را مانع [بروز] درد بزرگ و از عواملی میدانست که بر روزی انسان میافزاید[۱۸].
رسول اکرم (ص) برای تقویت چشم، هر شب، سرمه میکشید[۱۹] و این کار را باعث زیادشدن نور چشم میدانست[۲۰]. روایت شده است که ایشان پیش از خوابیدن، چهار مرتبه به چشم راست و سه مرتبه به چشم چپ، سرمه میکشید[۲۱].
توجه پیامبر (ص) به بهداشت فردی به حدی بود که حتی در مسافرت هم از آن غافل نبود و پیوسته پنج چیز را همراه داشت: "آیینه، سرمه دان، شانه، مسواک و قیچی"[۲۲].[۲۳]
بهداشت دهان و دندان
رسول خدا (ص) مسواک میزد و بر آن بسیار تأکید داشت. آن حضرت پیش از خواب و پس از آن[۲۴] و پیش از هر نماز[۲۵] مسواک میکرد و میفرمود: "اگر نبود که کار را بر امتم دشوار سازم، به آنان امر میکردم که برای هر نماز مسواک بزنند"[۲۶]. و میفرمود: "آن قدر به مسواک زدن فرمان داده شدم که ترسیدم بر من واجب شود"[۲۷]. و همچنین میفرمود: "اگر مردم از فواید مسواک آگاه بودند، آن را با خویش به بستر میبردند"[۲۸]. آن حضرت، از عرض دندان مسواک میکرد[۲۹] و میفرمود: "دندان هایتان را از عرض (عمودی) مسواک بزنید، نه از طول (افقی)"[۳۰]. آن حضرت، مسلمانان را از مسواک کردن در حمام نهی میکرد[۳۱].
خلال کردن دندان نیز از دیگر اموری بود که رسول خدا (ص) بر آن تأکید داشت و مسلمانان را به خلال کردن سفارش میکرد و میفرمود: "خلال کنید، به درستی که خلال برای لثهها مفید و آن، تمییز کننده دهان است"[۳۲]. استنشاق و مضمضه کردن هم از سنتهای ایشان به شمار میآمد[۳۳] و بر آن تأکید میورزید و میفرمود: «تَخَلَّلُوا عَلَى الطَّعَامِ وَ تَمَضْمَضُوا»[۳۴]؛ پس از غذا، خلال و مضمضه کنید[۳۵].
بهداشت لباس
همواره لباس ایشان پاکیزه بود و دیگران را نیز به نظافت لباس توصیه میکرد و میفرمود: "هر کس که لباسی به تن میکند، لازم است آن را تمیز کند"[۳۶]. آن حضرت به رنگها نیز توجه داشت و رنگ سبز را برای لباس خود میپسندید[۳۷] و از میان جامههای گوناگون، پوشیدن پیراهن سفید را بیشتر دوست داشت[۳۸] و میفرمود: "لباس سفید بپوشید؛ چرا که لباس سفید، پاکتر و پاکیزهتر است و مردگانتان را در پارچههای سفید کفن کنید"[۳۹]؛ از لباس سیاه کراهت داشت و رنگ سیاه را نمیپسندید؛ مگر در سه چیز: عمامه، کفش و عبا[۴۰].
جنس لباسش بیشتر از پنبه بود و جز در حال ناچاری، لباس پشمی و مویی نمیپوشید[۴۱]. عطر را دوست میداشت و بوی خوش را مایه تقویت قلب[۴۲] و افزونی عقل[۴۳] میشمرد. همچنین بر پوشیدن کفش خوب تأکید میکرد و پوشیدن کفش خوب و مناسب را باعث طولانیتر شدن عمر میدانست[۴۴].[۴۵]
بهداشت تغذیه
از مصادیق بارز رعایت بهداشت، رعایت بهداشت تغذیه است. رسول خدا (ص) در این باره نیز توصیههای بسیاری به مسلمانان داشت. ایشان معده را خانه همه دردها و پرهیز را ریشه همه درمانها معرفی کرده[۴۶] و فرموده است: "آدمی ظرفی بدتر از شکم را پر نکرده است و حال آنکه برای او تنها چند لقمهای که نیرویش را تأمین کند، کافی است؛ چنانچه که نفس بر او غلبه یافت [و نتوانست خویشتن داری کند] پس یک سوم [معده اش] برای غذا و یک سوم آن را برای آب و یک سوم دیگر آن برای نفَسش باشد"[۴۷]. ایشان بر کمخوری و پرهیز از پرخوری تأکید میورزید و چاره تندرستی را در چهار چیز میدانست: "کم گفتن، کم خفتن، کم راه رفتن، کم خوردن"[۴۸].
نقل شده است، رسول خدا (ص) تا گرسنه نمیشد غذا نمیخورد و میفرمود: "ما گروهی هستیم که تا گرسنه نشویم، نمیخوریم و چون خوردیم، پیش از سیر شدن، از غذا دست میکشیم"[۴۹]. آن حضرت، پیش از خوردن و پس از آن، دستانش را میشست[۵۰]. شروع غذای رسول خدا (ص) با نمک بود و دیگران را نیز به این کار توصیه میکرد[۵۱] و میفرمود: "غذا را با نمک آغاز کنید که داروی هفتاد درد است"[۵۲]. دست راستش مخصوص غذا بود و با آن لقمه بر میداشت و دست چپش بیشتر به دیگر امور اختصاص داشت[۵۳]. به خوردنیها و نوشیدنیها نمیدمید[۵۴] و دیگران را از این کار نهی میکرد[۵۵].
غذا را داغ نمیخورد و میفرمود: "خداوند به ما آتش نخورانیده است؛ غذای داغ برکت ندارد پس، آن را سرد کنید"[۵۶]. افراد را از ترک کردن خوردن شام برحذر میداشت و میفرمود: "شام خوردن را ترک نکنید، گرچه به خوردن چند دانه خرمای خشکیده باشد"[۵۷]؛ زیرا "ترک آن باعث خرابی بدن و پیری و درهم شکستگی جسم است"[۵۸]. ظروف سرپوشدار را میپسندید[۵۹] و میفرمود: "بر درهایتان قفل بزنید؛ روی ظرفها را بپوشانید و دهانه مشکها را ببندید؛ زیرا شیطان (آلودگی) نمیتواند از در بسته وارد شود"[۶۰].
رسول خدا (ص) به نوشیدن آب در سه جرعه تأکید داشت و میفرمود: "هر کس از شما آب را در سه نفس بنوشد، ایمن خواهد بود"[۶۱]. از نوشیدن آب در حال بیمیلی منع میکرد و میفرمود: "هرگاه میل دارید، آب بنوشید؛ وگرنه از نوشیدن آن خودداری کنید"[۶۲]. در هنگام آشامیدن، نفس نمیکشید و اگر میخواست نفس بکشد، ظرف آب را از دهانش دور نگه میداشت[۶۳]. از ظروف شکسته آب نمینوشید[۶۴] و از نوشیدن آب در ظروف طلایی و نقرهای نهی میکرد[۶۵].
ایشان هرگاه غذایی چرب میخورد، کمتر آب مینوشید؛ از ایشان پرسیده شد: "چرا کم آب مینوشید؟" میفرمود: "برای اینگونه غذا بهتر است کم آب بنوشید"[۶۶].
رسول خدا (ص) بر خوردن سحری در سحرهای ماه رمضان بسیار تأکید داشت و سحری خورندگان را مشمول سلام خداوند و فرشتگانش دانسته، میفرمود: "لازم است هر کدامتان سحری بخورید؛ هر چند به نوشیدن جرعهای آب[۶۷] یا خوردن دانهای خرمای خشکیده باشد"[۶۸]. همچنین، آن حضرت به روزهداران توصیه میکرد که در زمان افطار، با خرما افطار کنند و اگر خرما نیافتند، با آب؛ چرا که آب، پاک کننده است[۶۹].[۷۰]
تغذیه سالم
در سیره و کلام رسول خدا (ص) تغذیه سالم از اصول بهداشت و سلامت جسمی فرد به شمار میآمد و ایشان در کنار توصیههای بهداشتی، بر لزوم تغذیه سالم پیوسته تأکید داشته، افراد را به خوردن غذاها و میوههای مقوی و مغذی توصیه میفرمود؛ از غذاهایی که حضرت افراد را بسیار به خوردن آن سفارش میکرد، شیر بود و میفرمود: «لَيْسَ شیء يُجْزِي مَكَانَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ غَيْرُ اللَّبَنِ »[۷۱]؛ جانشینی بهتر [و کامل تر] از شیر برای غذا و نوشیدنی یافت نمیشود. نبی خاتم (ص) عسل را نیز غذایی بسیار مفید دانسته، بر خوردن آن، بسیار تأکید میورزید.
ایشان عسل را "شفای دردها معرفی کرده"[۷۲]، میفرمود: «مَنْ أَرَادَ الْحِفْظَ فَلْيَأْكُلِ الْعَسَلَ»[۷۳]؛ هر که میخواهد سلامتی اش حفظ شود، پس، عسل بخورد. ایشان درباره استفاده از روغن زیتون میفرمود: «كُلُوا الزَّيْتَ وَ ادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ »[۷۴]؛ روغن زیتون بخورید و آن را [برای استشفا] به بدن بمالید؛ به درستی که درخت زیتون، درختی خجسته است.
همچنین افراد را به خوردن پیاز توصیه میفرمود و سفارش میکرد که "چون به سرزمینی در آمدید، از پیاز آن بخورید تا وبای (بیماریهای) آن سرزمین را از شما دور کند"[۷۵]. به خوردن سیر نیز سفارش میکرد و میفرمود: "سیر بخورید و آن بیماریها را درمان کنید؛ چرا که درمان هفتاد درد، در آن است"[۷۶]. حضرت، برنج را میستود و میفرمود: "برنج، نیکو دارویی است؛ سرد است و سالم و برکنار از هر بیماری"[۷۷]. ایشان پنیر را "درد" میخواند؛ ولی میفرمود که اگر با گردو خورده شود، درمان است[۷۸].[۷۹]
حجامت
رسول خدا (ص) در کنار دیگر توصیههای بهداشتی، حجامت را نیز از راههای پیشگیری و درمان بیماریها میدانست و حجامت را "بهترین داروها"، معرفی کرده[۸۰]، میفرمود: "اگر در چیزی درمانی باشد، در نیشتر حجامتگر و شربتی از عسل است[۸۱]. رسول خاتم (ص) از حجامت در روزهای چهارشنبه و جمعه نهی میکرد[۸۲].[۸۳]
تفریح و عبادت؛ دیگر عوامل سلامت
رسول خدا (ص) عبادات و تفریحات سالم را از عوامل مهم سلامت میدانست. آن بزرگوار، مسافرت را مایه تندرستی[۸۴] و تفریحاتی چون سوارکاری و نگاه به طبیعت را از عوامل شادی و ابتهاج روح بر میشمرد[۸۵]. ایشان همچنین عبادات را مایه سرزندگی و سلامت مردم و عباداتی چون روزه[۸۶] و نماز شب را سبب تندرستی میدانستند و دور. ه شدن امراض از بدن میدانست[۸۷]. رسول اکرم (ص) اندوه فراوان را مایه بیماری میدانستند[۸۸].[۸۹]
بهداشت محیط و اجتماع
- نظافت و پاکیزگی محیط منزل: پیامبر خدا (ص) خاکروبه را لانه شیطان دانسته[۹۰]، مردم را از انباشتن آن در پشت درها برحذر میداشت و توصیه میکرد که زباله را شب در خانههای خود نگه ندارید و آن را در روز به بیرون از خانه منتقل کنید[۹۱] و میفرمود: "برکت از خانهای که در آن، خاکروبه باشد، برداشته میشود"[۹۲]. همچنین آن حضرت، لانه عنکبوت را خانه شیطانها (آلودگی ها) در منزل[۹۳] و همچنین دستمال آلوده به چربی و بوی گوشت را خوابگاه شیطانها دانسته، توصیه میکرد که آن را در خانه نگه ندارید[۹۴].
- پاکیزگی کوچه و خیابان : رسول خدا (ص) آب و جارو کردن کوچه و تمیزی جلوی درب خانهها را عامل بینیازی خوانده[۹۵]، مسلمانان را به این کار تشویق میکرد. همچنین مسلمانان را به تمیز کردن محل رفت و آمدها از اشیای مزاحم ترغیب میکرد و میفرمود: "هر کس از راه مسلمانان چیزی را بردارد که مایه آزار آنان است، خداوند، ثواب قرائت چهارصد آیه از قرآن را به او عطا میکند که هر حرفی از آن ده حسنه دارد"[۹۶].
- پاکیزه نگه داشتن اماکن عمومی: رسول خدا (ص) به نظافت اماکن عمومی مانند مساجد بسیار تأکید داشت. ایشان ضمن برحذر داشتن مسلمانان از آلوده کردن مساجد به نجاسات[۹۷]، به آنان توصیه میکرد که دستشوییهای مسجد را در فاصلهای دورتر از مسجد در کنار درهای ورودی [حیاط] مسجد قرار دهند[۹۸]. همچنین ایشان مسلمانان را به نظافت مساجد و زدودن آلودگیها از آن تشویق کرده، میفرمود: "هر کس مسجدی را جارو کند، خداوند، ثواب آزاد کردن بندهای را برایش مینویسد و اگر پر کاهی (خاشاکی) را از مسجد بیرون ببرد، خداوند از رحمت خود دو برابر برای او مینویسد"[۹۹] و در حدیثی دیگر فرموده است: "هر که شب جمعه مسجدی را تمیز کند و به اندازه ذره خاکی که در چشم میرود، خاکروبه از مسجد بیرون ببرد، خداوند او را میآمرزد"[۱۰۰].
- نهی از آلوده کردن محیط: رسول خدا (ص) مسلمانان را از انداختن آب دهان در چاه آب آشامیدنی برحذر میداشت[۱۰۱] و میفرمود: کنار چاه آب آشامیدنی، زیر درخت میوه دار، میان قبرها، در جادهها و حیاط خانهها قضای حاجت نکنید[۱۰۲]. آن حضرت، بول کردن کنار چاه آب یا نهرهای آب شرب را زشت میشمرد و از آن منع میکرد[۱۰۳].
همچنین رسول خدا (ص) بول کردن در آبهای راکد را ظلم میشمرد[۱۰۴]. روایت شده است که پیغمبر خدا (ص) دستور داده بودند، مسلمانان، هفت چیز خود را در زمین دفن کنند: مو، ناخن، خون، دستمال حائض، بچه دان، علقه و دندان[۱۰۵]. در سیره آن حضرت نیز آمده است که ایشان آب دهان و آب بینی یا خلط سینهاش را پس از دفع، دفن میکرد[۱۰۶].
پیامبر اکرم (ص) حتی به نظافت محیط زندگی حیوانات اهلی نیز تأکید داشت و میفرمود: "جایگاه گوسفندان خود را پاکیزه کنید و خاک و آب بینی او را بزدایید؛ زیرا آنان از حیوانات بهشتیاند. این نظافت باید به گونهای باشد که بتوانید در آنجا نماز بخوانید"[۱۰۷].[۱۰۸]
منابع
پانویس
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۲.
- ↑ ابویعلی الموصلی. ، مسند، ج ۲، ص ۱۲۲؛ ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۱۹۸ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۶۷.
- ↑ همان.
- ↑ سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۵، ص ۱۳۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۳۲ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۹، ص ۲۷۷.
- ↑ کنز العمال، ج ۹، ص ۲۷۷ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۸۸.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۰؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۳۲ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۸۷.
- ↑ امام رضا (ع)، فقه الرضا (ع)، ص ۱۲۸ و مستدرک الوسائل، ج ۶ ص ۴۴.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص ۱۲۸ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۶، ص ۳۶۰.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص ۶۷؛ کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۴۸۷ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۴.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۱۶؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۱۵۳ و ابن ابی جمهور، عوالی، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۷، الکافی، ج ۶، ص ۴۸۸ و مکارم الاخلاق، ص ۶۷.
- ↑ . فقه الرضا (ع)، ص۱۷۵ و مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۰۱.
- ↑ سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۳۶۷ و مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۰۲.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۱۹ و محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۰۸.
- ↑ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۹؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۱۹ و فضل اللّه راوندی، النوادر، ص ۲۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۸۶، ص ۳۵۸ و مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۴۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳ - ۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۲۶ و ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۷.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۹۰؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۲ و ثواب الاعمال، ص ۲۳.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۹۵.
- ↑ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۳۷ و کنز العمال، ج ۱۰، ص ۵۱.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۹۵ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۱.
- ↑ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیة، ج ۳، ص ۳۵۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۲ ـ ۲۳۴؛ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۳۱.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص ۳۹ و بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۳۴۳.
- ↑ مسند احمد، ج ۵، ص ۴۱۰؛ البخاری، صحیح، ج ۱، ص ۲۱۴ و وسائل الشیعة، ج ۲، ص ۲۰.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص ۲۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۵؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۸۰ و صحیح بخاری، ج ۸ ص ۱۳۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۳؛ شیخ صدوق، الامالی، ج ۱، ص ۴۲۸ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۶۱.
- ↑ دعائم الاسلام، ص ۱۱۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۶۳.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص ۳۵ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۶۸.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۴؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۶۱ و النوادر، ص ۴۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۷ و مکارم الاخلاق، ص ۴۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۳۷۶ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۴۲۱.
- ↑ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۱، ص ۷۹ و شیخ طوسی، الاستبصار، ج ۱، ص ۶۷.
- ↑ ابوالعباس مستغفری، طب النبی، ص ۲۱ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۱۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵؛ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۳۱.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۴۱؛ الجعفریات، ص ۱۵۷ و عبداللّه بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۴.
- ↑ الصفدی، الوافی بالوفیات، ج ۱، ص ۷۳؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۱۹۱ و شرف المصطفی، ص ۳۲۰.
- ↑ ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۵۴ و سنن ترمذی، ج ۳، ص ۱۴۹.
- ↑ « خَيْرُ ثِيَابِكُمُ الْبِيضُ فَلْيَلْبَسْهَا أَحْيَاؤُكُمْ وَ كَفِّنُوا فِيهَا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهَا مِنْ خَيْرِ ثِيَابِكُمْ»؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۴۷ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۰۸.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۵۱؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۴۸ و علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۴۷.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۵۰ و مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۵۱۰ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۴۳.
- ↑ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۵ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۸.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۵ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۳۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت ص ۳۱.
- ↑ نهج الفصاحه، ص ۷۷۹: الخصال، ج ۲، ص ۵۱۲ و عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۳۰.
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۴؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ص ۳۵؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۹، ص ۴۶۱ و السرخسی، المبسوط، ج ۳۰، ص ۲۶۶.
- ↑ شاذان بن جبرئیل قمی، الفضائل، ص ۱۵۳ و بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۴۴.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۵۲ و سید محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ج ۱، ص ۱۸۱.
- ↑ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۱۸.
- ↑ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۱۲ و بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۳۹۸.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۳۲۶ و احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۵۹۳.
- ↑ مسند احمد، ج ۶، ص ۲۸۷؛ ابن حبان، صحیح، ج ۱۲، ص ۳۱ و حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۴، ص ۱۰۹.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۹۴؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۶۵ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۰۶.
- ↑ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۷۰.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص ۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۴۳۵ و با اندکی اختلاف در: الکافی، ج ۶، ص ۳۲۲.
- ↑ المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۲ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۳۳۰.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۲۸۸؛ الخصال، ج ۲، ص ۶۱۹ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۰.
- ↑ ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۵، ص ۵۲۷.
- ↑ المستدرک، ج ۴، ص ۱۴۰؛ کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۵۲ و بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۷۴.
- ↑ طب النبی، ص ۲۳ و بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۹۳.
- ↑ طب النبی، ص ۲۳.
- ↑ الدعوات، ص ۱۴۴؛ النووی، شرح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۰ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱.
- ↑ نجم الدین راوندی، شرف النبی، ص ۹۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۷؛ امالی صدوق، ص ۴۲۴ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۸.
- ↑ المحاسن، ج ۲، ص۵۷۲ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۲۳۹.
- ↑ تهذیب، ج۴، ص۱۹۸؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۴۹۷ و سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۸۲.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۵ و الکافی، ج ۴، ص۹۵.
- ↑ مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷؛ المستدرک، ج ۱، ص۴۳۱ و ابراهیم بن علی الکفعمی، المصباح، ص ۶۲۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۶ ـ ۲۳۸.
- ↑ طب النبی، ص ۲۵.
- ↑ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۹، ص ۱۸۵ و المصنّف، ج ۷، ص ۱۶۶.
- ↑ طب النبی، ص ۲۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۶۵ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۷۰.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۳۳۱؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۹۹ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۸۴.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۳۷۴؛ المحاسن، ج ۲، ص ۵۲۲ و مکارم الاخلاق، ص ۱۸۲.
- ↑ طب النبی، ص۳۰ و مکارم الاخلاق، ص۱۸۲.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص۱۵۵ و مستدرکالوسائل، ج ۱۶، ص ۳۷۷.
- ↑ طب النبی، ص ۲۵ و بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۹۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۸ ـ ۲۳۹.
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۴۲.
- ↑ مسند احمد، ج ۴، ص ۱۴۶؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۱۲ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۹، ص ۳۴۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۰؛ امالی صدوق، ص ۴۲۶ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵؛ المحاسن، ج ۲، ص ۳۴۵ و مسند احمد، ج ۲، ص ۳۸۰.
- ↑ امام رضا (ع)، صحیفة الرضا (ع)، ص ۷۲ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۶۷.
- ↑ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الدعوات، ص۷۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۰۳.
- ↑ الدعوات، ص ۷۷ و مستدرک الوسائل، ج۶، ص۳۳۷.
- ↑ امالی طوسی، ص ۵۱۲: الطبرانی، المعجم الصغیر، ج ۲، ص ۶۰۷ و تحف العقول، ص ۵۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۴۰.
- ↑ المحاسن، ج ۲، ص ۶۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۱۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵؛ امالی صدوق، ص ۴۲۳ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۷.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۴۰۲.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۴۰۲.
- ↑ الکافی، ج ۶، ص ۲۹۹؛ المحاسن، ج ۲، ص ۴۴۸ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۱۹.
- ↑ الخصال، ج ۱، ص ۵۴؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۹۹ و کنزالعمال، ج ۹، ص ۲۷۷.
- ↑ امالی طوسی، ص ۱۸۳ و مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۸۵.
- ↑ محقق حلی، المعتبر، ج ۲، ص ۴۵۰.
- ↑ عبدالرزاق الصنعانی، المصنّف، ج ۱، ص ۴۴۲؛ المعتبر، ص ۴۵۰ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۶۷۰
- ↑ امالی صدوق، ص ۱۸۰؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۶ و المحاسن، ج ۱، ص ۵۷.
- ↑ امالی صدوق، ص ۱۸۰ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۰؛ امالی صدوق، ص ۴۲۶ و مکارم الاخلاق، ص ۴۲۷.
- ↑ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۰۴.
- ↑ التهذیب، ج ۱، ص ۳۵۳؛ الجعفریات، ص ۱۵ و الخصال، ج ۱، ص ۹۷.
- ↑ الجعفریات، ص ۱۷؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۰۴ و النوادر، ص ۴۰.
- ↑ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۶۸؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۷ و الخصال، ج ۲، ص ۳۴۰.
- ↑ الجعفریات، ص۱۳ و مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۴۹.
- ↑ المحاسن، ج ۲، ص ۶۴۲ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۳۴۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲.