←حکمت عملی
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حکمت | | موضوع مرتبط = حکمت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = حکمت | ||
| مداخل مرتبط = [[حکمت در قرآن]] - [[حکمت در حدیث]] - [[حکمت در نهج البلاغه]] - [[حکمت در اخلاق اسلامی]] - [[حکمت در کلام اسلامی]] - [[حکمت در فقه سیاسی]] - [[حکمت در معارف دعا و زیارات]] - [[حکمت در معارف و سیره سجادی]] | | مداخل مرتبط = [[حکمت در لغت]] - [[حکمت در قرآن]] - [[حکمت در حدیث]] - [[حکمت در نهج البلاغه]] - [[حکمت در اخلاق اسلامی]] - [[حکمت در کلام اسلامی]] - [[حکمت در فقه سیاسی]] - [[حکمت در معارف دعا و زیارات]] - [[حکمت در معارف و سیره سجادی]] - [[حکمت در معارف و سیره حسینی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == مقدمه == | ||
“حکمت” یعنی سخن و مطلب محکم، متقن، منطقی و درست، یعنی دریافت [[حقیقت]]. هر [[قانون]] و قاعدهای که با حقیقت وفق دهد و ساخته [[وهم]] و تخیّلات نباشد حکمت است<ref>ده گفتار، ص۱۶۱؛ حکمتها و اندرزها، ص۲۴۸.</ref>. حکمت عبارت است از [[علم]] به احوال اعیان موجودات آن طور که هستند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۷۷.</ref>. حکمت عبارت است از علم به اسباب اولیه [[جهان]]<ref>مقالات فلسفی (۲)، ص۱۷۹.</ref>. حکمت یعنی دریافت حقیقت. از آن جهت به دریافت حقیقت “حکمت” گفته میشود که [[استحکام]] دارد و پشتوانهاش [[واقعیت]] است؛ برخلاف دریافتهای غیرمنطقی با واقعیت که استحکام ندارد و مانند [[خانه]] عنکبوت [[سست]] و بیبنیاد است<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۹۰.</ref>. حکمت یعنی سخن متقن و محکم که قابل خدشه و تشکیک نیست؛ به اصطلاح منطقیین و [[حکما]] یعنی سخنی که مقدماتش صددرصد [[یقینی]] است. یعنی [[مردم]] را به [[راه]] پروردگارت بخوان با [[برهان]] و حکمت و علم صددرصد [[خالص]] و [[عقل]] خالص<ref>ده گفتار، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۵.</ref> | “حکمت” یعنی سخن و مطلب محکم، متقن، منطقی و درست، یعنی دریافت [[حقیقت]]. هر [[قانون]] و قاعدهای که با حقیقت وفق دهد و ساخته [[وهم]] و تخیّلات نباشد حکمت است<ref>ده گفتار، ص۱۶۱؛ حکمتها و اندرزها، ص۲۴۸.</ref>. حکمت عبارت است از [[علم]] به احوال اعیان موجودات آن طور که هستند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۷۷.</ref>. حکمت عبارت است از علم به اسباب اولیه [[جهان]]<ref>مقالات فلسفی (۲)، ص۱۷۹.</ref>. حکمت یعنی دریافت حقیقت. از آن جهت به دریافت حقیقت “حکمت” گفته میشود که [[استحکام]] دارد و پشتوانهاش [[واقعیت]] است؛ برخلاف دریافتهای غیرمنطقی با واقعیت که استحکام ندارد و مانند [[خانه]] عنکبوت [[سست]] و بیبنیاد است<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۹۰.</ref>. حکمت یعنی سخن متقن و محکم که قابل خدشه و تشکیک نیست؛ به اصطلاح منطقیین و [[حکما]] یعنی سخنی که مقدماتش صددرصد [[یقینی]] است. یعنی [[مردم]] را به [[راه]] پروردگارت بخوان با [[برهان]] و حکمت و علم صددرصد [[خالص]] و [[عقل]] خالص<ref>ده گفتار، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۵.</ref> | ||
== حکمت استدلالی == | == حکمت استدلالی == | ||
حکمت استدلالی متّکی بر [[قیاس]] و برهان است، سر و کارش فقط با صغری، کبری، نتیجه، لازم، نقیض و ضدّ و امثال اینهاست<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۵.</ref> | حکمت استدلالی متّکی بر [[قیاس]] و برهان است، سر و کارش فقط با صغری، کبری، نتیجه، لازم، نقیض و ضدّ و امثال اینهاست<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۵.</ref> | ||
== [[حکمت الهی]] == | == [[حکمت الهی]] == | ||
حکمت [[باری تعالی]] به معنی رساندن موجودات است به غایات خودشان<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۵۴۸.</ref>. حکمت الهی به معنی این است که کار او رسانیدن موجودات است به [[کمالات]] و غایات وجودشان<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۴۴.</ref>. در اصطلاح [[حکمای اسلامی]] مسائل مربوط به [[خداوند]] از قبیل [[اثبات وجود خدا]]، [[وحدت]] وی، صفات ثبوتیّه و سلبیّه او، عموم و شمول [[قدرت]] و مشیّتش، [[جبر و تفویض]]، [[خیر و شر]]، صدور کثیر از واحد، [[عوالم]] کلّی وجود و برخی مباحث و مسائل دیگر “الهیّات بالمعنی الاخص” نامیده میشود. این اصطلاح در مقابل اصطلاح “الهیّات بالمعنی الاعم” قرار میگیرد که شامل این مباحث و یک عدّه مباحث دیگر است که “امور عامه” نامیده میشوند و مجموعاً “حکمت الهی” یا “حکمت علیا” یا “فلسفة اُولی” را تشکیل میدهند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۴۶۷.</ref>. [[حکمت بالغه الهی]] به این صورت مطرح میشود که [[نظام هستی]]، نظامی حکیمانه است؛ یعنی نه تنها [[علم]] و [[شعور]] و [[اراده]] و [[مشیّت]] در کار [[جهان]] دخیل است بلکه [[نظام]] موجود، [[نظام احسن]] و [[اصلح]] است و وضعی دیگر و نظامی دیگر احسن و اصلح از این نظام، ممتنع و ناممکن است؛ جهان موجود، [[کاملترین]] جهان ممکن است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۴۳.</ref>. | حکمت [[باری تعالی]] به معنی رساندن موجودات است به غایات خودشان<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۵۴۸.</ref>. حکمت الهی به معنی این است که کار او رسانیدن موجودات است به [[کمالات]] و غایات وجودشان<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۴۴.</ref>. در اصطلاح [[حکمای اسلامی]] مسائل مربوط به [[خداوند]] از قبیل [[اثبات وجود خدا]]، [[وحدت]] وی، صفات ثبوتیّه و سلبیّه او، عموم و شمول [[قدرت]] و مشیّتش، [[جبر و تفویض]]، [[خیر و شر]]، صدور کثیر از واحد، [[عوالم]] کلّی وجود و برخی مباحث و مسائل دیگر “الهیّات بالمعنی الاخص” نامیده میشود. این اصطلاح در مقابل اصطلاح “الهیّات بالمعنی الاعم” قرار میگیرد که شامل این مباحث و یک عدّه مباحث دیگر است که “امور عامه” نامیده میشوند و مجموعاً “حکمت الهی” یا “حکمت علیا” یا “فلسفة اُولی” را تشکیل میدهند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۴۶۷.</ref>. [[حکمت بالغه الهی]] به این صورت مطرح میشود که [[نظام هستی]]، نظامی حکیمانه است؛ یعنی نه تنها [[علم]] و [[شعور]] و [[اراده]] و [[مشیّت]] در کار [[جهان]] دخیل است بلکه [[نظام]] موجود، [[نظام احسن]] و [[اصلح]] است و وضعی دیگر و نظامی دیگر احسن و اصلح از این نظام، ممتنع و ناممکن است؛ جهان موجود، [[کاملترین]] جهان ممکن است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۴۳.</ref>. | ||
[[حکمت الهی]] درباره اموری بحث میکند که هم به حسب وجود [[بینیاز]] از ماده است (بر خلاف [[علوم]] ریاضی) و هم به حسب ماهیّت و حد و تعریف (بر خلاف [[علوم طبیعی]])<ref>مجموعه آثار، ج۷، ص۲۳۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۶.</ref> | [[حکمت الهی]] درباره اموری بحث میکند که هم به حسب وجود [[بینیاز]] از ماده است (بر خلاف [[علوم]] ریاضی) و هم به حسب ماهیّت و حد و تعریف (بر خلاف [[علوم طبیعی]])<ref>مجموعه آثار، ج۷، ص۲۳۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۶.</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
این است که کاری را برای رسیدن خودش به [[غایت]] و کمالی انجام میدهد<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۱۲۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۶.</ref> | این است که کاری را برای رسیدن خودش به [[غایت]] و کمالی انجام میدهد<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۱۲۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۶.</ref> | ||
== حکمت | == حکمت تجربی == | ||
حکمت تجربی آن است که نه با [[عقل]] و [[استدلال]] قیاسی سر و کار دارد و نه با [[دل]] و [[الهامات]] [[قلبی]]، سر و کارش با [[حس]] و تجربه و [[آزمایش]] است؛ یعنی نتایج علوم را که محصول تجربه و آزمایش است با مربوط کردن به یکدیگر به صورت حکمت و [[فلسفه]] در میآورد<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۷.</ref> | حکمت تجربی آن است که نه با [[عقل]] و [[استدلال]] قیاسی سر و کار دارد و نه با [[دل]] و [[الهامات]] [[قلبی]]، سر و کارش با [[حس]] و تجربه و [[آزمایش]] است؛ یعنی نتایج علوم را که محصول تجربه و آزمایش است با مربوط کردن به یکدیگر به صورت حکمت و [[فلسفه]] در میآورد<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۷.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
حکمت ذوقی سر و کارش تنها با [[استدلال]] نیست، بیشتر با ذوق و [[الهام]] و [[اشراق]] است؛ بیشتر از آنچه از [[عقل]] الهام میگیرد از [[دل]] الهام میگیرد<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۷.</ref> | حکمت ذوقی سر و کارش تنها با [[استدلال]] نیست، بیشتر با ذوق و [[الهام]] و [[اشراق]] است؛ بیشتر از آنچه از [[عقل]] الهام میگیرد از [[دل]] الهام میگیرد<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۷.</ref> | ||
== | == حکمت عملی == | ||
“حکمت عملی” دریافت خطّ مشی [[زندگی]] است، آنچنانکه باید<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۷۵.</ref>. آن حکمتی که به اصطلاح مولود [[تقوا]] است و آن روشنی و فرقانی که در اثر تقوا پیدا میشود، حکمت عملی است نه | “حکمت عملی” دریافت خطّ مشی [[زندگی]] است، آنچنانکه باید<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۷۵.</ref>. آن حکمتی که به اصطلاح مولود [[تقوا]] است و آن روشنی و فرقانی که در اثر تقوا پیدا میشود، حکمت عملی است نه حکمت نظری<ref>ده گفتار، ص۴۶.</ref>. [[اخلاق]]، [[سیاست]] و [[تدبیر]] [[منزل]] را حکمت عملی گویند<ref>سیری در سیره نبوی، ص۶۴.</ref> [و به تعبیر دیگر] [[درک]] صحیح و واقعی درباره آنچه باید باشد<ref>تکامل اجتماعی انسان، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۷.</ref> | ||
== حکمت متعالیه == | == حکمت متعالیه == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:حکمت | [[رده:حکمت]] |