تبری در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تبری | |||
| عنوان مدخل = تبری | |||
| مداخل مرتبط = [[تبری در لغت]] - [[تبری در قرآن]] - [[تبری در فقه اسلامی]] - [[تبری در فقه سیاسی]] - [[تبری در کلام اسلامی]] - [[تبری در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تبری در معارف و سیره حسینی]] - [[تبری از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==دیدگاه [[مؤمن الطاق]] در [[تبری]] جستن از [[خلفاء]]== | == دیدگاه [[مؤمن الطاق]] در [[تبری]] جستن از [[خلفاء]] == | ||
این انگاره و [[رفتار]] [[دینی]] در [[عهد]] [[مؤمن الطاق]] در بین [[شیعیان]] شایع و رایج بوده است. [[مؤمن الطاق]] خود [[نقل]] کرده است که [[مردم]] پس از [[رسول خدا]] {{صل}} همچون [[امت]] [[موسی]]، که به جای تمسک به [[دستور]] او و راهبری از [[هارون]] به [[سامری]] رو کردند، از دستور پیامبر [[پیروی]] نکرده و به جای آنکه از توصیه [[پیامبر]] {{صل}} [[پیروی]] نمایند مسیر دیگری را پی گرفتند. او که این شباهت را از زبان [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند ادامه میدهد که ایشان فرمودند: پس از [[رسول خدا]] {{صل}} [[ابوبکر]] از [[امام علی]] {{ع}} [[دعوت]] کرد، اما ایشان نپذیرفت و گفت: من از [[قرآن]] عدول نخواهم کرد. [[امام علی]] {{ع}} این گفته را در برابر [[دعوت]] [[عمر]] و [[عثمان]] هم بیان کردند. گویی اینکه در نظر ایشان یک طرف [[قرآن]] است که در [[حق]] بودن آن [[اختلاف]] نیست و طرف دیگر خلفای [[دعوت]] کننده، که همانند [[سامری]] که از [[هارون]] [[دعوت]] گرفت، از ایشان [[دعوت]] میکنند و عملاً نقش [[سامری]] [[قوم]] را ایفا میکنند<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۶.</ref>. برای خواننده آشنا به [[تاریخ]]، جایگاه [[سامری]] و [[پیروان]] او کاملا آشکار است. | |||
البته [[مؤمن الطاق]] بدین [[اعتقاد]] شناخته شده بوده، تا آنجا که آوردهاند وی از جمله افرادی است که به [[صحابه]] [[دشنام]] میداده و آنها را مستوجب طرد و رد میدانسته است<ref>ابن الدمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۸۶.</ref>. مؤرخان [[نقل]] کردهاند [[نظام]] از او میپرسد: "آیا [[حیا]] نمیکنی که گفتهای: [[خداوند]] در [[قرآن]] نفرموده: {{متن قرآن|ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref>؟ [[مؤمن الطاق]] در پاسخ به این [[پرسش]] آن چنان میخندد که [[نظام]] میگوید: عملکرد او به شکلی بود که گویی ما گنهکاریم که چنین [[اعتقادی]] داریم<ref>ر. ک: ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص۱۸۱؛ ذهبی، تاریخ إسلام، ج۱۱، ص۱۸۲؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۵، ص۱۰۸.</ref>. | |||
[[مؤمن الطاق]] منکر چنین آیهای در [[قرآن]] نیست؛ چرا که در مناظره با ابن ابی خدره به همین [[آیه]] استشهاد میکند؛ اما این [[رفتار]] در واقع پاسخی است به معتقدان به [[خلافت ابوبکر]]، که این [[آیه]] را جزء [[فضایل]] او شماره میکنند. او این [[آیه]] را نه تنها در شمار [[فضائل]] [[ابوبکر]] نمیداند، بلکه از آن برای ذمّ وی به نیکویی بهره میگیرد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref>. | |||
در خبری دیگر آوردهاند که فردی از [[خوارج]] مسیر او را مسدود کرد و از او خواست که از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[برائت]] جوید. او نیز ابراز کرد: {{عربی|أنا من علی و من عثمان بریء}}<ref>مرزبانی، مختصر اخبار شعراء الشیعه، ص۸۷.</ref>. | |||
ظاهراً بدین معنا که من از [[علی]] و از [[عثمان]] بیزارم. خارجی که [[فکر]] میکرد او از هر دو [[بیزاری]] جسته است، وی را رها ساخت و زمانی بعد ماجرا را برای یکی از همفکران خویش بازگو نمود. او گفت: "وای بر تو! او گفته: من از [[علی]] {{ع}} هستم! همان گونه که [[ابراهیم]] {{ع}} گفته: {{متن قرآن|فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي}}<ref>«پس هر که از من پیروی کند از من است» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref> و بدین گونه از [[عثمان]] [[برائت]] جسته و [[موالات]] خویش با [[علی]] را اظهار کرده است"<ref>در واقع اگر میخواست از هر دو بیزاری بجوید باید میگفت: {{عربی|أنا من علی و عثمان بریٌ}}.</ref>.<ref>[[اکبر اقوام کرباسی|اقوام کرباسی، اکبر]]، [[مؤمن الطاق (کتاب)|مؤمن الطاق]]، ص۲۱۰-۲۱۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100522.jpg|22px]] [[اکبر اقوام کرباسی|اقوام کرباسی، اکبر]]، [[مؤمن الطاق (کتاب)|'''مؤمن الطاق''']]. | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۰: | خط ۲۶: | ||
[[رده:تبری]] | [[رده:تبری]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹
دیدگاه مؤمن الطاق در تبری جستن از خلفاء
این انگاره و رفتار دینی در عهد مؤمن الطاق در بین شیعیان شایع و رایج بوده است. مؤمن الطاق خود نقل کرده است که مردم پس از رسول خدا (ص) همچون امت موسی، که به جای تمسک به دستور او و راهبری از هارون به سامری رو کردند، از دستور پیامبر پیروی نکرده و به جای آنکه از توصیه پیامبر (ص) پیروی نمایند مسیر دیگری را پی گرفتند. او که این شباهت را از زبان امام صادق (ع) نقل میکند ادامه میدهد که ایشان فرمودند: پس از رسول خدا (ص) ابوبکر از امام علی (ع) دعوت کرد، اما ایشان نپذیرفت و گفت: من از قرآن عدول نخواهم کرد. امام علی (ع) این گفته را در برابر دعوت عمر و عثمان هم بیان کردند. گویی اینکه در نظر ایشان یک طرف قرآن است که در حق بودن آن اختلاف نیست و طرف دیگر خلفای دعوت کننده، که همانند سامری که از هارون دعوت گرفت، از ایشان دعوت میکنند و عملاً نقش سامری قوم را ایفا میکنند[۱]. برای خواننده آشنا به تاریخ، جایگاه سامری و پیروان او کاملا آشکار است.
البته مؤمن الطاق بدین اعتقاد شناخته شده بوده، تا آنجا که آوردهاند وی از جمله افرادی است که به صحابه دشنام میداده و آنها را مستوجب طرد و رد میدانسته است[۲]. مؤرخان نقل کردهاند نظام از او میپرسد: "آیا حیا نمیکنی که گفتهای: خداوند در قرآن نفرموده: ﴿ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا﴾[۳]؟ مؤمن الطاق در پاسخ به این پرسش آن چنان میخندد که نظام میگوید: عملکرد او به شکلی بود که گویی ما گنهکاریم که چنین اعتقادی داریم[۴].
مؤمن الطاق منکر چنین آیهای در قرآن نیست؛ چرا که در مناظره با ابن ابی خدره به همین آیه استشهاد میکند؛ اما این رفتار در واقع پاسخی است به معتقدان به خلافت ابوبکر، که این آیه را جزء فضایل او شماره میکنند. او این آیه را نه تنها در شمار فضائل ابوبکر نمیداند، بلکه از آن برای ذمّ وی به نیکویی بهره میگیرد[۵].
در خبری دیگر آوردهاند که فردی از خوارج مسیر او را مسدود کرد و از او خواست که از علی بن ابی طالب (ع) برائت جوید. او نیز ابراز کرد: أنا من علی و من عثمان بریء[۶].
ظاهراً بدین معنا که من از علی و از عثمان بیزارم. خارجی که فکر میکرد او از هر دو بیزاری جسته است، وی را رها ساخت و زمانی بعد ماجرا را برای یکی از همفکران خویش بازگو نمود. او گفت: "وای بر تو! او گفته: من از علی (ع) هستم! همان گونه که ابراهیم (ع) گفته: ﴿فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي﴾[۷] و بدین گونه از عثمان برائت جسته و موالات خویش با علی را اظهار کرده است"[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۶.
- ↑ ابن الدمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۸۶.
- ↑ «آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.
- ↑ ر. ک: ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص۱۸۱؛ ذهبی، تاریخ إسلام، ج۱۱، ص۱۸۲؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۵، ص۱۰۸.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۷۸ و ۳۷۹.
- ↑ مرزبانی، مختصر اخبار شعراء الشیعه، ص۸۷.
- ↑ «پس هر که از من پیروی کند از من است» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
- ↑ در واقع اگر میخواست از هر دو بیزاری بجوید باید میگفت: أنا من علی و عثمان بریٌ.
- ↑ اقوام کرباسی، اکبر، مؤمن الطاق، ص۲۱۰-۲۱۲.