کرامات امام سجاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۳: خط ۱۳:
# '''طواف و استلام حجر در ازدحام جمعیت''': هشام ابن عبدالملک به خاطر ازدحام نتوانسته بود استلام حجر نماید و در گوشه‌ای [[منتظر]] خلوت شدن جمعیت طواف کننده بود. ناگاه [[امام سجاد]] {{ع}} وارد [[مسجد الحرام]] شدند و جمعیت برای ایشان راه باز کرد و بعد از انجام طواف به راحتی استلام حجر نمودند. در این هنگام یکی از اطرافیان هشام از وی پرسید این [[عرب]] که [[مردم]] برای او راه باز کردند کیست؟ وی خود را به [[نادانی]] زد و گفت نمی‌شناسم. در این جا بود که فرزدق آن شاعر معروف [[عرب]] در معرفی [[امام سجاد]] {{ع}} اشعار زیبا و ماندگار خود را سرود<ref>ر. ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹۲. مطلع اشعار فرزدق: {{عربی|"هَذَا ابْنُ خَيْرِ عِبَادِ اللَّهِ كُلِّهِم‏ *** هَذَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ الطَّاهِرُ الْعَلَم‏ / هَذَا الَّذِي تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ‏ *** وَ الْبَيْتُ يَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَم‏ُ"}} و به فارسی نیز ترجمه منظوم شده است: پور عبدالملک به نام هشام === در حرم بود با اهالی شام؛ می‌زد اندر طاف کعبه قدم === لکن از ازدحام اهل حرم؛ استلام حجر ندادش دست === بهره نظاره گوشه‌ای بنشست...</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۳۸.</ref>
# '''طواف و استلام حجر در ازدحام جمعیت''': هشام ابن عبدالملک به خاطر ازدحام نتوانسته بود استلام حجر نماید و در گوشه‌ای [[منتظر]] خلوت شدن جمعیت طواف کننده بود. ناگاه [[امام سجاد]] {{ع}} وارد [[مسجد الحرام]] شدند و جمعیت برای ایشان راه باز کرد و بعد از انجام طواف به راحتی استلام حجر نمودند. در این هنگام یکی از اطرافیان هشام از وی پرسید این [[عرب]] که [[مردم]] برای او راه باز کردند کیست؟ وی خود را به [[نادانی]] زد و گفت نمی‌شناسم. در این جا بود که فرزدق آن شاعر معروف [[عرب]] در معرفی [[امام سجاد]] {{ع}} اشعار زیبا و ماندگار خود را سرود<ref>ر. ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹۲. مطلع اشعار فرزدق: {{عربی|"هَذَا ابْنُ خَيْرِ عِبَادِ اللَّهِ كُلِّهِم‏ *** هَذَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ الطَّاهِرُ الْعَلَم‏ / هَذَا الَّذِي تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ‏ *** وَ الْبَيْتُ يَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَم‏ُ"}} و به فارسی نیز ترجمه منظوم شده است: پور عبدالملک به نام هشام === در حرم بود با اهالی شام؛ می‌زد اندر طاف کعبه قدم === لکن از ازدحام اهل حرم؛ استلام حجر ندادش دست === بهره نظاره گوشه‌ای بنشست...</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۳۸.</ref>


برخی از کرامات عبارت‌اند از: نشان دادن صحنه‌هایی از [[بهشت]] به [[ابوخالد کابلی]]<ref>طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۲۰۸.</ref>، اطلاع از [[نامه]] محرمانه [[عبدالملک]] به [[حَجّاج]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۱۷.</ref>، جدا کردن دست [[زن]] و [[مرد]] [[گناهکاری]] که کنار حجرالاسود به یکدیگر چسبیده بود. همچنین [[نجات]] از [[بیماری]] و [[جوان]] شدن پیرزنی به نام حَبَابَه والِبِیَّه، [[سخن گفتن]] با آهو و مواردی دیگر که با [[هدف]] اثبات حقانیت حضرت در مقابل [[مخالفان]] نقل شده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۰ - ۵۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۸۲.</ref>
برخی از کرامات عبارت‌اند از: نشان دادن صحنه‌هایی از [[بهشت]] به [[ابوخالد کابلی]]<ref>طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۲۰۸.</ref>، اطلاع از نامه محرمانه عبدالملک به [[حَجّاج]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۱۷.</ref>، جدا کردن دست [[زن]] و [[مرد]] [[گناهکاری]] که کنار حجرالاسود به یکدیگر چسبیده بود. همچنین [[نجات]] از [[بیماری]] و [[جوان]] شدن پیرزنی به نام حَبَابَه والِبِیَّه، سخن گفتن با آهو و مواردی دیگر که با [[هدف]] اثبات حقانیت حضرت در مقابل مخالفان نقل شده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۰ - ۵۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۱۸۲.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۶۹: خط ۶۹:


[[رده:امام سجاد]]
[[رده:امام سجاد]]
[[رده:معجزه و کرامت]]
[[رده:کرامات اهل بیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۶

معجزات و کراماتی برای امام سجاد (ع) بیان شده است مانند: شهادت حجر الاسود بر امامت ایشان.

مقدمه

برای امام سجاد (ع) معجزات و کراماتی در منابع معتبر نقل شده[۱] که به دو مورد اشاره می‌شود:

  1. شهادت حجر الاسود: امام باقر (ع) فرمود: از علی بن الحسین دلیل بر امامت خواسته شد، به امر الهی حجر الاسود با زبان عربی فصیح گفت: "اللَّهُمَّ إِنَّ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)"[۲].
  2. طواف و استلام حجر در ازدحام جمعیت: هشام ابن عبدالملک به خاطر ازدحام نتوانسته بود استلام حجر نماید و در گوشه‌ای منتظر خلوت شدن جمعیت طواف کننده بود. ناگاه امام سجاد (ع) وارد مسجد الحرام شدند و جمعیت برای ایشان راه باز کرد و بعد از انجام طواف به راحتی استلام حجر نمودند. در این هنگام یکی از اطرافیان هشام از وی پرسید این عرب که مردم برای او راه باز کردند کیست؟ وی خود را به نادانی زد و گفت نمی‌شناسم. در این جا بود که فرزدق آن شاعر معروف عرب در معرفی امام سجاد (ع) اشعار زیبا و ماندگار خود را سرود[۳].[۴]

برخی از کرامات عبارت‌اند از: نشان دادن صحنه‌هایی از بهشت به ابوخالد کابلی[۵]، اطلاع از نامه محرمانه عبدالملک به حَجّاج[۶]، جدا کردن دست زن و مرد گناهکاری که کنار حجرالاسود به یکدیگر چسبیده بود. همچنین نجات از بیماری و جوان شدن پیرزنی به نام حَبَابَه والِبِیَّه، سخن گفتن با آهو و مواردی دیگر که با هدف اثبات حقانیت حضرت در مقابل مخالفان نقل شده است[۷].[۸]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: دلائل الامامة، ص ۱۹۸ و بحار، ج ۴۶، ص ۲۰ و اثبات الهداة، ج ۴، ص ۶۲.
  2. کافی، ج ۱، ص ۴۳۸ و الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج ۲، ص ۳۱۶ و دلائل الإمامة، ص ۲۰۶. بار خدایا همانا وصیت و امامت بعد از حسین بن علی (ع) بعلی بن حسین بن علی بن ابی طالب پسر فاطمه دختر رسول خدا (ص) رسیده است.
  3. ر. ک: کشف الغمه، ج۲، ص۹۲. مطلع اشعار فرزدق: "هَذَا ابْنُ خَيْرِ عِبَادِ اللَّهِ كُلِّهِم‏ *** هَذَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ الطَّاهِرُ الْعَلَم‏ / هَذَا الَّذِي تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ‏ *** وَ الْبَيْتُ يَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَم‏ُ" و به فارسی نیز ترجمه منظوم شده است: پور عبدالملک به نام هشام === در حرم بود با اهالی شام؛ می‌زد اندر طاف کعبه قدم === لکن از ازدحام اهل حرم؛ استلام حجر ندادش دست === بهره نظاره گوشه‌ای بنشست...
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۳۸.
  5. طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۲۰۸.
  6. صفار، بصائر الدرجات، ص۴۱۷.
  7. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۰ - ۵۰.
  8. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۲.