ابوطالب در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابوطالب]]، عموی پیامبر | [[ابوطالب]]، عموی پیامبر اکرم{{صل}} و [[پدر امام علی]]{{ع}}، [[برادر]] تنی عبدالله، پدر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود. او پس از [[عبدالمطلب]] و بنا به [[وصیت]] او کفالت [[پیامبر]] را بر عهده گرفت و پیامبر از ۸ سالگی در [[خانه]] ابوطالب [[رشد]] کرد و پرورش یافت. ابوطالب همواره پشتیبان پیامبر بود و این حمایت را پس از [[بعثت]] نیز از او دریغ نکرد. پیشه او مانند بیشتر بزرگان قریش [[تجارت]] بود و در یکی از سفرهای [[تجاری]] به [[شام]]، [[بحیرای راهب]] سیمای پیامبر را [[شناخت]] و او را به [[پیامبری]] [[بشارت]] داد. ابوطالب [[انسانی]] سخاوتپیشه و [[عادل]] بود، بهگونهای که مکّیان در موارد [[اختلاف]] او را به [[حکمیّت]] و [[داوری]] برمیگزیدند. او نخستین کسی است که در [[دوران جاهلیّت]] [[آیین]] [[سوگند]] و [[شهادت]] اولیای دم را پایه گذاشت و بعدها این [[سنت]] جزو [[قوانین]] حقوق اسلامی قرار گرفت<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۸۵.</ref>. | ||
ابوطالب پس از عبدالمطلب، صاحب منصب سقایت شد. او گرچه دارای منصب و مقام بود. اما فردی [[تنگدست]] در عین حال منیعالطبع بود. از اینرو [[سرپرستی]] دو تن از [[فرزندان]]، علی{{ع}} و جعفر را پیامبر{{صل}} و عباس، برادرش برادرش عهدهدار شدند. ابوطالب پس از بعثت و گرویدن علی{{ع}} به [[اسلام]]، نه تنها مخالفتی با او نکرد، بلکه مشوق او در این امر بود و حمایت خود را از پیامبر و آیین نوین اسلام هرگز دریغ نکرد و در برابر دشمنان پیامبر [[ایستادگی]] میکرد. [[شیعیان]] معتقدند ابوطالب در [[باطن]] به اسلام گرویده بود، اما در زبان و ظاهر بهدلیل [[حفظ]] موقعیت خویش در [[قریش]] و امکان حمایت از دین اسلام، که برای او در این موقعیت فراهم بود، [[تقیّه]] میکرد و [[ایمان]] خویش را مخفی میداشت؛ زیرا در صورت علنی کردن ایمان خویش، دیگر نمیتوانست بهعنوان [[سرپرست]] [[قبیله]] و [[حاکم]] بین [[مشرکان]] از نفوذ خود در حمایت از دین نوپای اسلام بهره ببرد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۸۵- ۸۶.</ref>. | ابوطالب پس از عبدالمطلب، صاحب منصب سقایت شد. او گرچه دارای منصب و مقام بود. اما فردی [[تنگدست]] در عین حال منیعالطبع بود. از اینرو [[سرپرستی]] دو تن از [[فرزندان]]، علی{{ع}} و جعفر را پیامبر{{صل}} و عباس، برادرش برادرش عهدهدار شدند. ابوطالب پس از بعثت و گرویدن علی{{ع}} به [[اسلام]]، نه تنها مخالفتی با او نکرد، بلکه مشوق او در این امر بود و حمایت خود را از پیامبر و آیین نوین اسلام هرگز دریغ نکرد و در برابر دشمنان پیامبر [[ایستادگی]] میکرد. [[شیعیان]] معتقدند ابوطالب در [[باطن]] به اسلام گرویده بود، اما در زبان و ظاهر بهدلیل [[حفظ]] موقعیت خویش در [[قریش]] و امکان حمایت از دین اسلام، که برای او در این موقعیت فراهم بود، [[تقیّه]] میکرد و [[ایمان]] خویش را مخفی میداشت؛ زیرا در صورت علنی کردن ایمان خویش، دیگر نمیتوانست بهعنوان [[سرپرست]] [[قبیله]] و [[حاکم]] بین [[مشرکان]] از نفوذ خود در حمایت از دین نوپای اسلام بهره ببرد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۸۵- ۸۶.</ref>. |
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱
مقدمه
ابوطالب، عموی پیامبر اکرم(ص) و پدر امام علی(ع)، برادر تنی عبدالله، پدر پیامبر اکرم(ص) بود. او پس از عبدالمطلب و بنا به وصیت او کفالت پیامبر را بر عهده گرفت و پیامبر از ۸ سالگی در خانه ابوطالب رشد کرد و پرورش یافت. ابوطالب همواره پشتیبان پیامبر بود و این حمایت را پس از بعثت نیز از او دریغ نکرد. پیشه او مانند بیشتر بزرگان قریش تجارت بود و در یکی از سفرهای تجاری به شام، بحیرای راهب سیمای پیامبر را شناخت و او را به پیامبری بشارت داد. ابوطالب انسانی سخاوتپیشه و عادل بود، بهگونهای که مکّیان در موارد اختلاف او را به حکمیّت و داوری برمیگزیدند. او نخستین کسی است که در دوران جاهلیّت آیین سوگند و شهادت اولیای دم را پایه گذاشت و بعدها این سنت جزو قوانین حقوق اسلامی قرار گرفت[۱].
ابوطالب پس از عبدالمطلب، صاحب منصب سقایت شد. او گرچه دارای منصب و مقام بود. اما فردی تنگدست در عین حال منیعالطبع بود. از اینرو سرپرستی دو تن از فرزندان، علی(ع) و جعفر را پیامبر(ص) و عباس، برادرش برادرش عهدهدار شدند. ابوطالب پس از بعثت و گرویدن علی(ع) به اسلام، نه تنها مخالفتی با او نکرد، بلکه مشوق او در این امر بود و حمایت خود را از پیامبر و آیین نوین اسلام هرگز دریغ نکرد و در برابر دشمنان پیامبر ایستادگی میکرد. شیعیان معتقدند ابوطالب در باطن به اسلام گرویده بود، اما در زبان و ظاهر بهدلیل حفظ موقعیت خویش در قریش و امکان حمایت از دین اسلام، که برای او در این موقعیت فراهم بود، تقیّه میکرد و ایمان خویش را مخفی میداشت؛ زیرا در صورت علنی کردن ایمان خویش، دیگر نمیتوانست بهعنوان سرپرست قبیله و حاکم بین مشرکان از نفوذ خود در حمایت از دین نوپای اسلام بهره ببرد[۲].
ابوطالب افزون بر مناصب و موقعیت والای اجتماعی که داشت، از قریحه شاعری نیز برخوردار بود. اشعار او به لحاظ تاریخی و اجتماعی مورد توجه ادبا و ادبپژوهان قرار گرفته است. بسیاری از اشعار منصوب به ابوطالب در مدح پیامبر و دین اسلام سروده شده است. از تاریخ ولادت ابوطالب اطلاع دقیقی در دست نیست، اما اقوال تاریخی سنّ او را در هنگام وفات هشتاد و اندی ذکر میکنند. پیامبر در سوگ از دست دادن عمو، کفیل و بزرگترین حامی خویش بهشدت متأثر شد. روایت است که اندکی پس از ارتحال ابوطالب، وارد خانه ا شد. ابوطالب را در پارچهای پیچیده بودند. پیامبر با عمویش اینگونه سخن گفت: "ای عمو، مرا که یتیم بودم سرپرستی کردی، در کوچکی پرورشم دادی و در بزرگی یاریام کردی. خداوند از جانب من به تو پاداش خیر دهد." آنگاه به امام علی(ع) فرمان داد که پدرش را غسل دهد[۳].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۸۵.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۸۵- ۸۶.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۸۶.