امامت امام رضا در حدیث: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امام رضا]] {{ع}}، بعد از [[شهادت]] | [[امام رضا]] {{ع}}، بعد از [[شهادت]] پدر بزرگوارشان - [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} - و بنا بر تأکید ایشان، در سال ۱۸۳ هجری قمری -سال [[شهادت امام کاظم]] {{ع}} - در سن ۳۵ سالگی عهدهدار [[رهبری]] و [[امامت]] [[شیعیان]] شد<ref>امام علی بن موسی الرضا {{ع}} امام رأفت و معرفت، ص۱۲.</ref>. در مورد تأکید و تصریحی که از جانب امام موسی بن جعفر {{ع}} مبنی بر امامت فرزندشان امام رضا {{ع}}، شده بود، [[روایات]] متعددی از [[امامان شیعه]] و نیاکان امام رضا {{ع}} [[روایت]] شده است. | ||
[[امام علی]] {{ع}} در [[حدیثی]] طولانی میفرماید: «این پیمانی است که [[رسول خدا]] {{صل}} از من ستانده و فرموده که این امر را [[دوازده امام]] به پایان میرسانند... پس از [[موسی]]، فرزندش [[علی]] است که او را ([[رضا]]) گویند»<ref>اثبات الهداة، ج۱، ص۵۹۸.</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} در [[حدیثی]] طولانی میفرماید: «این پیمانی است که [[رسول خدا]] {{صل}} از من ستانده و فرموده که این امر را [[دوازده امام]] به پایان میرسانند... پس از [[موسی]]، فرزندش [[علی]] است که او را ([[رضا]]) گویند»<ref>اثبات الهداة، ج۱، ص۵۹۸.</ref>. | ||
[[امام حسین]] {{ع}} فرموده است: «[[پیشوا]] و [[جانشین]] پس از رسول خدا {{صل}}، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است، سپس [[حسن]] {{ع}} و آنگاه من و نه تن از [[فرزندان]] من: فرزندم علی، فرزندش [[محمد]]، فرزندش | [[امام حسین]] {{ع}} فرموده است: «[[پیشوا]] و [[جانشین]] پس از رسول خدا {{صل}}، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است، سپس [[حسن]] {{ع}} و آنگاه من و نه تن از [[فرزندان]] من: فرزندم علی، فرزندش [[محمد]]، فرزندش جعفر، پسرش موسی، فرزندش علی و...)»<ref>الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۶.</ref>. | ||
# [[داوود رقی]] گوید: «به [[امام کاظم]] {{ع}} عرض کردم: قربانت گردم! عمرم به پایان رسیده و [[ناتوانی]] بر من چیره شده است. پیشتر از پدرت خواستم که امام پس از خود را معرفی کند، شما را نشان داد. اینک همین [[پرسش]] را از شما دارم. آنگاه | [[امام سجاد]] {{ع}} فرمودند: «این نسخهای از آن لوحی است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] خود [[هدیه]] داد و در آن نام [[خدای تبارک و تعالی]] و [[پیامبر خدا]]، و [[امیر المؤمنین علی]] و حسن و [[حسین]] {{عم}} و خودم و فرزندم [[باقر]] {{ع}} و فرزندش صادق {{ع}} و فرزندش موسی و فرزندش علی، معروف به رضا است...»<ref>اثبات الهداة، ج۱، ص۶۵۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «من به فرزندم موسی {{ع}} که امام پس از من است، [[وصیت]] کردهام. پرسیدند: پس از او کیست؟ فرمود: فرزندش علی که به رضا معروف است، و در سرزمینی دور در [[خراسان]] [[دفن]] خواهد شد»<ref>اثبات الهداة، ج۱، ص۶۰۳.</ref>. اما بیش از همه، روایاتی است که از امام [[موسی کاظم]] {{ع}}، پدر گرامی امام رضا {{ع}} روایت شده است. | ||
# [[محمد بن فضل هاشمی]] میگوید: | # [[داوود رقی]] گوید: «به [[امام کاظم]] {{ع}} عرض کردم: قربانت گردم! عمرم به پایان رسیده و [[ناتوانی]] بر من چیره شده است. پیشتر از پدرت خواستم که امام پس از خود را معرفی کند، شما را نشان داد. اینک همین [[پرسش]] را از شما دارم. آنگاه حضرت اشاره به فرزندش ابوالحسن کرد و فرمودند: پس از من، این [[امام]] شماست»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، باب۴، ص۴۲ و ۴۳.</ref>. | ||
# [[علی بن یقطین]] میگوید: «خدمت [[امام کاظم]] {{ع}} بودم و فرزندش علی هم نزد او بود. امام {{ع}} فرمودند: ای علی بن یقطین! این فرزند، [[سرور]] فرزندانم است و من | # [[محمد بن فضل هاشمی]] میگوید: «خدمت [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} رسیدم. آن حضرت به شدت از اوضاع نگران و ناراحت بود. عرض کردم: اگر حادثهای پیش آید باید از که [[پیروی]] کنیم؟ فرمودند: از فرزندم [[علی]]. او [[وصی]] و [[جانشین]] من در میان شماست»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۸ و ۳۹.</ref>. | ||
# [[علی بن یقطین]] میگوید: «خدمت [[امام کاظم]] {{ع}} بودم و فرزندش علی هم نزد او بود. امام {{ع}} فرمودند: ای علی بن یقطین! این فرزند، [[سرور]] فرزندانم است و من کنیه خود را به او بخشیدهام. من این ماجرا را به [[هشام بن سالم]] بازگو کردم. در این هنگام هشام بن سالم دست خود را بر پیشانی زد و گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] که امام [[موسی بن جعفر]] {{ع}} از [[مرگ]] خویش خبر داده است»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۹.</ref>. | |||
# [[سلیمان بن حفص مروزی]] میگوید: «خدمت امام کاظم {{ع}} رسیدم و در اندیشهام این بود که درباره امام پس از وی پرسش کنم. امام {{ع}} نگاهی به من انداخت و خود آغاز سخن کرد و فرمودند: ای سلیمان! فرزندم علی وصی من و پیشوای [[مردم]] پس از من است و او [[بهترین]] [[فرزندان]] من میباشد. اگر زنده ماندی و او را [[درک]] کردی، [[گواهی]] [[امامت]] او را در نزد [[شیعیان]] من ابراز نما و هر کس از جانشین من پرسید او را معرفی کن»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۹.</ref>. | # [[سلیمان بن حفص مروزی]] میگوید: «خدمت امام کاظم {{ع}} رسیدم و در اندیشهام این بود که درباره امام پس از وی پرسش کنم. امام {{ع}} نگاهی به من انداخت و خود آغاز سخن کرد و فرمودند: ای سلیمان! فرزندم علی وصی من و پیشوای [[مردم]] پس از من است و او [[بهترین]] [[فرزندان]] من میباشد. اگر زنده ماندی و او را [[درک]] کردی، [[گواهی]] [[امامت]] او را در نزد [[شیعیان]] من ابراز نما و هر کس از جانشین من پرسید او را معرفی کن»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۹.</ref>. | ||
# | # عبدالله مرحوم میگوید: «به قصد [[مدینه]] از [[بصره]] بیرون شدم، در بین راه، موسی بن جعفر {{ع}} را [[ملاقات]] کردم که او را به سمت بصره میبردند. حضرت دنبال من فرستاد و من خدمت رسیدم و نامهای به من دادند که آن را به مدینه برسانم. عرض کردم: نامه را به چه کسی [[تسلیم]] کنم؟ فرمودند: به فرزندم [[علی]]؛ زیرا او [[وصی]] و [[امام]] پس از من و [[بهترین]] [[فرزندان]] من است»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۰ و ۵۱.</ref>. | ||
# [[حسین بن بشیر]] میگوید: «[[امام کاظم]] {{ع}} فرزندش علی را برای ما به عنوان امام معرفی کرد، همان گونه که [[حضرت رسول اکرم]] {{صل}}، در [[روز غدیر خم]] علی {{ع}} را معرفی فرمود. ایشان به [[اهل مدینه]] و یا [[مردمان]] حاضر در [[مسجد پیامبر]] {{صل}} خطاب کرد و فرمودند: ای [[مردم]]! این وصی و پیشوای پس از من است<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۴.</ref>. | # [[حسین بن بشیر]] میگوید: «[[امام کاظم]] {{ع}} فرزندش علی را برای ما به عنوان امام معرفی کرد، همان گونه که [[حضرت رسول اکرم]] {{صل}}، در [[روز غدیر خم]] علی {{ع}} را معرفی فرمود. ایشان به [[اهل مدینه]] و یا [[مردمان]] حاضر در [[مسجد پیامبر]] {{صل}} خطاب کرد و فرمودند: ای [[مردم]]! این وصی و پیشوای پس از من است<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۴.</ref>. | ||
# [[محمد بن سنان]] میگوید: «پیش از آنکه | # [[محمد بن سنان]] میگوید: «پیش از آنکه حضرت امام کاظم {{ع}} را به [[عراق]] [[تبعید]] کنند، خدمت ایشان رسیدم. فرزندش علی هم نزد وی بود. امام {{ع}} فرمودند: ای [[محمد]]! امسال حادثهای رخ خواهد داد. از آن هراسان مباش و [[بیتابی]] مکن. سپس سر [[مبارک]] خود را پایین افکند و انگشتان خود را به [[زمین]] زد. آنگاه سر را بلند کرد و فرمودند: [[خداوند]] [[گمراهان]] را به حال خود را مینهد و آنچه را [[اراده]] کند به انجام میرساند. پرسیدم: مقصود از این سخنان چیست؟ فرمودند: هر کس به این فرزندم [[ستم]] روا دارد و حقش را نادیده انگارد و امامتش را [[انکار]] کند، به سان کسی است که [[حق]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را پامال کرده و [[امامت]] وی را منکر شود. من از سخنان وی چنین دریافتم که از [[مرگ]] خود خبر میدهد و فرزندش علی را به عنوان امام پس از خود معرفی میکند. عرض کردم: به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر [[پروردگار]] به من [[عمر]] دهد و [[روزگار]] او را در یابم، [[حقوق]] او را ادا کرده، به امامت و [[خلافت]] وی گردن خواهم نهاد و هم اینک [[گواهی]] میدهم و تصادیق میکنم که او پس از شما [[حجت خدا]] در روی زمین و امام مردم است و [[جامعه]] را به [[آیین اسلام]] فرا میخواند. امام {{ع}} فرمودند: ای محمد! خداوند عمر تو را دراز خواهد کرد و روزگار امامت او را در خواهی یافت و [[مردم]] را به سوی او فرا خواهی خواند و حتی به [[امام]] پس از او هم اعتراف و تصدیق خواهی نمود. پرسیدم: قربانت گردم! امام پس از او کیست؟ فرمودند: فرزندش محمد. گفتم: به [[فرمان]] شما [[تسلیم]] هستم و به [[امامت]] فرزند او نیز [[گواهی]] میدهم. فرمودند: آری ای محمد! من نام تو را در کتاب [[امیر المؤمنین]] {{ع}} دیدم و تو از [[شیعیان]] ما هستی و در میان آنان به آذرخشی میمانی که در شب تاریک میدرخشد و [[نور]] میافشاند... ای محمد! [[مفضل]] مونس من است، هرگاه او را میبینم، آرامشی مییابم. تو نیز مونس دو امام پس از من خواهی بود و آنان با دیدن تو [[آرامش]] مییابند. [[آتش جهنم]] بر بدنت [[حرام]] است و هرگز بدنت را لمس نخواهد کرد»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۶۱ و ۶۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۸۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امامت | [[رده:امامت امام رضا]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۵
مقدمه
امام رضا (ع)، بعد از شهادت پدر بزرگوارشان - امام موسی بن جعفر (ع) - و بنا بر تأکید ایشان، در سال ۱۸۳ هجری قمری -سال شهادت امام کاظم (ع) - در سن ۳۵ سالگی عهدهدار رهبری و امامت شیعیان شد[۱]. در مورد تأکید و تصریحی که از جانب امام موسی بن جعفر (ع) مبنی بر امامت فرزندشان امام رضا (ع)، شده بود، روایات متعددی از امامان شیعه و نیاکان امام رضا (ع) روایت شده است.
امام علی (ع) در حدیثی طولانی میفرماید: «این پیمانی است که رسول خدا (ص) از من ستانده و فرموده که این امر را دوازده امام به پایان میرسانند... پس از موسی، فرزندش علی است که او را (رضا) گویند»[۲].
امام حسین (ع) فرموده است: «پیشوا و جانشین پس از رسول خدا (ص)، امیر المؤمنین (ع) است، سپس حسن (ع) و آنگاه من و نه تن از فرزندان من: فرزندم علی، فرزندش محمد، فرزندش جعفر، پسرش موسی، فرزندش علی و...)»[۳].
امام سجاد (ع) فرمودند: «این نسخهای از آن لوحی است که خداوند متعال به پیامبر خود هدیه داد و در آن نام خدای تبارک و تعالی و پیامبر خدا، و امیر المؤمنین علی و حسن و حسین (ع) و خودم و فرزندم باقر (ع) و فرزندش صادق (ع) و فرزندش موسی و فرزندش علی، معروف به رضا است...»[۴]. امام صادق (ع) فرمودند: «من به فرزندم موسی (ع) که امام پس از من است، وصیت کردهام. پرسیدند: پس از او کیست؟ فرمود: فرزندش علی که به رضا معروف است، و در سرزمینی دور در خراسان دفن خواهد شد»[۵]. اما بیش از همه، روایاتی است که از امام موسی کاظم (ع)، پدر گرامی امام رضا (ع) روایت شده است.
- داوود رقی گوید: «به امام کاظم (ع) عرض کردم: قربانت گردم! عمرم به پایان رسیده و ناتوانی بر من چیره شده است. پیشتر از پدرت خواستم که امام پس از خود را معرفی کند، شما را نشان داد. اینک همین پرسش را از شما دارم. آنگاه حضرت اشاره به فرزندش ابوالحسن کرد و فرمودند: پس از من، این امام شماست»[۶].
- محمد بن فضل هاشمی میگوید: «خدمت حضرت موسی بن جعفر (ع) رسیدم. آن حضرت به شدت از اوضاع نگران و ناراحت بود. عرض کردم: اگر حادثهای پیش آید باید از که پیروی کنیم؟ فرمودند: از فرزندم علی. او وصی و جانشین من در میان شماست»[۷].
- علی بن یقطین میگوید: «خدمت امام کاظم (ع) بودم و فرزندش علی هم نزد او بود. امام (ع) فرمودند: ای علی بن یقطین! این فرزند، سرور فرزندانم است و من کنیه خود را به او بخشیدهام. من این ماجرا را به هشام بن سالم بازگو کردم. در این هنگام هشام بن سالم دست خود را بر پیشانی زد و گفت: به خدا سوگند که امام موسی بن جعفر (ع) از مرگ خویش خبر داده است»[۸].
- سلیمان بن حفص مروزی میگوید: «خدمت امام کاظم (ع) رسیدم و در اندیشهام این بود که درباره امام پس از وی پرسش کنم. امام (ع) نگاهی به من انداخت و خود آغاز سخن کرد و فرمودند: ای سلیمان! فرزندم علی وصی من و پیشوای مردم پس از من است و او بهترین فرزندان من میباشد. اگر زنده ماندی و او را درک کردی، گواهی امامت او را در نزد شیعیان من ابراز نما و هر کس از جانشین من پرسید او را معرفی کن»[۹].
- عبدالله مرحوم میگوید: «به قصد مدینه از بصره بیرون شدم، در بین راه، موسی بن جعفر (ع) را ملاقات کردم که او را به سمت بصره میبردند. حضرت دنبال من فرستاد و من خدمت رسیدم و نامهای به من دادند که آن را به مدینه برسانم. عرض کردم: نامه را به چه کسی تسلیم کنم؟ فرمودند: به فرزندم علی؛ زیرا او وصی و امام پس از من و بهترین فرزندان من است»[۱۰].
- حسین بن بشیر میگوید: «امام کاظم (ع) فرزندش علی را برای ما به عنوان امام معرفی کرد، همان گونه که حضرت رسول اکرم (ص)، در روز غدیر خم علی (ع) را معرفی فرمود. ایشان به اهل مدینه و یا مردمان حاضر در مسجد پیامبر (ص) خطاب کرد و فرمودند: ای مردم! این وصی و پیشوای پس از من است[۱۱].
- محمد بن سنان میگوید: «پیش از آنکه حضرت امام کاظم (ع) را به عراق تبعید کنند، خدمت ایشان رسیدم. فرزندش علی هم نزد وی بود. امام (ع) فرمودند: ای محمد! امسال حادثهای رخ خواهد داد. از آن هراسان مباش و بیتابی مکن. سپس سر مبارک خود را پایین افکند و انگشتان خود را به زمین زد. آنگاه سر را بلند کرد و فرمودند: خداوند گمراهان را به حال خود را مینهد و آنچه را اراده کند به انجام میرساند. پرسیدم: مقصود از این سخنان چیست؟ فرمودند: هر کس به این فرزندم ستم روا دارد و حقش را نادیده انگارد و امامتش را انکار کند، به سان کسی است که حق علی بن ابی طالب (ع) را پامال کرده و امامت وی را منکر شود. من از سخنان وی چنین دریافتم که از مرگ خود خبر میدهد و فرزندش علی را به عنوان امام پس از خود معرفی میکند. عرض کردم: به خدا سوگند، اگر پروردگار به من عمر دهد و روزگار او را در یابم، حقوق او را ادا کرده، به امامت و خلافت وی گردن خواهم نهاد و هم اینک گواهی میدهم و تصادیق میکنم که او پس از شما حجت خدا در روی زمین و امام مردم است و جامعه را به آیین اسلام فرا میخواند. امام (ع) فرمودند: ای محمد! خداوند عمر تو را دراز خواهد کرد و روزگار امامت او را در خواهی یافت و مردم را به سوی او فرا خواهی خواند و حتی به امام پس از او هم اعتراف و تصدیق خواهی نمود. پرسیدم: قربانت گردم! امام پس از او کیست؟ فرمودند: فرزندش محمد. گفتم: به فرمان شما تسلیم هستم و به امامت فرزند او نیز گواهی میدهم. فرمودند: آری ای محمد! من نام تو را در کتاب امیر المؤمنین (ع) دیدم و تو از شیعیان ما هستی و در میان آنان به آذرخشی میمانی که در شب تاریک میدرخشد و نور میافشاند... ای محمد! مفضل مونس من است، هرگاه او را میبینم، آرامشی مییابم. تو نیز مونس دو امام پس از من خواهی بود و آنان با دیدن تو آرامش مییابند. آتش جهنم بر بدنت حرام است و هرگز بدنت را لمس نخواهد کرد»[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ امام علی بن موسی الرضا (ع) امام رأفت و معرفت، ص۱۲.
- ↑ اثبات الهداة، ج۱، ص۵۹۸.
- ↑ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ اثبات الهداة، ج۱، ص۶۵۱.
- ↑ اثبات الهداة، ج۱، ص۶۰۳.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، باب۴، ص۴۲ و ۴۳.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۳۸ و ۳۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۳۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۰ و ۵۱.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۴.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۶۱ و ۶۲.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۸۳.