فیء در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{علم معصوم}}
| موضوع مرتبط = فیء
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = فیء
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[فیء]]''' است. "'''[[فیء]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[فیء در قرآن]] - [[فیء در حدیث]] - [[فیء در حقوق اسلامی]] - [[فیء در فقه سیاسی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[فیء در قرآن]] | [[فیء در حدیث]] | [[فیء در فقه اسلامی]] | [[فیء در فقه سیاسی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فیء (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== معناشناسی ==
فیء بر وزن "شیء" به معنای [[رجوع]] و بازگشت سایه است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰.</ref> و در اصطلاح، به بخشی از [[انفال]] گفته می‌شود که بدون [[رنج]] و زحمت، در [[اختیار]] [[جامعه اسلامی]] قرار گیرد. به عبارت دیگر، هر گونه [[اموال]] بدون مالک، مانند: کوه‌ها، بستر رودخانه‌ها، خرابه‌های متروک و مانند آن فیء خوانده می‌شود {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۳۶؛ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴؛ الاموال، ص۱۵ به بعد.</ref>. [[فیء]] در [[اسلام]]، از زمان [[یهودیان]] "[[بنی نضیر]]" و بیرون رفتن آنها از [[مدینه]] آغاز شده است. به همین مناسبت، [[آیه]] ششم از سورۀ [[مبارکه]] [[حشر]] ([[آیه فیء]]){{متن قرآن|وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref> «و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره می‌گرداند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره حشر، آیه ۶.</ref> نازل و [[اموال]] و مستغلات بر جای مانده از [[یهودیان]] را از آن [[رسول خدا]] ([[رئیس حکومت]]) دانست. از آنجا که این [[اموال]]، بدون [[جنگ]] به دست آمده از [[غنایم]] [[جنگی]] به حساب نیامده‌اند، البته [[رسول خدا]]{{صل}} از جانب خود، آن [[اموال]] را میان [[نیازمندان]] تقسیم کردند<ref>مجمع البیان، ذیل آیه ۶ از حشر؛ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۰۱؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۹۱؛ ارشاد مفید، ص۴۷-۴۸.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۴۴.</ref>.
«فیء» بر وزن "شیء" به معنای رجوع و بازگشت سایه است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰؛ ابن‌فارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.</ref> و در اصطلاح، به بخشی از [[انفال]] گفته می‌شود که بدون [[رنج]] و زحمت، در [[اختیار]] [[جامعه اسلامی]] قرار گیرد<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. به عبارت دیگر، هر گونه [[اموال]] بدون مالک، مانند: کوه‌ها، بستر رودخانه‌ها، خرابه‌های متروک و مانند آن فیء خوانده می‌شود: {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۳۶؛ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴؛ الاموال، ص۱۵ به بعد.</ref>. [[فی‌ء]] از اموال دولت اسلامی و [[بیت المال]] محسوب می‌شود و برای تأمین [[زندگی]] اقشار آسیب‌پذیر [[اجتماعی]] و در [[راه خدا]] [[مصرف]] می‌شود<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۴۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۴۵۰.</ref>.


==فیء در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم==
== پیشینه ==
[[غنیمت]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۰۷.</ref>، [[مالی]] که از [[کفار]] بدون [[جنگ]] به [[مسلمانان]] [[تسلیم]] شده باشد<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. اصل آن به معنای [[رجوع]]<ref>ابن‌فارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.</ref>.
[[فیء]] در [[اسلام]]، از زمان [[یهودیان]] "[[بنی نضیر]]" و بیرون رفتن آنها از [[مدینه]] آغاز شده است. به همین مناسبت، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} نازل و [[اموال]] و مستغلات بر جای مانده از یهودیان را از آن [[رسول خدا]] ([[رئیس حکومت]]) دانست. از آنجا که این اموال، بدون [[جنگ]] به دست آمده از [[غنایم]] [[جنگی]] به حساب نیامده‌اند، البته رسول خدا {{صل}} از جانب خود، آن اموال را میان [[نیازمندان]] تقسیم کردند<ref>مجمع البیان، ذیل آیه ۶ از حشر؛ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۰۱؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۹۱؛ ارشاد مفید، ص۴۷-۴۸.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۴۴.</ref>


{{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر » سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
== فرق فیء و انفال ==
{{همچنین|انفال}}
بسیاری از [[مفسران]] فیء را در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ}}<ref>«و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید» سوره حشر، آیه ۶.</ref> به معنی اموالی که از [[کفار]] به مسلمانان باز می‌گردد [[تفسیر]] نموده‌اند<ref>ر. ک: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۹۲.</ref>، بنابراین تفسیر، فیء یکی از مصادیق انفال بوده و حکم انفال را خواهد داشت.


[[فی‌ء]] از [[اموال]] [[دولت اسلامی]] و [[بیت المال]] محسوب می‌شود و برای تأمین [[زندگی]] اقشار آسیب‌پذیر [[اجتماعی]] و در [[راه خدا]] [[مصرف]] می‌شود: {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است » سوره حشر، آیه ۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۵۰.</ref>
اکثر فقهای [[اهل سنت]] با وجود تفسیر فیء به اموالی که از دشمن بدون [[سلاح]] به دست مسلمانان می‌افتد و اشاره به تفاوت مفهومی آن با [[غنایم]] که مخصوص اموالی است که با کاربرد [[سلاح]] توسط سپاه اسلام به دست می‌آید، [[حکم]] فیء را با غنایم یکسان شمرده و تنها یک پنجم آن را متعلق به [[نبی]] {{صل}} و [[دولت اسلامی]] دانسته‌اند<ref>ر.ک: ابن قدامه، المغنی، ج۶، ص۳۱۲-۳۱۹.</ref>. برخی از [[مفسران اهل سنت]] نیز فیء را مترادف [[غنیمت]] [[جنگی]] به شمار آورده<ref>ر.ک: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.</ref> و بعضی نیز فیء را اعم از [[غنایم جنگی]] [[تفسیر]] نموده و به کلیه اموالی که از [[کفار]] به دست [[مسلمانان]] چه در حال [[جنگ]] و چه در غیر شرایط جنگی می‌رسد، فیء اطلاق نموده‌اند<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.</ref>.


==منابع==
در برخی از احادیث [[اهل بیت]] {{عم}} فیء و [[انفال]] در مقابل غنایم ذکر شده و حکم آن چنین بیان شده است: «از [[امام صادق]] {{ع}} در مورد غنایم جنگی سؤال شد فرمود: [[خمس]] آن جدا می‌شود و باقیمانده میان [[رزمندگان]] تقسیم می‌شود. و سپس فرمود: و اما فیء و انفال کلاً به [[رسول خدا]] {{صل}} اختصاص دارد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فِي الْغَنِيمَةِ قَالَ يُخْرَجُ‏ مِنْهُ‏ الْخُمُسُ‏ وَ يُقْسَمُ مَا بَقِيَ بَيْنَ مَنْ قَاتَلَ}} و به دنبال فرمود: {{متن حدیث|فَأَمَّا الْفَيْ‏ءُ وَ الْأَنْفَالُ‏ فَهُوَ خَالِصٌ‏ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}، وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۴، حدیث ۳.</ref>.
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]


==پانویس==
[[امام خمینی]] در برخی از کتاب‌های [[فقهی]] خود به علاوه موارد هفت‌گانه انفال، [[سیف]] البحار (سواحل دریاها)، انشعاب نهرها، هر نوع زمینی که [[مالک]] معین ندارد، جزایر طبیعی و معادنی که در [[ملک]] کسی قرار ندارد را از منابع انفال شمرده و [[اختیار]] همه موارد انفال را به فقیه جامع الشرایط ارجاع داده‌اند<ref>ر.ک: تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref>.


{{پانویس2}}
استاد [[شهید مطهری]] در کتاب مبانی اقتصاد اسلامی فتوای مشهور را در انفال مبنی بر [[مباح]] بودن تصرف و تملک انفال برای عموم [[شیعیان]] را دلیلی بر بی‌توجهی عده‌ای از [[فقها]] به مسأله [[حکومت]] و [[ولایت]] دانسته و تبدیل انفال به اموال شخصی را مایه [[شگفتی]] شمرده است<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، مبانی اقتصاد اسلامی، ص۲۵۴، چ اول، ۱۳۰۴ (ﻫ.ق).</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۷۵.</ref>


== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100759.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}


[[رده:فیء در فقه سیاسی]]
== جستارهای وابسته ==
[[رده:مدخل]]
{{مدخل وابسته}}
* [[انفال]]
* [[اموال دولت اسلامی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:فیء]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۹

معناشناسی

«فیء» بر وزن "شیء" به معنای رجوع و بازگشت سایه است[۱] و در اصطلاح، به بخشی از انفال گفته می‌شود که بدون رنج و زحمت، در اختیار جامعه اسلامی قرار گیرد[۲]. به عبارت دیگر، هر گونه اموال بدون مالک، مانند: کوه‌ها، بستر رودخانه‌ها، خرابه‌های متروک و مانند آن فیء خوانده می‌شود: ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۳]. فی‌ء از اموال دولت اسلامی و بیت المال محسوب می‌شود و برای تأمین زندگی اقشار آسیب‌پذیر اجتماعی و در راه خدا مصرف می‌شود[۴].

پیشینه

فیء در اسلام، از زمان یهودیان "بنی نضیر" و بیرون رفتن آنها از مدینه آغاز شده است. به همین مناسبت، آیه ﴿وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ نازل و اموال و مستغلات بر جای مانده از یهودیان را از آن رسول خدا (رئیس حکومت) دانست. از آنجا که این اموال، بدون جنگ به دست آمده از غنایم جنگی به حساب نیامده‌اند، البته رسول خدا (ص) از جانب خود، آن اموال را میان نیازمندان تقسیم کردند[۵].[۶]

فرق فیء و انفال

بسیاری از مفسران فیء را در آیه: ﴿وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ[۷] به معنی اموالی که از کفار به مسلمانان باز می‌گردد تفسیر نموده‌اند[۸]، بنابراین تفسیر، فیء یکی از مصادیق انفال بوده و حکم انفال را خواهد داشت.

اکثر فقهای اهل سنت با وجود تفسیر فیء به اموالی که از دشمن بدون سلاح به دست مسلمانان می‌افتد و اشاره به تفاوت مفهومی آن با غنایم که مخصوص اموالی است که با کاربرد سلاح توسط سپاه اسلام به دست می‌آید، حکم فیء را با غنایم یکسان شمرده و تنها یک پنجم آن را متعلق به نبی (ص) و دولت اسلامی دانسته‌اند[۹]. برخی از مفسران اهل سنت نیز فیء را مترادف غنیمت جنگی به شمار آورده[۱۰] و بعضی نیز فیء را اعم از غنایم جنگی تفسیر نموده و به کلیه اموالی که از کفار به دست مسلمانان چه در حال جنگ و چه در غیر شرایط جنگی می‌رسد، فیء اطلاق نموده‌اند[۱۱].

در برخی از احادیث اهل بیت (ع) فیء و انفال در مقابل غنایم ذکر شده و حکم آن چنین بیان شده است: «از امام صادق (ع) در مورد غنایم جنگی سؤال شد فرمود: خمس آن جدا می‌شود و باقیمانده میان رزمندگان تقسیم می‌شود. و سپس فرمود: و اما فیء و انفال کلاً به رسول خدا (ص) اختصاص دارد»[۱۲].

امام خمینی در برخی از کتاب‌های فقهی خود به علاوه موارد هفت‌گانه انفال، سیف البحار (سواحل دریاها)، انشعاب نهرها، هر نوع زمینی که مالک معین ندارد، جزایر طبیعی و معادنی که در ملک کسی قرار ندارد را از منابع انفال شمرده و اختیار همه موارد انفال را به فقیه جامع الشرایط ارجاع داده‌اند[۱۳].

استاد شهید مطهری در کتاب مبانی اقتصاد اسلامی فتوای مشهور را در انفال مبنی بر مباح بودن تصرف و تملک انفال برای عموم شیعیان را دلیلی بر بی‌توجهی عده‌ای از فقها به مسأله حکومت و ولایت دانسته و تبدیل انفال به اموال شخصی را مایه شگفتی شمرده است[۱۴].[۱۵]

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰؛ ابن‌فارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.
  3. «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۳۶؛ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴؛ الاموال، ص۱۵ به بعد.
  4. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۴۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۴۵۰.
  5. مجمع البیان، ذیل آیه ۶ از حشر؛ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۰۱؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۹۱؛ ارشاد مفید، ص۴۷-۴۸.
  6. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۴۴.
  7. «و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید» سوره حشر، آیه ۶.
  8. ر. ک: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۹۲.
  9. ر.ک: ابن قدامه، المغنی، ج۶، ص۳۱۲-۳۱۹.
  10. ر.ک: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.
  11. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۳.
  12. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي الْغَنِيمَةِ قَالَ يُخْرَجُ‏ مِنْهُ‏ الْخُمُسُ‏ وَ يُقْسَمُ مَا بَقِيَ بَيْنَ مَنْ قَاتَلَ» و به دنبال فرمود: «فَأَمَّا الْفَيْ‏ءُ وَ الْأَنْفَالُ‏ فَهُوَ خَالِصٌ‏ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص)»، وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۴، حدیث ۳.
  13. ر.ک: تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۶۸-۳۶۹.
  14. ر.ک: مرتضی مطهری، مبانی اقتصاد اسلامی، ص۲۵۴، چ اول، ۱۳۰۴ (ﻫ.ق).
  15. عمید زنجانی و موسی‌زاده، بایسته‌های فقه سیاسی، ص ۲۷۵.