اعتدال در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اعتدال
| موضوع مرتبط = اعتدال
| عنوان مدخل  = [[اعتدال]]
| عنوان مدخل  = اعتدال
| مداخل مرتبط = [[اعتدال در لغت]] - [[اعتدال در قرآن]] - [[اعتدال در حدیث]] - [[اعتدال در نهج البلاغه]] - [[اعتدال در اخلاق اسلامی]] - [[اعتدال در معارف دعا و زیارات]] - [[اعتدال در معارف و سیره سجادی]] - [[اعتدال در معارف و سیره نبوی]] - [[اعتدال در سیره معصوم]] - [[اعتدال در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[اعتدال در لغت]] - [[اعتدال در قرآن]] - [[اعتدال در حدیث]] - [[اعتدال در نهج البلاغه]] - [[اعتدال در اخلاق اسلامی]] - [[اعتدال در معارف دعا و زیارات]] - [[اعتدال در معارف و سیره سجادی]] - [[اعتدال در معارف و سیره نبوی]] - [[اعتدال در سیره معصوم]] - [[اعتدال در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[اعتدال]] در اصل لغت، به دو [[روز]] از سال در [[بهار]] و پاییز گفته می‌شود که شب و روز در آن مساویند<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۳۱.</ref>؛ لذا اعتدال، میانه دو حالت می‌باشد، خواه در «کمّ» باشد یا «کیف»<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۳.</ref>. در اصل و لغت [[عدل]] نیز [[میانه‌روی]] و [[دوری از افراط و تفریط]] وجود دارد، به گونه‌ای که در آن زیادی و [[کاستی]] نباشد و به مناسبت این اصل، در میانه‌روی، [[برابری]]، [[قسط]] و [[راستی]] به کار می‌رود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۳.</ref>. غالب کسانی که از [[عدالت]] بحث کرده‌اند، بر این امر تأکید داشته‌اند که با عدالت، فرد و [[جامعه]] به نوعی اعتدال و میانه‌روی در گفتار و [[کردار]] دست می‌یابد. در لغت نیز بر وجه «اعتدال» تأکید شده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۳.</ref>. [[فارابی]] که از نخستین [[فیلسوفان]] [[مسلمان]] است که به تفصیل در این باره سخن رانده است، بر این [[باور]] است که هر وقت [[افعال]] [[انسانی]] از اعتدال خارج شود و [[تجاوز]] نماید، از آنها [[خلق]] [[نیکو]] و [[زیبا]] به دست نمی‌آید و زوال آنها از حالت اعتدال متوسط یا به سبب زیادتی است، در آنچه باید ادا شود یا به سبب نقصان است در آنچه [[شایسته]] است تحقق یابد<ref>ابونصر فارابی، التنبیه علی سبیل السعاده، ص۵۸.</ref> در [[ادبیات]] [[دینی]] برای معادل این مفهوم، واژه‌های «قصد»، «اقتصاد» و «وسط» به کار می‌رود. در [[قرآن کریم]] از اعتدال، به «وسط» تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref>.
[[اعتدال]] مصدر باب افتعال از ریشه "ع‌ ـ‌ د‌ ـ‌ ل" و در لغت به معنای حدّ متوسط بین دو وضعیت دیگر<ref>لسان العرب، ج‌۹، ص‌۸۵؛ القاموس‌ المحیط، ج‌۴، ص‌۲۰، «عدل».</ref> و به‌طور کلی هرگونه تناسبی است که لازمه آن برقراری [[مساوات]] بین جهات مختلف است<ref>مفردات، ص‌۵۵۳، «عدل».</ref>.


و در [[وصف]] برخی از [[اهل کتاب]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ}}<ref>«برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>.
[[اعتدال]] در اصل لغت، به دو [[روز]] از سال در بهار و پاییز گفته می‌شود که شب و روز در آن مساویند<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۳۱.</ref>؛ لذا اعتدال، میانه دو حالت است، خواه در «کمّ» باشد یا «کیف»<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۳.</ref>. ازاین‌رو نقطه مقابل [[اعتدال]]، [[افراط]] و تفریط نامیده‌ می‌شود<ref>التحقیق، ج‌۹، ص‌۶۱‌ـ‌۶۲، «فرط».</ref> که مفهوم جامع هر دو، [[فساد]] به معنای خروج از حالت [[اعتدال]] است، بنابراین، دو ‌مفهوم "[[اعتدال]]" و "[[صلاح]]" با یکدیگر رابطه [[جانشینی]] و هر دو با مفهوم "[[فساد]]" رابطه تقابل دارند<ref>التوقیف، ج‌۱، ص‌۵۵۶؛ مفردات، ص‌۶۳۶، «فسد».</ref>؛ همچنین با توجه به اینکه [[اعتدال]] به‌معنای [[میانه‌روی]] است، [[اسراف]] نقطه مقابل آن به‌شمار می‌رود<ref>التعریفات، ص‌۳۸.</ref>.


در سفارش‌های [[لقمان]] نیز آمده است: {{متن قرآن|وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ}}<ref>«و در راه رفتنت میانه‌رو باش» سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref>.
در اصل و لغت [[عدل]] نیز [[میانه‌روی]] و [[دوری از افراط و تفریط]] وجود دارد، به گونه‌ای که در آن زیادی و کاستی نباشد و به مناسبت این اصل، در میانه‌روی، [[برابری]]، [[قسط]] و [[راستی]] به کار می‌رود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۳.</ref>. این واژه به معنای "[[استقامت]] و [[پایداری]]" نیز آمده است<ref>لسان العرب، ص۴۳۳.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] بر این باور است که [[عدل]]، [[میانه‌روی]] و [[دوری از افراط و تفریط]] در کارهاست و این معنا از باب [[تفسیر]] لفظ به لوازم معناست، زیرا [[حقیقت]] عدل، برپایی [[برابری]] و [[توازن]] در امور است، اینکه به هر کس آن سهمی که سزاوار آن است، داده شود، پس افراد، هر کدام به [[تساوی]] در همان جایگاهی قرار گیرند که مستحق آنند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۳۳۱.</ref>؛ پس [[اعتدال]] همان گونه که لفظ آن دلالت دارد، [[وصف]] و ارزشی است که رفتارهای [[انسان]] را از [[زیاده‌روی]] و کمینه‌روی و [[تجاوز به حقوق دیگران]] دور می‌کند.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۴۹.</ref>
کلمه دیگری که در زبان عربی، معادل کلمه [[میانه‌روی]] در زبان فارسی است، واژه "[[اقتصاد]]" است. این کلمه از ریشه فعل "قصد یقصد" به معنای "[[پرهیز از افراط و تفریط]] در امور" است<ref>لسان العرب، ج ۳، ص۳۵۴ و کتاب العین، ج ۵، ص۵۴ - ۵۵.</ref>. این واژه به معنای "[[استقامت]] و [[پایداری]]" نیز آمده است<ref>لسان العرب، ص۴۳۳.</ref>.<ref>[[علی نبی‌اللهی|نبی‌اللهی، علی]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۲۵؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[اعتدال (مقاله)| مقاله «اعتدال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۵۴۲؛ [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص۴۹.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[اعتدال در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[اعتدال در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]


خط ۲۲: خط ۲۱:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:100762.jpg|22px]] [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|'''عدالت سیاسی در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:100762.jpg|22px]] [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|'''عدالت سیاسی در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[علی نبی‌اللهی|نبی‌اللهی]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده: 000055.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[اعتدال (مقاله)| مقاله «اعتدال»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳

مقدمه

اعتدال مصدر باب افتعال از ریشه "ع‌ ـ‌ د‌ ـ‌ ل" و در لغت به معنای حدّ متوسط بین دو وضعیت دیگر[۱] و به‌طور کلی هرگونه تناسبی است که لازمه آن برقراری مساوات بین جهات مختلف است[۲].

اعتدال در اصل لغت، به دو روز از سال در بهار و پاییز گفته می‌شود که شب و روز در آن مساویند[۳]؛ لذا اعتدال، میانه دو حالت است، خواه در «کمّ» باشد یا «کیف»[۴]. ازاین‌رو نقطه مقابل اعتدال، افراط و تفریط نامیده‌ می‌شود[۵] که مفهوم جامع هر دو، فساد به معنای خروج از حالت اعتدال است، بنابراین، دو ‌مفهوم "اعتدال" و "صلاح" با یکدیگر رابطه جانشینی و هر دو با مفهوم "فساد" رابطه تقابل دارند[۶]؛ همچنین با توجه به اینکه اعتدال به‌معنای میانه‌روی است، اسراف نقطه مقابل آن به‌شمار می‌رود[۷].

در اصل و لغت عدل نیز میانه‌روی و دوری از افراط و تفریط وجود دارد، به گونه‌ای که در آن زیادی و کاستی نباشد و به مناسبت این اصل، در میانه‌روی، برابری، قسط و راستی به کار می‌رود[۸]. این واژه به معنای "استقامت و پایداری" نیز آمده است[۹].

کلمه دیگری که در زبان عربی، معادل کلمه میانه‌روی در زبان فارسی است، واژه "اقتصاد" است. این کلمه از ریشه فعل "قصد یقصد" به معنای "پرهیز از افراط و تفریط در امور" است[۱۰]. این واژه به معنای "استقامت و پایداری" نیز آمده است[۱۱].[۱۲]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج‌۹، ص‌۸۵؛ القاموس‌ المحیط، ج‌۴، ص‌۲۰، «عدل».
  2. مفردات، ص‌۵۵۳، «عدل».
  3. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۳۱.
  4. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۳.
  5. التحقیق، ج‌۹، ص‌۶۱‌ـ‌۶۲، «فرط».
  6. التوقیف، ج‌۱، ص‌۵۵۶؛ مفردات، ص‌۶۳۶، «فسد».
  7. التعریفات، ص‌۳۸.
  8. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۳.
  9. لسان العرب، ص۴۳۳.
  10. لسان العرب، ج ۳، ص۳۵۴ و کتاب العین، ج ۵، ص۵۴ - ۵۵.
  11. لسان العرب، ص۴۳۳.
  12. نبی‌اللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۶۲۵؛ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۳، ص۵۴۲؛ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۴۹.