بحث:مخالفان امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==نویسنده: آقای واثق== ==مقدمه== *کندوکاو درباره مخالفان، نشان می‌دهد سوای م...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'سایر' به 'سایر')
خط ۴: خط ۴:
#'''[[راحت‌طلبان]]''': [[راحت‌طلبی]] ریشه در [[خودپرستی]] دارد و [[خودخواهی]] منشأ همه [[مفاسد]] است. جمعی از [[مسلمانان]] [[مکه]]، پیش از [[هجرت]] به [[مدینه]]، [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} رسیده ابراز می‌داشتند: مورد [[آزار]] دشمنانیم، اگر اجازه دهی با [[دشمنان]] می‌جنگیم. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: اکنون [[مأمور]] به [[مبارزه]] نیستیم. دست نگه دارید. [[نماز]] بخوانید و [[زکات]] بدهید. پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] و ایجاد [[آرامش]] نسبی در آن [[شهر]]، پس از آن‌که [[دستور]] [[جهاد]] نازل گشت، زبان به [[اعتراض]] گشودند که خدایا، چرا [[فرمان]] [[نبرد]] دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. [[قرآن]]، ریشه [[ترس]] و [[وحشت]] آنان را [[راحت‌طلبی]] می‌شمرد و [[مردم]] را نسبت به فرجام آن هشدار می‌دهد<ref>تفسیر "قمی"، علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ص ۱۴۴، ذیل آیه ۷۱ سوره نساء.</ref>. [[امام خمینی]] در طرز [[تفکر]] [[راحت‌طلبان]] می‌گوید: "می‌گویند: اگر [[حضرت صاحب]]، خودشان مقتضی می‌دانند، برای [[جهاد]] و [[مبارزه]] تشریف بیاورند، من که دلم برای [[اسلام]] بیشتر از آن [[حضرت]] نسوخته است و [[حضرت]] هم که این‌ها را می‌بیند، خودشان بیایند، چرا من این کار را بکنم..."<ref>امام و روحانیت، مجموعه دیدگاه‌ها و سخنان امام درباره روحانیت، ص ۲۰۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "... اگر شما برای [[یاری]] ما [[دعوت]] شدید، خواهید گفت: ما در [[تقیه]] هستیم و نمی‌توانیم شما را [[یاری]] دهیم..." <ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.</ref>.
#'''[[راحت‌طلبان]]''': [[راحت‌طلبی]] ریشه در [[خودپرستی]] دارد و [[خودخواهی]] منشأ همه [[مفاسد]] است. جمعی از [[مسلمانان]] [[مکه]]، پیش از [[هجرت]] به [[مدینه]]، [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} رسیده ابراز می‌داشتند: مورد [[آزار]] دشمنانیم، اگر اجازه دهی با [[دشمنان]] می‌جنگیم. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: اکنون [[مأمور]] به [[مبارزه]] نیستیم. دست نگه دارید. [[نماز]] بخوانید و [[زکات]] بدهید. پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] و ایجاد [[آرامش]] نسبی در آن [[شهر]]، پس از آن‌که [[دستور]] [[جهاد]] نازل گشت، زبان به [[اعتراض]] گشودند که خدایا، چرا [[فرمان]] [[نبرد]] دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. [[قرآن]]، ریشه [[ترس]] و [[وحشت]] آنان را [[راحت‌طلبی]] می‌شمرد و [[مردم]] را نسبت به فرجام آن هشدار می‌دهد<ref>تفسیر "قمی"، علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ص ۱۴۴، ذیل آیه ۷۱ سوره نساء.</ref>. [[امام خمینی]] در طرز [[تفکر]] [[راحت‌طلبان]] می‌گوید: "می‌گویند: اگر [[حضرت صاحب]]، خودشان مقتضی می‌دانند، برای [[جهاد]] و [[مبارزه]] تشریف بیاورند، من که دلم برای [[اسلام]] بیشتر از آن [[حضرت]] نسوخته است و [[حضرت]] هم که این‌ها را می‌بیند، خودشان بیایند، چرا من این کار را بکنم..."<ref>امام و روحانیت، مجموعه دیدگاه‌ها و سخنان امام درباره روحانیت، ص ۲۰۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "... اگر شما برای [[یاری]] ما [[دعوت]] شدید، خواهید گفت: ما در [[تقیه]] هستیم و نمی‌توانیم شما را [[یاری]] دهیم..." <ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.</ref>.
#'''[[جموداندیشان]]''': همیشه ظاهرگرایان از مهم‌ترین موانع [[احیای دین]] و [[تحولات اجتماعی]] بوده‌اند. کسانی که به [[باطن]] و [[روح]] [[دین]] توجه نکرده و افق درک‌شان فراتر از پوست و قالب را نمی‌نگرد، لذا موجب می‌شود که در زمان‌های حساس، [[تکلیف]] را نشناسند و به رویارویی [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} کشانده شوند. در جریان [[نزول]] [[آیه]] [[روزه]] و [[نماز]] مسافر، [[پیامبر]] {{صل}} در سفر، [[دستور]] افطار دادند و خود [[روزه]] گشودند، ولی گروهی که به [[خیال]] مقدس‌مأبانه خود، هرسختی [[ثواب]] دارد، به [[روزه]] ادامه دادند. [[پیامبر]] با آنان برخورد کرد و به ایشان [[لقب]] [[گناهکار]] داد<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۶۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "آزردگی‌هایی که [[مهدی]] ما از روی نادانان روزگار خود متحمل می‌شود، بیش از زحماتی است که به [[پیامبر]] از [[جاهلان]] زمان خود وارد شده. گفتم: چگونه‌؟ فرمود: [[پیامبر]] در زمانی برانگیخته شد که [[مردم]]، سنگ و درخت و چوب می‌پرستیدند. [[قائم]]، آن گاه که [[قیام]] کند، [[مردم]] علیه او [[قرآن]] را تاویل می‌کنند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۲.</ref>.
#'''[[جموداندیشان]]''': همیشه ظاهرگرایان از مهم‌ترین موانع [[احیای دین]] و [[تحولات اجتماعی]] بوده‌اند. کسانی که به [[باطن]] و [[روح]] [[دین]] توجه نکرده و افق درک‌شان فراتر از پوست و قالب را نمی‌نگرد، لذا موجب می‌شود که در زمان‌های حساس، [[تکلیف]] را نشناسند و به رویارویی [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} کشانده شوند. در جریان [[نزول]] [[آیه]] [[روزه]] و [[نماز]] مسافر، [[پیامبر]] {{صل}} در سفر، [[دستور]] افطار دادند و خود [[روزه]] گشودند، ولی گروهی که به [[خیال]] مقدس‌مأبانه خود، هرسختی [[ثواب]] دارد، به [[روزه]] ادامه دادند. [[پیامبر]] با آنان برخورد کرد و به ایشان [[لقب]] [[گناهکار]] داد<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۶۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "آزردگی‌هایی که [[مهدی]] ما از روی نادانان روزگار خود متحمل می‌شود، بیش از زحماتی است که به [[پیامبر]] از [[جاهلان]] زمان خود وارد شده. گفتم: چگونه‌؟ فرمود: [[پیامبر]] در زمانی برانگیخته شد که [[مردم]]، سنگ و درخت و چوب می‌پرستیدند. [[قائم]]، آن گاه که [[قیام]] کند، [[مردم]] علیه او [[قرآن]] را تاویل می‌کنند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۲.</ref>.
#'''[[کافران]] و [[منافقان]]''': دو چهرگان که [[آینده]] خود را در خطر می‌بینند، با پخش شایعه و [[همکاری]] با گروه‌های معارض، [[دشمنی]] خود را [[آشکار]] می‌کنند. در مناطق مرزی، با [[دشمنان خارجی]] همدست می‌شوند و در مرکز [[خلافت]] -[[کوفه]]- آشکارا با [[امام]] می‌جنگند. [[حضرت]] پس از درهم شکستن [[مقاومت]] [[مخالفان]]، پیروزمندانه وارد [[کوفه]] می‌شود و [[منافقان]] را در ردیف [[سایر]] فرقه‌های [[منحرف]] نافرمان، از میان بر می‌دارد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۲۵.</ref>.
#'''[[کافران]] و [[منافقان]]''': دو چهرگان که [[آینده]] خود را در خطر می‌بینند، با پخش شایعه و [[همکاری]] با گروه‌های معارض، [[دشمنی]] خود را [[آشکار]] می‌کنند. در مناطق مرزی، با [[دشمنان خارجی]] همدست می‌شوند و در مرکز [[خلافت]] -[[کوفه]]- آشکارا با [[امام]] می‌جنگند. [[حضرت]] پس از درهم شکستن [[مقاومت]] [[مخالفان]]، پیروزمندانه وارد [[کوفه]] می‌شود و [[منافقان]] را در ردیف سایر فرقه‌های [[منحرف]] نافرمان، از میان بر می‌دارد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۲۵.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۲

نویسنده: آقای واثق

مقدمه

  1. راحت‌طلبان: راحت‌طلبی ریشه در خودپرستی دارد و خودخواهی منشأ همه مفاسد است. جمعی از مسلمانان مکه، پیش از هجرت به مدینه، خدمت پیامبر (ص) رسیده ابراز می‌داشتند: مورد آزار دشمنانیم، اگر اجازه دهی با دشمنان می‌جنگیم. پیامبر (ص) فرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید. پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامش نسبی در آن شهر، پس از آن‌که دستور جهاد نازل گشت، زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قرآن، ریشه ترس و وحشت آنان را راحت‌طلبی می‌شمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار می‌دهد[۲]. امام خمینی در طرز تفکر راحت‌طلبان می‌گوید: "می‌گویند: اگر حضرت صاحب، خودشان مقتضی می‌دانند، برای جهاد و مبارزه تشریف بیاورند، من که دلم برای اسلام بیشتر از آن حضرت نسوخته است و حضرت هم که این‌ها را می‌بیند، خودشان بیایند، چرا من این کار را بکنم..."[۳]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "... اگر شما برای یاری ما دعوت شدید، خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمی‌توانیم شما را یاری دهیم..." [۴].
  2. جموداندیشان: همیشه ظاهرگرایان از مهم‌ترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بوده‌اند. کسانی که به باطن و روح دین توجه نکرده و افق درک‌شان فراتر از پوست و قالب را نمی‌نگرد، لذا موجب می‌شود که در زمان‌های حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان (ع) کشانده شوند. در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر، پیامبر (ص) در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدس‌مأبانه خود، هرسختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و به ایشان لقب گناهکار داد[۵]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "آزردگی‌هایی که مهدی ما از روی نادانان روزگار خود متحمل می‌شود، بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: چگونه‌؟ فرمود: پیامبر در زمانی برانگیخته شد که مردم، سنگ و درخت و چوب می‌پرستیدند. قائم، آن گاه که قیام کند، مردم علیه او قرآن را تاویل می‌کنند"[۶].
  3. کافران و منافقان: دو چهرگان که آینده خود را در خطر می‌بینند، با پخش شایعه و همکاری با گروه‌های معارض، دشمنی خود را آشکار می‌کنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست می‌شوند و در مرکز خلافت -کوفه- آشکارا با امام می‌جنگند. حضرت پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه می‌شود و منافقان را در ردیف سایر فرقه‌های منحرف نافرمان، از میان بر می‌دارد[۷][۸].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. میزان الحکمة، ری شهری، ج ۱، ص ۲۹۲.
  2. تفسیر "قمی"، علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ص ۱۴۴، ذیل آیه ۷۱ سوره نساء.
  3. امام و روحانیت، مجموعه دیدگاه‌ها و سخنان امام درباره روحانیت، ص ۲۰۶.
  4. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.
  5. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۶۵.
  6. غیبة نعمانی، ص ۳۲۲.
  7. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
  8. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۲۵.