مخالفان امام مهدی
مخالفان امام مهدی (ع)
قیام حضرت مهدی (ع) به آسانی تحقق نمیپذیرد، بلکه گروههایی با انگیزههای گوناگون در برابر ایشان به مخالفت خواهند ایستاد[۱]. میتوان مخالفان آن حضرت را در گروههای زیر برشمرد:
- مستکبران که در سرلوحۀ قهر سپاه مهدی (ع) قرار دارند[۲] و کسانی که موجودیت ستمگرانۀ خویش را با قیام مهدوی در خطر میبینند. قیام آن حضرت برای فراگیر کردن عدالت و ریشه کن ساختن ظلم و ستم در سراسر گیتی است[۳]. بدین روی حکومتهای غاصب و ستمگر و صاحبان قدرتهای سیاسی و اقتصادی که شالودۀ حکومت آنها بر ستمگری است، در برابر آن حضرت خواهند ایستاد[۴].
- کافران[۵] و کسانی که از نظر اعتقادی و فکری با آن حضرت مخالفاند. حضرت مهدی (ع) توحید قرآنی و اسلام راستین را در جهان میگستراند و با افکار کفرآلود و شرکآمیز به ستیزه میپردازد[۶]. از این رو صاحبان افکار و عقاید باطل و شرک آلود، از مخالفان قیام مهدویاند. بسیاری از اهل کتاب در شمار این گروهاند[۷].
- منافقان: دو چهرگان که آیندۀ خود را در خطر میبینند، با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض، دشمنی خود را آشکار میکنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست میشوند و در مرکز خلافت ـ کوفه ـ آشکارا با امام میجنگند. حضرت پس از درهم شکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه میشود و منافقان را در ردیف سایر فرقههای منحرف نافرمان، از میان بر میدارد[۸]. بیشترین کارشکنیها از جانب کسانی است که ادعای موافقت با امام دارند و خود را از منتظران حضرت میدانند. اینان، امام را نه به خاطر پیاده کردن اسلام اصیل، بلکه برای همراه کردن امام با آرزوها و هوسهای خود میخواهند. پس از پیوستن به امام، چون کارها را بر وفق مراد خود نمیبینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند، به توجیه اهداف خود روی میآورند و با سلاح دین و مذهب به جنگ امام میروند که به فرمودۀ امام صادق (ع): «چه بسیار از کسانی که ادعای پیروی او را دارند، ولی پس از ظهور حضرت، از او روی میگردانند»[۹].[۱۰]
- فرق و مذاهب انحرافی مسلمانان: در میان مسلمانان، آن دسته از فرق و مذاهبی نیز که رو به احکام و رسوم انحرافی نهادهاند، از مخالفان امام زمان (ع) و قیام جهانی اویند. بدین روی در پارهای روایات آمده است، چون حضرت مهدی (ع) قیام کند، مردمان را به اسلام و قرآنی جدید میخواند و احکام و معارفی نو میان مسلمانان نشر میدهد[۱۱].[۱۲]
- شیعیان فریبخورده که تشیع راستین را وانهاده و به گمراهی لغزیدهاند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «چون قائم ما ظهور کند، سخنانی گوید که شنیدنش را تاب نمیآورید و علیه او میشورید و او با شما میجنگد»[۱۳].[۱۴]
- راحتطلبان: راحتطلبی ریشه در خودپرستی دارد و خودخواهی منشأ همۀ مفاسد است. جمعی از مسلمانان مکه، پیش از هجرت به مدینه، خدمت پیامبر (ص) رسیده ابراز میداشتند: مورد آزار دشمنانیم، اگر اجازه دهی با دشمنان میجنگیم. پیامبر (ص) فرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید. پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامش نسبی در آن شهر، پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت، زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قرآن، ریشۀ ترس و وحشت آنان را راحتطلبی میشمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار میدهد. امام صادق (ع) میفرماید: «اگر شما برای یاری ما دعوت شدید، خواهید گفت: ما در تقیه هستیم و نمیتوانیم شما را یاری دهیم»[۱۵].[۱۶]
- جموداندیشان: همیشه ظاهرگرایان از مهمترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بودهاند. کسانی که به باطن و روح دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد، لذا موجب میشود در زمانهای حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان (ع) کشانده شوند. در جریان نزول آیۀ روزه و نماز مسافر، پیامبر (ص) در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدسمأبانه خود، هرسختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و به ایشان لقب گناهکار داد[۱۷]. امام صادق (ع) میفرماید: «آزردگیهایی که مهدی ما از روی نادانان روزگار خود متحمل میشود، بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: چگونه؟ فرمود: پیامبر در زمانی برانگیخته شد که مردم، سنگ و درخت و چوب میپرستیدند. قائم، آنگاه که قیام کند، مردم علیه او قرآن را تأویل میکنند»[۱۸].[۱۹]
دو گروه مخالف دیگر
علاوه بر گروههای مذکور دو عنوان دیگر در روایات به عنوان مخالف آن حضرت مطرح شدهاند:
- سفیانی: در روایات ائمۀ (ع) "سفیانی" از دشمنان بزرگ حضرت مهدی (ع) بر شمرده شده است. گفتهاند او از نسل ابوسفیان است و اندکی پیش از ظهور با سپاهی میشورد و شام را به تصرف در میآورد و به سوی کوفه و مدینه حمله میبرد و سرانجام میان راه مکه همراه سپاهیانش در زمین فرو میرود. خروج سفیانی از نشانههای قطعی ظهور است[۲۰].
- دجال: بنابر روایات، او نیز از دیگر دشمنان بزرگ حضرت مهدی (ع) است. از روایات استفاده میشود دجال فرد یا حکومتی فریبکار است و هنگام سختی و قحطی خروج میکند و جمعی را میفریبد و به سوی خود میکشاند. او سرانجام به دست حضرت مهدی (ع) از میان میرود[۲۱].[۲۲]
چگونگی رفتار امام با مخالفان
امام زمان (ع) و سپاه نیرومندش با امدادهای الهی، هر کس را که در برابر حرکتهای جهانی ایشان قرار گیرد، از میان برمیدارد. برخورد سپاه امام زمان (ع) با مستکبران و ستمگران سخت خواهد بود. اینکه آیا پس از قیام امام زمان (ع) اهل کتاب چه سرنوشتی مییابند روایات مختلفاند. بنابر پارهای روایات، اهل کتاب همچنان بر جای میمانند و امام (ع) از در مسالمت با آنان در میآید و از آنان جزیه میگیرد، همان سان که پیامبر اسلام (ص) از اهل کتاب جزیه میگرفت. در برخی دیگر از روایات آمده است حضرت میان آنان به کتاب خود آنان حکم میکند. در برابر این روایات، از روایاتی دیگر بر میآید که چون امام (ع) ظهور کند و قیام او به پیروزی رسد، همه ادیان جز اسلام کنار میروند و تنها آیین اسلام بر جای میماند و حضرت مهدی (ع) زمین را از اهل کفر و انکار پاک میکند و از کسی جزیه نمیپذیرد و صلیبها و بتان را در هم میشکند[۲۳].
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۶۲۵.
- ↑ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ۲۵۰- ۲۴۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۶۲۵.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳؛ ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج ۱، ص ۲۹۲.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۶۲۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱ ص ۳۰ و ج ۵۲ ص ۲۳۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱ ص ۳۷۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۶۲۵.
- ↑ عروسی هویزی، تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۶۵.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبة نعمانی، ص ۳۲۲.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۶۲۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۱۹۴ و ۳۰۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۰۱.