کاربر:Jokar/صفحه تمرین 1: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
خاتمیت در عرفان اسلامی به بررسی آموزه خاتمیت (به فارسی: ختم نبوت) در فلسفه و عرفان اسلامی می‌پردازد.خاتمیت، اصطلاحی کلامی و به معنای این است که حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر الهی است و بعد از او هیچ پیامبری مبعوث نمی‌شود.‌ خاتمیت از نگاه شیعه و اهل سنت از ضروریات دین اسلام شمرده شده است.
==[[ایمان در قرآن]]==
*مشتقات "[[امن]]" نزدیک به ۹۰۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است. آیاتی را که به موضوع [[ایمان]] پرداخته است، می‌توان در چند گروه دسته‌بندی کرد:


===نقش ایمان در دنیا و آخرت===
#برخی از آنها [[ضرورت]] [[ایمان]] و نقش آن را در [[حیات دنیوی]] و [[اخروی]] [[یادآوری]] می‌‌کند: {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«اما (خداوند) پاداش آن کسان را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند تمام خواهد داد و از بخشش خویش به آنان خواهد افزود و اما آنان را که سر، باز زده و سرکشی ورزیده‌اند دچار عذابی دردناک خواهد کرد و برای خویش در برابر خداوند یار  و یاوری نمی‌یابند» سوره نساء، آیه ۱۷۳.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.</ref>.


==جایگاه خاتمیت در عرفان==
===ویژگی‌های شخص با ایمان===
از نظر عارفان مسلمان، حضرت محمد(ص) خاتم الانبیاء است. تفسیری که آنان از ختم نبوت ارائه می‌دهند، همانی است که در نظر شیعه است؛ یعنی نبوت و رسالت با پیامبر اکرم(ص) منقطع شده است.نگاهی میان عرفا است که اصولًا هر پیامبري را حامل شریعت می دانند که برخی از آنان وظیفه اظهار و طرح شریعت خود را دارند و برخی ندارند، بر این اساس ختم نبوت یعنی ختم مطلق نبوت (تشریعی و تبلیغی) از همین روي عرفا سخن از نبیّ تشریعی و تبلیغی ندارند.<ref> قیصري، مطلع فصوص الکلم فی معناي فصوص الحکم، 455/2 چاپ اول، انوار الهدي 1416 ق) و، ر، ك: جندي، شرح فصوص الحکم، 248 (تعلیقه جلال الدین آشتیانی، بوستان کتاب، 1381 ش) و حسن زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، 86 و 87 (چاپ اول، قیام، قم، 1372 ش).</ref>
#دسته‌ای دیگر ویژگی‌های [[مؤمنان]] را بازگو کرده است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ...}}<ref>«بی‌گمان مؤمنان رستگارند همانان که در نماز خویش فروتنند.».. سوره مؤمنون، آیه ۱ ـ ۹</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref>.


==خاتمیت در منظر عارفان مسلمان==
==پیامدهای بی‌ایمانی==
عارفان مسلمان در باب خاتمیت سه بیان دارند که هر سه بیان پیرامون شخص نبی مکرم اسلام(ص) است و شامل: برتري وجودي، برتري اوصاف و کمالات و مَظهَر لیس کمثله شی می باشد.
#شماری به پیامدهای [[بی‌ایمانی]] پرداخته است: {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ}}<ref>«و اما کسانی را که کفر ورزیدند و آیات ما و دیدار رستخیز را دروغ شمردند در عذاب حاضر می‌گردانند» سوره روم، آیه ۱۶.</ref>.
#در گروهی از [[آیات]] نیز می‌توان مقوّمات [[ایمان]]: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا}}<ref>«جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند» سوره مریم، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا}}<ref>«و هر کس که کارهای شایسته کند در حالی که مؤمن باشد از هیچ ستم یا کاستی نمی‌هراسد» سوره طه، آیه ۱۱۲.</ref>؛ [[متعلقات ایمان]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده  و کتابی که پیش از آن فرود آورده  است ایمان بیاورید» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>؛ [[آثار ایمان]]: {{متن قرآن|فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«پس آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره حج، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي}}<ref>«و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.</ref> و موانع [[ایمان]]: {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> را بازیافت.
*در چند جا نیز [[ایمان]] بار معنایی مثبتی ندارد، بلکه به [[دلبستگی]] [[کافران]] به [[عقاید]] [[باطل]] خویش اشاره دارد. در این موارد از تعبیر [[ایمان]] به [[باطل]] بهره‌گیری شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ}}<ref>و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>. همچنین گاهی در [[قرآن]] از [[اسلام]] به [[ایمان]] تعبیر شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۱۸۹.</ref>


===برتري وجودي===
==ارکان ایمان==
عرفا با توچه به روایاتی با همچین مضامینی: عن رسول الله: کنت اول انبیاء فی الخلق و اخر هم فی البعث<ref>ابن سعد، طبقات کبري 96، از رسول خدا نقل شده که فرمود: من در آفرینش از همه انبیاء جلوتر و در مبعوث شدن از همه آنان آخر هستم</ref>، و عزتی و جلالی انه (محمد) آخر النبیین من ذریتک لولاه لما خلقتک<ref> قندوزي، ینابیع الموده، ص 17 و 58، خداوند به آدم علیه السلام خطاب کرد: به عزت و جلالم سوگند که محمد آخرین پیامبران از ذریه تو است و اگر او نمی بود آفرینش را خلق نمی کردم.</ref> هر آنچه که در شریعت برای خاتمیت هست را قبول می کنند و در عین حال با مطالعه بر روی ابعاد وجودی نبی اکرم(ص) ویژگی های وجودی شخص نبی مکرم (ص) را هم در خاتمیت دخیل می دانند و بیانی در طول معنای خاتمیت نقل می کنند که: کسی خاتم پیامبران است که پایه و مرتبه کمالش از همه آنان برتر بوده و در قوس نزولی و صعودي وجود، بر همه پیامبران تقدم داشته باشد؛ در مراتب وجود امکانی پیامبر خاتم (ص) در بالاترین مرتبه، جای دارد و این مرتبه براي کسی تکرار نمی شود.حکیم ترمزی هم دراینباره در کتاب خود می گوید: خاتم نبوت سرآغاز و جایگاه ژرفی دارد ژرفتر از آنکه تحمل بتوانی کرد...براي نبوت و انبیاء پایانی است، پایان نبوت مانند مرکزي است که نبوت پیرامون آن می چرخد و مبدئی است که از او صادر می شود و نهایتی است که کمالاتش با آن محقق می شود پس خاتم انبیاء تنها از لحاظ بعثت و ظهور آخري نیست بلکه نشاندارترین مقام و برترین یاد و بالاترین صدا است<ref>حکیم ترمذي، ختم الاولیاء ص 112 و 339،و لخاتم النبوه بدء و شأن عمیق، اعمق من ان تحملک...للنبوه ختم و للانبیاء ختم و ختم النبوه هو بمثابه المرکز الذي تدور حوله النبوه و المبدء الذي تصدر عنه و الغایه التی تتحقق فیه کمالاتها فخاتم الانبیاء لیس هو فقط آخر الانبیاء مبعثاً او ظهوراً بل هو اسماهم مقاماً و ارفعهم ذکراً و أبعدهم صوتاً </ref>
*در این باره که [[ایمان دینی]] بر چه پایه یا پایه‌هایی بنا می‌شود، [[متکلمان شیعه]] چند نظریه مطرح ساخته‌اند. برخی بر آن اند که [[ایمان]] تنها یک رکن دارد و آن، همان [[باور]] قلبی است. بنابر این نظرگاه، [[ایمان]]، [[تصدیق]] به [[قلب]] است، و اقرار زبان و عمل به ارکان در تحقق آن نقشی ندارند<ref>تمهید الاصول‌، ۲۹۳؛ ضمیمه تفسیر ابوالفتوح رازی‌، ۱۱؛ نثر طوبی فی الفاظ القرآن‌، ۴۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 72.</ref>.
*اما برخی [[متکلمان شیعه]] [[ایمان]] را دارای دو رکن دانسته‌اند: [[باور]] قلبی و اقرار زبانی. اینان معتقدند که [[ایمان]]، عبارت از [[تصدیق]] به [[قلب]] و زبان است و [[تصدیق]] قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا [[خداوند]] فرموده است: "با اینکه [فرعونیان‌] در [[دل]] [[یقین]] داشتند، از روی [[کبر]] و [[ستم]]، آن را [[انکار]] کردند"<ref>{{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}؛ سوره نمل، آیه ۱۴.</ref>. اقرار زبانی نیز به تنهایی کافی نیست؛ زیرا [[خداوند]] فرموده است: "[[اعراب]] گفتند: [[ایمان]] آوردیم. به آنان بگو: [[ایمان]] نیاورده‌اید؛ بلکه بگویید [[اسلام]] آورده‌ایم"<ref>{{متن قرآن|قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}؛ سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. این کسان به زبان بر [[یگانگی خدا]] و [[نبوت]] و [[معاد]] گواهی می‌دادند؛ ولی [[خداوند]] با صراحت، آنان را [[بی‌ایمان]] می‌خواند. پس می‌توان دریافت که [[ایمان]] بر دو پایه [[باور]] و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایی کافی نیست<ref>تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.</ref>. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است که [[ایمان]] بر چهار رکن [[استوار]] است: [[صبر]] و [[یقین]] و [[عدل]] و [[جهاد]]<ref>اصول کافی‌، ۳/ ۸۳.</ref>. برخی [[متکلمان]] نیز پنج رکن برای [[ایمان]] برشمرده‌اند: [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]]<ref>دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.</ref>. برخی دیگر بر آن‌اند که [[ایمان]] افزون بر [[باور]]، اقرار و عمل، رکنی دیگر نیز دارد و آن عبارت است از [[تبلیغ]] و نشر [[آیین حق]] و اقامه [[دلیل]] بر مبانی [[دین]] و زدودن [[شک]] و [[تردید]] از [[قلب]] [[بندگان]]<ref>تفسیر نمونه‌، ۲۰/ ۲۷۸.</ref>. از مجموع [[آیات]]، [[روایات]] و نیز دیدگاه‌های [[دانشمندان شیعه]] بر می‌آید که [[ایمان]] سه پایه دارد: [[باور]] قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان بدنی<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 72-73.</ref>.


===برتري اوصاف و کمالات===
*اما برخی [[متکلمان شیعه]] [[ایمان]] را دارای دو رکن دانسته‌اند: [[باور]] قلبی و اقرار زبانی. اینان معتقدند که [[ایمان]]، عبارت از [[تصدیق]] به [[قلب]] و زبان است و [[تصدیق]] قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا [[خداوند]] فرموده است: "با اینکه [فرعونیان‌] در [[دل]] [[یقین]] داشتند، از روی [[کبر]] و [[ستم]]، آن را [[انکار]] کردند"<ref>{{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}؛ سوره نمل، آیه ۱۴.</ref>. اقرار زبانی نیز به تنهایی کافی نیست؛ زیرا [[خداوند]] فرموده است: "[[اعراب]] گفتند: [[ایمان]] آوردیم. به آنان بگو: [[ایمان]] نیاورده‌اید؛ بلکه بگویید [[اسلام]] آورده‌ایم"<ref>{{متن قرآن|قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}؛ سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. این کسان به زبان بر [[یگانگی خدا]] و [[نبوت]] و [[معاد]] گواهی می‌دادند؛ ولی [[خداوند]] با صراحت، آنان را [[بی‌ایمان]] می‌خواند. پس می‌توان دریافت که [[ایمان]] بر دو پایه [[باور]] و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایی کافی نیست<ref>تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.</ref>
همان طوري که رسول اکرم در قوس نزول سر سلسله انسان هاي کامل است چون « اول ما خلق الله » است، در قوس صعود نیز، اوج و قله غایی رسالت است چون خاتم انبیاء است، پس نبیّ خاتم واجد همه کمالات انبیاء است و تا قیامت احدي بهتر از او نمی آید و گرنه او خاتم نمی شد.<ref>جوادي آملی، تفسیر موضوعی، 24/8</ref>
عزیز الدین نسفی می فرماید: روح مومن یک مرتبه ترقی کرد و روح خاتم نه مرتبه، اهل شریعت و اهل حکمت می گویند که ترقی روح انسانی همین نه مرتبه بیش نیست، علم و تقواي هیچ کس به علم و تقواي خاتم نرسد.<ref> نسفی، الانسان الکامل، ص 28 - 30</ref> پس در واقع اگر هیچ کسی به علم و تقواي خاتم نمی رسد پس خاتم هم باید یکی باشد و از طرفی در گذشته و حال و آینده کسی به علم و تقواي آن سرور نرسیده، پس او خاتم است.
مؤیدالدین جندی در شرح فصوص الحکم ابن عربی می فرماید:اگر در مرتبه ظاهري انسانی کمالی باشد همان نبوت است پس انسانِ دارنده این احدیت جمعی کمالی همان خاتم انبیاء و رسولان محمد بن عبدالله مصطفی رسول خدا و خاتم انبیاء (ص) است که خدا او را برگزید بخاطر کمال احدي جمع الجمعی حکمت هاي الهی ربانی و حقایق وجودي فعلیه مؤثر در مرتبه کمالی انسانی و او دربردارنده پرچم احمد و حمد حمد است که پناه و مرجع همه حمد ها است به همین خاطر او[رسول اکرم] نبی بود در حالی که آدم میان آب و گل بود پس تعینی براي حقیقت آدم نیست مگر در آب الهی که همان آب حیات و طهارت فطري است که در جان نبوت است.<ref>جندي، شرح فصوص الحکم ابن عربی ص 248 </ref>


===مَظهَر لیس کمثله شی===
##آیاتی که دلالت بر این دارند که [[جایگاه]] [[ایمان]] [[قلب]] است، مانند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ}}<ref>«آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> و....
هر اسمی از اسماي الهی مظهر می طلبد و در میان انسان ها ظهوري دارد؛ بی مانندي (لیس کمثله شی) و بی همانندي (و لم یکن له کفواً احد) از اسماي تنزیهی و جلالی خداوند است، مظهر آن شخصیتی است که سرآمد انسان ها و یگانه روزگاران است و آن نیست مگر خاتم الانبیاء<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی، رحیم]]، [[خاتمیت امامت و مهدویت (کتاب)|خاتمیت امامت و مهدویت]]، ص ۸۳</ref>.<ref>جوادي آملی، تفسیر موضوعی سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، /825</ref>
##آیاتی که [[عمل صالح]] را در کنار [[ایمان]] قرار داده و دلالت می‌کند [[عمل صالح]] غیر از [[ایمان]] است و در [[حقیقت]] آن دخالتی ندارد، مانند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند» سوره بقره، آیه ۸۲.</ref>.
##برخی از [[آیات]] به کسانی که گناهانی را مرتکب شده‌اند، [[مؤمن]] گفته است: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و این دلالت می‌کند عمل در [[ایمان]] داخل نیست. دلالت این [[دلیل]] و [[دلیل]] سوم بر این دیدگاه به این جهت است که اقوال عمده [[متکلمان]] درباره [[حقیقت]] [[ایمان]] از این خارج نیست که [[ایمان]] عمل تنها و یا عمل با [[تصدیق]] و یا [[تصدیق]] تنهاست و وقتی عمل از [[حقیقت]] [[ایمان]] [[نفی]] شد، [[تصدیق]] ثابت می‌شود<ref>ر.ک: [[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۸.</ref>.


==نسبت خاتمیت و ولایت(تلازم خاتمیت و ولایت یا خاتمیت سر ولایت)==
==متعلقات ایمان==
با توجه به نگاهی که عرفای اسلامی از ختم نبوت دارند (که درواقع فرقی با آنچه که در نظر شیعه است نمی کند) با خاتمه یافتن نبوت، ولایت که باطن نبوت است پایان نمى‌یابد، بلکه در هر عصر و زمانى باید فردى در حد رسول‌ خدا (ص) باشد که در جاى او بنشیند و واسطه فیض الهى باشد، و هرچند باب نبوت تشریعى و رسالت با رحلت پیامبر اکرم ) بسته شده است اما باب ولایت و اتصال با آسمان که عامل بقا و استمرار عالم است مفتوح مى‌باشد؛ و طبق اعتقادات شیعه که عرفا هم به آن اذعان دارند، ظهور این ولایت در امامان دوازده گانه (ع) است که در نبود آنها این بار بر دوش مجتهدان واجدشرائط می باشد.<ref>امینی نژاد، علی، حکمت عرفانی، ص 623 - 629</ref>
*در [[قرآن]] موارد زیر جزء [[متعلقات ایمان]] قرار داده شده است:
ابن عربی در اینباره می‌گوید: نبوت بر دو گونه است؛ یکى نبوت تشریعى یا نبوت خاصه که نبى پس از اتصال با عوالم غیب و دریافت خبر از طریق فرشته وحی، براى اجتماع بر اساس قوانین الهى، قانون‌گذارى مى‌کند. و دیگرى نبوت إنبایى یا نبوت عامه است که انسان به طریقی غیر از وحی متعارف، اتصال با عوالم بالا داشته و خبرهایى مى‌گیرد اما دیگر تشریع و جعل قانون ندارد؛ نبوت تشریعى با آمدن شخص پیامبر(ص) خاتمه یافته است، ولی انقطاع نبوت تشریعى، انقطاع نبوت إنبایى را در پى ندارد و اتصال با غیب از طریق ولایت معصومین(ع) که باطن نبوت است و با ختم نبوت، خاتمه نمى‌یابد، ادامه داشته و نبوت انبایى از مسیر ولایت استمرار مى‌یابد.<ref>شرح فصوص الحکم قیصرى، فصّ غریزی، ص 110 - 111</ref>
# [[ایمان]] به [[خداوند متعال]]: [[خداوند]] مهم‌ترین متعلَّق [[ایمان در قرآن]] [[کریم]] است. در برخی از [[آیات]] حتی از [[مؤمنان]] خواسته شده به [[خدا]] [[ایمان]] آورند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده  و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>. برخی [[مفسران]] معتقدند این [[آیه]] به [[تصدیق]] آنچه [[مؤمنان]] به آن [[اقرار]] کرده‌اند [[دستور]] می‌دهد. همچنین [[نقل]] شده است [[خداوند]] با این [[فرمان]] از [[مؤمنان]] می‌خواهد به ایمانشان تداوم داده، در [[آینده]] نیز [[مؤمن]] باشند<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>.
# [[ایمان به غیب]]: جامع مواردی که [[ایمان]] به آنها لازم و ضروری است، [[ایمان به غیب]] است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>. به هر آنچه از حواس بشری پنهان است و [[پیامبران]] از آن خبر داده‌اند [[غیب]] گفته می‌شود و [[ایمان به غیب]] شامل [[ایمان به خدا]]، [[فرشتگان]]، [[پیامبران]]، [[قیامت]]، [[بهشت و جهنم]] و... می‌شود. البته گاه [[غیب]] به موارد خاصی چون [[خداوند]]، [[قرآن]]، [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} و... [[تأویل]] برده شده که اشاره به برخی مصادیق [[غیب]] دارد<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>.
# [[ایمان]] به [[معاد]]: معاد دوباره‌ برخاستن برای رسیدگی به اعمال است؛ [[قرآن]] پس از [[توحید]]، بیشترین اهمیت را به [[معاد]] و [[آخرت]] داده و موضوعاتی بس گسترده را در این باره بازگو کرده است، به گونه‌ای که بسیاری از [[آیات قرآن]] به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مسئله [[معاد]] و [[زندگی]] [[اخروی]] را مطرح کرده است. [[معاد]] در [[قرآن]] چنان روشن تلقی شده که تنها [[متجاوزان]] و [[گناهکاران]] از [[پذیرش]] آن سر باز می‌زنند: {{متن قرآن|وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ}}<ref>«و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمی‌شمرد،» سوره مطففین، آیه ۱۲.</ref>؛ همچنین بر اساس آیه‌ای دیگر، همگان [[برپایی قیامت]] را [[باور]] دارند؛ ولی [[کافران]] برای اینکه از قید [[ایمان]] [[آزاد]] شده، بدون [[هراس]] از [[قیامت]] در سراسر [[عمر]] [[گناه]] کنند، آن را [[انکار]] می‌کنند: {{متن قرآن|بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ}}<ref>«بلکه آدمی بر آن است که در آینده خویش، (نیز) گناه ورزد» سوره قیامه، آیه ۵.</ref>، با این حال [[آیات]] فراوانی نیز با بیان اینکه [[خداوند]]، [[انسان‌ها]] را [[بیهوده]] نیافریده: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref> و اشاره به عدم [[برابری]] [[پرهیزگاران]] و پلیدکاران: {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref> به نوعی بر [[اثبات معاد]] [[دلیل]] اقامه می‌‌کند. بر پایه برخی [[آیات]] دیگر، [[انکار]] [[آخرت]] به [[انکار]] [[خداوند]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>، [[انکار حق]] و [[استکبار]]: {{متن قرآن|فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بی‌ایمانند دل‌هایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.</ref> و... می‌انجامد<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۱۹۷.</ref>.
# [[ایمان]] به [[پیامبران]] و [[کتاب‌های آسمانی]]: [[ایمان]] به [[پیامبران]] از چنان اهمیتی در [[قرآن]] برخوردار است که در [[آیات]] متعددی در پی [[ایمان]] به [[خداوند]] ذکر‌شده است: {{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ}}<ref>«پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي}}<ref>«و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید» سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref>. همچنین بر اساس [[آیات قرآنی]]، [[ایمان]] به همۀ [[پیامبران]] و [[کتاب‌های آسمانی]] و [[پرهیز]] از تجزیۀ [[باور]] به آنان ضروری است: {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref>.
# [[ایمان]] به [[فرشتگان]]: [[اعتقاد]] به [[فرشتگان]] از دیگر اصول [[ایمانی]] است که در [[قرآن]] آمده و در کنار [[ایمان به خدا]] و [[جهان آخرت]]، لازم شمرده شده است: {{متن قرآن|وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ}}<ref>«و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش ایمان دارند» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۱۹۸.</ref>
 
 
==فوائد وآثارایمان درقرآن==
==فواید [[ایمان]]==
* [[قرآن کریم]] برای [[ایمان]] فواید بسیاری برشمرده است:
# [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] در کنار [[جهاد]] در [[راه خدا]]، سرمایۀ [[رستگاری]] و [[رهایی]] از [[عذاب]] دردناک [[دوزخ]] و موجب [[آمرزش گناهان]] و وارد شدن به [[بهشت]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«ای مؤمنان! آیا (می‌خواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان می‌بخشد؟ به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشت‌هایی که از بن آنها جویبارها روان است و به جایگاه‌هایی پاکیزه در بهشت برین درآورد؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره صف، آیه ۱۰ ـ ۱۲</ref>.
# [[ایمان]] موجب [[هدایت]] به [[راه مستقیم]] می‌شود: {{متن قرآن|فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا}}<ref>«بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید ایمان آوردند، رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ}}<ref>«پروردگار کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آنان را به (پاداش) ایمانشان راهنمایی می‌کند» سوره یونس، آیه ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>، [[انسان]] را از [[رحمت الهی]] بهره‌مند ساخته: {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref>، نورانیتی را در [[روز قیامت]] نصیب وی می‌کند: {{متن قرآن|يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ}}<ref>«روزی که مردان و زنان مؤمن را بنگری که فروغشان از جلو و کناره راستشان، پیش می‌شتابد». سوره حدید، آیه ۱۲.</ref>.
# [[ایمان]] و [[تقوا]] موجب فراهم آمدن [[برکات]] آسمانی و زمینی از سوی [[خداوند]] می‌گردد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>
#از فواید [[ایمان]]، [[تسلط بر نفس]] است که خود از ارکان [[فضایل اخلاقی]] است. [[خداوند]] بر اثر بصیرتی که [[مؤمنان]] از [[اصحاب]] [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[حقیقت]] یافته بودند [[طمأنینه]] و آرامشی را بر قلب‌های آنان فرو فرستاد: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ}}<ref>«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.</ref>. یاد [[خداوند]] و ذکر او، [[انسان]] را از [[ناراحتی‌ها]] و طوفان‌های [[روحی]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
#از جمله فواید [[ایمان]]، [[محبوب]] شدن [[مؤمن]] نزد دیگران است. [[خداوند]] در [[قرآن]] به [[ایمان]] آورندگانی که [[عمل نیک]] انجام دهند، [[وعده]] داده است که آنان را [[محبوب]] دلها قرار دهد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>
و آثار بسیار دیگری که در [[آیات]] و [[روایات]] بدن‌ها اشاره شده است<ref>ر.ک: [[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۰۰.</ref>.<ref>   سوره بقره، آیه ۱۳۷« فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا» / سوره نساء، آیه ۱۷۵« فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا» / سوره حدید، آیه ۱۲« يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ» / سوره بقره، آیه ۲۷۷« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.... وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» / سوره حج، آیه ۵۰« فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ » / سوره رعد، آیه ۱۳ و ۲۸
</ref>
 
قرآن کریم برای ایمان فواید بسیاری برشمرده است که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:
*سرمایه رستگاری، رهایی از عذاب دوزخ، موجب آمرزش گناهان و ورود در بهشت
*بهره مند شدن از رحمت الهی و هدایت به صراط مستقیم 
*نورانیت مؤمن در قیامت
*مؤمنان هراس و ناراحتی به خود راه نمی‌دهند
*بخشش الهی و رزق فراوان
*اطمینان قلب


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۶

ایمان در قرآن

  • مشتقات "امن" نزدیک به ۹۰۰ بار در قرآن به کار رفته است. آیاتی را که به موضوع ایمان پرداخته است، می‌توان در چند گروه دسته‌بندی کرد:

نقش ایمان در دنیا و آخرت

  1. برخی از آنها ضرورت ایمان و نقش آن را در حیات دنیوی و اخروی یادآوری می‌‌کند: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۱]؛ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ[۲].

ویژگی‌های شخص با ایمان

  1. دسته‌ای دیگر ویژگی‌های مؤمنان را بازگو کرده است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ...[۳]؛ ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا[۴].

پیامدهای بی‌ایمانی

  1. شماری به پیامدهای بی‌ایمانی پرداخته است: ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ[۵].
  2. در گروهی از آیات نیز می‌توان مقوّمات ایمان: ﴿إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا[۶]؛ ﴿وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا[۷]؛ متعلقات ایمان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ[۸]؛ آثار ایمان: ﴿فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ[۹]؛ ﴿وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي[۱۰] و موانع ایمان: ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۱] را بازیافت.
  • در چند جا نیز ایمان بار معنایی مثبتی ندارد، بلکه به دلبستگی کافران به عقاید باطل خویش اشاره دارد. در این موارد از تعبیر ایمان به باطل بهره‌گیری شده است: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ[۱۲]؛ ﴿أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ[۱۳]. همچنین گاهی در قرآن از اسلام به ایمان تعبیر شده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۱۴].[۱۵]

ارکان ایمان

    1. آیاتی که دلالت بر این دارند که جایگاه ایمان قلب است، مانند: ﴿أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ[۲۸] و....
    2. آیاتی که عمل صالح را در کنار ایمان قرار داده و دلالت می‌کند عمل صالح غیر از ایمان است و در حقیقت آن دخالتی ندارد، مانند: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ[۲۹].
    3. برخی از آیات به کسانی که گناهانی را مرتکب شده‌اند، مؤمن گفته است: ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا[۳۰] و این دلالت می‌کند عمل در ایمان داخل نیست. دلالت این دلیل و دلیل سوم بر این دیدگاه به این جهت است که اقوال عمده متکلمان درباره حقیقت ایمان از این خارج نیست که ایمان عمل تنها و یا عمل با تصدیق و یا تصدیق تنهاست و وقتی عمل از حقیقت ایمان نفی شد، تصدیق ثابت می‌شود[۳۱].

متعلقات ایمان

  1. ایمان به خداوند متعال: خداوند مهم‌ترین متعلَّق ایمان در قرآن کریم است. در برخی از آیات حتی از مؤمنان خواسته شده به خدا ایمان آورند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ[۳۲]. برخی مفسران معتقدند این آیه به تصدیق آنچه مؤمنان به آن اقرار کرده‌اند دستور می‌دهد. همچنین نقل شده است خداوند با این فرمان از مؤمنان می‌خواهد به ایمانشان تداوم داده، در آینده نیز مؤمن باشند[۳۳].
  2. ایمان به غیب: جامع مواردی که ایمان به آنها لازم و ضروری است، ایمان به غیب است: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ[۳۴]. به هر آنچه از حواس بشری پنهان است و پیامبران از آن خبر داده‌اند غیب گفته می‌شود و ایمان به غیب شامل ایمان به خدا، فرشتگان، پیامبران، قیامت، بهشت و جهنم و... می‌شود. البته گاه غیب به موارد خاصی چون خداوند، قرآن، قیام حضرت مهدی(ع) و... تأویل برده شده که اشاره به برخی مصادیق غیب دارد[۳۵].
  3. ایمان به معاد: معاد دوباره‌ برخاستن برای رسیدگی به اعمال است؛ قرآن پس از توحید، بیشترین اهمیت را به معاد و آخرت داده و موضوعاتی بس گسترده را در این باره بازگو کرده است، به گونه‌ای که بسیاری از آیات قرآن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مسئله معاد و زندگی اخروی را مطرح کرده است. معاد در قرآن چنان روشن تلقی شده که تنها متجاوزان و گناهکاران از پذیرش آن سر باز می‌زنند: ﴿وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ[۳۶]؛ همچنین بر اساس آیه‌ای دیگر، همگان برپایی قیامت را باور دارند؛ ولی کافران برای اینکه از قید ایمان آزاد شده، بدون هراس از قیامت در سراسر عمر گناه کنند، آن را انکار می‌کنند: ﴿بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ[۳۷]، با این حال آیات فراوانی نیز با بیان اینکه خداوند، انسان‌ها را بیهوده نیافریده: ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ[۳۸] و اشاره به عدم برابری پرهیزگاران و پلیدکاران: ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ[۳۹] به نوعی بر اثبات معاد دلیل اقامه می‌‌کند. بر پایه برخی آیات دیگر، انکار آخرت به انکار خداوند: ﴿الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[۴۰]، انکار حق و استکبار: ﴿فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ[۴۱] و... می‌انجامد[۴۲].
  4. ایمان به پیامبران و کتاب‌های آسمانی: ایمان به پیامبران از چنان اهمیتی در قرآن برخوردار است که در آیات متعددی در پی ایمان به خداوند ذکر‌شده است: ﴿فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ[۴۳]، ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي[۴۴]. همچنین بر اساس آیات قرآنی، ایمان به همۀ پیامبران و کتاب‌های آسمانی و پرهیز از تجزیۀ باور به آنان ضروری است: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ[۴۵].
  5. ایمان به فرشتگان: اعتقاد به فرشتگان از دیگر اصول ایمانی است که در قرآن آمده و در کنار ایمان به خدا و جهان آخرت، لازم شمرده شده است: ﴿وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ[۴۶]، ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ[۴۷].[۴۸]


فوائد وآثارایمان درقرآن

فواید ایمان

  1. ایمان به خدا و رسول در کنار جهاد در راه خدا، سرمایۀ رستگاری و رهایی از عذاب دردناک دوزخ و موجب آمرزش گناهان و وارد شدن به بهشت است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۴۹].
  2. ایمان موجب هدایت به راه مستقیم می‌شود: ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا[۵۰]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ[۵۱]؛ ﴿وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ[۵۲]، انسان را از رحمت الهی بهره‌مند ساخته: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ[۵۳]، نورانیتی را در روز قیامت نصیب وی می‌کند: ﴿يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ[۵۴].
  3. ایمان و تقوا موجب فراهم آمدن برکات آسمانی و زمینی از سوی خداوند می‌گردد: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ[۵۵]
  4. از فواید ایمان، تسلط بر نفس است که خود از ارکان فضایل اخلاقی است. خداوند بر اثر بصیرتی که مؤمنان از اصحاب رسول اکرم(ص) به حقیقت یافته بودند طمأنینه و آرامشی را بر قلب‌های آنان فرو فرستاد: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ[۵۶]. یاد خداوند و ذکر او، انسان را از ناراحتی‌ها و طوفان‌های روحی باز می‌دارد: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۵۷].
  5. از جمله فواید ایمان، محبوب شدن مؤمن نزد دیگران است. خداوند در قرآن به ایمان آورندگانی که عمل نیک انجام دهند، وعده داده است که آنان را محبوب دلها قرار دهد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[۵۸]

و آثار بسیار دیگری که در آیات و روایات بدن‌ها اشاره شده است[۵۹].[۶۰]

قرآن کریم برای ایمان فواید بسیاری برشمرده است که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:

  • سرمایه رستگاری، رهایی از عذاب دوزخ، موجب آمرزش گناهان و ورود در بهشت
  • بهره مند شدن از رحمت الهی و هدایت به صراط مستقیم
  • نورانیت مؤمن در قیامت
  • مؤمنان هراس و ناراحتی به خود راه نمی‌دهند
  • بخشش الهی و رزق فراوان
  • اطمینان قلب

پانویس

  1. «اما (خداوند) پاداش آن کسان را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند تمام خواهد داد و از بخشش خویش به آنان خواهد افزود و اما آنان را که سر، باز زده و سرکشی ورزیده‌اند دچار عذابی دردناک خواهد کرد و برای خویش در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره نساء، آیه ۱۷۳.
  2. «آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.
  3. «بی‌گمان مؤمنان رستگارند همانان که در نماز خویش فروتنند.».. سوره مؤمنون، آیه ۱ ـ ۹
  4. «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.
  5. «و اما کسانی را که کفر ورزیدند و آیات ما و دیدار رستخیز را دروغ شمردند در عذاب حاضر می‌گردانند» سوره روم، آیه ۱۶.
  6. «جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند» سوره مریم، آیه ۶۰.
  7. «و هر کس که کارهای شایسته کند در حالی که مؤمن باشد از هیچ ستم یا کاستی نمی‌هراسد» سوره طه، آیه ۱۱۲.
  8. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  9. «پس آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره حج، آیه ۵۰.
  10. «و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.
  11. «خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.
  12. و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.
  13. «آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند» سوره نحل، آیه ۷۲.
  14. «بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.
  15. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۱۸۹.
  16. تمهید الاصول‌، ۲۹۳؛ ضمیمه تفسیر ابوالفتوح رازی‌، ۱۱؛ نثر طوبی فی الفاظ القرآن‌، ۴۲.
  17. فرهنگ شیعه، ص 72.
  18. ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ؛ سوره نمل، آیه ۱۴.
  19. ﴿قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ سوره حجرات، آیه ۱۴.
  20. تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.
  21. اصول کافی‌، ۳/ ۸۳.
  22. دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.
  23. تفسیر نمونه‌، ۲۰/ ۲۷۸.
  24. فرهنگ شیعه، ص 72-73.
  25. ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ؛ سوره نمل، آیه ۱۴.
  26. ﴿قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ سوره حجرات، آیه ۱۴.
  27. تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۶۵۴.
  28. «آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته» سوره مجادله، آیه ۲۲.
  29. «و کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند» سوره بقره، آیه ۸۲.
  30. «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.
  31. ر.ک: عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۸.
  32. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  33. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۱۹۶.
  34. «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.
  35. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۱۹۶.
  36. «و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمی‌شمرد،» سوره مطففین، آیه ۱۲.
  37. «بلکه آدمی بر آن است که در آینده خویش، (نیز) گناه ورزد» سوره قیامه، آیه ۵.
  38. «آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
  39. «آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.
  40. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.
  41. «خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بی‌ایمانند دل‌هایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.
  42. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۱۹۷.
  43. «پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  44. «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید» سوره مائده، آیه ۱۱۱.
  45. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  46. «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  47. «و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش ایمان دارند» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  48. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۱۹۸.
  49. «ای مؤمنان! آیا (می‌خواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان می‌بخشد؟ به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشت‌هایی که از بن آنها جویبارها روان است و به جایگاه‌هایی پاکیزه در بهشت برین درآورد؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره صف، آیه ۱۰ ـ ۱۲
  50. «بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید ایمان آوردند، رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۳۷.
  51. «پروردگار کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آنان را به (پاداش) ایمانشان راهنمایی می‌کند» سوره یونس، آیه ۹.
  52. «و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند» سوره تغابن، آیه ۱۱.
  53. «اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.
  54. «روزی که مردان و زنان مؤمن را بنگری که فروغشان از جلو و کناره راستشان، پیش می‌شتابد». سوره حدید، آیه ۱۲.
  55. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  56. «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.
  57. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  58. «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
  59. ر.ک: روحی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۰۰.
  60. سوره بقره، آیه ۱۳۷« فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا» / سوره نساء، آیه ۱۷۵« فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا» / سوره حدید، آیه ۱۲« يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ» / سوره بقره، آیه ۲۷۷« إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.... وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» / سوره حج، آیه ۵۰« فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ » / سوره رعد، آیه ۱۳ و ۲۸