غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
* مصداقهای [[غیب مطلق]] کداماند؟ | * مصداقهای [[غیب مطلق]] کداماند؟ | ||
== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است: | ::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است: | ||
خط ۴۵: | خط ۲۴: | ||
:::::# و دیگری غیبهایی که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" مینامیم. | :::::# و دیگری غیبهایی که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" مینامیم. | ||
::::::البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به [[غیب مطلق]] برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص۱۷۹].</ref>. | ::::::البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به [[غیب مطلق]] برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص۱۷۹].</ref>. | ||
{{جمع شدن| | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | |||
{{جمع شدن|۱. آیتالله مطهری؛}} | |||
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]] | [[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. البته این که معرفت خدا پیدا میشود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یک مطلب است، مسأله معرفت به کنه ذات یعنی خدا را آنچنان شناختن که دیگر ماورای آن شناختن شناختنی نباشد، مطلب دیگر؛ آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیغمبر که عارف اول عالَم است باز میگوید: {{عربی|اندازه=155%|«مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»}}<ref>تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.</ref>. این جمله همان معنای "هو" است؛ یعنی تو در مرتبه و درجهای هستی که هرچه برای من "اَنْتَ" باشی باز در یک درجهای "هو" هستی؛ یعنی برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لهذا او را میگویند "غیب الغیوب" (غیب همه غیبها) و آن، آن جهتی است که جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمیتواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا کند: {{عربی|اندازه=155%|« لَا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْس»}}<ref>من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی</ref>. | ::::::«غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. البته این که معرفت خدا پیدا میشود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یک مطلب است، مسأله معرفت به کنه ذات یعنی خدا را آنچنان شناختن که دیگر ماورای آن شناختن شناختنی نباشد، مطلب دیگر؛ آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیغمبر که عارف اول عالَم است باز میگوید: {{عربی|اندازه=155%|«مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»}}<ref>تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.</ref>. این جمله همان معنای "هو" است؛ یعنی تو در مرتبه و درجهای هستی که هرچه برای من "اَنْتَ" باشی باز در یک درجهای "هو" هستی؛ یعنی برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لهذا او را میگویند "غیب الغیوب" (غیب همه غیبها) و آن، آن جهتی است که جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمیتواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا کند: {{عربی|اندازه=155%|« لَا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْس»}}<ref>من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی</ref>. | ||
::::::پروردگارا من هر چه تو را ستایش کنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود که تو را آنچنان که شایسته هستی و باید، ثنا بگویم؛ تو آنچنان هستی که خود، خود را وصف و توصیف میکنی. پس این، معنی اسم بودن "هو" است. {{عربی|اندازه= | ::::::پروردگارا من هر چه تو را ستایش کنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود که تو را آنچنان که شایسته هستی و باید، ثنا بگویم؛ تو آنچنان هستی که خود، خود را وصف و توصیف میکنی. پس این، معنی اسم بودن "هو" است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۲ سوره حشر چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}}﴾}}<ref>« اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.</ref> عالم و علیم هر دو اسم پروردگار است. عالمِ مطلق است و علیمِ مطلق؛ ولی برای آنکه ضمناً بیان شود که آنچه او میداند از دو نوع است (یعنی در واقع ما دو جور عالَم داریم: غیب و شهادت) او هم عالِم غیب است و هم عالِم شهادت، لهذا این تعبیر در قرآن مکرر آمده است که {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}}. شهادت یعنی حضور، آشکار؛ غیب یعنی نهان. در واقع {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عالم الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}} یعنی دانای نهان و آشکار، دانای ناپیدا و پیدا»<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲. آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله اشراقی؛}} | ||
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | [[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۶۰: | خط ۴۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۳. آیتالله جوادی آملی؛}} | ||
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]] | [[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' و [[تسنیم (کتاب)|تسنیم]] در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' و [[تسنیم (کتاب)|تسنیم]] در اینباره گفته است: | ||
خط ۶۷: | خط ۴۷: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۴. آیتالله مصطفوی؛}} | ||
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]] | [[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]] | ||
آیتالله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در اینباره گفتهاند: | آیتالله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۷۳: | خط ۵۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۵. حجتالاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛}} | ||
[[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]] | [[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]] | ||
حجتالاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است: | حجتالاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است: | ||
خط ۹۰: | خط ۷۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}} | ||
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | [[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۹۸: | خط ۷۸: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۷. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان.}} | ||
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]] | [[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری|مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان|کاردان]]''' در کتاب ''«[[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری|مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان|کاردان]]''' در کتاب ''«[[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۲۵: | ||
::::::«یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است، و خواهد بود و انسان در این مسیر کمالی اگر در بالاترین نقطه آن نیز قرار گیرد دست او از آن کوتاه است. مانند ذات خداوند (...) غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>. | ::::::«یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است، و خواهد بود و انسان در این مسیر کمالی اگر در بالاترین نقطه آن نیز قرار گیرد دست او از آن کوتاه است. مانند ذات خداوند (...) غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
خط ۲۰۴: | خط ۱۶۷: | ||
[[رده:پرسشهای علم غیب امام]] | [[رده:پرسشهای علم غیب امام]] | ||
[[رده:پرسشهای نیازمند ترجمه]] | [[رده:پرسشهای نیازمند ترجمه]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اض): پرسشهایی با ۱۵ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اض): پرسشهای علم غیب معصوم با ۱۵ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای دارای پاسخ جامع]] | [[رده:پرسشهای دارای پاسخ جامع]] | ||
[[رده:پرسشهای علم غیب دارای پاسخ جامع]] | [[رده:پرسشهای علم غیب دارای پاسخ جامع]] | ||
[[رده:پاسخ جامع R-B]] | [[رده:پاسخ جامع R-B]] |
نسخهٔ ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۵
غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
- «خزینههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است:
- یکی غیبهایی که پا به عرصه شهود هم گذاشتهاند؛
- و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارج اند و ما آنها را "غیب مطلق" مینامیم.
- البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به غیب مطلق برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مطهری؛ |
---|
|
۲. آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله اشراقی؛ |
---|
|
۳. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
|
۴. آیتالله مصطفوی؛ |
---|
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
|
۵. حجتالاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛ |
---|
حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید مرتضی حسینی شاهرودی در کتاب «آشنایی با عرفان اسلامی» در این باره گفته است:
|
۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
|
۷. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان. |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین الهی؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ |
---|
|
۱۰. حجج الاسلام و المسلمین خیاط و انسان؛ |
---|
|
۱۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۲. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۳. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۴. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة). |
---|
|
پرسشهای وابسته
- اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
- چرا خداوند را غیب مطلق خواندهاند؟ (پرسش)
- غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
- اگر برای خدا غیبی وجود ندارد معنای عالم الغیب والشهادة چیست؟ (پرسش)
- آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
- اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)
- علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
- فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
- آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
- فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
- فرق بین آگاهی معصوم از غیب و آگاهی غیر معصوم از آن چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص۱۷۹.
- ↑ تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.
- ↑ من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی
- ↑ « اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳
- ↑ «واژهها در توصیف تو ناتوانند و به هنگام ترسیم ارزشهایت، از ناتوانی به گمراهی میروند و تار و پود الفاظ در زیر بار ستایش تو از هم میگسلد»؛ صحيفه سجادیه، دعاى عرفه امام سجاد(ع)
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۶۷.
- ↑ چشمها او را در نمییابند؛ سوره انعام: ۱۰۳.
- ↑ مهج الدعوات، ص ۱۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۸۳، ص ۳۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۹.
- ↑ ادب فنای مقربان ج۳، ص۴۱۴.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم ؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه:۲۲.
- ↑ تسنيم، ج ۲، ص ۱۷۲.
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۳ و ۱۵
- ↑ شرح مقدمه قیصری، سید جلالالدین آشتیانی، ص۲۴۷.
- ↑ تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۴۲۸.
- ↑ تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۱۴۸، ۴۲۸.
- ↑ تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۴۲۸.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه:۵۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۷.
- ↑ شرح مقدمه قیصری، سید جلالالدین آشتیانی، ص۲۶۱-۲۶۲.
- ↑ شرح مقدمه قیصری، سید جلالالدین آشتیانی، ص۱۵.
- ↑ آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۸۳ و ۸۴
- ↑ چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمیگردد
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢٤.
- ↑ علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۱۰.
- ↑ تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.
- ↑ علم پیامبر و ائمه به غیب، ص ۹.
- ↑ چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۳.
- ↑ امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، دوماهنامه کتاب و سنت، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.
- ↑ « اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.
- ↑ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۲
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۴.
- ↑ «آنها کسانی هستند که به غیب ایمان دارند»، سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ احمد مطهری و غلام رضا کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ص۱۰.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۰.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۰۲.