غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
* مصداق‌های [[غیب مطلق]] کدام‌اند؟
* مصداق‌های [[غیب مطلق]] کدام‌اند؟


== پاسخ جامع==
== پاسخ‌ نخست==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه) اندیشمندان و نویسدندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-
|[[پرونده:39587474.jpg|105px]]||[[پرونده:111.jpg|105px]]||[[پرونده:769540432.jpg|105px]]||[[پرونده:11212121.jpg|105px]]||[[پرونده:11204.jpg|105px]]||[[پرونده:60727626.jpg|105px]]||[[پرونده:15207.jpg|105px]]
|-
|<sub>[[علامه طباطبایی]]</sub>||<sub>[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]</sub>||<sub>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]</sub>||<sub>[[محسن غرویان|غرویان]]</sub>||<sub>[[عباس الهی|الهی]]</sub>||<sub>[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]</sub>||<sub>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]</sub>
|}
{{جعبه نقل قول سفید| عنوان =| نقل‌قول ={{سخ}}
 
[[غیب مطلق]] یعنی حقیقت و واقعیت ناشناخته‌ای <ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۷.]</ref> که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای همگان<ref>عباس الهی، [[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref> و در همه مقاطع وجودی<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/controls/UploadedData/pdf/adab03.pdf عبدالله جوادی آملی، [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۴.]</ref> امکان پذیر نیست.<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳]</ref> از بزرگترین مصادیق غیب مطلق، ذات خداوند متعال است<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، [[سید نسیم عباس نقوی]]، ص ۹.</ref> که نه با علم حصولی قابل درک است و نه با علم حضوری،<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، [[محمد صادق عظیمی]]ص۱۴.</ref> نه با حواس: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}}﴾}}<ref>چشم‌ها او را در نمی‌یابند؛ سوره انعام: ۱۰۳.</ref>و نه با قلب و فکر: {{عربی|اندازه=150%|"يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ"}}<ref>[http://lib.eshia.ir/71561/1/154/%D9%84%D8%A7_%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%87 [[مهج الدعوات (کتاب)|مهج الدعوات]]، ص ۱۵۴.]</ref> و <ref>مانند: {{عربی|اندازه=150%|"يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَرُ"}}[http://lib.eshia.ir/71561/1/154/%D9%84%D8%A7_%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%87 [[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج۸۳، ص ۳۳۵.]؛ {{عربی|اندازه=150%|"لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ"}}[http://lib.eshia.ir/71561/1/154/%D9%84%D8%A7_%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%87 [[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]]، خطبه ۱.]</ref> برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لذا او را "غیب الغیوب" می‌نامند.<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳] و [http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1084 علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۲]</ref> شاید به همین دلیل بود که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏"}} <ref>علامه مجلسی، [[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج۸۳، ص ۳۳۵.</ref> و [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|"أنتَ الّذي قَصُرَتِ الاَوهامُ عَنْ ذاتيّتِك، وَ عَجَزَتِ الأوهامُ عَنْ كيفيّتكَ، وَ لَم تُدرِكُ الأبصَارُ مَوضِعَ أيْنَيّتِكَ"}}<ref>واژه‌ها در توصیف تو ناتوانند و به هنگام ترسیم ارزش‌هایت، از ناتوانی به گمراهی می‌روند و تار و پود الفاظ در زیر بار ستایش تو از هم می‌گسلد؛ صحيفه سجادیه، دعاى عرفه امام سجاد{{ع}}</ref>
البته باید دانست خداوند برای خودش مشهود است <ref>[http://portal.esra.ir/Pages/controls/UploadedData/pdf/adab03.pdf عبدالله جوادی آملی، [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۴.] و عباس الهی، [[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref>؛ زیرا غیب مطلق به معنای آنکه برای خودش هم روشن نباشد وجود ندارد، و آن معدوم محض است، <ref>[[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۲۱۶، ص٢۶.</ref> چون خودش عین عدم است، یعنی خودی ندارد تا چیزی برای او معلوم باشد.<ref> [[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۹.</ref>
از مصادیق دیگر [[غیب مطلق]] می‌توان از قیامت نام برد که بر پایۀ روایات علم به روز قیامت از علوم غیبی مطلق است که کسی جز خداوند از آن آگاهی ندارد <ref>علی خیاط، [[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، [[ کتاب و سنت (نشریه)|دوماهنامه کتاب و سنت]]، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.</ref> و نیز عالم فرشتگان و به طور کلی عالم ماوراءالطبیعه <ref>[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۰.</ref>.
 
|تاریخ بایگانی | منبع = <small>'''با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخ‌های تفصیلی ذیل بهره‌مند شوید:'''</small>  | تراز = راست| عرض = 770px | اندازه خط = 14px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
<div style="padding: 25.0em 0em 0.0em;">
 
== پاسخ‌های تفصیلی ==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. علامه طباطبایی؛}}
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]]
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]]
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است:  
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 المیزان]»'' در این باره گفته است:  
خط ۴۵: خط ۲۴:
:::::# و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" می‌‏نامیم.
:::::# و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله [[شهادت]] خارج اند و ما آنها را "[[غیب مطلق]]" می‌‏نامیم.
::::::البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به [[غیب مطلق]] برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.
::::::البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به [[غیب مطلق]] برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسير الميزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. آیت‌الله مطهری؛}}
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله مطهری؛}}
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]]
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]]
::::::آیت‌الله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری]»'' در این باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری]»'' در این باره گفته است:
::::::«غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. البته این که معرفت خدا پیدا می‌شود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یک مطلب است، مسأله معرفت به کنه ذات یعنی خدا را آنچنان شناختن که دیگر ماورای آن شناختن شناختنی نباشد، مطلب دیگر؛ آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیغمبر که عارف اول عالَم است باز می‌گوید: {{عربی|اندازه=155%|«مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏»}}<ref>تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.</ref>. این جمله همان معنای "هو" است؛ یعنی تو در مرتبه و درجه‌ای هستی که هرچه برای من "اَنْتَ" باشی باز در یک درجه‌ای "هو" هستی؛ یعنی برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لهذا او را می‎‌گویند "غیب الغیوب" (غیب همه غیب‌ها) و آن، آن جهتی است که جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمی‌تواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا کند: {{عربی|اندازه=155%|« لَا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْس»}}<ref>من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی</ref>.
::::::«غیب مطلق بودن یعنی چه؟ یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. البته این که معرفت خدا پیدا می‌شود و معرفت خدا هم خیلی درجات دارد یک مطلب است، مسأله معرفت به کنه ذات یعنی خدا را آنچنان شناختن که دیگر ماورای آن شناختن شناختنی نباشد، مطلب دیگر؛ آن مختص به خود ذات پروردگار است. حتی پیغمبر که عارف اول عالَم است باز می‌گوید: {{عربی|اندازه=155%|«مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏»}}<ref>تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.</ref>. این جمله همان معنای "هو" است؛ یعنی تو در مرتبه و درجه‌ای هستی که هرچه برای من "اَنْتَ" باشی باز در یک درجه‌ای "هو" هستی؛ یعنی برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لهذا او را می‎‌گویند "غیب الغیوب" (غیب همه غیب‌ها) و آن، آن جهتی است که جز ذات پروردگار هیچ موجودی نمی‌تواند بر آن دست بیابد و احاطه پیدا کند: {{عربی|اندازه=155%|« لَا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْس»}}<ref>من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی</ref>.
::::::پروردگارا من هر چه تو را ستایش کنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود که تو را آنچنان که شایسته هستی و باید، ثنا بگویم؛ تو آنچنان هستی که خود، خود را وصف و توصیف می‌کنی. پس این، معنی اسم بودن "هو" است. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۲ سوره حشر چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}}﴾}}<ref>« اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.</ref> عالم و علیم هر دو اسم پروردگار است. عالمِ مطلق است و علیمِ مطلق؛ ولی برای آنکه ضمناً بیان شود که آنچه او می‌داند از دو نوع است (یعنی در واقع ما دو جور عالَم داریم: غیب و شهادت) او هم عالِم غیب است و هم عالِم شهادت، لهذا این تعبیر در قرآن مکرر آمده است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}}. شهادت یعنی حضور، آشکار؛ غیب یعنی نهان. در واقع {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|عالم الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}} یعنی دانای نهان و آشکار، دانای ناپیدا و پیدا»<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳]</ref>.
::::::پروردگارا من هر چه تو را ستایش کنم و ثنا بگویم قادر نخواهم بود که تو را آنچنان که شایسته هستی و باید، ثنا بگویم؛ تو آنچنان هستی که خود، خود را وصف و توصیف می‌کنی. پس این، معنی اسم بودن "هو" است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۲ سوره حشر چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}}﴾}}<ref>« اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.</ref> عالم و علیم هر دو اسم پروردگار است. عالمِ مطلق است و علیمِ مطلق؛ ولی برای آنکه ضمناً بیان شود که آنچه او می‌داند از دو نوع است (یعنی در واقع ما دو جور عالَم داریم: غیب و شهادت) او هم عالِم غیب است و هم عالِم شهادت، لهذا این تعبیر در قرآن مکرر آمده است که {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}}. شهادت یعنی حضور، آشکار؛ غیب یعنی نهان. در واقع {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عالم الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}﴾}} یعنی دانای نهان و آشکار، دانای ناپیدا و پیدا»<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=440&BookArticleID=131640 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. آیت‌الله فاضل لنکرانی و آیت‌الله اشراقی؛}}
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله فاضل لنکرانی و آیت‌الله اشراقی؛}}
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]]
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیت‌الله '''[[شهاب‌الدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::آیت‌الله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیت‌الله '''[[شهاب‌الدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
خط ۶۰: خط ۴۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. آیت‌الله جوادی آملی؛}}
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله جوادی آملی؛}}
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' و  [[تسنیم (کتاب)|تسنیم]] در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' و  [[تسنیم (کتاب)|تسنیم]] در این‌باره گفته است:
خط ۶۷: خط ۴۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۵. آیت‌الله مصطفوی؛}}
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله مصطفوی؛}}
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
آیت‌الله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آیت‌الله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۷۳: خط ۵۳:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۶. حجت‌الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛}}
{{جمع شدن|۵. حجت‌الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛}}
[[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]]
[[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]]
حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر  '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است:
حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر  '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است:
خط ۹۰: خط ۷۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۷. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
{{جمع شدن|۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:  
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:  
خط ۹۸: خط ۷۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان.}}
{{جمع شدن|۷. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان.}}
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]]
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری|مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان|کاردان]]''' در کتاب ''«[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری|مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان|کاردان]]''' در کتاب ''«[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۴۵: خط ۱۲۵:
::::::«یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است، و خواهد بود و انسان در این مسیر کمالی اگر در بالاترین نقطه آن نیز قرار گیرد دست او از آن کوتاه است. مانند ذات خداوند (...) غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
::::::«یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است، و خواهد بود و انسان در این مسیر کمالی اگر در بالاترین نقطه آن نیز قرار گیرد دست او از آن کوتاه است. مانند ذات خداوند (...) غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
==گزیده‌های پاسخ‌ها==
{{یادآوری گزیده‌های پاسخ‌ها}}
{{ستون-شروع|2}}
* {{nowrap|[[Image:39587474.jpg|25px]]&nbsp; '''[[علامه طباطبایی]]:''' خزائن غیب دوگونه هستند: آنهایی که به مرحلۀ شهود رسیده اند  وآنهایی که غیب مطلقند. و البته بازگشت نوع اول هم به همان غیب مطلق است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:600.jpg|25px]]&nbsp; '''[[مرتضی مطهری]]:''' غیب مطلق یعنی حقیقتی که احاطه به کنه ذاتش و اطلاع بر کنه ذاتش برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست. حتی پیغمبر که عارف اول عالَم است باز می‌گوید: {{عربی|اندازه=150%|« مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»}}<ref>تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.</ref>؛ لهذا او را می‎گویند "غیب الغیوب".&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:111.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی|اشراقی]]:''' غیب مطلق، واقعیت ناشناخته‌ای است که هیچ گاه و در هیچ شرایطی برای آدمیان آشکار نخواهد شد. مانند غیب ذات احدیت حق. [[امام علی بن الحسین]] فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أنتَ الّذي قَصُرَتِ الاَوهامُ عَنْ ذاتيّتِك، وَ عَجَزَتِ الأوهامُ عَنْ كيفيّتكَ، وَ لَم تُدرِكُ الأبصَارُ مَوضِعَ أيْنَيّتِكَ»}}<ref>«واژه‌ها در توصیف تو ناتوانند و به هنگام ترسیم ارزش‌هایت، از ناتوانی به گمراهی می‌روند و تار و پود الفاظ در زیر بار ستایش تو از هم می‌گسلد»؛ صحيفه سجادیه، دعاى عرفه امام سجاد{{ع}}</ref>.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:769540432.jpg|25px]]&nbsp; '''[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]:''' غیب مطلق" به چیزی گفته می شود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، غیب باشد؛ مثل: "ذات اقدس الهی" که نه قابل ادراک با حواس است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}}﴾}}<ref>چشم‌ها او را در نمی‌یابند؛ سوره انعام: ۱۰۳.</ref> ونه قابل احاطه و اکتناه با قلب و فکر: {{عربی|اندازه=150%|«يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ»}}<ref>[http://lib.eshia.ir/71561/1/154/%D9%84%D8%A7_%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%87 [[ای کسی که فکرها و ذهن ها توانایی در بر گرفتن آن را ندارند؛ مهج الدعوات (کتاب)|مهج الدعوات]]، ص ۱۵۴.]</ref>. البته غیب مطلق بدین معنا که برای خود همان شیء نیز غیب باشد، وجود ندارد.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11212121.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محسن غرویان|غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]] و [[محمد رضا غلامی|غلامی]]:''' غیب بر دو قسم است: غیب مطلق مانند ذات خداوند که به صورت مطلق از محدودۀ حس خارجند و غیب اضافی که برای برخی غیبی هستند.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11204.jpg|25px]]&nbsp; '''[[عباس الهی]]:''' غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده است؛ مانند ذات خداوند، گرچه برای خودش مشهود است و الا غیب مطلق، که حتی برای خودش نیز غیب باشد، هرگز وجود ندارد بلکه معدوم محض است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:60727626.jpg|25px]]&nbsp; '''[[سید نسیم عباس نقوی]]:''' غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است، مانند ذات خداوند، اگر چه برای خودش مشهود است. البته غیب مطلق به این معنی که حتی برای خود همان شیء غیب باشد هرگز وجود ندارد بلکه معدوم محض است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:000027.jpg|25px]]&nbsp; '''[[علی خیاط]]''' و '''[[محمد امین انسان]]:''' غیب مطلق به چیزی گفته می‌شود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، غیب باشد، مانند ذات اقدس الهی. بر پایۀ روایات علم به روز قیامت از علوم غیبی مطلق است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:15207.jpg|25px]]&nbsp; '''[[علی اصغر رضوانی]]:''' غیب مطلق غیبی است که به هیچ نحو و در هیچ زمان و مکان قابل ادراک نیست، مثل ذات الهی که غیب الغیوب است. و تنها کسی که به عالم غیب و شهادت به طور کامل احاطه دارد، خداوند است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11742.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محمد صادق عظیمی]]:''' غیب مطلق آن است که در همه مقاطع وجودی و برای همگان پوشیده و مستور است، مانند ذات خداوند. که نه با علم حصولی و نه با علم حضوری قابل شناخت نیست.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11273.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محمد نظیر عرفانی]]:''' غیب مطلق یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است و خواهد بود و انسان در این سیر کمالی اگر در بالاترین نقطه آن نیز قرار گیرد دست او از آن کوتاه است. بهترین نمونه برای غیب مطلق ذات خداوند است. عالم فرشتگان، جهان آخرت و به طور کلی عالم ماوراءالطبیعه نمونه‌های دیگر غیب مطلق‌اند.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11792.jpg|25px]]&nbsp; '''[[منصف علی مطهری]]:''' علم غیب یعنی ساحتی از هستی که همیشه در حجاب غیب و برای انسان مستور است، و خواهد بود، مانند ذات خداوند.&nbsp;&nbsp;}}
{{پایان}}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
خط ۲۰۴: خط ۱۶۷:
[[رده:پرسش‌های علم غیب امام]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب امام]]
[[رده:پرسش‌های نیازمند ترجمه]]
[[رده:پرسش‌های نیازمند ترجمه]]
[[رده:(اص): پرسش‌هایی با ۱۴ پاسخ]]
[[رده:(اض): پرسش‌هایی با ۱۵ پاسخ]]
[[رده:(اص): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۱۴ پاسخ]]
[[رده:(اض): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۱۵ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های دارای پاسخ جامع]]
[[رده:پرسش‌های دارای پاسخ جامع]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب دارای پاسخ جامع]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب دارای پاسخ جامع]]
[[رده:پاسخ جامع R-B]]
[[رده:پاسخ جامع R-B]]

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۵

الگو:پرسش غیرنهایی

غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ‌ نخست

علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
«خزینه‌‏های‌ غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است:
  1. یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه شهود هم گذاشته‌‏اند؛
  2. و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله شهادت خارج اند و ما آنها را "غیب مطلق" می‌‏نامیم.
البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود»[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

الگو:فهرست پرسش‌ها

  1. اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
  3. چرا خداوند را غیب مطلق خوانده‌اند؟ (پرسش)
  4. غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  5. به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
  6. اگر برای خدا غیبی وجود ندارد معنای عالم الغیب والشهادة چیست؟ (پرسش)
  7. آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  8. اقسام و انواع علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)
  9. علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
  10. علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
  11. علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)
  12. علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
  13. فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش)
  14. آیا علم غیب معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  15. آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  16. فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  17. فرق بین آگاهی معصوم از غیب و آگاهی غیر معصوم از آن چیست؟ (پرسش)
  18. آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ترجمه تفسير الميزان، ج‏۷، ص۱۷۹.
  2. تو را آنگونه که شایسته شناختن توست نشناختیم.
  3. من توانایی گردآوری نمودن ستایش نمودن تو را ندارم، تو همانگونه که در ستایش خود فرمودی هستی
  4. « اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.
  5. مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص ۱۷۳
  6. «واژه‌ها در توصیف تو ناتوانند و به هنگام ترسیم ارزش‌هایت، از ناتوانی به گمراهی می‌روند و تار و پود الفاظ در زیر بار ستایش تو از هم می‌گسلد»؛ صحيفه سجادیه، دعاى عرفه امام سجاد(ع)
  7. پاسداران وحی، ص ۱۶۷.
  8. چشم‌ها او را در نمی‌یابند؛ سوره انعام: ۱۰۳.
  9. مهج الدعوات، ص ۱۵۴.
  10. بحار الأنوار، ج۸۳، ص ۳۳۵.
  11. نهج البلاغه، خطبه ۱.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۹.
  13. ادب فنای مقربان ج۳، ص۴۱۴.
  14. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم ؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
  15. چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
  16. روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه:۲۲.
  17. تسنيم، ج ۲، ص ۱۷۲.
  18. دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۳ و ۱۵
  19. شرح مقدمه قیصری، سید جلال‌الدین آشتیانی، ص۲۴۷.
  20. تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۴۲۸.
  21. تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۱۴۸، ۴۲۸.
  22. تحریر تمهید القواعد، عبدالله جوادی آملی، ص۴۲۸.
  23. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه:۵۹.
  24. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۷.
  25. شرح مقدمه قیصری، سید جلال‌الدین آشتیانی، ص۲۶۱-۲۶۲.
  26. شرح مقدمه قیصری، سید جلال‌الدین آشتیانی، ص۱۵.
  27. آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۸۳ و ۸۴
  28. چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمی‌گردد
  29. بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢٤.
  30. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۱۰.
  31. تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.
  32. علم پیامبر و ائمه به غیب، ص ۹.
  33. چشم‌ها او را در نمی‌یابند و او چشم‌ها را در می‌یابد؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۳.
  34. امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، دوماهنامه کتاب و سنت، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.
  35. « اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.
  36. شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۲
  37. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۴.
  38. «آنها کسانی هستند که به غیب ایمان دارند»، سوره بقره، آیه ۳.
  39. احمد مطهری و غلام رضا کاردان، علم پیامبر و امام در قرآن، ص۱۰.
  40. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۰.
  41. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۰۲.