وهب بن وهب قرشی مدنی اسدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[وهب بن وهب قرشی مدنی اسدی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ابوالبختری وهب بن وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله قرشی مدنی اسدی]]، مشهور به [[ابوالبختری]] | |||
از شاگردان<ref>رجال الطوسی ۳۲۷.</ref> و [[راویان امام صادق]]{{ع}} میباشد. بنا به [[نقلی]]، [[امام]] با مادر او [[ازدواج]] کرده بود.<ref>رجال النجاشی ۲/۳۹۱.</ref> از [[هشام بن عروه]]،[[عبیدالله بن عمر]]، [[ابن جریج]]،<ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref> [[ثور بن یزید]] و [[ابن عجلان]]<ref>میزان الاعتدال ۵/۳۵۳.</ref> نیز [[روایت]] کرده است. [[راویان]] زیادی از [[اهل شام]] و عراقیون<ref>المجروحین ۲/۷۴.</ref> از [[شیعه]] همچون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[محمد بن خالد برقی]]، [[احمد بن محمد بن خالد]]، [[سندی بن محمد]]،<ref>معجم رجال الحدیث ۲۱/۴۰.</ref> [[رجاء بن سهل صنعانی]]، [[قاسم بن سعید بن مسیب بن شریک]]،<ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref> [[مسیب بن واضح]]، [[ربیع بن ثعلب]] و [[نوح بن هیثم]]<ref>میزان الاعتدال ۵/۳۵۳.</ref> از ابوالبختری روایت کردهاند. | |||
وی از [[فقهای اهل سنت]]، [[مورخ]] و عالم به [[علم]] [[انساب]] بود<ref>الفهرست (الندیم) ۱۱۳ معجم الادباء ۱۹/۲۶۰.</ref> که در [[مدینه]] زاده شد و [[رشد]] یافت، سپس به [[بغداد]] رفته و مقیم شد.<ref>معجم المؤلفین ۱۳/۱۷۴.</ref> مادرش [[عبده]]، دختر [[علی بن یزید]] از [[بنی هاشم]] و جدهاش دختر [[عقیل بن ابی طالب]] بود. <ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref> او از معدود افرادی است که علمای [[فریقین]] در [[کذاب]]، [[جعال]] و [[ضعیف]] بودنش [[اتفاق نظر]] دارند. ابوالبختری در [[جعل حدیث]] و [[دروغگویی]] [[جسور]] بود<ref>لسان المیزان ۶/۲۳۱.</ref> و به دستور [[هارون الرشید]] روایت [[جعل]] میکرد<ref>رجال النجاشی ۲/۳۹۱.</ref> و به افراد [[موثق]] همانند [[امام صادق]]{{ع}} نسبت میداد.<ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱ لسان المیزان ۶/۲۳۱.</ref> به گفته بعضی، [[پول]] میگرفت و هر شب زیر [[نور]] چراغ [[حدیث]] جعل میکرد. [[اهل سنت]] اغلب وی را [[خبیث]] و [[متروک الحدیث]] میدانند. [[احمد بن حنبل]] او را دروغگوترین [[مردم]] میداند.<ref>لسان المیزان ۶/۲۳۱.</ref> [[عثمان بن ابی شیبه]] میگوید که ابوالبختری در [[روز قیامت]] به شکل [[دجّال]] [[مبعوث]] خواهد شد،<ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref> اما برخی از [[علمای شیعه]] در عین [[حال]] که او را کذاب توصیف کردهاند، همه [[روایات]] وی از امام صادق{{ع}} را مورد [[اعتماد]] دانستهاند.<ref>معجم رجال الحدیث ۱۹/۲۱۱، به نقل از ابن غضائری.</ref> [[هارون]] ابتدا او را [[قاضی]] اردوگاه نظامی [[مهدی]] قرار داد و سپس [[عزل]] کرد و پس از [[بکار بن عبدالله زبیری]]، [[والی مدینه]] قرار داد و در ضمن، امور [[قضاوت]] پس از [[هشام بن عبدالله بن عکرمه]] را هم به او واگذار نمود. وقتی [[محمد امین]] او را از این منصبها عزل کرد، به [[بغداد]] برگشت.<ref>المعارف ۵۹۰ اخبار القضاة ۲۴۳ ـ ۲۵۴.</ref> او به همراه هارون سفری به [[ری]] نیز داشته است.<ref>تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref> در اواخر [[عمر]]، مدتی نیز به [[شهر]] صیدا در [[ساحل]] [[فلسطین]] منتقل شده بود.<ref>المجروحین ۲/۷۴.</ref> ظاهراً زمانی هم [[قاضی القضاة]] بغداد بوده است و در همان ایام که هارون الرشید تصمیم گرفته بود تا [[امان نامه]] خود به [[یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی]]{{عم}} را که در [[دیلم]] به سال ۱۷۶ هـ [[قیام]] کرد و با امان نامه دستنویس هارون به [[صلح]] [[راضی]] شده بود، نادیده بگیرد، [[ابوالبختری]] به کمک هارون آمد. هارون ابتدا از [[محمد بن حسن کوفی]] که [[فقیه]] بود، در مورد امان نامه سؤال کرد، او گفت که اگر کسی [[امان]] داده شد دیگر در امان است. سپس [[خلیفه]] از ابوالبختری خواست تا امان نامه را بررسی کند و او با دلایلی امان نامه را نقض شده اعلام کرد. هارون گفت: تو قاضی القضاة هستی و به [[حکم]] آن عالم تری، و امان نامه را پاره کرد و ابوالبختری بر آن آب دهان انداخت.<ref>المنتظم ۹/۱۶.</ref> ابوالبختری تألیفاتی داشته است که از آن جمله میتوان آثار ذیل را نام برد: مولد امیرالمؤمنین{{ع}} و خبره مع النبی{{صل}} <ref>الفهرست (طوسی) ۱۷۳.</ref> صفات النبی{{صل}}<ref>رجال النجاشی ۲/۳۹۱.</ref> فضائل الانصار نسب ولد اسماعیل بن ابراهیم{{ع}} الرایات طسم و جریس الفضائل الکبیر<ref>الفهرست (الندیم) ۱۱۳.</ref> و کتاب الحدیث.<ref>الذریعه ۶/۳۷۰.</ref> سرانجام در سال ۲۰۰ یا به [[نقلی]] ۱۹۹ هـ در بغداد درگذشت.<ref>المعارف ۵۹۰ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.</ref>.<ref>[[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۸۱۵.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | |||
*[[عبده بنت علی بن یزید]] (مادر) | |||
[[ | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۵
آشنایی اجمالی
ابوالبختری وهب بن وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله قرشی مدنی اسدی، مشهور به ابوالبختری از شاگردان[۱] و راویان امام صادق(ع) میباشد. بنا به نقلی، امام با مادر او ازدواج کرده بود.[۲] از هشام بن عروه،عبیدالله بن عمر، ابن جریج،[۳] ثور بن یزید و ابن عجلان[۴] نیز روایت کرده است. راویان زیادی از اهل شام و عراقیون[۵] از شیعه همچون محمد بن ابی عمیر، محمد بن خالد برقی، احمد بن محمد بن خالد، سندی بن محمد،[۶] رجاء بن سهل صنعانی، قاسم بن سعید بن مسیب بن شریک،[۷] مسیب بن واضح، ربیع بن ثعلب و نوح بن هیثم[۸] از ابوالبختری روایت کردهاند.
وی از فقهای اهل سنت، مورخ و عالم به علم انساب بود[۹] که در مدینه زاده شد و رشد یافت، سپس به بغداد رفته و مقیم شد.[۱۰] مادرش عبده، دختر علی بن یزید از بنی هاشم و جدهاش دختر عقیل بن ابی طالب بود. [۱۱] او از معدود افرادی است که علمای فریقین در کذاب، جعال و ضعیف بودنش اتفاق نظر دارند. ابوالبختری در جعل حدیث و دروغگویی جسور بود[۱۲] و به دستور هارون الرشید روایت جعل میکرد[۱۳] و به افراد موثق همانند امام صادق(ع) نسبت میداد.[۱۴] به گفته بعضی، پول میگرفت و هر شب زیر نور چراغ حدیث جعل میکرد. اهل سنت اغلب وی را خبیث و متروک الحدیث میدانند. احمد بن حنبل او را دروغگوترین مردم میداند.[۱۵] عثمان بن ابی شیبه میگوید که ابوالبختری در روز قیامت به شکل دجّال مبعوث خواهد شد،[۱۶] اما برخی از علمای شیعه در عین حال که او را کذاب توصیف کردهاند، همه روایات وی از امام صادق(ع) را مورد اعتماد دانستهاند.[۱۷] هارون ابتدا او را قاضی اردوگاه نظامی مهدی قرار داد و سپس عزل کرد و پس از بکار بن عبدالله زبیری، والی مدینه قرار داد و در ضمن، امور قضاوت پس از هشام بن عبدالله بن عکرمه را هم به او واگذار نمود. وقتی محمد امین او را از این منصبها عزل کرد، به بغداد برگشت.[۱۸] او به همراه هارون سفری به ری نیز داشته است.[۱۹] در اواخر عمر، مدتی نیز به شهر صیدا در ساحل فلسطین منتقل شده بود.[۲۰] ظاهراً زمانی هم قاضی القضاة بغداد بوده است و در همان ایام که هارون الرشید تصمیم گرفته بود تا امان نامه خود به یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی(ع) را که در دیلم به سال ۱۷۶ هـ قیام کرد و با امان نامه دستنویس هارون به صلح راضی شده بود، نادیده بگیرد، ابوالبختری به کمک هارون آمد. هارون ابتدا از محمد بن حسن کوفی که فقیه بود، در مورد امان نامه سؤال کرد، او گفت که اگر کسی امان داده شد دیگر در امان است. سپس خلیفه از ابوالبختری خواست تا امان نامه را بررسی کند و او با دلایلی امان نامه را نقض شده اعلام کرد. هارون گفت: تو قاضی القضاة هستی و به حکم آن عالم تری، و امان نامه را پاره کرد و ابوالبختری بر آن آب دهان انداخت.[۲۱] ابوالبختری تألیفاتی داشته است که از آن جمله میتوان آثار ذیل را نام برد: مولد امیرالمؤمنین(ع) و خبره مع النبی(ص) [۲۲] صفات النبی(ص)[۲۳] فضائل الانصار نسب ولد اسماعیل بن ابراهیم(ع) الرایات طسم و جریس الفضائل الکبیر[۲۴] و کتاب الحدیث.[۲۵] سرانجام در سال ۲۰۰ یا به نقلی ۱۹۹ هـ در بغداد درگذشت.[۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
- عبده بنت علی بن یزید (مادر)
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ رجال الطوسی ۳۲۷.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۳۹۱.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ میزان الاعتدال ۵/۳۵۳.
- ↑ المجروحین ۲/۷۴.
- ↑ معجم رجال الحدیث ۲۱/۴۰.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ میزان الاعتدال ۵/۳۵۳.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۱۱۳ معجم الادباء ۱۹/۲۶۰.
- ↑ معجم المؤلفین ۱۳/۱۷۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ لسان المیزان ۶/۲۳۱.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۳۹۱.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱ لسان المیزان ۶/۲۳۱.
- ↑ لسان المیزان ۶/۲۳۱.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ معجم رجال الحدیث ۱۹/۲۱۱، به نقل از ابن غضائری.
- ↑ المعارف ۵۹۰ اخبار القضاة ۲۴۳ ـ ۲۵۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ المجروحین ۲/۷۴.
- ↑ المنتظم ۹/۱۶.
- ↑ الفهرست (طوسی) ۱۷۳.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۳۹۱.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۱۱۳.
- ↑ الذریعه ۶/۳۷۰.
- ↑ المعارف ۵۹۰ تاریخ بغداد ۱۳/۴۸۱.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۸۱۵.