صحابه در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = صحابه
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[صحابه]]''' است. "'''[[صحابه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = [[صحابه]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[صحابه در قرآن]] - [[صحابه در علوم حدیث]] - [[صحابه در نهج البلاغه]] - [[صحابه در اصول فقه]] - [[صحابه در معارف دعا و زیارات]] - [[صحابه در معارف و سیره سجادی]] - [[صحابه در فقه اسلامی]] - [[صحابه در کلام اسلامی]] - [[صحابه از دیدگاه اهل سنت]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صحابه در قرآن]] | [[صحابه در حدیث]] | [[صحابه در کلام اسلامی]] | [[صحابه در معارف دعا و زیارات]] | [[صحابه در معارف و سیره سجادی]] | [[صحابه در معارف و سیره رضوی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[صحابه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
واژه [[اصحاب]] از ریشه صَحب و جمعِ کلمه “صاحب” است. صاحب در لغت به معنای ملازم و همراه، اعم از [[انسان]]، حیوان، مکان و [[زمان]] است<ref>مفردات الفاظ القرآن.</ref>. از اشعار کهن [[عربی]] نیز برمی آید که این واژه به حیوان (الاغ) و جِماد ([[شمشیر]] [[هندی]]) نیز اطلاق می‌شده است<ref>الافصاح فی الامامة.</ref>. این لفظ در [[قرآن]] برای اشخاص [[کافر]]<ref>{{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ}} «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده می‌نوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته می‌شود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر می‌خواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.</ref> و [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا}} «همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟» سوره کهف، آیه ۳۷.</ref> هردو استعمال گردیده است. در قرآن گاهی [[مشرکان]]، صاحبِ [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}} «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>، و گاهی [[پیامبران الهی]]، صاحب مشرکان<ref>{{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}} «و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref> خوانده شده‌اند. وصفِ [[حضرت]] [[یونس]] به “صاحب الحوت”<ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref> یا همدم ماهی نیز نشان می‌دهد که مصاحبتِ با پیامبران منحصر به [[انسان‌ها]] نیست.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref>
واژه [[اصحاب]] از ریشه صَحب و جمعِ کلمه “صاحب” است. صاحب در لغت به معنای ملازم و همراه، اعم از [[انسان]]، حیوان، مکان و [[زمان]] است<ref>مفردات الفاظ القرآن.</ref>. از اشعار کهن [[عربی]] نیز برمی آید که این واژه به حیوان (الاغ) و جِماد ([[شمشیر]] [[هندی]]) نیز اطلاق می‌شده است<ref>الافصاح فی الامامة.</ref>. این لفظ در [[قرآن]] برای اشخاص [[کافر]]<ref>{{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ}} «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده می‌نوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته می‌شود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر می‌خواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.</ref> و [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا}} «همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟» سوره کهف، آیه ۳۷.</ref> هردو استعمال گردیده است. در قرآن گاهی [[مشرکان]]، صاحبِ [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}} «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>، و گاهی [[پیامبران الهی]]، صاحب مشرکان<ref>{{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}} «و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref> خوانده شده‌اند. وصفِ [[حضرت]] [[یونس]] به “صاحب الحوت”<ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref> یا همدم ماهی نیز نشان می‌دهد که مصاحبتِ با پیامبران منحصر به [[انسان‌ها]] نیست.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref>


==[[اختلاف]] [[کلامی]] در باب مصادیق و احوال [[صحابه]]==
== [[اختلاف]] [[کلامی]] در باب مصادیق و احوال [[صحابه]] ==
[[عالمان]] [[عامّه]] ([[اهل‌سنّت]]) هر فردی را که در حال [[اسلام]] به [[درک]] [[پیامبر]]{{صل}} [[توفیق]] یافته باشد، با شرایطی، از جمله [[وفات]] بر اسلام، [[عادل]] و [[سعادتمند]] می‌دانند<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴.</ref>. در مقابل این دیدگاه، [[اندیشمندان]] امامی ضمن مناقشه در تعریف [[اصحاب پیامبر]]{{صل}}، با استناد به [[آیات]] فراوانی که از جریان [[نفاق]] در همراهان آن [[حضرت]] حکایت می‌کند، و نیز آیاتی که صراحتاً برخی از [[اصحاب]] را “فاسق” قلمداد کرده است،<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نظریه [[عدالت]] جمیع صحابه را برنمی‌تابند. آنان همچنین به پاره‌ای از [[روایات]] مورد [[وثوق]] عالمانِ [[عامه]] که در آن پاره‌ای از اصحاب پیامبر{{صل}} به سبب ارتکاب [[سرقت]] [[اهل]] [[جهنم]] خوانده شده‌اند<ref>الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref>. و نیز به [[اخبار]] متعددی که از منع ورودِ بسیاری از اصحاب پیامبر{{صل}} به [[بهشت]] و دخول آنان به جهنم حکایت دارد<ref>الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۴۰۷.</ref>، در جهت [[نفی]] نظریه مزبور بهره می‌جویند. از این رو به [[اعتقاد]] عالمان امامی، اصحاب پیامبر{{صل}} مانند سایر طبقات [[مسلمین]]، اعمّ از [[مؤمنان]] عادل، [[فاسقان]] و [[منافقان]] خواهند بود.<ref>محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.</ref>
[[عالمان]] [[عامّه]] ([[اهل‌سنّت]]) هر فردی را که در حال [[اسلام]] به [[درک]] [[پیامبر]] {{صل}} [[توفیق]] یافته باشد، با شرایطی، از جمله [[وفات]] بر اسلام، [[عادل]] و [[سعادتمند]] می‌دانند<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴.</ref>. در مقابل این دیدگاه، [[اندیشمندان]] امامی ضمن مناقشه در تعریف [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، با استناد به [[آیات]] فراوانی که از جریان [[نفاق]] در همراهان آن [[حضرت]] حکایت می‌کند، و نیز آیاتی که صراحتاً برخی از [[اصحاب]] را “فاسق” قلمداد کرده است،<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> نظریه [[عدالت]] جمیع صحابه را برنمی‌تابند. آنان همچنین به پاره‌ای از [[روایات]] مورد [[وثوق]] عالمانِ [[عامه]] که در آن پاره‌ای از اصحاب پیامبر {{صل}} به سبب ارتکاب [[سرقت]] [[اهل]] [[جهنم]] خوانده شده‌اند<ref>الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref>. و نیز به [[اخبار]] متعددی که از منع ورودِ بسیاری از اصحاب پیامبر {{صل}} به [[بهشت]] و دخول آنان به جهنم حکایت دارد<ref>الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۴۰۷.</ref>، در جهت [[نفی]] نظریه مزبور بهره می‌جویند. از این رو به [[اعتقاد]] عالمان امامی، اصحاب پیامبر {{صل}} مانند سایر طبقات [[مسلمین]]، اعمّ از [[مؤمنان]] عادل، [[فاسقان]] و [[منافقان]] خواهند بود.<ref>محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.</ref>


==اصحاب [[محمد]]{{صل}} در [[کلام]] [[اهل‌بیت]]{{عم}}==
== اصحاب [[محمد]] {{صل}} در [[کلام]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} ==
آن‌گونه که از [[میراث]] [[حدیثی]] [[امامان]] برمی آید، [[امامان معصوم]]{{عم}} گاهی گروه خاصی از اصحاب پیامبر{{صل}} را که از حیث [[ایمان]] و [[عمل]] [[جایگاه]] رفیعی داشتند، با عنوان اصحاب محمد{{صل}} می‌خواندند. برای نمونه [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در جمع اصحاب پیامبر{{صل}} می‌فرمایند: «من اصحاب محمد را دیده‌ام. هیچ یک از شما شبیه آنان نیستید!»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۴۳.</ref> همچنین [[رسول اکرم]]{{صل}} خطاب به [[اصحاب]] خود می‌فرماید: «اصحاب من مانند ستارگان‌اند، به هریک از آنان که [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] شده‌اید»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۷.</ref>. [[بدیهی]] است که اگر منظور از “اصحاب” در این [[روایات]]، تمام [[صحابه پیامبر]] باشد، اطلاق چنین عباراتی به آنان بی‌معناست. لذا گاهی در [[کلام]] [[معصومان]]، عنوان “اصحاب محمد” تنها متوجه گروه خاصی از [[صحابه]] است و نه همه ایشان.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref>
آن‌گونه که از [[میراث]] [[حدیثی]] [[امامان]] برمی آید، [[امامان معصوم]] {{عم}} گاهی گروه خاصی از اصحاب پیامبر {{صل}} را که از حیث [[ایمان]] و [[عمل]] [[جایگاه]] رفیعی داشتند، با عنوان اصحاب محمد {{صل}} می‌خواندند. برای نمونه [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در جمع اصحاب پیامبر {{صل}} می‌فرمایند: «من اصحاب محمد را دیده‌ام. هیچ یک از شما شبیه آنان نیستید!»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۴۳.</ref> همچنین [[رسول اکرم]] {{صل}} خطاب به [[اصحاب]] خود می‌فرماید: «اصحاب من مانند ستارگان‌اند، به هریک از آنان که [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] شده‌اید»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۸۷.</ref>. [[بدیهی]] است که اگر منظور از “اصحاب” در این [[روایات]]، تمام [[صحابه پیامبر]] باشد، اطلاق چنین عباراتی به آنان بی‌معناست. لذا گاهی در [[کلام]] [[معصومان]]، عنوان “اصحاب محمد” تنها متوجه گروه خاصی از [[صحابه]] است و نه همه ایشان.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۹.</ref>


==اصحاب [[محمد]]{{صل}} در [[صحیفه سجادیه]]==
== اصحاب [[محمد]] {{صل}} در [[صحیفه سجادیه]] ==
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[نیایش چهارم صحیفه]] از [[پیروان]] و مصدّقان جمیع [[پیامبران]] یاد فرموده و برای آنان غفران و [[رضوان الهی]] [[طلب]] نموده و بر ایشان [[سلام]] و [[درود]] فرستاده است. آن [[امام]] در ادامه [[نیایش]] خود، این [[مغفرت]] و غفران را به طور خاص برای [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} مسئلت نموده و در [[وصف]] آنان شاخص‌های زیر را بیان داشته است:
[[امام سجاد]] {{ع}} در [[نیایش چهارم صحیفه]] از [[پیروان]] و مصدّقان جمیع [[پیامبران]] یاد فرموده و برای آنان غفران و [[رضوان الهی]] [[طلب]] نموده و بر ایشان [[سلام]] و [[درود]] فرستاده است. آن [[امام]] در ادامه [[نیایش]] خود، این [[مغفرت]] و غفران را به طور خاص برای [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}} مسئلت نموده و در وصف آنان شاخص‌های زیر را بیان داشته است:
# [[حسن]] [[مصاحبت با پیامبر]]{{صل}}: کسانی که شرط [[هم‌نشینی]] با [[پیامبر]]{{صل}} را به خوبی پاس داشتند.
# [[حسن]] [[مصاحبت با پیامبر]] {{صل}}: کسانی که شرط [[هم‌نشینی]] با [[پیامبر]] {{صل}} را به خوبی پاس داشتند.
# حسن [[ابتلاء]]: کسانی که در [[یاری دادن]] حضرتش به نیکویی [[امتحان]] دادند، امتحانی [[نیکو]]، و او را در تمام پیشامدها کمک کردند.
# حسن [[ابتلاء]]: کسانی که در [[یاری دادن]] حضرتش به نیکویی [[امتحان]] دادند، امتحانی [[نیکو]]، و او را در تمام پیشامدها کمک کردند.
# [[شوق]] و شتاب در [[دیدار]] پیامبر{{صل}}: کسانی که از (روی شوق) به قصد دیدار پیامبر{{صل}} شتافتند.
# [[شوق]] و شتاب در [[دیدار]] پیامبر {{صل}}: کسانی که از (روی شوق) به قصد دیدار پیامبر {{صل}} شتافتند.
# [[پیشی گرفتن]] در شنیدن [[دعوت پیامبر]]{{صل}}: و برای شنیدن دعوتش از یکدیگر پیشی گرفتند.
# [[پیشی گرفتن]] در شنیدن [[دعوت پیامبر]] {{صل}}: و برای شنیدن دعوتش از یکدیگر پیشی گرفتند.
# [[اجابت]] دعوت پیامبر{{صل}} به مجرد [[ابلاغ حجت]] او: هنگامی که [[حجت]] رسالتش را دریافتند، [بی‌درنگ] [[دعوت]] او را پذیرفتند.
# [[اجابت]] دعوت پیامبر {{صل}} به مجرد [[ابلاغ حجت]] او: هنگامی که [[حجت]] رسالتش را دریافتند، [بی‌درنگ] [[دعوت]] او را پذیرفتند.
# [[از خودگذشتگی]] در [[نصرت]] پیامبر{{صل}}: در [[راه]] [[آشکار کردن]] دینش از [[همسران]] و [[فرزندان]] خود بریدند، و برای پابرجا شدن نبوتش با [[پدران]] و فرزندان خود جنگیدند.
# [[از خودگذشتگی]] در [[نصرت]] پیامبر {{صل}}: در [[راه]] [[آشکار کردن]] دینش از [[همسران]] و [[فرزندان]] خود بریدند، و برای پابرجا شدن نبوتش با [[پدران]] و فرزندان خود جنگیدند.
# [[تحمل]] وارد آمدن [[سختی‌ها]] و اصابت آسیب‌ها به ایشان: کسانی که وقتی به دستگیره [[دین]] او آویختند، [[قبایل]] و عشایرشان از آنان دوری گزیدند... و خویشانشان از آنان کناره گرفتند... در [[راه خدا]] از [[شهر]] و دیار خود [[هجرت]] کردند و از فراخی معاش به تنگی و [[سختی]] دچار شدند و برای [[بزرگ‌داشت]] [[دین الهی]] [[ستم‌ها]] [[تحمل]] کردند.
# [[تحمل]] وارد آمدن [[سختی‌ها]] و اصابت آسیب‌ها به ایشان: کسانی که وقتی به دستگیره [[دین]] او آویختند، [[قبایل]] و عشایرشان از آنان دوری گزیدند... و خویشانشان از آنان کناره گرفتند... در [[راه خدا]] از [[شهر]] و دیار خود [[هجرت]] کردند و از فراخی معاش به تنگی و [[سختی]] دچار شدند و برای [[بزرگ‌داشت]] [[دین الهی]] [[ستم‌ها]] [[تحمل]] کردند.
# [[محبت]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امید]] داشتن به آن: کسانی که به رشته محبت او پیچیده شدند، و در بازار [[مودّت]] او به تجارتی [[دل]] بستند که در آن زیانی [[راه]] ندارد.
# [[محبت]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[امید]] داشتن به آن: کسانی که به رشته محبت او پیچیده شدند، و در بازار [[مودّت]] او به تجارتی [[دل]] بستند که در آن زیانی [[راه]] ندارد.
# [[دعوت]] به سوی [[حق]]: [[مردم]] را پیرامون [[دین]] پیامبر گرد آوردند و همراه فرستاده‌اش برای رواج [[آیین الهی]] [[خلق]] را به سوی [[خدا]] فراخواندند. پس از این [[امام سجاد]]{{ع}} برای [[تابعان]] [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} که به نیکویی از آنان [[پیروی]] نمودند، [[بهترین]] [[خیر]] و [[پاداش]] را مسئلت فرموده است<ref>نیایش چهارم.</ref>.
# [[دعوت]] به سوی [[حق]]: [[مردم]] را پیرامون [[دین]] پیامبر گرد آوردند و همراه فرستاده‌اش برای رواج [[آیین الهی]] [[خلق]] را به سوی [[خدا]] فراخواندند. پس از این [[امام سجاد]] {{ع}} برای [[تابعان]] [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} که به نیکویی از آنان [[پیروی]] نمودند، [[بهترین]] [[خیر]] و [[پاداش]] را مسئلت فرموده است<ref>نیایش چهارم.</ref>.
 
آن [[حضرت]] در ضمن فرستادن [[درود]] و ثنا بر [[پیروان]] [[انبیا]]{{عم}} و تصدیق‌کنندگانشان، وقتی به اصحاب پیامبر{{صل}} می‌رسد، چنین از آنان [[قدردانی]] می‌کند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ وَ أَصْحَابُ‏ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً...}}؛ «بار خدایا، به [[آمرزش]] و [[خشنودی]] خود، [[اصحاب]] [[محمد]] را یاد کن، به ویژه آنان که حق صحبتش [[نیکو]] ادا کردند و در نصرتش دلیری‌ها نمودند و...»<ref>نیایش چهارم.</ref>.<ref>الإصابة فی تمییز الصحابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ق؛ الإفصاح فی الإمامة، محمدبن محمد بن النعمان المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق: الجامع الصحیح، محمد بن اسماعیل البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ ق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، محمدبن علی ابن بابویه، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ ق؛ مفردات الفاظ القرآن، محمدبن الحسین الراغب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ نهج البلاغه، السید محمد بن الحسین الرضی، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۶۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
آن [[حضرت]] در ضمن فرستادن [[درود]] و ثنا بر [[پیروان]] [[انبیا]] {{عم}} و تصدیق‌کنندگانشان، وقتی به اصحاب پیامبر {{صل}} می‌رسد، چنین از آنان [[قدردانی]] می‌کند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ وَ أَصْحَابُ‏ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً...}}؛ «بار خدایا، به [[آمرزش]] و [[خشنودی]] خود، [[اصحاب]] [[محمد]] را یاد کن، به ویژه آنان که حق صحبتش [[نیکو]] ادا کردند و در نصرتش دلیری‌ها نمودند و...»<ref>نیایش چهارم.</ref>.<ref>الإصابة فی تمییز الصحابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ق؛ الإفصاح فی الإمامة، محمدبن محمد بن النعمان المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق: الجامع الصحیح، محمد بن اسماعیل البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ ق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، محمدبن علی ابن بابویه، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ ق؛ مفردات الفاظ القرآن، محمدبن الحسین الراغب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ نهج البلاغه، السید محمد بن الحسین الرضی، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۶۰.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:صحابه در معارف دعا و زیارات]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۷

مقدمه

واژه اصحاب از ریشه صَحب و جمعِ کلمه “صاحب” است. صاحب در لغت به معنای ملازم و همراه، اعم از انسان، حیوان، مکان و زمان است[۱]. از اشعار کهن عربی نیز برمی آید که این واژه به حیوان (الاغ) و جِماد (شمشیر هندی) نیز اطلاق می‌شده است[۲]. این لفظ در قرآن برای اشخاص کافر[۳] و مؤمن[۴] هردو استعمال گردیده است. در قرآن گاهی مشرکان، صاحبِ پیامبران[۵]، و گاهی پیامبران الهی، صاحب مشرکان[۶] خوانده شده‌اند. وصفِ حضرت یونس به “صاحب الحوت”[۷] یا همدم ماهی نیز نشان می‌دهد که مصاحبتِ با پیامبران منحصر به انسان‌ها نیست.[۸]

اختلاف کلامی در باب مصادیق و احوال صحابه

عالمان عامّه (اهل‌سنّت) هر فردی را که در حال اسلام به درک پیامبر (ص) توفیق یافته باشد، با شرایطی، از جمله وفات بر اسلام، عادل و سعادتمند می‌دانند[۹]. در مقابل این دیدگاه، اندیشمندان امامی ضمن مناقشه در تعریف اصحاب پیامبر (ص)، با استناد به آیات فراوانی که از جریان نفاق در همراهان آن حضرت حکایت می‌کند، و نیز آیاتی که صراحتاً برخی از اصحاب را “فاسق” قلمداد کرده است،[۱۰] نظریه عدالت جمیع صحابه را برنمی‌تابند. آنان همچنین به پاره‌ای از روایات مورد وثوق عالمانِ عامه که در آن پاره‌ای از اصحاب پیامبر (ص) به سبب ارتکاب سرقت اهل جهنم خوانده شده‌اند[۱۱]. و نیز به اخبار متعددی که از منع ورودِ بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) به بهشت و دخول آنان به جهنم حکایت دارد[۱۲]، در جهت نفی نظریه مزبور بهره می‌جویند. از این رو به اعتقاد عالمان امامی، اصحاب پیامبر (ص) مانند سایر طبقات مسلمین، اعمّ از مؤمنان عادل، فاسقان و منافقان خواهند بود.[۱۳]

اصحاب محمد (ص) در کلام اهل‌بیت (ع)

آن‌گونه که از میراث حدیثی امامان برمی آید، امامان معصوم (ع) گاهی گروه خاصی از اصحاب پیامبر (ص) را که از حیث ایمان و عمل جایگاه رفیعی داشتند، با عنوان اصحاب محمد (ص) می‌خواندند. برای نمونه امیر مؤمنان (ع) در جمع اصحاب پیامبر (ص) می‌فرمایند: «من اصحاب محمد را دیده‌ام. هیچ یک از شما شبیه آنان نیستید!»[۱۴] همچنین رسول اکرم (ص) خطاب به اصحاب خود می‌فرماید: «اصحاب من مانند ستارگان‌اند، به هریک از آنان که اقتدا کنید هدایت شده‌اید»[۱۵]. بدیهی است که اگر منظور از “اصحاب” در این روایات، تمام صحابه پیامبر باشد، اطلاق چنین عباراتی به آنان بی‌معناست. لذا گاهی در کلام معصومان، عنوان “اصحاب محمد” تنها متوجه گروه خاصی از صحابه است و نه همه ایشان.[۱۶]

اصحاب محمد (ص) در صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) در نیایش چهارم صحیفه از پیروان و مصدّقان جمیع پیامبران یاد فرموده و برای آنان غفران و رضوان الهی طلب نموده و بر ایشان سلام و درود فرستاده است. آن امام در ادامه نیایش خود، این مغفرت و غفران را به طور خاص برای اصحاب پیامبر اسلام (ص) مسئلت نموده و در وصف آنان شاخص‌های زیر را بیان داشته است:

  1. حسن مصاحبت با پیامبر (ص): کسانی که شرط هم‌نشینی با پیامبر (ص) را به خوبی پاس داشتند.
  2. حسن ابتلاء: کسانی که در یاری دادن حضرتش به نیکویی امتحان دادند، امتحانی نیکو، و او را در تمام پیشامدها کمک کردند.
  3. شوق و شتاب در دیدار پیامبر (ص): کسانی که از (روی شوق) به قصد دیدار پیامبر (ص) شتافتند.
  4. پیشی گرفتن در شنیدن دعوت پیامبر (ص): و برای شنیدن دعوتش از یکدیگر پیشی گرفتند.
  5. اجابت دعوت پیامبر (ص) به مجرد ابلاغ حجت او: هنگامی که حجت رسالتش را دریافتند، [بی‌درنگ] دعوت او را پذیرفتند.
  6. از خودگذشتگی در نصرت پیامبر (ص): در راه آشکار کردن دینش از همسران و فرزندان خود بریدند، و برای پابرجا شدن نبوتش با پدران و فرزندان خود جنگیدند.
  7. تحمل وارد آمدن سختی‌ها و اصابت آسیب‌ها به ایشان: کسانی که وقتی به دستگیره دین او آویختند، قبایل و عشایرشان از آنان دوری گزیدند... و خویشانشان از آنان کناره گرفتند... در راه خدا از شهر و دیار خود هجرت کردند و از فراخی معاش به تنگی و سختی دچار شدند و برای بزرگ‌داشت دین الهی ستم‌ها تحمل کردند.
  8. محبت به پیامبر (ص) و امید داشتن به آن: کسانی که به رشته محبت او پیچیده شدند، و در بازار مودّت او به تجارتی دل بستند که در آن زیانی راه ندارد.
  9. دعوت به سوی حق: مردم را پیرامون دین پیامبر گرد آوردند و همراه فرستاده‌اش برای رواج آیین الهی خلق را به سوی خدا فراخواندند. پس از این امام سجاد (ع) برای تابعان اصحاب پیامبر (ص) که به نیکویی از آنان پیروی نمودند، بهترین خیر و پاداش را مسئلت فرموده است[۱۷].

آن حضرت در ضمن فرستادن درود و ثنا بر پیروان انبیا (ع) و تصدیق‌کنندگانشان، وقتی به اصحاب پیامبر (ص) می‌رسد، چنین از آنان قدردانی می‌کند: «اللَّهُمَّ‏ وَ أَصْحَابُ‏ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً...»؛ «بار خدایا، به آمرزش و خشنودی خود، اصحاب محمد را یاد کن، به ویژه آنان که حق صحبتش نیکو ادا کردند و در نصرتش دلیری‌ها نمودند و...»[۱۸].[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. مفردات الفاظ القرآن.
  2. الافصاح فی الامامة.
  3. ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ «ای دو یار زندان! اما (تعبیر خواب) یکی از شما (این است که) به سرور خود باده می‌نوشاند؛ و اما دیگری به دار آویخته می‌شود و پرندگان از سرش خواهند خورد؛ کاری که از من درباره آن نظر می‌خواستید قطعی شده است» سوره یوسف، آیه ۴۱.
  4. ﴿قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا «همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟» سوره کهف، آیه ۳۷.
  5. ﴿يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.
  6. ﴿وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ «و همنشین شما، دیوانه نیست» سوره تکویر، آیه ۲۲.
  7. ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  8. موحدی، محمد علی، مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.
  9. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۴.
  10. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
  11. الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۱۱۹.
  12. الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۴۰۷.
  13. محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.
  14. نهج‌البلاغه، ص۱۴۳.
  15. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۸۷.
  16. موحدی، محمد علی، مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۹.
  17. نیایش چهارم.
  18. نیایش چهارم.
  19. الإصابة فی تمییز الصحابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ق؛ الإفصاح فی الإمامة، محمدبن محمد بن النعمان المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق: الجامع الصحیح، محمد بن اسماعیل البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ ق، عیون اخبار الرضا (ع)، محمدبن علی ابن بابویه، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ ق؛ مفردات الفاظ القرآن، محمدبن الحسین الراغب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ نهج البلاغه، السید محمد بن الحسین الرضی، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق.
  20. موحدی، محمد علی، مقاله «اصحاب پیامبر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۶۰.