نادانی در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی « <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نادانی
| عنوان مدخل  = نادانی
| مداخل مرتبط = [[نادانی در قرآن]] - [[نادانی در حدیث]] - [[نادانی در نهج البلاغه]] - [[نادانی در فقه اسلامی]] - [[نادانی در فلسفه اسلامی]] - [[نادانی در اصول فقه]] - [[نادانی در اخلاق اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
== مقدمه ==
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[نادانی]]''' است. "'''[[نادانی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نادانی در قرآن]] - [[نادانی در حدیث]] - [[نادانی در نهج البلاغه]] - [[نادانی در فقه اسلامی]] - [[نادانی در فلسفه اسلامی]] - [[نادانی در اصول فقه]] - [[نادانی در اخلاق اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
[[جهل]] عبارت است از عدم [[علم]] (ندانستن) خواه [[جاهل]] بداند که نمی‌داند ([[جهل بسیط]]) یا نداند که نمی‌داند ([[جهل مرکب]]). بنابر این، جزمِ غیر [[مطابق با واقع]]، [[ظنّ]]، [[شک]] و [[وهم]]، همه از مصادیق جهل خواهند بود. از [[احکام]] و آثار جهل در ابواب مختلف [[فقه]]؛ اعم از [[عبادات]]، [[عقود]]، ایقاعات و احکام[[سخن]] گفته‌‏اند.
[[جهل]] عبارت است از عدم [[علم]] (ندانستن) خواه [[جاهل]] بداند که نمی‌داند ([[جهل بسیط]]) یا نداند که نمی‌داند ([[جهل مرکب]]). بنابر این، جزمِ غیر [[مطابق با واقع]]، [[ظنّ]]، [[شک]] و [[وهم]]، همه از مصادیق جهل خواهند بود. از [[احکام]] و آثار جهل در ابواب مختلف [[فقه]]؛ اعم از [[عبادات]]، [[عقود]]، ایقاعات و احکام[[سخن]] گفته‌‏اند.


'''جهل و [[تکلیف]]:''' [[تکالیف]] [[واقعی]] میان عالم و جاهل مشترک است و جاهل همچون عالم، مکلّف به [[احکام واقعی]] است؛ لیکن جهل موجب عدم تنجّز [[حکم واقعی]] نسبت به جاهل می‏‌شود؛ از این رو، جاهل بر [[مخالفت]] حکم واقعی [[کیفر]] نمی‏‌شود، مگر جاهل مقصر که در جهل خود معذور نیست و در نتیجه، احکام واقعی نسبت به او نیز همچون عالم منجّز است.<ref>نهایة‏الافکار، ج۴، قسم۲، ص:۲۳۱؛ مصباح‏ الهدی، ج۲، ج۶۶؛ مستند العروة(الصلاة)، ج۶، ص:۱۸</ref> البته مواردی، از قبیل قصر و اتمام و جهر و اخفات به دلیل خاص از [[حکم]] اشتراک خارج شده است. <ref>تهذیب الاصول (امام خمینی)، ج۳، ص: ۶۶ ـ ۶۷</ref>
'''جهل و [[تکلیف]]:''' [[تکالیف]] [[واقعی]] میان عالم و جاهل مشترک است و جاهل همچون عالم، مکلّف به [[احکام واقعی]] است؛ لکن جهل موجب عدم تنجّز [[حکم واقعی]] نسبت به جاهل می‏‌شود؛ از این رو، جاهل بر [[مخالفت]] حکم واقعی [[کیفر]] نمی‏‌شود، مگر جاهل مقصر که در جهل خود معذور نیست و در نتیجه، احکام واقعی نسبت به او نیز همچون عالم منجّز است.<ref>نهایة‏الافکار، ج۴، قسم۲، ص:۲۳۱؛ مصباح‏ الهدی، ج۲، ج۶۶؛ مستند العروة(الصلاة)، ج۶، ص:۱۸</ref> البته مواردی، از قبیل قصر و اتمام و جهر و اخفات به دلیل خاص از [[حکم]] اشتراک خارج شده است. <ref>تهذیب الاصول (امام خمینی)، ج۳، ص: ۶۶ ـ ۶۷</ref>


'''[[وجوب]] [[تحصیل علم]] بر جاهل:''' فرا گرفتن [[احکام شرعی]] بر جاهل به آنها [[واجب]] است <ref>العروة‏الوثقی، ج۱، ص:۲۸ ـ ۳۰</ref>
'''[[وجوب]] [[تحصیل علم]] بر جاهل:''' فرا گرفتن [[احکام شرعی]] بر جاهل به آنها [[واجب]] است <ref>العروة‏الوثقی، ج۱، ص:۲۸ ـ ۳۰</ref>


'''[[ارشاد جاهل]]:''' ارشاد جاهل و [[آموختن]] احکام شرعی به وی واجب است؛ لیکن چنانچه شخصی، به [[حکم شرعی]] عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد ـ مانند کسی که می‌داند [[وضو]] گرفتن با آب [[نجس]] [[باطل]] است، لیکن نمی‌داند این آب نجس است ـ بیشتر [[فقها]] [[ارشاد]] به موضوع را واجب ندانسته‏اند، مگر در امور مهمی همچون [[جان]]، [[آبرو]] و [[مال]] درخور اعتنای [[مؤمن]] که در این گونه موارد ارشاد جاهل واجب است.
'''[[ارشاد جاهل]]:''' ارشاد جاهل و [[آموختن]] احکام شرعی به وی واجب است؛ لکن چنانچه شخصی، به [[حکم شرعی]] عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد ـ مانند کسی که می‌داند [[وضو]] گرفتن با آب [[نجس]] [[باطل]] است، لکن نمی‌داند این آب نجس است ـ بیشتر [[فقها]] [[ارشاد]] به موضوع را واجب ندانسته‏اند، مگر در امور مهمی همچون [[جان]]، [[آبرو]] و [[مال]] درخور اعتنای [[مؤمن]] که در این گونه موارد ارشاد جاهل واجب است.


'''[[انکار]] [[اصول اعتقادی]] یا ضروری [[دین]] از روی جهل:''' انکار [[خدا]] یا [[توحید]] و یا [[رسالت]] [[رسول خدا]] صلّی اللّه‏ علیه و آله، هرچند از روی جهل، موجب [[کفر]] است؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین ـ جز اصول اعتقادی یاد شده ـ سببی مستقل برای کفر است یا در صورتی که به [[انکار]] [[خدا]] یا [[توحید]] و یا [[رسالت پیامبر]] صلّی اللّه‏ علیه و آله برگردد، [[اختلاف]] است. بنابر قول دوم، انکار ضروری [[دین]] از روی [[جهل]] ـ به [[جهت]] عدم برگشت آن به انکار یکی از سه امر یاد شده ـ موجب [[کفر]] نخواهد شد؛ بر خلاف قول نخست <ref>کتاب ‏الطهارة(گلپایگانی)، ص:۳۰۷ ـ ۳۰۹</ref>.
'''[[انکار]] [[اصول اعتقادی]] یا ضروری [[دین]] از روی جهل:''' انکار [[خدا]] یا [[توحید]] و یا [[رسالت]] [[رسول خدا]] صلّی اللّه‏ علیه و آله، هرچند از روی جهل، موجب [[کفر]] است؛ لکن در اینکه انکار ضروری دین ـ جز اصول اعتقادی یاد شده ـ سببی مستقل برای کفر است یا در صورتی که به [[انکار]] [[خدا]] یا [[توحید]] و یا [[رسالت پیامبر]] صلّی اللّه‏ علیه و آله برگردد، [[اختلاف]] است. بنابر قول دوم، انکار ضروری [[دین]] از روی [[جهل]] ـ به [[جهت]] عدم برگشت آن به انکار یکی از سه امر یاد شده ـ موجب [[کفر]] نخواهد شد؛ بر خلاف قول نخست <ref>کتاب ‏الطهارة(گلپایگانی)، ص:۳۰۷ ـ ۳۰۹</ref>.


'''اقسام جهل:''' [[جهل]] یا نسبت به [[حکم شرعی]] است، مانند جهل به [[وجوب]] قرائت [[سوره]] در [[نماز]] و یا نسبت به موضوع آن، مانند جهل به [[نجس]] بودن [[لباس]] در نماز. جهل به [[حکم]] نیز یا از روی [[قصور]] است و یا ناشی از [[تقصیر]].
'''اقسام جهل:''' [[جهل]] یا نسبت به [[حکم شرعی]] است، مانند جهل به [[وجوب]] قرائت [[سوره]] در [[نماز]] و یا نسبت به موضوع آن، مانند جهل به [[نجس]] بودن [[لباس]] در نماز. جهل به [[حکم]] نیز یا از روی [[قصور]] است و یا ناشی از [[تقصیر]].


[[جاهل]] قاصر، [[جاهلی]] را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لیکن امکان بر طرف کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‏‌پندارد و یا مجتهدی که در [[استنباط]] کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر [[اجتهادی]] [[فتوا]] داده است، لیکن در واقع در استنباط و در نتیجه در فتوای خود [[اشتباه]] کرده است؛ همچنین مقلدان آن [[مجتهد]] که براساس فتوای او عمل کرده‏اند.
[[جاهل]] قاصر، [[جاهلی]] را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لکن امکان بر طرف کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‏‌پندارد و یا مجتهدی که در [[استنباط]] کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر [[اجتهادی]] [[فتوا]] داده است، لکن در واقع در استنباط و در نتیجه در فتوای خود [[اشتباه]] کرده است؛ همچنین مقلدان آن [[مجتهد]] که براساس فتوای او عمل کرده‏اند.


جاهل مقصّر جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم بودن اسباب [[تعلّم]] و رفع جهل، در رفع آن نمی‌‏کوشد. <ref>التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ التنقیح (الإجتهاد والتقلید)، ص:۱۹۵ ـ ۲۰۲؛ صراط النجاة، ج۳، ص: ۳۰۸</ref>
جاهل مقصّر جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم بودن اسباب [[تعلّم]] و رفع جهل، در رفع آن نمی‌‏کوشد. <ref>التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ التنقیح (الإجتهاد والتقلید)، ص:۱۹۵ ـ ۲۰۲؛ صراط النجاة، ج۳، ص: ۳۰۸</ref>
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''معذور بودن جاهل:''' جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود [[کیفر]] نمی‌‏شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکم عامد (کسی که با [[علم]] و به عمد کاری را انجام می‌‏دهد) را دارد و بر ترک [[واجب]] یا فعل [[حرام]] کیفر می‏‌شود. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۶۳؛ القواعد الفقهیة (بجنوردی)، ج۵، ص:۳۷۱؛ بحوث فی الفقه(صلاة‏المسافر)، ص:۱۶۲؛ مهذّب الاحکام، ج۵، ص:۳۱۱.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۳، صفحه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>
'''معذور بودن جاهل:''' جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود [[کیفر]] نمی‌‏شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکم عامد (کسی که با [[علم]] و به عمد کاری را انجام می‌‏دهد) را دارد و بر ترک [[واجب]] یا فعل [[حرام]] کیفر می‏‌شود. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۶۳؛ القواعد الفقهیة (بجنوردی)، ج۵، ص:۳۷۱؛ بحوث فی الفقه(صلاة‏المسافر)، ص:۱۶۲؛ مهذّب الاحکام، ج۵، ص:۳۱۱.</ref>.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۳، صفحه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
==منابع==
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:نادانی]]
[[رده:جهل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۳

مقدمه

جهل عبارت است از عدم علم (ندانستن) خواه جاهل بداند که نمی‌داند (جهل بسیط) یا نداند که نمی‌داند (جهل مرکب). بنابر این، جزمِ غیر مطابق با واقع، ظنّ، شک و وهم، همه از مصادیق جهل خواهند بود. از احکام و آثار جهل در ابواب مختلف فقه؛ اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکامسخن گفته‌‏اند.

جهل و تکلیف: تکالیف واقعی میان عالم و جاهل مشترک است و جاهل همچون عالم، مکلّف به احکام واقعی است؛ لکن جهل موجب عدم تنجّز حکم واقعی نسبت به جاهل می‏‌شود؛ از این رو، جاهل بر مخالفت حکم واقعی کیفر نمی‏‌شود، مگر جاهل مقصر که در جهل خود معذور نیست و در نتیجه، احکام واقعی نسبت به او نیز همچون عالم منجّز است.[۱] البته مواردی، از قبیل قصر و اتمام و جهر و اخفات به دلیل خاص از حکم اشتراک خارج شده است. [۲]

وجوب تحصیل علم بر جاهل: فرا گرفتن احکام شرعی بر جاهل به آنها واجب است [۳]

ارشاد جاهل: ارشاد جاهل و آموختن احکام شرعی به وی واجب است؛ لکن چنانچه شخصی، به حکم شرعی عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد ـ مانند کسی که می‌داند وضو گرفتن با آب نجس باطل است، لکن نمی‌داند این آب نجس است ـ بیشتر فقها ارشاد به موضوع را واجب ندانسته‏اند، مگر در امور مهمی همچون جان، آبرو و مال درخور اعتنای مؤمن که در این گونه موارد ارشاد جاهل واجب است.

انکار اصول اعتقادی یا ضروری دین از روی جهل: انکار خدا یا توحید و یا رسالت رسول خدا صلّی اللّه‏ علیه و آله، هرچند از روی جهل، موجب کفر است؛ لکن در اینکه انکار ضروری دین ـ جز اصول اعتقادی یاد شده ـ سببی مستقل برای کفر است یا در صورتی که به انکار خدا یا توحید و یا رسالت پیامبر صلّی اللّه‏ علیه و آله برگردد، اختلاف است. بنابر قول دوم، انکار ضروری دین از روی جهل ـ به جهت عدم برگشت آن به انکار یکی از سه امر یاد شده ـ موجب کفر نخواهد شد؛ بر خلاف قول نخست [۴].

اقسام جهل: جهل یا نسبت به حکم شرعی است، مانند جهل به وجوب قرائت سوره در نماز و یا نسبت به موضوع آن، مانند جهل به نجس بودن لباس در نماز. جهل به حکم نیز یا از روی قصور است و یا ناشی از تقصیر.

جاهل قاصر، جاهلی را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لکن امکان بر طرف کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‏‌پندارد و یا مجتهدی که در استنباط کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر اجتهادی فتوا داده است، لکن در واقع در استنباط و در نتیجه در فتوای خود اشتباه کرده است؛ همچنین مقلدان آن مجتهد که براساس فتوای او عمل کرده‏اند.

جاهل مقصّر جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم بودن اسباب تعلّم و رفع جهل، در رفع آن نمی‌‏کوشد. [۵]

معذور بودن جاهل: جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود کیفر نمی‌‏شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکم عامد (کسی که با علم و به عمد کاری را انجام می‌‏دهد) را دارد و بر ترک واجب یا فعل حرام کیفر می‏‌شود. [۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. نهایة‏الافکار، ج۴، قسم۲، ص:۲۳۱؛ مصباح‏ الهدی، ج۲، ج۶۶؛ مستند العروة(الصلاة)، ج۶، ص:۱۸
  2. تهذیب الاصول (امام خمینی)، ج۳، ص: ۶۶ ـ ۶۷
  3. العروة‏الوثقی، ج۱، ص:۲۸ ـ ۳۰
  4. کتاب ‏الطهارة(گلپایگانی)، ص:۳۰۷ ـ ۳۰۹
  5. التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ التنقیح (الإجتهاد والتقلید)، ص:۱۹۵ ـ ۲۰۲؛ صراط النجاة، ج۳، ص: ۳۰۸
  6. مجمع الفائدة، ج۳، ص:۶۳؛ القواعد الفقهیة (بجنوردی)، ج۵، ص:۳۷۱؛ بحوث فی الفقه(صلاة‏المسافر)، ص:۱۶۲؛ مهذّب الاحکام، ج۵، ص:۳۱۱.
  7. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، صفحه ۱۵۱-۱۵۲.