آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'پرسش)|بانک جمع' به 'پرسش)|بانک جامع') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]] | ||
| تصویر = 110050.jpg | |||
| تصویر | | نمایه وابسته = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]] | ||
| مدخل اصلی = [[امامت]] | |||
| نمایه وابسته | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
| مدخل اصلی | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''آیا [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] ناسازگار است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود. | '''آیا [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] ناسازگار است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود. | ||
== عبارتهای دیگری از این پرسش == | == عبارتهای دیگری از این پرسش == | ||
* یکی از آموزههای [[شیعه]] اعتقاد به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] موعود [[امام دوازدهم]] ظهور و جهان را پر از عدل نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل میدهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] همام مانند [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه واجب است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کردهاند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] ) با آب و تاب بیشتر از سوی دکتر سروش و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و [[مهدویت]] بود که تعیین آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] هیچ اشارهای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با اندیشه رهایی و [[دموکراسی]] میتوان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).</ref>. | * یکی از آموزههای [[شیعه]] اعتقاد به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] موعود [[امام دوازدهم]] ظهور و جهان را پر از عدل نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل میدهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] همام مانند [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه واجب است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کردهاند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]]) با آب و تاب بیشتر از سوی دکتر سروش و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و [[مهدویت]] بود که تعیین آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض [[مهدویت]] و [[دموکراسی]] هیچ اشارهای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با اندیشه رهایی و [[دموکراسی]] میتوان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).</ref>. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
خط ۲۲: | خط ۱۸: | ||
'''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' | '''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' | ||
آقای [[عبدالکریم سروش]] در بحث [[مهدویت]] نیز تصویر ناقص و چهبسا تصویر خشن و [[مخالف]] [[دموکراسی]] ارائه داده است، در حالی که [[انصاف]] و منطق اقتضا میکند وقتی یک نظریهای مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیونها [[انسان]] آن را مقدس میشمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چهبسا [[تحریف]] شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگیهای مثبت بالفور آن را [[جرح]] و تضعیف نمود، "مغالطه حذف". ما در اینجا به صورت مختصر به [[فضایل]] و محسنات [[جامعه مهدوی]] اشاره میکنیم تا خواننده فاضل ابتدا با [[جامعه مهدوی]] و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل [[دموکراسی]] نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با [[علم]] و درایت اقدام کند. | |||
'''اشارهای به ویژگیهای [[حکومت جهانی مهدوی]]:''' با نگاهی به روایات، ویژگیها و خصوصیات [[عصر ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] - که از آن میتوان به "جهانی شدن اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود: | '''اشارهای به ویژگیهای [[حکومت جهانی مهدوی]]:''' با نگاهی به روایات، ویژگیها و خصوصیات [[عصر ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] - که از آن میتوان به "جهانی شدن اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود: | ||
# '''نگاه خوش بینانه به آینده:''' اولین مشخصه عصر ظهور، امیدبخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فساد و بدبختی توصیف میکنند، [[اسلام]] آینده [[بشر]] را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی یک [[حکومت]] و [[جامعه]] ایدئال تأسیس خواهد شد. | # '''نگاه خوش بینانه به آینده:''' اولین مشخصه عصر ظهور، امیدبخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فساد و بدبختی توصیف میکنند، [[اسلام]] آینده [[بشر]] را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی یک [[حکومت]] و [[جامعه]] ایدئال تأسیس خواهد شد. | ||
# '''تعالی [[اخلاق]] و معنویت:''' در پرتو [[ایمان]] [[مردم]] و راهنمایهای [[حضرت حجت]] [[اکثریت]] [[مردم]] از [[اخلاق]] متعالی و معنویت برخوردار میشوند، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکی از ویژگیهای آن [[جامعه]] را نبود کینهها در دل [[مردم]] و زدودن دشمنی وصف میکنند<ref>الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۱۵۲.</ref> در [[جامعه مهدوی]] فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین میرود<ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴. </ref>. | # '''تعالی [[اخلاق]] و معنویت:''' در پرتو [[ایمان]] [[مردم]] و راهنمایهای [[حضرت حجت]] [[اکثریت]] [[مردم]] از [[اخلاق]] متعالی و معنویت برخوردار میشوند، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} یکی از ویژگیهای آن [[جامعه]] را نبود کینهها در دل [[مردم]] و زدودن دشمنی وصف میکنند<ref>الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۱۵۲.</ref> در [[جامعه مهدوی]] فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین میرود<ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴. </ref>. | ||
# '''ایجاد [[عدالت]] فردی و اجتماعی:''' در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، [[انسان]]ها اکثراً از ارتکاب [[گناهان]] امتناع کرده و در [[جامعه]] نیز [[عدالت]] اجتماعی ایجاد خواهد شد. | # '''ایجاد [[عدالت]] فردی و اجتماعی:''' در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، [[انسان]]ها اکثراً از ارتکاب [[گناهان]] امتناع کرده و در [[جامعه]] نیز [[عدالت]] اجتماعی ایجاد خواهد شد. | ||
# '''شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی:''' از ویژگیهای [[جامعه مهدوی]]، رفع فقر مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در [[روایات]] از این [[ویژگی]] چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در [[جامعه]] شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴. </ref> و برای مصرف [[زکات]] و [[خمس]] مستحقی پیدا نمیشود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.</ref>. کشاورزی<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲. </ref>، دامداری<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.</ref> و بازرگانی<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴. </ref> به نقطه اوج خود میرسند. | # '''شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی:''' از ویژگیهای [[جامعه مهدوی]]، رفع فقر مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در [[روایات]] از این [[ویژگی]] چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در [[جامعه]] شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴. </ref> و برای مصرف [[زکات]] و [[خمس]] مستحقی پیدا نمیشود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.</ref>. کشاورزی<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲. </ref>، دامداری<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.</ref> و بازرگانی<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴. </ref> به نقطه اوج خود میرسند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۰: | ||
# '''رضایت شهروندان:''' از ویژگیهای مطلوب هر [[حکومت]] رضایت شهروندان از [[حکومت]] و [[حاکم]] است. این اصل در [[حکومت جهانی]] حضرت کاملاً مشهور خواهد بود <ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.</ref>. | # '''رضایت شهروندان:''' از ویژگیهای مطلوب هر [[حکومت]] رضایت شهروندان از [[حکومت]] و [[حاکم]] است. این اصل در [[حکومت جهانی]] حضرت کاملاً مشهور خواهد بود <ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.</ref>. | ||
# '''پایان [[جنگ]] و برقراری صلح:''' در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، با [[حاکمیت]] [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت]] واحد دیگر [[انسان]]ها شاهد [[جنگ]] و خونریزی نخواهند شد و [[جامعه]] در [[کمال]] صلح و صفا زندگی خواهد کرد. | # '''پایان [[جنگ]] و برقراری صلح:''' در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، با [[حاکمیت]] [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت]] واحد دیگر [[انسان]]ها شاهد [[جنگ]] و خونریزی نخواهند شد و [[جامعه]] در [[کمال]] صلح و صفا زندگی خواهد کرد. | ||
# '''سازگاری [[انسان]] و طبیعت:''' یکی دیگر از خصوصیات عصر [[مهدویت]] ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه [[انسان]] با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در [[روایات]] از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین [[انسان]]ها نقل شده است<ref>عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷. </ref> که این کار با [[ولایت]] [[امام]]{{ع}} و توجه الهی امکانپذیر میگردد<ref>ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.</ref>. | # '''سازگاری [[انسان]] و طبیعت:''' یکی دیگر از خصوصیات عصر [[مهدویت]] ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه [[انسان]] با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در [[روایات]] از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین [[انسان]]ها نقل شده است<ref>عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷. </ref> که این کار با [[ولایت]] [[امام]] {{ع}} و توجه الهی امکانپذیر میگردد<ref>ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.</ref>. | ||
# '''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای مردم طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>. حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه دکتر سروش اتوریته [[امام عصر]]{{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من اراده میکنم - ناسازگار است. | # '''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای مردم طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>. حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]] {{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه دکتر سروش اتوریته [[امام عصر]] {{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من اراده میکنم - ناسازگار است. | ||
'''۲. رضایت همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' | '''۲. رضایت همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' | ||
یکی از ویژگیهای [[حکومت مهدوی]] رضایت و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، چنانکه در [[روایات]] آمده است: " اهل آسمان و زمین از او راضی میشوند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض"}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} میفرماید [[مردم]] آن حضرت را دوست میدارند: "ساکنان آسمان و زمین او را دوست میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجهشان میکند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره"}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref> | |||
'''۳. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه هدف:''' | '''۳. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه هدف:''' | ||
اگر از اشکالات و کاستیهای [[دموکراسی]] - که در نقد ناسازگاری [[امامت]] و [[دموکراسی]] اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق [[دموکراسی]] (انتخاب [[حاکم]] توسط [[مردم]] و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه [[مردم]] بر یک [[حکومت]] و [[حاکم]] را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا نفس [[حکومت]] و تعیین [[حاکم]] غایت و هدف [[مردم]] است یا اینکه [[مردم]] برای تأمین حقوق خود یک [[حکومت]] و [[حاکم]]ی را [[انتخاب]] میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. [[دموکراسی]] و [[انتخاب]] [[مردم]] در [[حکومت]]های غیرمعصوم بهترین گزینه موجود برای احقاق حقوق [[مردم]] و کنترل [[حکومت]] و [[حاکم]] است. نکته ظریف و مهم در [[جامعه مهدوی]] اینکه آن یک [[جامعه]] آرمانی و [[مدینه]] فاضله برای [[مردم]] است، به گونهای که حقوق اساسی [[مردم]] مانند [[عدالت]] فردی و اجتماعی و رفع ظلم و جور، امنیت در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، [[اخلاق]] و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و [[مذاهب]] مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط [[حکومت مهدوی]] تأمین و تضمین میشود. در آن [[حاکم]] و دیگر دولتمردان همه بر عدل و [[عدالت]] رفتار میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی [[مردم]] از [[حکومت]] خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر [[مردم]] به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل [[انتخاب]] و [[دموکراسی]] روی آورند؟ [[دموکراسی]] ابزار و روشی بیش نبود که هدف یا اهداف آن پیشاپیش توسط [[حکومت جهانی]] مهدی موعود حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در [[حکومت مهدوی]] برای طرح [[دموکراسی]] مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] [[مردم]] مانند تشکیل حزب، گروه، آزادی بیان و قلم، باید گفت با ویژگیهایی که [[جامعه مهدوی]] از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه هدف از تشکیل حزب، میتینگ، آزادی مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در [[قدرت]] یا گرفتن اصل [[قدرت]] است، با توجه به این پیشفرض که [[حاکم]] و هرم [[قدرت]] در [[حکومت مهدوی]] [[معصوم]] است و زمین را از [[عدالت]] پر خواهد نمود و [[اخلاق]] و معنویت [[مردم]] از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت [[سیاست|سیاسی]] نوعاً به منظور تأمین عدالت، امنیت، ایجاد شغل و رفاه اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در [[حکومت مهدوی]] تحقق یافته است. | |||
'''۴. [[مسلمانان]] [[اکثریت]] شهروندان [[جامعه مهدوی]]:''' | '''۴. [[مسلمانان]] [[اکثریت]] شهروندان [[جامعه مهدوی]]:''' | ||
شاید اینجا این سؤال و [[شبهه]] مطرح شود که [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] به عنوان [[حکومت اسلامی]] هر چند نسبت به [[مسلمانان]] میتواند از باب [[دموکراسی]] و رضایت [[مردم]] باشد، اما [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بر [[حاکم]]ی غیر همکیش خود نمیتوانند رضا بدهند و در نتیجه برخلاف [[دموکراسی]] خواهد بود. خصوصاً دیگر [[مسلمانان]] [[اکثریت]] را تشکیل میدهند. در پاسخ این [[شبهه]] باید گفت: مطابق [[روایات]] [[مهدویت]] و [[آیات]] [[قرآن کریم]] آیین [[اسلام]] بر [[ادیان]] دیگر - البته با استدلال و [[احتجاج]] - غالب خواهد شد و [[ادیان]] دیگر و [[پیروان]] آنان در اقلیت به سر خواهند برد. بر این اساس خود [[دموکراسی]] مقتضی است که [[اکثریت]] بر اقلیت [[حکومت]] کند. لکن در [[حکومت]] [[اکثریت]] اسلامی نیز تمامی حقوق اقلیتها رعایت خواهد شد. | |||
'''۵. رعایت حقوق اقلیتها:''' | '''۵. رعایت حقوق اقلیتها:''' | ||
از آنجا که [[مسلمانان]] در آینده - حسب [[آیات]] و [[روایات]] که اشاره شد - [[اکثریت]] شهروندان را تشکیل خواهند داد، [[حکومت]] [[حاکم]] آن نیز مسلمانان خواهد بود. در [[جامعه مهدوی]] حقوق اقلیتها - چنانکه در [[حکومت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} رعایت شده بود - به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگیهایی که بر [[جامعه مهدوی]] اشاره شد، مانند: عدالت، امنیت، آزادی و برخورداری از رفاه مادی، همگی بر اقلیتها نیز شامل و جاری است. مطابق [[روایات]] حضرت قائم با وجود [[قدرت]] مطلق و [[حقانیت]] منحصره [[اسلام]]، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمتآمیز بر [[پیروان]] [[ادیان]] دیگر در موارد اختلاف با کتاب خودشان قضاوت خواهد کرد<ref>ر.ک: نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۹، ص ۱۲۰.</ref> امری که امروزه در کشورهای به ظاهر [[دموکراسی]] در حق اقلیتها رعایت نمیشود، بلکه به عناوین مختلف حقوق اولیه [[انسان]]ی و دینی آنان مانند آزادی تعیین نوع لباس مانند حجاب بر زنان مسلمان، سلب میشود. در [[روایات]] وارد شده آن حضرت، بیتالمال را بالسویه بین [[مردم]] تقسیم میکند<ref>اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، ص ۸۱.</ref>و آن حضرت وسیله رفع اختلاف و پریشانی و عامل اتحاد آنان است: "سلام بر مهدی که [[خداوند]] بر امتها وعده داده با وی اتحاد کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَ بِهِ الشَّعَثَ "}}؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۲۶۴.</ref>. بر نکات گفته شده میتوان نکاتی که در رفع [[شبهه]] ناسازگاری [[امامت]] با [[دموکراسی]] ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم حق الهی بر [[انسان]]ی، [[امامان]] نخبگان واقعی [[جامعه]] را افزود. | |||
به نظر میرسد نکات مزبور در رفع [[شبهه]] تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که [[حکومت مهدوی]] واقعاً [[حکومت]] آرماین و [[مدینه]] فاضله همه جهانیان اعم از [[مسلمانان]] و غیرمسلمان است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۳۳ - ۱۴۲.</ref>. | به نظر میرسد نکات مزبور در رفع [[شبهه]] تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که [[حکومت مهدوی]] واقعاً [[حکومت]] آرماین و [[مدینه]] فاضله همه جهانیان اعم از [[مسلمانان]] و غیرمسلمان است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۳۳ - ۱۴۲.</ref>. | ||
خط ۸۰: | خط ۷۶: | ||
# [[آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)]] | # [[آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۹۳: | خط ۸۲: | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان امامت]] | [[رده:پرسمان امامت]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای امامت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای امامت با ۱ پاسخ]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۰
آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | امامت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا مهدویت با دموکراسی ناسازگار است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- یکی از آموزههای شیعه اعتقاد به اصل مهدویت است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - حضرت مهدی موعود امام دوازدهم ظهور و جهان را پر از عدل نموده و حکومت واحد جهانی تشکیل میدهد[۱]. این امام همام مانند پیامبر اسلام (ص) و دیگر امامان حجت خدا و اطاعت از آن برای همه واجب است. برخی اصل مهدویت را با دموکراسی ناسازگار توصیف کردهاند[۲]، دکتر عبدالکریم سروش در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته پیامبر را داشته باشد، ما از فواید خاتمیت بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از شیعیان باقی است که مهدویت را چگونه با اندیشه رهایی و دموکراسی میتوان جمع کرد؟[۳].
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
«در تحلیل این شبهه نکات ذیل اندر تأمل است:
۱. نادیده انگاشتن فضایل جامعه مهدوی: آقای عبدالکریم سروش در بحث مهدویت نیز تصویر ناقص و چهبسا تصویر خشن و مخالف دموکراسی ارائه داده است، در حالی که انصاف و منطق اقتضا میکند وقتی یک نظریهای مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیونها انسان آن را مقدس میشمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چهبسا تحریف شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگیهای مثبت بالفور آن را جرح و تضعیف نمود، "مغالطه حذف". ما در اینجا به صورت مختصر به فضایل و محسنات جامعه مهدوی اشاره میکنیم تا خواننده فاضل ابتدا با جامعه مهدوی و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل دموکراسی نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با علم و درایت اقدام کند.
اشارهای به ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی: با نگاهی به روایات، ویژگیها و خصوصیات عصر ظهور و حکومت جهانی اسلام - که از آن میتوان به "جهانی شدن اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود:
- نگاه خوش بینانه به آینده: اولین مشخصه عصر ظهور، امیدبخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فساد و بدبختی توصیف میکنند، اسلام آینده بشر را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی یک حکومت و جامعه ایدئال تأسیس خواهد شد.
- تعالی اخلاق و معنویت: در پرتو ایمان مردم و راهنمایهای حضرت حجت اکثریت مردم از اخلاق متعالی و معنویت برخوردار میشوند، پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) یکی از ویژگیهای آن جامعه را نبود کینهها در دل مردم و زدودن دشمنی وصف میکنند[۴] در جامعه مهدوی فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین میرود[۵].
- ایجاد عدالت فردی و اجتماعی: در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، انسانها اکثراً از ارتکاب گناهان امتناع کرده و در جامعه نیز عدالت اجتماعی ایجاد خواهد شد.
- شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی: از ویژگیهای جامعه مهدوی، رفع فقر مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در روایات از این ویژگی چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در جامعه شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد[۶] و برای مصرف زکات و خمس مستحقی پیدا نمیشود[۷]. کشاورزی[۸]، دامداری[۹] و بازرگانی[۱۰] به نقطه اوج خود میرسند.
- تکامل دانش بشری: در عصر ظهور علوم نظری و تجربی به حد تکامل خود میرسند. در روایات تعبیر شده است که علم بیستو هفت شیعه دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای بشر منکشف شده و بیستو پنج شاخه دیگر آن در عصر ظهور کشف خواهد شد[۱۱] همچنین در روایات آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر انسان دیگر در همه زمین دیده و شنیده میشود [۱۲].
- امنیت: در جامعه مهدوی امنیت بشری در عرصههای مختلف برقرار میشود. در روایات از این اثل به مسافرت افراد سالخورده در دل شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است[۱۳]. امنیت قضایی و ستاندن حقوق مظلومان از ظالمان یکی دیگر از عرصههای امنیت مهدوی میباشد[۱۴].
- حکومت واحد جهانی: از مؤلفههای اصلی حکومت حضرت، حکومت واحد و بسط آن در همه زمین است. در روایات از آن به بسط حکومت حضرت به مشرق و مغرب تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، مردم دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی میتوانند به دورترین نقاط جهان مسافرت نمایند.
- رضایت شهروندان: از ویژگیهای مطلوب هر حکومت رضایت شهروندان از حکومت و حاکم است. این اصل در حکومت جهانی حضرت کاملاً مشهور خواهد بود [۱۵].
- پایان جنگ و برقراری صلح: در حکومت جهانی اسلام، با حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت واحد دیگر انسانها شاهد جنگ و خونریزی نخواهند شد و جامعه در کمال صلح و صفا زندگی خواهد کرد.
- سازگاری انسان و طبیعت: یکی دیگر از خصوصیات عصر مهدویت ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه انسان با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در روایات از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین انسانها نقل شده است[۱۶] که این کار با ولایت امام (ع) و توجه الهی امکانپذیر میگردد[۱۷].
- جامعه بهداشتین و تندرست: در جامعه مهدوی شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند[۱۸] وعمرهای مردم طولانی خواهد شد [۱۹]. حاصل آنکه در روایات متعدد و متواتر جامعه مهدوی یک جامعه ایدنال برای بشر از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که فلاسفه از آن به مدینه فاضله و امروزه به جامعه آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از جامعه مهدوی کسی پیدا میشود که چنین جامعهای را نخواهد و از متولی آن یعنی حضرت حجت (ع) روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، امام ممکن است سؤال شود شاید چنین جامعهای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب روایات بحث میکنیم، چنانکه دکتر سروش اتوریته امام عصر (ع) و ناسازگاری آن با دموکراسی را از روایات استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که جامعه مهدوی بر حسب روایات خصوصیات فوق را دارد، اما با دموکراسی - که من اراده میکنم - ناسازگار است.
۲. رضایت همه شهروندان از حکومت مهدوی: یکی از ویژگیهای حکومت مهدوی رضایت و خشنودی مردم از حکومت مهدوی و شخص حضرت مهدی (ع) است، چنانکه در روایات آمده است: " اهل آسمان و زمین از او راضی میشوند"[۲۰]. در روایت دیگر پیامبر (ص) میفرماید مردم آن حضرت را دوست میدارند: "ساکنان آسمان و زمین او را دوست میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که خداوند به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجهشان میکند"[۲۱]
۳. دموکراسی مقدمه و ابزار نه هدف: اگر از اشکالات و کاستیهای دموکراسی - که در نقد ناسازگاری امامت و دموکراسی اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق دموکراسی (انتخاب حاکم توسط مردم و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه مردم بر یک حکومت و حاکم را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا نفس حکومت و تعیین حاکم غایت و هدف مردم است یا اینکه مردم برای تأمین حقوق خود یک حکومت و حاکمی را انتخاب میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. دموکراسی و انتخاب مردم در حکومتهای غیرمعصوم بهترین گزینه موجود برای احقاق حقوق مردم و کنترل حکومت و حاکم است. نکته ظریف و مهم در جامعه مهدوی اینکه آن یک جامعه آرمانی و مدینه فاضله برای مردم است، به گونهای که حقوق اساسی مردم مانند عدالت فردی و اجتماعی و رفع ظلم و جور، امنیت در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، اخلاق و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و مذاهب مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط حکومت مهدوی تأمین و تضمین میشود. در آن حاکم و دیگر دولتمردان همه بر عدل و عدالت رفتار میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی مردم از حکومت خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر مردم به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل انتخاب و دموکراسی روی آورند؟ دموکراسی ابزار و روشی بیش نبود که هدف یا اهداف آن پیشاپیش توسط حکومت جهانی مهدی موعود حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در حکومت مهدوی برای طرح دموکراسی مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای سیاسی مردم مانند تشکیل حزب، گروه، آزادی بیان و قلم، باید گفت با ویژگیهایی که جامعه مهدوی از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه هدف از تشکیل حزب، میتینگ، آزادی مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در قدرت یا گرفتن اصل قدرت است، با توجه به این پیشفرض که حاکم و هرم قدرت در حکومت مهدوی معصوم است و زمین را از عدالت پر خواهد نمود و اخلاق و معنویت مردم از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای سیاسی نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت سیاسی نوعاً به منظور تأمین عدالت، امنیت، ایجاد شغل و رفاه اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در حکومت مهدوی تحقق یافته است.
۴. مسلمانان اکثریت شهروندان جامعه مهدوی: شاید اینجا این سؤال و شبهه مطرح شود که حکومت حضرت مهدی به عنوان حکومت اسلامی هر چند نسبت به مسلمانان میتواند از باب دموکراسی و رضایت مردم باشد، اما پیروان سایر ادیان بر حاکمی غیر همکیش خود نمیتوانند رضا بدهند و در نتیجه برخلاف دموکراسی خواهد بود. خصوصاً دیگر مسلمانان اکثریت را تشکیل میدهند. در پاسخ این شبهه باید گفت: مطابق روایات مهدویت و آیات قرآن کریم آیین اسلام بر ادیان دیگر - البته با استدلال و احتجاج - غالب خواهد شد و ادیان دیگر و پیروان آنان در اقلیت به سر خواهند برد. بر این اساس خود دموکراسی مقتضی است که اکثریت بر اقلیت حکومت کند. لکن در حکومت اکثریت اسلامی نیز تمامی حقوق اقلیتها رعایت خواهد شد.
۵. رعایت حقوق اقلیتها: از آنجا که مسلمانان در آینده - حسب آیات و روایات که اشاره شد - اکثریت شهروندان را تشکیل خواهند داد، حکومت حاکم آن نیز مسلمانان خواهد بود. در جامعه مهدوی حقوق اقلیتها - چنانکه در حکومت پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) رعایت شده بود - به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگیهایی که بر جامعه مهدوی اشاره شد، مانند: عدالت، امنیت، آزادی و برخورداری از رفاه مادی، همگی بر اقلیتها نیز شامل و جاری است. مطابق روایات حضرت قائم با وجود قدرت مطلق و حقانیت منحصره اسلام، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمتآمیز بر پیروان ادیان دیگر در موارد اختلاف با کتاب خودشان قضاوت خواهد کرد[۲۲] امری که امروزه در کشورهای به ظاهر دموکراسی در حق اقلیتها رعایت نمیشود، بلکه به عناوین مختلف حقوق اولیه انسانی و دینی آنان مانند آزادی تعیین نوع لباس مانند حجاب بر زنان مسلمان، سلب میشود. در روایات وارد شده آن حضرت، بیتالمال را بالسویه بین مردم تقسیم میکند[۲۳]و آن حضرت وسیله رفع اختلاف و پریشانی و عامل اتحاد آنان است: "سلام بر مهدی که خداوند بر امتها وعده داده با وی اتحاد کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد"[۲۴]. بر نکات گفته شده میتوان نکاتی که در رفع شبهه ناسازگاری امامت با دموکراسی ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم حق الهی بر انسانی، امامان نخبگان واقعی جامعه را افزود.
به نظر میرسد نکات مزبور در رفع شبهه تعارض مهدویت با دموکراسی کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که حکومت مهدوی واقعاً حکومت آرماین و مدینه فاضله همه جهانیان اعم از مسلمانان و غیرمسلمان است»[۲۵].
پرسشهای وابسته
- امامت چیست؟ (پرسش)
- امامت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- امامت در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- قرآن در مورد امامت چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد امامت وجود دارد؟ (پرسش)
- امام کیست؟ (پرسش)
- امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- امام در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- قرآن در مورد امام چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد امام وجود دارد؟ (پرسش)
- امامت چه کاربردهایی دارد؟ (پرسش)
- بحث از امامت چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- دیدگاههای مذاهب اسلامی در باره امامت چیست؟ (پرسش)
- موارد اختلافی امامیه و اهل سنت در مورد امامت چیست؟ (پرسش)
- نظر امامیه در مورد تعیین تکلیف بر خداوند بر وجوب امامت چیست؟ (پرسش)
- آیا وجوب تعیین امام بدعتآمیز است؟ (پرسش)
- آیا کلامیانگاری امامت بدعتآمیز است؟ (پرسش)
- آیا مخالفان امامت کافراند؟ (پرسش)
- آیا امامت موروثی است؟ (پرسش)
- آیا امامت از دوران کودکی امکانپذیر است؟ (پرسش)
- آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ (پرسش)
- آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)
- آیا میتوان به مقام امامت بدون مقام نبوت رسید؟ (پرسش)
- آیا امامت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا غیبت امام با فلسفه ضرورت امامت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.
- ↑ ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض مهدویت با دموکراسی) با آب و تاب بیشتر از سوی دکتر سروش و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر امامان و مهدویت بود که تعیین آنها از طریق انتصاب پیامبر ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم اسلام را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض مهدویت و دموکراسی مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض مهدویت و دموکراسی هیچ اشارهای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.
- ↑ سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه سیاست یا به بی عملی سیاسی یا سفاکی و مردم فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه فقیه و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).
- ↑ الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۱۵۲.
- ↑ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴.
- ↑ موسوعه احادیث المهدی، ج ۴، ص ۵۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۷، صص ۳۹۱ و ۲۳۶.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۴، ص ۷۲؛ سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۸۰؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۴۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۶۸.
- ↑ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.
- ↑ عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷.
- ↑ ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.
- ↑ ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.
- ↑ عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.
- ↑ " يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض"؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.
- ↑ " يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره"؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.
- ↑ ر.ک: نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۹، ص ۱۲۰.
- ↑ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، ص ۸۱.
- ↑ " السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَ بِهِ الشَّعَثَ "؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۲۶۴.
- ↑ محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۱۳۳ - ۱۴۲.